ولی روزانه مغز سر دوجوان ، غذای مارها میشود باشد که مغز شاه سالم بماند .
قیمت مغز شاه سالانه بیش از هفتصد مغز جوان است❗
۶ - هیچکس جرأت مقاومت ندارد و ایرانیان کماکان دچاراین گفتمان هستندکه : «بگذار همسایه فریاد بزند ، چرامن ؟؟ »
⬇
۷- «ارمایل» و «گرمایل» که ادارهکننده آشپزخانه دربار هستند تصمیم به اقدام میگیرند ، البته نه اقدامی «رادیکال» بلکه اقدامی «میاندارانه»
آنها فکر میکنند که اگر هر روز یک
⬇
جالب اینجاست که مارها«مغز»میخواهند ، مغز❗
نه قلب ، نه جگر ، نه ران ، نه دست
⬇
هرکس که مغز ندارد خوشبگذراند ، مارها فقط مغز طلبمیکنند .
۸ - اقدام میان دارانه دو آشپز جواب میدهد ! مارها طعم مغز مخلوط را تشخیص نمیدهند و هر روز از دو جوان که به آشپزخانه سلطنتی سپرده میشوند یکی آزاد میشود ! ارمایل و گرمایل خشنودند که درسال ۳۶۵ نفر را
⬇
۹ - ارمایل و گرمایل هر روز یک جوان را آزاد میکنند و بهاو میگویند سر به بیابان بگذارد و در شهرها آفتابی نشود که اگر معلوم شود او از آشپزخانه حکومتی گریخته ، هم او خوراک مارها میشود و هم سر ارمایل و گرمایل .
۱۰ - «کاوه » آهنگر بود و سه
⬇
۱۱ - ضحاک ماردوش تصمیم میگیرد از رعایا نامهای بگیرد مبنی براینکه سلطانی دادگر است❗
رعایا اطاعت میکنند و به صف میایستند تا طوماری را امضاکنند
⬇
میایستند و امضا میکنند ، در صف میایستند و امضاء میکنند ، در صف میایستند و ....
۱۲- نوبت به کاوه میرسد ، امضا نمیکند ، طومار را پارهمیکند ، فریاد میزند که تو بیدادگری .
کاوه نمیترسد❗
۱۳- فریاد کاوه ، ضحاک و درباریان را وحشتزده میکند :
⬇
۱۴ - کاوه آهنگر پیشبند چرمی که هنگام کار بر تن می پوشید را بر سر نیزه میکند و این پرچم نماد قیامش میشود ، درفش کاویانی .
۱۵ - با پیوستن جوانان آزاد شده از مسلخ ضحاک به کاوه ، قیام علیه ضحاک آغاز می شود .
فروغ می گوید :
⬇