ظهور و سقوط داعش
سلفیگری که پایه فکری گروههای جهادگرای سنی را تشکیل میداد تا اوایل دهه ۹۰ میلادی به دلیل قبضه امنیتی حکومت بعث عراق، اقلیت سنی و اتصال همان اقلیت به قدرت و البته دشمنی صدام حسین با امریکا یعنی دشمن شماره یک جهادگرایان جایگاه در خور توجهی در عراق نداشت. /۱
اولین نشانههای ظهور بنیادگرایی سلفی در عراق نه در استانهای عرب سنی بلکه در کردستان بود که شیخ "عثمان بن عبدالعزیز" با تفکری اخوانی در سال ۱۹۸۷ تشکیل گروهی مسلح را اعلام کرد. درگیری با اتحادیه میهنی کردستان در سال ۱۹۹۳ به بازداشت شیخ و عقبنشینی گروه به داخل ایران منجر شد. /۲
طی یک روند عجیب ایران در این غائله وساطت کرد و اعضای گروه شیخ عثمان به کردستان عراق بازگشتند.
پس از جنگ آزادسازی کویت و ایجاد مناطق پرواز ممنوع رفتهرفته از سلطه حکومت مرکزی خارج و درگیری بین دو حزب کردی بر سر سلطه بر اقلیم در سال ۱۹۹۴ به مدت ۴ سال آغاز شد. /۳
حرکت اسلامی در این درگیری کنار حزب دمکرات ایستاد و این بار نیز با مداخله ایران از معرکه خارج شد و طی توافقی در اداره مناطق تحت کنترل اتحادیه میهنی مشارکت کرد و وارد جریان سیاسی اقلیم شد.
سال ۲۰۰۱ بود که گروههای تندرو حرکت اسلامی از این جریان منشعب شدند و "جندالإسلام" /۴
به رهبری "ابوعبدالله الشافعی " و گروه دیگری به سرکردگی "نجمالدین فرج" معروف به ملا کریکار گروه مسلح "انصارالاسلام" را تشکیل دادند. مناطق تحت کنترل انصارالاسلام در پایان ۲۰۰۲ پناهگاه افرادی چون "ابومصعب الزرقاوی" بود که با بروز نشانههای حمله قریبالوقوع امریکا برای جهاد /۵
به عراق رفته بودند.
حضور زرقاوی در شمال عراق یکی از دستاویزهای کالین پاول برای اثبات ارتباط حکومت صدام با القاعده بود که بعدها شواهد نافی این امر شد.
با حمله امریکا و سقوط سریع نظام در عراق، امریکا کمپهای گروه انصارالاسلام در منطقه کوهستانی مرزی با ایران را نیز هدف قرار داد /۶
الزرقاوی و یارانش که تا این روز عضو تشکیلاتی القاعده نبودند نیز به استانهای غربی عراق که اغلبیت سنی بود پناه بردند و حملات خود را با نام گروه "التوحید و الجهاد" که در سال ۱۹۹۹ در اردن تأسیس کرده بودند، علیه نظامیان ائتلاف آغاز کردند.
بر خلاف قول رایج مبنی بر اینکه زرقاوی مغز /۷
متفکر و مهمترین فرد جهاد جهانی در عراق بوده لیکن این لقب را باید به "عبدالرحمن القادولی" ملقب به "ابوعلی الأنباری" متولد ۱۹۵۹ تلعفر و فارغالتحصیل ۱۹۸۲ رشته بحوث اسلامی از دانشگاه بغداد، داد.
وی ۷ سال در جنگ با ایران شرکت کرد و سپس به عنوان معلم دینی در یک شهر کوچک مشغول شد /۸
الأنباری پس از خروج از ارتش و کوتاه زمانی قبل از اشغال عراق همراه با برخی افسران سابق مانند ابومسلم الترکمانی هستههایی برای جهاد علیه حکومت سکولار بعث عراق تشکیل داد و به جذب اعضا و جمعآوری اسلحه پرداخت. الأنباری سال ۲۰۰۲ با زرقاوی که از افغانستان با عبور از ایران به عراق /۹
امده بود دیدار کرد و این دیدار آغازگر روابط این دو بود که با پیوستن ابوانس الشامی به تشکیل التوحید و الجهاد انجامید.
اولین عملیات بزرگ گروه حمله به دفتر سازمان ملل در بغداد در تاریخ ۱۹ اگست ۲۰۰۳ بود که به مرگ ۲۲ تن از جمله "سرجیو ویرا دی میلو" فرستاده سازمان در عراق انجامید./۱۰
الزرقاوی پس از ارتباطات متعدد با القاعده بالاخره در ۱۷ اکتبر ۲۰۰۴ با انتشار بیانیهای در فضای مجازی بیعت خود و گروهش با اسامه بن لادن را رسماً اعلام و جزئی از تشکیلات القاعده شد.
