#نیما_رسول_زاده بیشتر از چهار سال مدیر ارشد واحد محتوای #دیجی_کالا بود. کسی که از هر موقعیتی برای آزارهای جنسی کلامی استفاده می‌کرد. محال بود بخوای باهاش حرف بزنی و معذب نباشی. محال بود باهات شوخی جنسی نکنه. یک مرد متاهل که فرزند هم داره اما...
#آزار_جنسی
۱
#آزار_جنسی
۱
همیشه این موضوع برای من عجیب بود که چرا اخراجش نمی‌کنن. کسی که همیشه مثل بیمارهای جنسی تشنه‌ست. انگار هیچ چیزی جز سکس از مغزش نمیگذشت. بارها به خنده و مثلا شوخی به خود من می‌گفت بیا فلانی (دوست‌پسرم) رو بپیچونیم بریم خونه تو
۲
۲
بارها و بارها بهم گفت یه بار من رو دعوت نکردیا. بارها گفت دخترایی که مثل تو کوچ‌سرفینگ می‌کنن و مهمون خارجی دعوت می‌کنن حتما با مهمونشون می‌خوابن. تاکید داشت که بگه حتما تو فاحشه‌ای.
#آزار_کلامی
۳
#آزار_کلامی
۳
یه بار یکی از همکارهای خانوم که وضع مالی خوبی نداشت، چند روزی نیومد سر کار. بهمون زنگ زد گفت نیما رسولزاده من رو آزار داده و نامزدم پیام‌هاش رو توی گوشی من دیده و بهش زنگ زده تهدیدش کرده. رسولزاده یکی دو هفته نیومد سر کار (تیر۹۵) چون میترسید.
۴
۴
بعدش یه روز اومد به دختره هم گفت بیاد، بردش توی استودیو که اتاق شیشه‌ای بود ولی پرده داشت. گوشیش رو ازش گرفت و ریست فکتوری کرد و بهش گفت برو و به حراست گفت دیگه اجازه ندید بیاد تو. اخراجش کرد به همین سادگی.
۵
۵
اون دختر حتی به مدیر منابع انسانی داستان رو گفت ولی متاسفانه همه به جای حمایت از کارمند بی‌گناهشون از یک آزارگر جنسی حمایت کردن.
یک مورد دیگه یک دختر زیبا و خوش قد و هیکل تازه استخدام شده بود. من می‌دونستم که دوست‌دختر یکی از پسرهای واحدمونه.
۶
یک مورد دیگه یک دختر زیبا و خوش قد و هیکل تازه استخدام شده بود. من می‌دونستم که دوست‌دختر یکی از پسرهای واحدمونه.
۶
ولی جز من و یه نفر دیگه کسی نمی‌دونست این قضیه رو. رسولزاده از همون روز مصاحبه به این دختر گیر داده بود. و از روز اولی که اومد هی دختر رو صدا می‌زد و می‌برد توی اتاق جلسه که خوشبختانه تماما شیشه‌ای بود و هی لاس می‌زد باهاش.
#آزار_جنسی
۷
#آزار_جنسی
۷
تا اینکه یه روز بهش پیام میده میگه عکس لخت از خودت بفرست و اندازه‌هایی که میگم رو روی بدنت بگیر (اندازه دور سینه و باسن و ...) و واسم بفرست. طبق معمول اون حقه‌ی همیشگی که بیا خودم ازت عکس بگیرم و این عکسا که تو گرفتی خوب نیست و این داستانا رو هم به کار برد.
۸
۸
دختره هم به دوست‌پسرش که همکارمون بود داستان رو گفت. پیام‌ها رو به منابع انسانی نشون دادن ولی خب طبق معمول به جای مقصر اصلی، اون دختر اخراج شد و نیما رسولزاده همچنان به فعالیتش در دیجی‌کالا ادامه داد.
۹
۹
خود نیما رسولزاده میدونه که دخترهایی که به همین دلیل از کار بیکارشون کرده خیلی زیادن.
مدیری که این قدر هول و مریض سکس بود که یه شب خانومش خونه نبود، از صبح به چند نفر پیشنهاد داده بود شب برن پیشش. همه هم باید یه جور که ناراحت نشه می‌پیچوندن.
۱۰
مدیری که این قدر هول و مریض سکس بود که یه شب خانومش خونه نبود، از صبح به چند نفر پیشنهاد داده بود شب برن پیشش. همه هم باید یه جور که ناراحت نشه می‌پیچوندن.
۱۰
به هر حال به رییس نباید بگی من نمیخوام با تو بخوابم. چون سرنوشت تلخی در انتظارت بود.
روایت‌های زیادی هست که اگه لازم شد بقیه رو هم میگم. متاسفانه هر دختری که حتی یک هفته با نیما رسولزاده کار کرده باشه، از این آزارها بی‌نصیب نمونده.
۱۱
روایت‌های زیادی هست که اگه لازم شد بقیه رو هم میگم. متاسفانه هر دختری که حتی یک هفته با نیما رسولزاده کار کرده باشه، از این آزارها بی‌نصیب نمونده.
۱۱
متاسفم که این حرف‌ها رو زدم. خودم از خودم بسیار ناراحتم که مدت زیادی این مسائل رو می‌دونستم و ساکت موندم. روزها بهش فکر کردم و در نهایت این چیزها رو از روی عذاب وجدان نوشتم. امیدوارم تاثیر مثبتی داشته باشه.
#آزار_جنسی
#آزار_کلامی
۱۲
#آزار_جنسی
#آزار_کلامی
۱۲
