-گروه اول بر این باورند که با توجه به شرایط باید با جمهوری اسلامی به نحوی به توافق رسید تا منطقه به آشوب کشیده نشود حتی اگر لازم شود امتیازاتی داد.
-گروه دوم عقیده دارند که باید توافق به نحوی ملاحظات اسرائیلیها را درنظر بگیرد تا آنها هم همراه شوند و باصطلاح از توافق بد دوری کرد.
با یاداوری مختصری از گذشته؛ پس از انتخاب ترامپ، نتانیاهو همکاریهای زیادی کرد و حتی علی رغم میلش اتشبس قبلی را حین تحلیف ترامپ پذیرفت تا ترامپ به وعده خود در خاموش کردن جنگها تا قبل از مراسم سوگند بصورت حداقلی عمل کرده باشد.
استراتژی ایران برای حمله به اسرائیل تاکنون در "حمله موشکی" خلاصه شده است.
اما دو حمله انجام شده نشان داد که حملات موشکی فاقد دقت و کارایی است و حتی در صورت عبور از دفاع موشکی؛ قادر به اصابت دقیق و مخربی نبوده و با حملات موشکی نمیتوان پایگاههای هوایی را از حالت عملیاتی خارج کرد.
حملات پهپادی از یمن و ایران بخاطر بعد مسافت و سرعت کم به راحتی شناسایی و مقابله شده و اختلالات GPS نیز موجب خطا رفتن میشود.
پرتابهای نزدیکتر از لبنان نیز با عکسالعمل سریع و درهم کوبیدن پرتابگر مواجه و بخاطر کثرت رادارها و پدافند کوتاه برد در این نواحی شانس عبور بسیار کم است.
امکان حمله هوایی نیز با توجه به از رده خارج بودن پرندههای موجود و برتری هوایی اسرائیل و تسلط بر مسیرهای هوایی عملا وجود ندارد و داستانهایی مثل حملات ضربتی فنسرها هم شبیه رویاست. دستیابی به پرندههای کمی بهروزتر شرقی هم تاکنون در حد آرزو بوده.
شکاف کربلا Karbala gap یک نوار مهم با عرضی حدود ۲۵ مایلی واقع در بین کربلا و رود فرات است. این منطقه از قبل به عنوان یک محدوده مهم برای دستیابی به بغداد شناسایی شده بود که درصورت عبور از ان، دیگر تا بغداد مانع مهمی در بین نبود.
عراقیها نیز با علم به طرح ائتلاف برای عبور از انجا، دو لشگر مهم بختالنصر و مدینه را در آن مستقر کرده بودند که تحت فرماندهی منطقه دفاعی کربلا تحت امر ژنرال رعد حمدانی فرمانده منطقه جنوب بغداد و نجف بودند.
با پیش بینی دفاع متراکم عراق در این منطقه، امریکاییها از ابتدای مارس طرح هایی را برای تضعیف آغاز کردند. حملات هوایی بصورت متمرکز انجام و در ضمن یک فریب استراتژیک نیز راه اندازی شد تا به عراقیها بقبولاند که حمله اصلی به بغداد از شمال و توسط لشگر چهارم پیادهنظام انجام خواهد شد.
ادامه رشته توییت جنگ غزه:
اسراییل در نظر دارد افراد ساکن غزه را به سمت جنوب کوچ دهد. کمکهای بشردوستانه تنها در منطقه رفح، بین محور مورگ و محور فیلادلفیا انجام میشود. این منطقه امن و توسط ارتش حفاظت خواهد شد و به افراد فقط پس از بازرسی اجازه ورود داده میشود.
در رفح سه مرکز توزیع مختلف ایجاد خواهد شد و این شهر مرکز توزیع کمکها برای کل نوار غزه خواهد بود. هیچ کمک دیگری در دیگر نقاط توزیع نمیشود( به جز یک مرکز موقت در شمال) و چنین امری منجر به تخلیه جمعیت از شمال نوار غزه به جنوبی ترین ناحیه و کوچاندن مردم خواهد شد.
در ابتدای این روند، یک مرکز توزیع موقت در شمال نوار غزه ایجاد اما با تخلیه جمعیت به جنوب بسته خواهد شد.
نماینده هر خانواده غزهای میتواند به مراکز توزیع مراجعه کرده و کمکها را فقط به مقدار مشخص برای خانواده خود ( بطور متوسط هفتاد کیلوگرم در هفته) دریافت کند.
تحریم از دیرباز یکی از راه های مقابله با حکومتهای خودسر بوده اما در مورد عوامل و نتایج و الزامات آن باید مسائلی را درنظر داشت.
اساسا تحریمها برای تغییر رفتار و رفع تهدید طراحی شده و بقیه اهداف ثانویه هستند. شدت و ضعف تحریم بسته به نوع هدف انتخابی تعیین میشود.
بطورکلی در مورد تحریمها دو نظر وجود دارد.
گروهی تحریم و تاثیر عوامل منتح از ان در داخل را برای به نتیجه رسیدن کافی میدانند اما دسته دوم معتقدند که تحریم باید با عوامل دیگر تشدید شود تا به نتیجه برسد.
در ادامه برخی نمونهها و نتایج انها را مرور میکنیم.
تاکنون تحریمهای طولانی و سختگیرانه زیادی طراحی شده اما سختگیرانه ترین تحریمها که شاید تاکنون تکرار نشده بر علیه عراق بود.
پس از جنگ اول خلیج فارس و درهم شکستن ارتش عراق در کویت، تحریمهای سنگینی علیه رژیم صدام وضع شد که حکومت و مردم عراق را تحت تاثیر قرار داد.
فروپاشی سریع دولت اسد آموزنده بود و باید چرایی ان را دید. پیشروی سریع مخالفان تا پایتخت، رویایی بود و در وهله اول تنها رسیدن به کناره حلب واقعبینانه بنظر میرسید اما سرعت فروپاشی همه را متحیر کرد. نظامی که در طول سالها نشان داده بود برای ماندن خود حاضر به پرداخت هر بهایی است.
در این مطلب بطور اجمالی عوامل تاثیرگذار و آنچه باعث موفقیت مخالفین شد، همچنین درسهایی که میشود گرفت، را بررسی میکنیم:
ابتدا وضعیت متحدین خارجی و حامیان داخلی و سپس وضعیت داخلی جامعه.
در ابتدای شروع قیام مردم سوریه در سالهای ابتدایی دهه قبل، حکومت اسد سعی کرد با فشار نیروهای امنیتی و ارتش آن را مهار کند اما به گسترش قیام و بیشتر شدن شعلههای آن و قدرت گرفتن مخالفان، هر روز مجبور به عقبنشینی بیشتر و از دست دادن مناطق گستردهتری شد.