این بیانیه کمک شایانی به جورج بوش کرد که در انتخابات امریکا از سوی جان کری متهم شده بود /۱۱
به جای مبارزه با القاعده و بن لادن در افغانستان جنگی بیهوده و بینهایت را در عراق پیش میبرد.
الزرقاوی پس از بیعت با بن لادن نام تشکیلات را به "قاعدة الجهاد في ارض الرافدين" تغییر داد و سیل جهادگرایان از منطقه به عراق سرازیر شد.
بیشتر این جهادگرایان از راه سوریه و بعضاً ایران /۱۲
خود را به عراق میرساندند.
حکومت های سوریه و ایران که در محور شرارت بوش قرار داشت با مشاهده سقوط سریع طالبان و بعث، نگران حمله احتمالی امریکا بودند، بهترین راه مقابله با این حمله احتمالی را زمینگیر کردن امریکا و ساختن باتلاقی در عراق میدیدند لذا عبور این افراد را تسهیل کردند /۱۳
زرقاوی عملیاتهایش را با به گروگان گرفتن "شوسی کودا" پژوهشگر ژاپنی در اکتبر ۲۰۰۴ و قتل وی در ۲۹ نوامبر همان سال و البته حمله به نیروهای ائتلاف و شیعیان ادامه داد ولی مهمترین فعالیت وی شرکت در نبرد اول و دوم فلوجه علیه نیروهای ائتلاف بود. طی این نبرد نیروهای ائتلاف با بیش از /۱۴
۵۰۰۰ جهادگرای مسلح از گروههای مختلف چون"انصارالسنه"، "التوحید والجهاد"، "الجیش الإسلامی فی العراق" و "مجلس شوری المجاهدین" درگیر شدند و بسیاری از آنان را کشتند. افراد دستگیر شده هم به زندان "ابو غریب" منتقل و پس از انتشار گزارشهایی مبنی بر رفتار غیر انسانی با بازداشتیها و /۱۵
نقض گسترده حقوق بشر در این زندان اکثر زندانیان که در رده "خطرناک" بودند به زندان "بوکا" در نزدیکی بصره انتقال یافتند.
از جمله افرادی که در فلوجه یا پس از آن دستگیر و در ابو غریب و بوکا نگهداری شدند میتوان به "ابراهیم عواد"، "حسین الشرع"، "طه فلاحه"، "عدنان البيلاوي"، /۱۶
"فاضل الحيالي (ابو مسلم التركماني)"، "ابو مهند السويداوي (حجي داوود)" و... اشاره کرد.
ورود این افراد به بوکا، زندان را تبدیل به دانشکده جهادگرایی کرد به طوری که بسیاری از زندانیان قدیمی غالباً بعثی و مرتبط به نظام سابق با تفکرات افراطی جهادی از بوکا فارغ التحصیل شدند. /۱۷
عمر یوسف فلسطینی تبار متولد کویت معروف به "ابو انس الشامی" قاضی شرع گروه ۱۷ سپتامبر ۲۰۰۴ در یک حمله هوایی در ابوغریب کشته شد.
ابوعلي الأنباري ١٠ اوريل ۲۰۰۶ در رضوانیه توسط نیروهای امریکایی دستگیر شد و این بار بر خلاف بازداشت قبلی هویت واقعی اش شناسایی و به زندان "کروبر" /۱۸
و سپس زندان "بوکا" فرستاده شد. دو ماه بعد الزرقاوی در ۸ ژوئن ۲۰۰۶ طی یک حمله هوایی امریکا در بعقوبه کشته شد و بدین ترتیب قاعدة الجهاد سرانش را از دست داد و "عبدالمنعم البدوی" مصری معروف به "ابوحمزه المهاجر" رهبری القاعده را در عراق به دست گرفت.
پس از آن بود که باقیمانده /۱۹
جهادگرایان "مجلس شوری المجاهدین" که از فلوجه جان سالم به در برده بودند در ۱۵ اکتبر ۲۰۰۶ با انتخاب "حامد الزاوی" ملقب به "ابو عمر البغدادی" و نیابت المهاحر تحت ائتلافی به نام "الدولة الإسلامية في العراق" گرد هم آمدند و حملات خود علیه ائتلاف، دولت عراق و البته غیر نظامیان /۲۰
ادامه دادند که منجر به حاکمیت وحشت مخصوصا در بغداد شد.
