این رشته سر دراز دارد اما اینجا سعی خواهم کرد چگونگی نفوذ نیروهای امنیتی رو به درون یکی از حرکت های هویت طلبی آذربایجان مختصر شرح بدم.
بعد از شکست یکی از اولین احزاب آذربایجان به نام گاموح و فرار شخص چهرگانی به خارج از کشور، نیروهای امنیتی همیشه پی این بودند که
چگونه مانع به وجود آمدن حرکات اعتراضی بشن.یکی از اولین تئوری های امنیتی ها داخل کردن گفتمان هویت طلبی درون چارچوب نظام بود. در راستای این هدف بود که با شروع دهه ۸۰، شاهد اعطای مجوزهای انجمنی و فرهنگی و اجازه نشر کتاب و مجلات زبان ترکی بودیم. اما به خاطر اینکه یکی از پایه های
احزاب درون نظام، #ایرانشهری ست.بااستفاده از محور مقاومت، سردار دلها(کونها) و…سعی کردند تعادل قوا بین نیروهای تاثیرگذار داخلی رو برقرار کنند. مثلا اصلاح طلبان هیچ وقت نتوانستند حرکتهای هویت طلبی را داخل خودشون بخاطر اما و اگرهایی که آشنا هستین، ادغام کنند.
به همین خاطر نماینده ی امنیتی اصولگرایان یعنی اطلاعات سپاه( آنزمان وزارت اطلاعات هم دست اسهالی ها بود) مسئول نفوذ به حرکات هویت طلبی را بر عهده گرفت. بعد از اینکه گاموح به شکست انجامید، چندی از اعضای این گروه تصمیم به فعالیت قانونی در چهارچوب قوانین ج.ا گرفتند.
این افراد در پی تاسیس حزبی به نام یئنی گاموح بودند. این گروه نفوذ زیادی در دانشگاه ها داشت و دانشجویان مختلفی سمپاد این حرکت بودند ولی زیرزمینی فعالیت میکردند. بعد از اعلام موجودیت به صورت رسمی، اعضای بلند پای این حزب دستگیر شده و این جنبش هم سرکوب شد.
مثلا یکی از اعضای این گروه به مدت ۹ سال در زندان بود.
بعد از سرکوب این حزب و فرار خیلی از اعضای سازمانیش به خارج، گروهی که سمپاد این حزب بودند و سطح فعالیتشون هم معلوم نبود تصمیم به راه اندازی گروهی به نام انجمن آذربایجان گرفتند.
این گروه که گفتمان خیلی ملایمی نسبت به دیگر حرکات هویت طلبی داشت در پی این بود که مسائل هویت طلبی را با نرمش به صورت قانونی پیگیری و مطرح نماید. این گروه دوباره چارچوب اصلاح طلبان رو انتخاب کرد و برای گرفتن وجهه ی اقدام به گرفتن نمایندگی حزب اراده ملت کردند.
دبیرکل این حزب اصلاح طلبی احمد حکیم پور صاحب امتیاز هفته نامه امید زنجان و نماینده ی اصلاح طلب مجلس از زنجان بود. فردی به نام امیررضا اسعدی بعد از کش و قوس های فراوان مدیر مسئولی این حزب را در آذربایجان شرقی بر عهده گرفت. امیررضا فارغ التحصیل مهندسی پزشکی دانشگاه آزاد بود.
او که در یئنی گاموح مسئولیت های متفاوتی را بر عهده داشت با دوستانش تصمیم به راه اندازی این حزب اصلاح طلبی گرفته بودند. موضوع وقتی جالب می شود که اعضای این گروه بعد از چندین ماه فعالیت همگی به یکباره تصمیم به استعفا نموده و عطای حزب را به لقایش بخشیدند. tasnimnews.com/fa/news/1395/1…
قبل از اعلام موجودیت حزب در تبریز، امیررضا اسعدی بارها به اطلاعات سپاه فراخوانده شده بود.عمر کوتاه این حزب اصلاح طلبی هم بخاطر فشار این ارگان بود.بلافاصله بعد از استعفای دسته جمعی، اسعدی جذب اطلاعات سپاه و جبهه اصولگرایان شد. اطلاعات سپاه سالها بود که از این افراد استفاده میکرد
مثلا در سال ۸۸ گروهی از بعضی فعالان در سخنرانی انتخاباتی میرحسین موسوی (باغشمال) در قسمت گوشه ی سمت راست جایگاه شعارهای ضد اصلاح طلبی میدادن. یا در سفر روحانی به تبریز شخصی بنام بهنام ترکانپوری باهدایت مستقیم سپاه ماجرای کارت قرمز به روحانی رو راه انداختند.
