تکنیک اصلی #برده_داری_نرم بردن ذهن #برده به دنیای غیرواقعی است و تا زمانی که ذهن برده درک روشنی از مفاهیم داشته باشد این کار غیر ممکن است. این کار نخستین بار توسط بلشویک ها روی سرواژها با موفقیت به کار گرفته شد. آنها نام سرواژ را از روی آن نگونبخت ها برداشتند اما آنان را
واداشتند تا اینبار داوطلبانه برای ارباب بزرگتر یعنی حزب کمونیست کار فداکارانه انجام دهند. این پروسه بیش از ۳۰ سال طول کشید و دو آیتم حواس پرتی (جنگ دوم جهانی و ترس ساختگی از دشمنان برده دار،...) و خشونت فراگیر (ترورها، گولاک، خشکسالی ها و قحطی تنبیهی، کشتارهای میلیونی منطقه ای،.)
برای ویران کردن ذهنیت پیشین و جایگزینی و تثبیت ذهنیت جدید به کار گرفته شد. پروپاگاندا توانست در حالی که حواس قربانیان به ... پرت بود زیرساخت های مبتنی بر اخلاق قربانیان را متزلزل و درک آنان را از تمایز بین خوب و بد، سود و زیان، ترس و احتیاط، شجاعت و حماقت، ... تار و گنگ سازد.
سپس با خشونت فراگیر و بی هدف (از نگر قربانی، برای ح.ک هدفمند) این ذهنیت به قربانی چپانده شد که خوشبختی هرگز نه در شوروی و نه دیگر نقاط جهان نبوده و نخواهد بود و تنها راه کمتر زجر کشیدن همراهی با سیستم و تلاش برای به حد اعلا رساندن آن است ( من سالیانه ۱۰۰۰ روبل تولید می کنم و
رهبر ۹۰۰ روبل آن را خرج منافع عمومی من که همانا عزت مارکسیسم است می کند و ۱۰۰ روبل باقیمانده را به من می دهد تا خرج منافع شخصی ام کنم، حال اگر بیشتر کار کنم دوسره منفعت بیشتری می برم). یک برده در سال ۱۹۰۰ از ارباب محلی که ۶۰٪ دسترنج او را به یغما میبرد ناراضی و از آینده کاملا
ناامید و آماده شورش بود همین برده در سیستم برده داری نرم سهم به مراتب کمتری داشت. ناراضی اما امیدوار بود و نه تنها هیچ تلاشی برای رهایی نمی کرد بلکه در سرکوب معدود کسانی که می شوریدند پیشخدمت می شد. شخصیت باکستر در قلعه حیوانات ژرژ اورول نماد بردگی ذهنی است که خوکها با استحماق
استثمارش می کنند. در پست های پسین درباره #برده_داری_سخت و #برده_داری_نرم انگلیسی خواهم پرداخت که امیدوارم با این نوشتار پیش پرده خوبی برای سخن اصلی که برده داری نرم در ایران است بشود. قسمت اعظم کسانی که هم اکنون تبعه ایران نامیده می شوند تبدیل به بردگانی شده اند که ...
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
در زمان سکونت در خمین متوجه شدم بین سالهای ۵۸-۶۲ شدیدترین و خشنترین سرکوبها در این شهر صورت گرفته است. اعدامها با کشیدن اتومبیل از زیر پای اعدامیها، در دست گرفتن سر و دست قطع شده توسط جلاد، سنگسار با سنگهای بزرگ به قصد متلاشی کردن صورت،...برای معتادان، قاچاقچیان
متهمین به زنا، دزدی،... هر هفته اجرا شده است. کاسبین مجبور به تعطیلی مغازهها بودهاند. کارکنان دولتی و آموزگاران و دانشآموزان مدارس در صحنه اجرای حکم حضور و غیاب میشدهاند. حاضرین به وضوح توسط کمیتهچیان و مامورین تهدید میشدهاند تا با شعار این اعمال انقلابی را تایید کنند.
دو شعار درود بر روحالله و مرگ بر منافق کلیدی بودهاند و انتخابشان بیدلیل نبوده است.
چرایی این سرکوب وحشیانه را باید در عدم پذیرش و مقبولیت سیدروحالله مصطفوی و مقاومت خمینیها در به رسمیت شناختن او و همچنین کینه شدید روحالله از خمینیها دانست. او در همه مدت بازگشت به ایران
دو روز پیش و یک روز پیشتر از اعلام جانباختن #نوید_افکاری این را در پاسخ یکی از کاربران نوشتم. اکنون کیوان عباسی و عباس فارسانی #شاهزاده_رضا_پهلوی را مقصر مرگ نوید دانستند. این را بگذارید در کنار توئیتهای بیوقفه صدها کاربری چون نایتواچ و اوسلیت،... که بیوقفه صحبت از
خیابان میکنند. یک حضور هیجانی و بیبرنامه در برابر نیروهای سرکوبگر تا دندان مسلحی که پیشتر به حالت آمادهباش درآمدهاند منجر به #آبان_خونین دیگری و کمای موقت ملت میشود. وظیفه محوله به نیروهای اطلاعاتی رده بالایی که خود را برانداز جا زدهاند کشاندن مردم ناآماده به خیابان در
برابر نیروی سرکوب تا دندان مسلح ج.ا است. آنها سالها آموزش دیدهاند و با پشتیبانی لجستیک وسیع براندازنما شدهاند.