از جمله انفجار ۲۵ اکتبر ۲۰۰۹ بغداد ۱۵۵ کشته و ۷۲۱ زخمی
انفجار ۸ دسامبر ۲۰۰۹ در بغداد ۱۲۷ کشته و ۴۴۸ زخمی
انفجار ۴ اوریل ۲۰۱۰ در بغداد ۴۲ کشته و ۲۲۴ زخمی
انفجار ۲۵ جولای ۲۰۱۰ در بغداد ۴۱ کشته /۲۱
حمله به کلیسای "سیدة النجاة" ۳۱ اکتبر ۲۰۱۰ در بغداد ۵۸ کشته
حمله به بانک مرکزی عراق در ۱۷ ژوئن ۲۰۱۰ و کشته شدن ۱۸ تن
ابو عمر بغدادی و ابو حمزه مهاجر بالاخره ۴ اوریل ۲۰۱۰ در یک کمین نیروهای امنیتی گرفتار شدند و پس از اعزام نیروهای امریکایی به منطقه توسط هلیکوپترهای امریکا هدف /۲۲
قرار گرفتند و پس از گمانه زنیهای بسیار و آزمایش DNA کشته شدن آنها تأیید شد.
با کشته شدن این دو تن سازمان "ابراهیم السامرائی" معروف به "ابوبکر البغدادی" از افراد بلندپایه را به رهبری گروه برگزید.
یکی از بزرگترین ابهامات در پرونده داعش آزاد شدن زود هنگام بسیاری از جهادگرایان /۲۳
از زندان بوکا بود. بسیاری از این افراد با مدارک مستدل متهم به برنامه ریزی و اجرای عملیاتهای خونبار علیه نیروهای عراقی، ائتلاف و غیرنظامیان عمدتاً شیعه بودند و چندین تن نیز در میانه درگیریها به اسارت درآمده بودند. مثلا ابوبکر بغدادی تنها شش ماه پس از بازداشت آزاد شد و سپس /۲۴
به رهبری تشکیلات جهادی رسید.
از جمله افرادی که در سال ۲۰۱۱ به علت آنچه عدم کفایت ادله آزاد شد فردی سوری به نام مستعار "اوس الموصلی" و چندین همبندی وی از جمله "علي موسى الجبيري" و "صالح الحموي" بودند که پس از آزاد شدن و مشورت با ابوبکر البغدادی و کسب اجازه از وی به عنوان /۲۵
رهبر القاعده در عراق، برای جهاد علیه رژیم بعث به سوریه رفتند.
اختلافات البغدادی، جولانی و البته القاعده از همان اوایل آغاز جهاد در سوریه ظاهر شدند ولی هر سه طرف تلاش بر نفی این اختلاف و تظاهر به همبستگی داشتند. در ۴ مارس ۲۰۱۳ و با سقوط "رقه" به دست /۲۶
مخالفین بشار اسد که مهمترین نیروی آنان را "جبهة النصرة جولاني" و "احرارالشام" تشکیل میدادند، البغدادی ۹ اوریل ۲۰۱۳ با صدور بیانیه ای اعلام کرد از آنجاییکه جبهه النصره امتداد دولت اسلامی عراق است رقه شهری تحت خلافت اسلامی است و نام سازمان به "الدولة الاسلامية في العراق والشام" /۲۷
تغيير خواهد کرد.
جولانی در میان شگفتی همگان با انتشار بیانیه ای تحت لوای بغدادی بودن را انکار کرد و تشکیلاتش را مستقل و مستقیما جزئی از القاعده خواند.
با بیانیه جولانی بسیاری از افراد النصره علیه وی تمرد کردند و وفاداری خود به داعش را اعلام نمودند. /۲۸
بغدادی سریعا نیروی کمکی به رقه فرستاد و طی عملیاتی انتحاری مقر گروه "احفاد الرسول" را با خاک یکسان کرد و با دستگیری "ابی سعد الحضرمی" امیر النصره در رقه وی را اعدام کرد.
با بالا گرفتن اختلافات دو طرف "ایمن الظواهری" به عنوان حکم وارد ماجرا شد و حکم به حقانیت النصره داد. /۲۹
البغدادی حکم الظواهری را نپذیرفت و در نهایت پس از کش و قوس فراوان و ۸ ماه درگیری بر سر متصرفات و غنائم القاعده طی بیانیه ای در ۴ اوریل ۲۰۱۴ فک ارتباط کامل با "داعش" و برائت از آنچه اعمال وحشیانه گروه نامید، اعلام کرد. ۳۰
پایان بخش اول
پ.ن ۱ هر کس گمان میکند بنده با نیت تبرئه ج.ا از خطا، جرم یا جنایت چیزی نوشته ام و یا خواسته ام نقش دستگاههای امنیتی ایران را در شکل گیری یا تقویت گروههای جهادی سلفی در عراق نادیده بگیرم:
پ.ن ۲: با توجه به ماهیت محیط تویتر امکان پرداختن به جزئیات بیشتر و یا سوابق افراد نامبرده مهیا نبوده ولی تمامی این رشته از منابع عربی و انگلیسی موجود در فضای مجازی تهیه شده است. دوستان در صورت تمایل با مراجعه به به اطلاعات بیشتر دست خواهند یافت.google.com
پ.ن ۳ این رشته تویت را به دوستانی که درباره ریشه های سلفی گری در عراق سؤالی دارند پیشنهاد میکنم:
در عملیاتهای بزرگی چون خوست، جلالآباد و در پایان فتح کابل در ۱۹۹۳ شرکت کرد و به او لقب خطاب دادند.