بهنام ترکانپور( پسر عموی همین کاوه ترکانپوری) که در دانشگاه آزاد تبریز مهندسی مکانیک گرفته بود و در اون تشکل سیاسی دست ساز آرمان(بعدا جدا توضیح میدم) فعالیت داشت، خیلی قبلتر از اسعدی جذب شده بود.( جداگانه باید به مسئله ی تشکل آرمان یا وفاق اسلامی سابق پرداخت)
بهنام ترکانپوری و اسعدی در مقاطع مختلف بین وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاس کاری شدن. یعنی بعد از استعفای دسته جمعی باند اسعدی و آمدن سمت سپاه، ترکانپور در حزب اراده ی ملت جاگذاری شد. برگردیم به موضوع استعفای دسته جمعی. اسعدی به تنهایی تصمیم گیرنده در موضوع استعفا نبود و فرد دوم
این گروه یعنی امین جهانی دانشجوی اخراجی مهندسی مکانیک دانشگاه تبریز و یار غار اعضای زندانی شده حزب یئنی گاموح، باید بقیه رو هم راضی میکرد. او بعد از چندین سال فعالیت سیاسی و هویت طلبی نتونست درسش رو ادامه بده و مجبور بود پیتزا جابهجا کند. از این بابت همیشه حضور در این فعالیتهارو
مسئول ناکامی خودش میدونست. جالبه که برادر امین جهانی از اعضای حزب پانایرانیست در تبریز است که با ارتباطات امنیتی مدارج پیشرفت رو پله پله طی کرد. امین که حالا با پیشنهاد همکاری از طرف سپاه روبرو بود بدون مشورت با دیگر اعضا این همکاری را قبول کرد.
تا جایی که اطلاع دارم الان تو شرکت تراکتورسازی مسئول راوبط عمومیه. اما این پیدا کردن جایگاه اجتماعی به چه قیمتی؟
امین جهانی که خودشو مغزمتفکر میدونست، دنبال قانع کردن دیگر اعضای اصلی و فرعی این گروه افتاد.امین اول اعضای گروه را قانع کرد که حرکت اصلاح طلبی به دردشون نمیخوره
و بعد اعضای حزب را مجبور به استعفای دسته جمعی کرد. که این استعفا در تسنیم نیوز هم منعکس شد. بعدش امین جهانی یکی یکی با اعضای اصلی قبول همکاری را مطرح کرد، اما بیشتر اعضای این گروه ننگ همکاری را با سپاه رو قبول نکردن و از گروه جدا شدن و انجمن تبریز از هم پاشید.
ولی افرادی مثل هادی میدانی قپچاق، کسری محرمی نصیرآبادی و محمد امین مرادی (برادر سعید مرادی از اعضای فراری حزب یئنی گاموح) همکاری با سپاه رو قبول کردند.(از چپ به راست)
حتی شایعاتی در بینشون بوجود اومد که کسانیکه همکاری رو قبول نکردن و جدا شدند، بعدها به تیر غیب اطلاعات سپاه گرفتار شدند.بعضیاشون حتی دستگیر شدن بدون اینکه پرونده یا موضوع خاصی وسط باشه. حالا در اثر شانس بوده یا نه به عهده ی خواننده.
بعد از مدتی این گروه سطح ارتباط خود را با نیروهای امنیتی علنی کردند و از بقیه ی فعالین هم دعوت به همکاری کردند. یکی از افرادی که این دعوت را پذیرفت مرتضی جعفرپور مقدم بود. مرتضی جزو جنبش یئنی گاموح بود. حتی مدتی در ترکیه اقامت کرد و در پی اخذ پناهندگی بود.
اما وقتی نتونست در ترکیه ماندگار بشه، به ایران برگشت و با این گروه به همکاری رو شروع کرد.
با این اوضاع پروژه های امنیتی در فضای مجازی و واقعی شروع به اجرا شدن. دامن زدن به مسائل قومی بلد کردن ملاحسنی، حمایت از نمایندگان اصولگرای امنیتی، امت شیعه ی ترک و…
بعدها همه ی این انجمن آذربایجانی های مزدور که زمانی به هربهانه ای برای بازجویی فراخونده میشدن، کارمند فلان اداره و یا استاد فلان دانشگاه شدند.امیررضا اسعدی در دانشگاه آزاد تدریس کرد، امین جهانی به تراکتور ترانسفر شد، مرتضی مقدم در خبرگزاری آناج (سپاه) شروع به خبرنگاری کرد.
هادی میدانی قپچاق مسئول مدیای این گروه شد که اول با اسم “انجمن آذربایجان” شروع به فعالیت کرد بود و بعد از اینکه با اعتراض دیگر افراد جداشده از گروه مواجه شد به “آذرانجمن” تغییر نام داد. کسری محرمی هم سربازی رو با امریه در جهاد کشاورزی گذروند.
محمد امین مرادی هم معلوم نیست در ترکیه با پوشش دانشجو مشغول چه کاریه.
درحالی اینا پله پله بالامیرفتن که یه عده مردم عادی بخاطر حضور در بازی فوتبال یا شرکت در مراسمات دریاچه ی ارومیه از کارهای دولتی اخراج میشدن.
حتی امکان نقش اینها در دستگیری افراد مهمی مثل روزبه پیری و مهدی حمیدی بعنوان کسانیکه روابط گسترده ای بین فعالین داشتن، وجود داره. مهدی حمیدی حتی از روی یک ویدئو در اعتراضات اخیر توسط ؟…؟ (یه عده معلوم الحال) شناسایی و دستگیر شده.
حتی آش آنقدر شور شده بود که در قهوه خانه ها و باقلا فروشی های تبریز با همدیگه در مورد اینکه بدون همکاری با سپاه امکان انجام فعالیت در آذربایجان وجود نداره. قطعا که عده ی زیادی هم وجود دارند که باهر اعتقاد درست یا غلطی در دام امنیتی های ج.ا نیوفتادن.
اگر عمری بود ماجرای تشکل آرمان ( وفاق اسلامی سابق) رو بعدا در ادامه ی همین جا خواهم نوشت.👋🏼
Share this Scrolly Tale with your friends.
A Scrolly Tale is a new way to read Twitter threads with a more visually immersive experience.
Discover more beautiful Scrolly Tales like this.