آقای @SameerBedrud چون شما را می شناسم فکر کردم جواب درین مورد بدهم! ۱) از نگاه علمی مخصوصا ریالیزم و پوست ریالیزم، چی تاریخ و یا ساینس دیگر به شمول فیمینزم بدون اهداف مشخص نوشته نشده. ۲) اگر در مورد حبیب الله کلکانی بنویسیم، یک نویسنده بنگالی بنام دیش بدیش بنام مشتباح علی که-۱
از مکتب شانتی نکیتن که تاگور تاسیس کرده بود در زمان که «بچه سقو» در اقتدار می آید خاطرات خودرا می نویسد، لطفا مطالعه کنید! غازی #امان_الله_خانرا از افغانستان کشیدن در اصل کار کی بود؟ شما البته منحیث دیپلمات این بررسی را کردید؟ و اگر بگوید که حبیب_الله_کلکانی وحشت و غارت نکرد-۲
این هم نه تنها تاریخ را نا دیده گرفتن است بلکی نشان دهنده ازین است که قومیت بلندتر از حقیقت است. آمدیم سری مادرکلانم- مادرکلان مادری ام دختر عمه امان الله خان بود، تمام مادر کلان هایش در ارگ بود وقتی که حبیب الله کلکانی به اقتدار رسید، روایاتش که هم زمان به خانواده شاهی تعلق -۳
داشت از خاطرات خود به من نقل قول می کرد. در زمان جنگ‌های داخلی، در روزهای گرم دهلی، خط آبایم به ما رسیده بود که شکر که بیرون استید چون مردم کابل تابوت میخ می زنند و می گویند که دختران و بچه های مان مردند- که مادر کلانم برایم گفت بچه سقو لوت کرد اما بی ناموس نبود چون وقتی -۴
زنان امیر شهید از ارگ بیرون می شدند، به تمام عساکر خود گفت که به چشم بالا به طرف سیاسران نمی بینید. وقتی که عکس خانم کلکانی را دیدم زن مانند ملکه ثریا جراب پوش بودند و با سواد هم. روایات مادرکلانم از نگاه تاریخ فیمینزم در افغانستان مهم آست چون نشان می دهد که در ۱۰۰ سال، جهاد-۵
شکلی به خود گرفت که وحشت و از بین بردن عزت و آینده اطفال افغانستان در میان آمد، چرا جهاد چنین شکل وحشی گرفت هم دلایل بیرونی دارد. متاسفم که هر کلام و بحث چی بحث فیمینزم در افغانستان که @TahminaTomyris درین تویت خود نوشته بود بحث قومی می شود. آنهای که از سیستم قومیت گله می -۶
کنند نباید خودشان چنین کار را کنند اما از نگاه سیکالوژی درک کرده می توانم چرا همه چنین عکسالعمل نشان می دهند. متاسف به این ام که به شکل که ما افغان ها به چنین افکار می پردازیم، تفکر خشونت آمیز ما را نشان می دهد، چون ما حتی به روایات اعقارب خود هم حق نداریم که بپردازیم. یک جامعه-۷
از عناصر مختلف به میان آمده و ما نه تنها این عناصر را مشاهده نمی کنیم، بلکه از بودنش انکار می کنیم و بجان یکدیگر می افتیم. قانون اساسی #UNESCO چنین آغاز می شود: «چنین که جنگ در افکار یک ‘مرد’ آغاز می شود، همانچنان دفاع از صلح هم باید در افکار ما بوجود بی آید». مرد را ب قوس -۸
گرفتم چون این باید انسان باشد نه صرف مرد. دلیل که اینرا می نویسم، اینست که چی وقت ما می توانیم متوجه افکار و دیدگاه خشونت آمیز خود شویم؟ تا به کی برای قبول کردن خود باید دیگری را از بین ببریم؟ -۹
سازمان های بین المللی تصدیق شده باشد که جرایم جنگی و یا حقوق بشر پایمال شده بود، لطفا به دسترسی مردم بگذارید نه کتاب های متخصصین که جز پروپاگنده جنگ سرد بودند. تمام اسناد خاد جز آرشیف امنیت است، از نگاهی تاریخی چنین که به کشور های دیگر صورت می گیرد که هر ۵۰ سال اسناد به دست-۱۱
رسی مردم گذاشته می شود، حالا هم بعد از ۴۰ سال دولت افغانستان لطفا چنین حرکت کند که کمیسیون حقوق بشر افغانستان بتواند نتیجه گیری کند و خاک اندازی به چشمان مردم و دروغگوی خلاص شود، یگانه دلیل که ما افغان‌ها به صلح پایدار نمی رسیم اینست که نه واقعیت را پذیرفتیم و نه عدالت را-۱۲
