این رشته توییت معرفی کتابهای پیشنهادی من برای نمایشگاه کتابه؛ که باز باید بگم که بهنظر من و از دیدگاه من این کتابها خوب بودن و ارزش حداقل یکبار خوندن رو دارند.
بعضی از کتابهای این رشته توییت هم رمان نوجوان هستند.
#نمایشگاه_کتاب
نویسنده در این مجموعه از تجربه و سفر واقعی خودش به دور دنیا برای مخاطب نوجوان نوشته؛
جلد اول: سفر به اروپا و آفریقا
جلد دوم: سفر به آمریکا
جلد سوم: سفر به آسیا
- با توجه به تجربه هدیه دادن این کتاب به نوجوانهای اطرافم، میتونم با اطمینان بگم که براشون جذاب خواهد بود
📚 «کتاب رونی یک پیانو قورت داده» قصهی یک دختر چهارده سالهست که مادرش رو توی روز تولد یازده سالگیش از دست داده.
بنظرم بخاطر اون قسمت داستان که رونیکا با غم از دست دادن مادرش درگیر بود، برای یک نوجوان این پیام رو داشته باشه که اگر آسیبی دیدی و غمی داری، تو تنها نیستی.
داستانی تاریخی درباره چگونگی مسلمان شدن روزبه، صحابی ایرانی پیامبره که پس از مسلمان شدن به سلمان محمدی یا همون سلمان فارسی میشناسیمش.
از اونجایی که من هیچی درمورد سلمان فارسی و حتی این موضوع این کتاب نمیدونستم، خیلی برام جالب بود.
جا نیست نقدهامو بنویسم درمورد کتاب.
گاهی یک حرکت ساده از آدمها، که در باطن خودشون رو توی اون قضیه میسنجن اما به حساب لطف در حق دیگری انجامش میدن، میتونه جوری روی زندگی بقیه اثر بذاره که حتی خود طرف رو هم تا نابودی ببره.
اگر به جزئیات هم علاقه دارید، واقعاً این کتاب خیلی براتون جالب خواهد بود.
این کتاب از دوتا جستار تشکیل شده، اولی بهنظر من درمورد چالش پذیرفته شدنه دومی هم مربوط به حواسپرتیهایی هست که از سر عادتهای روزانه شکل میگیره که مثل مثالهای این کتاب مرگباره.
موضوع چالشبرانگیز خوبی داره و ترجمهاش خیلی خوبه.
نویسنده این کتاب همون نویسنده کتاب «مغازه خودکشی»ه؛ اما این کتاب واقعاً به لحاظ موضوعی و پرداخت از اون کتاب خیلی بهتره، قصهاش هم واقعیه. البته اگر اعصابتون قویه بخونیدش.
یادداشت من درمورد این کتاب توی قفسه جامجم:
jamejamdaily.ir/?nid=5847&pid=…
مجموعه ۱۲ جلدی مثلها و قصههایشان، که البته برای من دهتاست اینجا. :)) نسبت به اون مجموعه قصهی ما مثل شد این خیلی بهتره.
من این رو برای برادرزادههام که ابتدایی هستن خریدم، اینکه توی گفتارشون و تلاش برای استفاده از ضربالمثلها تأثیر میذاره، خیلی جذابه.
این کتاب بسیار کم حجم از روزنوشتهای یک مادر خانهدار در دورتن محاصره و اشغال فوعه و کفریاست.
حرفای آدمی که خودش توی محاصره بوده، با این چیزهایی که ما میخونیم خیلی فرق داره. و چیزی که این کتاب رو متفاوت کرده همینه.
پایان کتاب بسیار دردناکه.
مجموعه ۵ جلدی مهاجران، روایتی داستانی از زندگی ۵ شهید قرآنی فاجعه مناعه.
کلاً خوندن کتابهای این مدلی که یجورایی معرفی سبک زندگی حساب میشن برای من جذابن. به غیر جلد دوم و سومش که بهنظر من ضعیف بودن، سه جلد دیگهاش خیلی خوبه.
