این رشتو متفاوت است.
ازهيولاى #اوين برايتان مينويسم.تنهاکسی که دو لقب خاص داشت،هیولا-قصاب #اوین
او اولین کسی بود که دستور به عقد یک شبه ی دختران باکره قبل از اعدام را صادر کرد که به آن میپردازم.
وقتي به او گفتند:خانومي را كه #اعدام كردي،حامله بود،جواب داد:امام خميني گفته كه 👇
بايد فتنه را در نطفه خفه كرد و من همان كردم.
در مورد ازدواج با دختران باکره پیش از اعدام، از آیتالله منتظری چنین نقل میکنند که وی برای جلوگیری از اعدامها گفته است: اعدام دختران باکره در اسلام قابل قبول نیست. اسدالله لاجوردی با شنیدن این حرف دستور میدهد یک شب پیش از اعدام 👇
دختران باکره آنها را به عقد پاسداران درآورند-برخی خلخالی را جلادخطاب میکنند اما:
نامش #اسدالله_لاجوردى ست،متولد تهران به سال ١٣١٤ تا دوم دبيرستان بيشتر نتوانست درس بخواند،زیرا ذهن و وقتش به خرابکاری بودو بس،پس ترک تحصیل کرد و با پدر به هیزم فروشی روی آورد و همزمان مشغول به👇
فعالیت های زیر زمینی شد.
سوابق جنایی و دستگیری هایش:
سی ساله بود كه در عضويت حزب موتلفه ي اسلامي نقش جدي داشت،در جوانی با نقش داشتن در ترور حسنعلي منصور(نخست وزير وقت) ودستگيري و به زندان رفت.لاجوردی در اردیبهشت ۱۳۴۹ به اتهام حمله به هواپیمایی ال عال، پس از برگزاری مسابقه 👇
فوتبال میان تیم ملی فوتبال ایران و تیم ملی فوتبال اسرائیل بازداشت شد. وی پس از محاکمه به ۱۸ سال حبس جنایی محکوم گردید.اونیز در سالهاي ۵۳ و ۵۶ نیز دستگیر شد ولی در زندان هم موجودی خاص بود:
اسدالله لاجوردی در زندان در جناح اقلیت زندانیانی قرار داشت که به راست (مذهبی سنتی) معروف 👇
بودند. آنها کسانی بودند که بهدلیل مسائل شرعی و پاکی و نجسی بند رخت یا ظروف غذای خود را ازسایرین در زندان جدا میکردند. اسدالله لاجوردی در سال ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد. یکسال بعد به لطف حضور در تیم استقبال کننده ی خمینی و پس از به قدرت رسیدن آخوند بازآمده از پاریس ،بهسرعت مدارج 👇
ترقی در جنایت را طی کرد،حالا او رییس زندان اوین و رییس دادگاه انقلاب تهران است که در نطقی آتشین اینگونه میگوید:«کسانی را که در تظاهرات شرکت کرده، بلافاصله اعدامش خواهیم کرد. و کوچکترین درنگی هم نخواهیم کرد. همچنان که روز گذشته، کسانی که در تظاهرات دو یا سه روز قبل شرکت کرده 👇
بودند را اعدام کردیم.»
بلی، با اذن خمینی و سایر مقامات وقت قضایی، دستگاه اعدام جمهوری اسلامی مخالفان را اعدام میکرد. افرادی که در بین آنها کودکان هم بودند، بدون آن که محاکمه شوند، بدون داشتن وکیل، بدون آن که حتی نامشان مشخص باشد. برخی تنها به خاطر داشتن یک روزنامه یا 👇
اعلامیه اعدام شدند.
گویی او فقط برای کشتن آمده بود.
یکی از زندانیان سیاسی بازمانده در مورد او اینچنین میگوید:
«در شهریور سال ۱۳۶۰سلولهای زندان اوین مملو از زندانیان سیاسی بود. بیشترشان هم از مجاهدین بودند. روزی لاجوردی برای بازدید زندان آمد. خطاب به زندانیان رو کرد و 👇
گفت: «تصور نکنین روزی سازمان میاد و در سلولها را به روی شما باز میکنه. قبل از چنین اتفاقی، همگی شماها مردین برای هر سلولی چند نارنجک در نظر گرفتیم»
شاید باورتان نشود اگر بگویم که لاجوردی بخاطر سنگدلی اش در در دی ۱۳۶۳ توسط شورای عالی قضائی از تمامی مناصب برکنار شد 👇
هرچند که بعد از مرگ خمینی و در سال ۱۳۶۸ دوباره به مدیریت زندانها برگشت و ریاست سازمان زندانها را تا اسفند ۱۳۷۶ بر عهده داشت. در این زمان رئیس دفتر قوهی قضائیه از اسدالله لاجوردی خواست که استعفاء دهد زیرا که او باز در اعدام و جنایت از رهبر پیشی گرفته بود،شرح واقعه اینچنین👇
بود،
مدتی برخی از زندانیان به دلایلی اعدامشان به حبس های طولانی بدل میشد و این به مزاج قصاب اوین خوش نمی آمد،پس شبانه در اوین حضور بهم میرساند و شخص عفو شده را اعدام میکرد!