کیوان عباسی: از زیرکترین نیروهای اطلاعات که توسط محمود سریعالقلم کشف و پرورده شد. او به عنوان رابط امنیتیهای ج. ا با حلقه گلوبالیستی لندن به انگلستان اعزام
حتی لازم نمیبیند حفظ ظاهر هم بکند. در بخش خبری تلویزیون منوتو به سه نفر درباره کشتن #نوید_افکاری تریبون داده شد
۱- شادی صدر: فمنیست خاتمیست که هیچ ابایی از ابراز نفرت به جنس مذکر ندارد اعلام کرد نوید به علت قتل نفس و محاربه به اعدام محکوم بوده و ضمنی از نحوه کشتن نوید ابراز
دلخوری کرد
۲- محمد مقیمی: وکیل نزدیک به اصلاحطلبان که درباره دو پرونده دادگاه انقلاب و دادگاه عمومی سخن گفت و بدون اشاره به ادله ناکافی و اعتراف زیر شکنجه از عجله در اجرای حکم دادگاه عمومی پیش رای تجدیدنظر دادگاه انقلاب انتقاد کرد(همان مدیریت بد کشتن نوید)
۳- علیحسین قاضیزاده
از عشاق سینهچاک میرحسین موسوی از تاییدکنندگان اعدامهای جمعی دهه ۶۰ که او نیز بدون اشاره به بیگناهی نوید گفت این اعدام برای ج.ا اقتدار نمیآورد
هیچکدام از احتمال مرگ زیر شکنجه نگفتند، خونسردی زایدالوصف این سهنفر و تلطیف فضا و سعی در مجرم نشان دادن نوید افکاری شرمآور بود
#احمد_شاه_مسعودتان را دریابید
سیاست مقوله «خواستنْ، توانستنْ است» نیست، بلکه خواستن چیزی است که بدانی توان انجامش را داری، سیاست در حقیقت «خواستنِ توانستنْ است». این را برای این میگویم که با دیدن اینکه یک جمهوریخواه نگران جان #شاهزاده_رضا_پهلوی است نگرخید و توهم توطئه نزنید.
چه من بخواهم و نخواهم ایشان تنها کسی است که میتواند خواستهمن یعنی سرنگونی ج.ا و برپایی یک رژیم سکولاردمکرات در ایران را به پیش ببرد حالا شکلش جمهوری باشد چه بهتر
برویم سر اصل مطلب؛ اگر خارجیها بخواهند ج.ا را به زیر بکشند (مانند حمله نظامی یا...) طبیعی است که وجود کسی را که
پس از سرنگونی رژیم ممکن است مزاحم اجرای نقشههاییشان مانند تجزیه، جنگ داخلی و به قدرت رسیدن نوچههایشان بشود را تحمل نکنند و پیش از سرنگونی او را حذف کنند. نمونه بارزش کشتن احمد شاهمسعود دو روز پیش از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به دست آمریکاییها بود. نیازی به اشاره به تجربه در دیگر کشورها
اگر میخواهید مدل کلاسیک یک استمرارطلب بیشرف را به کسی نشان دهید آیدین نمونه خوبی است #فرقه_تبهکار برای زدن جیب مردم حباب کاذب درست میکند رهبرشان یکبار و رییسجمهورشان ۳ بار مردم را تشویق به قمار بیبازگشت میکنند. خیرخواهان به مردم هشدار میدهند، آیدینها مسخرهشان میکنند
سرانجام اطلاعات غلط و حس عقبافتادن از گلهای که هفتگی ۷۰٪ سود میکند باعث میشود عدهای طعمه را ببلعند و بدبخت شوند. آیدینها به فرموده، سریع رنگ عوض کرده و جای قربانی و جلاد و نیکخواه و بدخواه را عوض میکنند تا خشم مالباختگان نسبت به شیادان را متوجه خیرخواهان کنند.یکی از شکنجه
های مرسوم مرشدهای مظلوم اصلاحات اسدالله_لاجوردی و خلخالی شبیه همین بود. غروبها شکنجهگران برای تفریح و رفع خستگی زندانیان را چشم بسته به حیاطی پر از ضایعات فلزی و چوبی و شیشه میبردند. زندانیان را چشمبسته میآوردند و بهشان میفهماندند اگر بایستند شلاق میخورند. قربانی کورکورانه
در چند رشته توئیت حکایت واقعی کودکی خمینی که حاصل تحقیق شخصی ام در شهر دوست داشتنی خمین است را به نگارش در می آورم. مردم خمین ابایی ندارند که بیعلاقگی شان را به سید روح الله موسوی (اکثر اهالی خمین ترجیح می دهند او را آقا روح الله {حکومتی ها} و روح الله {غیرحکومتی ها}صدا بزنند)
نشان بدهند. بسیار شنیدم که به مزاح می گفتند که شاه اشتباه کرد روح الله را به ترکیه تبعید کرد. اگر او را به خمین فرستاده بود مانند پدرش او را هم می کشتیم.
شهر مبداء او خمین از شمال و غرب با روستاهای ترک زبان و از جنوب مجاور روستاهای فارسی زبان هست. اما غرب خمین شرایط متفاوت تری
دارد روستاهای ترک و فارس زبان تو در توی یکدیگرند و حتی یک روستای ارمنی زبان در گذشته بوده است (روستای لیلیان در ۸ کیلومتری جنوب جاده اراک-خمین که زادگاه آندرانیک مدادیان یا اندی هست). به نظر من این ناهمنگونی زبانی و قبیله ای تاثیر زیادی بر مرگ پدرش، زندگی خانوادگی و در نهایت