این کتاب قلم نویسندهاش روی اعصابه، خب. پراکندگی خاطرات با اینکه دستهبندی موضوعی هم داره روی مخه.
اما
اما
این اما مهمه؛ با این همه نقدی که بهش دارم مطالب کتاب و چیزهایی که گفته واقعاً خوبه به عنوان دستهاول بودنشون حتی مهمه!
این مجموعه واقعاً خیلی خوبه. جدی میگم، واقعاً خیلی خوبه.
اگر همهی جلدهاش رو توی نمایشگاه نخریدین، پراکنده توی طول سال بخریدش.
اینکه تاریخ استعمار رو به صورت داستان گفته واقعاً جذبت میکنه. ته کتاب هم منبع داره برای موضوعاتی که میگه.
این کتاب جدایی از مسئله دوست خیالی و اون ذهنیتهای دوران بچگی که داریم، که حالا توی بزرگسالی هم وجود داره گاهی.
قسمت مهمش آخر داستانه؛ که ما نباید از یک بچه توقع داشته باشیم مشکلات بزرگسالان رو درک کنه و این اشتباهه که باهاش درمیون بذاریم خیلی موضوعات رو.
شاهآبادی که فوقالعادهست. اصلاً برید همه کتابهای شاهآبادی رو بخرید. :))
حالا جدایی از موضوع تاریخی کتاب که در بستر امروزی نوشته شده، بنظر من نکتهی اصلیش نوع برخورد خانواده با یه نوجوان اصل قصشه.
توی اینستاگرامم مفصل درموردش نوشتم:
instagram.com/p/CCS10vapuYL/…
اولین کتابی بود که درمورد شهدای غیر ایرانی مدافع حرم میخوندم و ایشون یه شهید لبنانی هستن
ترجمهاش قوی نیست، مخصوصاً یک سوم ابتدایی کتاب.
اما خوندن درمورد فرهنگ و سبک زندگیشون خیلی جالب بود. نوع روایت لحظه شهادت عالی و باشکوهترین قسمت کتاب درمورد مادر شهید بود.
من این کتاب رو از طاقچه خوندم و نمیدونم آشفتگی نسخه الکترونیکیش توی نسخه چاپیش هم هست یا نه؛ اما اگر روایتهای اضافی و بیربط رو حذف کنیم! واقعاً کتابش یه صمیمت خیلی خاصی داره و شخصیت حاج آخوند واقعاً تأثیرگذاره.
دومین کتابی بود که از مهدی کفاش میخوندم.
اولیش «وقت معلوم» بود که از این هم بهتره
توصیفاتش عالی بود. پایان غیرمنتظرهای هم داشت.
قصه درمورد یک عملیات توی سوریهست که یک نیروی ایرانی همراه یکی از نیروهای فاطمیون میرن که یکی فرماندههای عراقی که توی یه منطقه گیر افتاده رو نجات بدن
یک سوم پایانی این کتاب خیلی برام جذاب بود. اون احوالات مریضی و یکجا افتادنش و فکر کردنش به زندگی، غصهها و توقعاتش برام جالب بود. مواجه شدن با مرگ و مریضی و تجلی تنهایی!
این دوتا کتاب قطعاً از بهترین کتابهای دفاع مقدسی بوده که تا به الان خوندم و سر خوندن هردو کتاب خیلی گریه کردم.
روزهای بیآینه رو خیلی هدیه دادم و برای همه جالب و دوست داشتنی بوده.
من اول کتاب «انجمن شاعران مرده» رو خوندم بعد فیلمش رو دیدم و کتابش رو بیشتر از فیلمش دوست داشتم. بعضی از قسمتهای کتاب توی فیلم نیست.
وقتی خوندمش دوست داشتم معلم باشم. :) یا حداقل کاش یه معلم مثل کیتینگ داشتیم.
Share this Scrolly Tale with your friends.
A Scrolly Tale is a new way to read Twitter threads with a more visually immersive experience.
Discover more beautiful Scrolly Tales like this.