Alireza Mohammadi(1st) Profile picture
Sep 8, 2020 4 tweets 2 min read Read on X
زن: مگه اینجا مدرسه‌ی دولتی نیست؟!
مدیر: اگه دولتی نبود که می‌گفتن 4 میلیون تومن بریز!
زن: آقا! آخه مدارس دولتی نباید شهریه بگیرن.
مدیر: این که شهریه نیس.اسمش همیاریه!
زن: اسمش هر چی هست...
تلویزیون گفته به همه‌ی مدارس بخشنامه شده که مدارس دولتی هیچ‌گونه وجهی نمی‌تونن دریافت کنن. Image
مدیر: خب برو اسم بچت
رو توو تلویزیون بنویس!! این قدر هم وقت منو نگیر!
زن: آقای مدیر!
من دو تا بچه یتیم دارم!
آخه از کجا بیارم؟!!
مدیر: خانم محترم!
وقتی وارد اینجا شدی رو تابلوش
نوشته بود یتیم‌خونه یا مدرسه؟!
آقای مستخدم ، این خانم رو
به بیرون راهنمایی کن!!!
زن با چشم‌های پر از اشک منتظر
اتوبوس واحد بود.
اتومبیل مدل بالائی ترمز کرد و زن سوار شد.
روزنامه‌ای که روی صندلی جا مانده بود رو برداشت و بهش خیره شد.
کمیته‌ی مبارزه با فقر در جلسه‌‌ی امروز
ستاد مبارزه با بیسوادی
تیتر درشت بالای صفحه نوشته بود:
با ۲۰۰۰۰۰ زن خیابانی چه می‌کنید؟
زن با خودکاری که از کیفش بیرون
آورده بود عدد را تصحیح کرد:
با ۲۰۰۰۰۱ زن خیابانی چه می‌کنید؟!!

اینجاست که #صادق_هدایت میگه:
فاحشه را خدا فاحشه نیافرید ،
آنان که در شهر نان قسمت می‌کنند،
او را لنگ نان گذاشته‌اند تا هر زمان
لنگ هم آغوشی ماندند ،
او را به نانی بخرند!

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with Alireza Mohammadi(1st)

Alireza Mohammadi(1st) Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @GroupAllen

Sep 23, 2020
ترانه ای از ابی عزیز که همیشه و در هر حال من را عاشق و عاشق تر می کنه، تقدیم به همه دوستان خوب ؛
وقتی تو نیستی گم میشه آفتاب خاکستر میشه حریر مهتاب
از رفتنت من پر میشم از شب شب دلهره شب اضطراب
وقتی تو نیستی دنیا شب میشه شب از دل من شب تا همیشه
بی تو هر نفس تکرار ترسه لحظه لحظه نیست نبض تشویشه
بی تو نه صدا مونده نه آواز نه اشک غزل نه ناله ساز
بالی اگه هست از جنس کوهه از رنگ خاک و حسرت پرواز
هیچکی عاشقت اینجور که منم
ابی وقتی تو نیستی
نبود و نشد لاف نمیزنم من از تویی که بد کردی با من
گله میکنم دل نمیکنم هیچکی عاشقت اینجور که منم
نبود و نشد لاف نمیزنم من از تویی که بد کردی با من
گله میکنم دل نمیکنم بی تو نه صدا مونده نه آواز
نه اشک غزل نه ناله ساز بالی اگه هست از جنس کوهه
از رنگ خاک و حسرت پرواز
Read 4 tweets
Sep 21, 2020
به مناسبت گذر از عدد ۵۰۰۰ دنبال کننده، از کتاب گلستان سعدی دیباچه انتخاب کردم که در ادامه می آید؛

🌹دیباچه
✨بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

منّت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو می رود مُمِدّ حیاتست و چون بر می آید مفرّح ذات Image
پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمتی شکری واجب.
🔸از دست و زبان که برآید
🔹کز عهده شکرش به در آید
اِعملوا آلَ داودَ شکراً وَ قلیلٌ مِن عبادیَ الشکور

🔸بنده همان به که ز تقصیر خویش
🔹عذر به درگاه خدای آورد
🔸ورنه سزاوار خداوندیش
🔹کس نتواند که به جای آورد
باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده پرده ناموس بندگان به گناه فاحش ندرد و وظیفه روزی به خطای منکر نبُرد

🔸ای کریمی که از خزانه غیب
🔹گبر و ترسا وظیفه خوَر داری
🔸دوستان را کجا کنی محروم
🔹تو که با دشمنین نظر داری
Read 5 tweets
Sep 17, 2020
امروز ۲۷ شهریور سالروز درگذشت جناب شهریار و روز شعر و ادب پارسی است،یکی از اشعار ترکی ایشان همراه با ترجمه؛

صبح اولدی هر طرفدن اوجالدی اذان سسی
گـــویا گلیــــر ملائـکه لــــردن قــــرآن سسی
بیر سس تاپانمیـــرام اونا بنزه ر، قویون دئییم:
بنزه ر بونا اگـر ائشیدیلسیدی جـــان سسی Image
سانکی اوشاقلیقیم کیمی ننیمده یاتمیشام
لای لای دئییر منه آنامیـــن مهربـــان سسی
 
