در طرح «رونق تولید و تامین مسکن» که دوفوریتی هم شده و قراره فردا در صحن تصویب بشه، تقریبا همه اشتباهات سیاستگذاری اقتصادی تکرار شده: 1- فشار به منابع بانکی که در نهایت منجر به افزایش پایه پولی و تورم آتی میشه
2-توزیع رانت: اعطای تسهیلات ارزان مسکن با اقساط بلندمدت
/1
3-تکلیف وزارت صمت به قیمتگذاری مصالح
4-توزیع رایگان/ارزان زمینهای عمومی با اقساط 99 ساله
5-تکلیف وزراتخانهها به ارائه خدمات زیرساختی به اراضی واگذار شده فارغ از منطق اقتصادی آن
6-اعطای تسهیلات اجاره مسکن در مقیاس گسترده
خدا بخیر کنه ...
نمیدونم این مجلس چرا اینقدر عجوله! فکر کنم رکود طرحهای دوفوریتی در بازه زمانی که مشغول به کار شده رو با اختلاف زده. طرح به این مهمی چرا نباید در کمیسیونهای تخصصی چکش کاری بشه؟
خوشم نمیاد این جمله رو بگم ولی چون این رشتو مهمه کمک کنید دیده بشه.
یکی از علتهای اصلی فروپاشی شوروی، کمبود شدید و قحطی کالاها در سرتاسر این کشور بود. دلیل این اتفاق هم نشاندن دولت به جای بازار بود.
در ادامه توضیح میدم چرا./۱
قبلش یک سوال بپرسم:
آیا کشوری سراغ دارید که به خاطر تورم دچار فروپاشی شده باشه؟
جواب قاعدتا منفیه. به این سوال برمیگردم.
اما نشاندن دولت به جای بازار یعنی چه؟ یعنی اینکه قیمت یک کالا به جای اینکه توسط فعالین یک بازار و از طریق عرضه و تقاضا مشخص بشه، توسط دولت تعیین بشه./۲
وقتی دولت قیمت یک کالا را تعیین میکنه (قاعدتا کمتر از تعادل بازار)، سه اتفاق مهم میافته:
۱- باید خود دولت جور تامین کالا رو بکشه چون قیمت دولتی، مازاد تقاضا ایجاد میکنه و باعث کمبود میشه: یک سری از تولیدکنندگان حاضر به تولید نمیشن و متقاضیان کالا هم بیشتر میشن./۳
توییت زیر نشون میده ایشون حتی تسلط ابتدایی به سیاستها هم ندارند. موارد متعددی از سیاستهای کلی وجود دارند که بر اصلاح نظام ناکارآمد انرژی از یکسو و نظام حمایتی از سوی دیگه، تاکید کردهاند. فقط دو نمونهاش رو اینجا میارم محض اطلاع رئیس مرکز سیاستهای کلی./۱
الف- بند 6 سیاستهای کلی تامین اجتماعی ابلاغی در فروردین ۱۴۰۱:
«بسط و تأمین عدالت اجتماعی، کاهش فاصله طبقاتی با هدفمندسازی یارانهها، دسترسی آحاد جامعه به خدمات تأمین اجتماعی، توانمندسازی، کارآفرینی و رفع تبعیضهای ناروا در بهرهمندی از منابع عمومی». /۲
خوبه بدانیم که این بند به عنوان یکی از الزامات طراحی نظام تامین اجتماعی بیان شده و در بند ۵ سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه هم مجددا بر استقرار نظام جامع تامین اجتماعی تاکید شده./۳
سالهاست مسئولین ارشد کشور دریافتهاند که از تصدیگریهای دولتی آبی برای اقتصاد مملکت گرم نخواهد شد اما در جذب مشارکت بخش خصوصی ثروتآفرین و مولد توفیقی نداشتهاند. این عدم توفیق علل متعددی دارد اما مهمترین آنها از لنز اقتصادی عبارتند از:/۱
۱-سابقه نقض گسترده حقوق مالکیت خصوصی در اوایل انقلاب
یکی از اقدامات خسارتبار اوایل انقلاب، مصادره شرکتها و اموال صنعتگران و کارآفرینان برجسته پیش از انقلاب بود. کسانی که کارآفرینی آنها و نوادگانشان بعد از خروج اجباری از کشور، در کشورهای میزبان ادامه یافت. اوبر یک نمونه است./۲
یا مرحوم ایروانی موسس کفش ملی بعد از مصادره اموال و خروجش از کشور، اقدام به راهاندازی کارخانه کفش در اروپا و مصر کرد. با همه اینها حتی در زمان دولت مرحوم هاشمی، حاضر شد به کشور برگردد و کفش ملی را به اوج برگرداند اما اعمال نفوذ جریانهای ضدکارآفرینی و چپزده مانع شد!/۳
اصل 44 عملا شالوده نظام اقتصادی کشور را مشخص و کشور را در ریل دولتزدگی افراطی قرار داد. طوری که حتی ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 نیز نتوانست آن را تغییر دهد.