تغییر موضع حسین احمدی روحانی را خمینی تأیید میکند که حکم اعدام او به حبس ابد تغییر کند. اما لاجوردی تا 👇
پیش از آنکه حکم ثبت شود و دیگر نتوان آن را تغییر داد کمتر از ۴۸ ساعت حسین احمدی روحانی را اعدام میکند. تاجزاده میگوید که لاجوردی پیش از آن هم محمدرضا سعادتی، از رهبران مجاهدین خلق را نیز علیرغم مخالفت برخی از مسئولان بلندپایه جمهوری اسلامی مانند محمدعلی رجایی اعدام کرده 👇
بود. به گونهای که بعدها وقتی سعید شاهسوندی از اعضای ارشد مجاهدین خلق در عملیات مرصاد دستگیر شد سید علی خامنهای برای جلوگیری از اعدام شاهسوندی نامهای نوشت با این مضمون که: «اشتباه سعادتی تکرار نشود»(گفتگوی دهباشی و تاج زاده)
عملیات ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ که به کشته شدن موسی خیابانی 👇
و تعدادی از اعضای یکی از خانههای تیمی مرکزی سازمان منجر شد اسدالله لاجوردی برای اعلام پیروزی در سرکوب مرکزیت سازمان مجاهدین با در آغوش گرفتن مصطفی رجوی فرزند خردسال مسعود رجوی و در مقابل جنازههای اعضای مرکزیت سازمان در نمایشی تلویزیونی ظاهر شد.👇
اما سری بزنیم به اعضای خانواده ی لاجوردی،
ابتدا دختراسدالله کیست و یکی از مواضعش را باهم بررسی کنیم:
زهره سادات لاجوردی،نماینده ی منتخب مجلس:معتقد است کودک همسری در ایران مساله حاشیهای است.
اوگفته پرداختن به این مساله اشتباه است و این موضوع دغدغه اصلی زنان نبوده و نباید اصلا👇
برای جامعه مهم باشد،کودک همسری هرچند اشتباه هم که باشد،دستور خدا و رسول اوست و باید انجام گردد!!
نفر بعد پسر او احسان است،از وی همینقدر بگویم که چندی پیش بخاطر روسری افتاده ی یک خانوم راننده،سعی کرد در همان خیابان همچو پدر دادگاه صحرایی/انقلابی را بیندازد و خانومی را به سمت👇
ارزوهای پدر هدایت کند،اگر هم خانوم راننده حامله بود،حتما فتنه و بیحجابی را در نطفه خفه کرده بود که این رفتار او باعث بروز تصادف شد.
طیبه،خواهراسدالله که از حامیان ومدافعین برادر جنایتکارش بود در دماوندتهران توسط عروس خود،فرشته کشته شد که به آن نمیپردازم.
اما در نهایت سرگذشت👇
اسدالله لاجوردی که حالا حجره ای در بازار دارد و به قدر کافی نهال آنچه که انقلاب نامیده اند را از خون سیراب کرده،چه شد؟
در ۱ شهریور ۱۳۷۷ در محل کسب خود در بازار تهران، طی عملیاتی توسط دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نامهای علیاکبر اکبری دهبالایی و علیاصغر غضنفرنژاد 👇
جلودار کشته شد. مجاهدین این عملیات را طی اطلاعیهای به مردم ایران تبریک گفتند. بسیاری از خانوادههای زندانیان سیاسی که وی را جلاد اوین میدانستند، مرگ او را جشن گرفته و حتی مواردی از پخش شیرینی در تهران گزارش شد.
تصویر از مراسم کفن اوست.
اما اجازه دهید در آخر پیامی به #سبز ها 👇
بدهم که سیدخندان چندین بار از او به نیکی یاد کرده و طی بیانیهای از او با عناوین «سرباز سختکوش انقلاب»، «خدمتگزار مردم و نظام» و «شهید سرافراز» یاد کرده بود.
یکیار نیز در سال۱۳۸۸ در حالیکه از لاجوردی به عنوان مردی بزرگ اسم آورد،در ادامه مردم را تشویق به حضور در پای صندوق های👇
رای کرد.
از یاران و دوستداران لاجوردی میتوان #ابراهیم_رییسی را نام برد که از لاجوردی به عنوان استاد یاد میکند.
علم الهدی،بهشتی،خامنه ای،مصطفی حائری و سایر خاندان جمهوری اسلامی برای وی نامهایی همچو «مرد پولادین» «مجاهد» و...گذارده اند.
لازم به ذکر است که طرح توابین میز یکی👇
دیگر از خباثت های این موجود پلید بود که شاید در مورد آن نیز بنویسم.
این بود اشاره ای کوچک و جزیی از هیولای اوین و آنچه که سوغات خمینی بود،لاجوردی یک از صدها هزار فاجعه آفرینان این خاک بود.
پایان
#پسرعاقل_نوح
Share this Scrolly Tale with your friends.
A Scrolly Tale is a new way to read Twitter threads with a more visually immersive experience.
Discover more beautiful Scrolly Tales like this.