سـانکی سفرده یم اویادیــرلار کی دور چاتاخ
زنگ شتر چالیر، کئچه رک کـــاروان سسی
 
سانکی چوبان یاییب قوزونی داغدا نی چالیر
رؤیا دوغـــور قوزی قولاغیندا چوبـــان سسی
جسمیم قوجالسادا هله عشقیم قوجالمیوب
جینگیلده ییـر هله قولاغیمدا جـــوان سسی
 
سانکی زمان گوله شدی منی گوپسدی یئره
شعریم یازیم اولوب ییخیلان پهلـــوان سسی
 
آخیر زماندی بیر قولاق آس عرشی تیتره دیـر
ملت لرین هــارای، مددی، الامـــان سسی
Read 8 tweets
Sep 9, 2020
#سوسن #خواننده ای به معنای واقعی کلمه "مردمی"
گفتنى ها در باب سوسن بسيار گفته شده ، اما يادى كنيم از بيمارستانى كه در همان سالهاى اوج خود در كرمانشاه ساخت و گويا در اين سالها رو به تخريب رفته و يادى كنيم از شبى كه درلاله زار كنسرت داشت و ماشين او در ترافيك عصر پنجشنبه تهران در Image
خيابان مانده بود و مردمى كه او را شناخته بودند به كمك او مى آيند و اتوموبيل او را سردست بلند كرده و از ترافيك آن منطقه خارج مى كنند .
وهمچنین زمانی که شهبانوفرح پهلوی گردن بندی را از گردن خود باز میکند و برای قدردانی به گردن سوسن می اندازد...
سوسن قبل از انقلاب در کاباره‌های
بسیار مشهور، پول خوبی می‌گرفت اما همه را خرج فقرا می‌کرد و در بین خواننده‌ های زمان خود بیشترین کار خیر و کمک به محرومان را او می‌کرد؛ به طوریکه بعد از انقلاب چیزی برای خودش به آن صورت نمانده بود.
زمان انقلاب سوسن پس از دستگیری در دو مهمانی و تحمل دو مرتبه 74 ضربه شلاق، تعهد داد
Read 4 tweets
Sep 3, 2020
زیاد که سفر بروی و راحت برای خودت خرج کنی، می‌شوی خوش‌گذران و ولخرج، و زیاد که خانه بمانی و در خرج کردن جانب احتیاط را بگیری، می‌شوی گوشه‌گیر و خسیس!

زیاد که شاد باشی و بخندی، متهم می‌شوی به سبک‌سر بودن و سرخوشی، زیاد که اظهار به شادی نکنی، افسرده و دلمرده خطابت می‌کنند. Image
زیاد که قبراق و سرزنده باشی، از دید دیگران، بی‌خیالی و خودخواه، حالت که خوب نباشد و برای سلامتی‌ات محتاط باشی، می‌گویند داری تمارض می‌کنی.

زیاد که منظم و حساس باشی، می‌شوی وسواسی و زیاد که درگیر نظم و ترتیب نباشی، می‌شوی شلخته و بی‌نظم.
این معیار عموم آدم‌هاست که معمولا در قضاوت کردنشان میانه را نگه نمی‌دارند و هر چقدر هم در رفتار و منشت احتیاط کنی، آخر به چیزی متهمت می‌کنند.

بام قضاوت، به شیروانی بلندی می‌ماند با شیب بسیار تند که آدم‌هایی که از آن بالا می‌روند، ناگزیر، یا از این سمت می‌افتند،
Read 4 tweets
Aug 27, 2020
📚 باب پنجم : در عشق و جوانی
🌺 حکایت ۱۹
💫 ماجراى ليلى و مجنون و عشق شديد و سوزان مجنون به ليلى را براى يكى از شاهان عرب تعريف كردند كه مجنون با آنهمه فضل و سخنورى و مقام علمى، دست از عقل كشيده و سر به بيابان نهاده و ديوانه وار دم از ليلى مى زند. شاه دستور داد تا مجنون را نزد او Image
حاضر سازند. هنگامى كه مجنون حاضر شد، شاه او را مورد سرزنش قرار داد كه از كرامت نفس و شرافت انسانى چه بدى ديده اى كه آن را رها كرده، از زندگى با مردم رهيده و همچون حيوانات به بيابان گردى پرداخته اى ؟ مجنون در برابر اين عيب جويی ها با ياد ليلى مى گفت:
🔸وَ رُبَّ صَدیقٍ لامَنی فی وِدادِها
🔹اَلَم یَرَها یَوماً فَیوضِحَ لی عُذری (۱)

🔸كاش آنانكه عيب من جستند
🔹رويت اى دلستان بديدنى
🔸تا به جاى ترنج در نظرت
🔹بى خبر دستها بريدندى

مجنون با توصيف ليلى، مى خواست حقيقت آشكار گردد و بر صداقتش گواه شود همچون زليخا که در مورد يوسف
Read 9 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Don't want to be a Premium member but still want to support us?

Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

Follow Us!

:(