این اصل پیشنهاد چه فرد یا گروهی بود و چگونه به دستور جلسه خبرگان قانون اساسی راه یافت؟/۱
برای فهم بهتر ماجرا بد نیست ابتدا متن پیشنهادی حزب توده که در نامه مورخ 2 تیر 1358 این حزب به رییس هیات دولت موقت پیشنهاد شده را ببینیم. به دلیل طولانی بودن متن، تصویر آن را در این توییت قرار دادهام./۲
در این توییت هم میتوانید تصویر متن مصوب اصل 44 قانون اساسی را ببینید.
مقایسه دو متن نشان میدهد که از منظر اقتصادی به جز خلاصهتر بودن متن اصل 44، صرفا دو تفاوت اصلی بین این دو متن وجود دارد./۳
خیلی ساده و عامیانه: حرکت از اقتصاد رانتی به اقتصاد ثروتآفرین!
لازمه این امر توقف رانتهایی است که به بازیگران قدرتمند طی دههها داده شده و میشود. چه به صورت مستقیم مانند رانت ارزی و وام ارزان بانکی، چه غیر مستقیم مانند زدن بانک! /۱
چون علل تورم و رشد به صورت فنی و کارشناسی برای خیلی از دوستان مشخص است، این رشتو از منظر قدرت و رانت به مساله نگاه کرده است:
در اقتصاد ایران زمین بازی طوری طراحی شده است که ثروت آفرینی خیلی سخت و طاقتفرساست و در عوض کسانی موفق هستند که راههای کسب رانت را بهتر یاد گرفته باشند./۲
به استعاره بگوییم: تنها بازار همیشه پررونق کشور، بازار توزیع رانت است. هم سمت عرضه و هم سمت تقاضا به خوبی فعال هستند! دولتها در سمت عرضه، چند رانت بزرگ و جذاب را توزیع میکنند: رانت انرژی، رانت ارز، رانت وام بانکی، رانت زمین، رانت مجوز و رانت کالاها و خدمات با نرخ مصوب! /۳
مزیت اصلی یارانه نان اینه که اصابتش به فقرا خیلی بیشتر از ثروتمندانه چون مصرف فقرا بیشتره. منتهی چند ایراد مهم داره که سیاستمدار عاقل باید اون رو در اسرع وقت حذف کنه و به فقرا کمکهای جبرانی جایگزین ارائه بده./1
ایراد اول: یارانه به آرد داده میشه
بخش زیادی از آراد یارانه ای اصلا نان نمیشه! فروش آرد یارانه ای به قیمت آزاد و قاچاق آرد به خارج کشور مهمترین نشتیها هستند. جنگ روسیه و اوکراین باعث رشد شدید اختلاف قیمت آرد داخلی و خارجی و متعاقبا قاچاق شده.
خطر ایجاد قحطی کاملا جدیه./2
ایراد دوم: اختلال در قیمت نسبی نان
نان یارانه ای باعث شده که قیمت نسبی نان به شدت پایین باشه. این اتفاق، علاوه بر افزایش شدید مصرف نان، منجر به فجایعی مثل استفاده گسترده از نان به عنوان خوراک دام شده. ریشه این اتفاق هم اینه که نان از علوفه دام ارزونتره!
/3