او به واسطه حضور در افغانستان علاوه بر عربی به انگلیسی، روسی و پشتو هم مسلط بود.
خطاب طی این سالها تجربه نظامی زیادی اندوخته بود و در زمره فرماندهان قرار گرفت. /۲
با آغاز درگیری در چچن در بهار ۱۹۹۵ برای جهاد همراه با همرزمانش أبو الوليد الغامدی، أبو حفص الأردنی و مهند أبو أنس به روسیه رفت و گردان مجاهدین عرب چچن را تشکیل داد.
روز ۱۶ اپریل ۱۹۹۶ یک روز پس از آنکه بوریس یلتسین در دوما اعلام کرد شورشیان چچنی تار و مار شده /۳
دو ماه پیش کتاب "الطریق الی نایروبي ودار السلام" نوشته ابومحمد المصری با موضوع جزئیات حملات انتحاری به سفارتهای امریکا در کنیا و تانزانیا، توسط القاعده منتشر شد.
از آنجاییکه المصری مغز متفکر و رهبر این عملیات بود این کتاب برای دنبالکنندگان گروههای جهادی ارزش بالایی دارد. /۱
چون کتاب هنوز به سایر زبانها منتشر نشده تصمیم گرفتم خلاصه آن را اینجا تویت کنم.
قبلا کتابی با نام "الحرب على الإسلام" در بر گیرنده خاطرات فاضل هارون از دستاندرکاران این عملیات منتشر شده بود ولی کتاب ابومحمد شامل جزئیات بیشتر و اسراری است که فاصل از آنها بیخبر بود. /۲
هر چند تلاش کردم حداکثر اختصار را به کار برم ولی قطعا این رشته طولانی خواهد شد.
این نوشته برای علاقمندان به مبحث تروریسم جذاب است ولی به دلیل محتوای شبه پلیسی آن مخاطب را جذب میکند.
آنچه در پی میآید شامل مواردی است که حذف آنها به دلیل لطمه زدن به کلیت نقل ماجرا ممکن نبود. /۳
۱. در داخل سوریه تشکیلات اخوانالمسلمین با وجود غیر قانونی بودن، هم نفوذ زیادی در جامعه داشت و هم فعالیت زیرزمینی.
زندانهای مخوف سوریه پر بود از همین افراد فعال و تاثیرگذار که برخی بعد از آزادی طی فرمان عفو عمومی بشار اسد در ۳۰ مه ۲۰۱۱ ، تبدیل به رهبران گروههای مسلح شدند. /۱
این یعنی که در همه آن سی و چند سال ممنوعیت حکومت نتوانست فعالیت پنهان این گروه را از بین ببرد. در داخل ایران چنین تشکیلاتی وجود ندارد و تنها سازمانی که طی همه این سالها تشکیلاتی عمل کرده یعنی مجاهدین خلق، پایگاه داخلیش را شدیدا از دست داده است. /۲
۲. وجود این تشکیلات زیرزمینی باعث شد با جرقه اعتراضات سازماندهی و همراه کردن تودههای مردم سریع شکل گیرد و علاوه بر خطابههای حماسی مذهبی و سخن گفتن از آزادی و جذب جوانان سرخورده و بیکار و محتاج، مردم را به خیابان بکشد. /۳
ترورهای افراد القاعده و دولت اسلامی در سوریه توسط موشک R9X
اولین مورد ثبت شده ابوالخیر المصری فوریه ۲۰۱۷
ابوالخیر پس از خروج از افغانستان سال ۲۰۰۳ توسط نیروهای امنیتی ایران (به احتمال قریب به یقین شیراز) دستگیر شد. /۱
مارس ۲۰۱۵ طی معاملهای با القاعده؛ همراه با ساری شهاب، ابوالقسام الأردنی و یک فرد دیگر آزاد شد. به سوریه رفت. ۲۶ فوریه ۲۰۱۷ در المسطومه جنوب ادلب توسط موشک Hellfire R9X شلیک شده از یک پهپاد ریپر هدف قرار گرفت و کشته شد. /۲
ابو احمد المهاجر از اعضای سابق هیئة تحریرالشام ۳ دسامبر ۲۰۱۹ در شهرک اطمه مورد حمله دو تیر موشک R9X قرار گرفت و کشته شد.
ابواحمد که تجربه جهاد در افغانستان را داشت مربی نظامی هتش بود و البته بیش از جولانی، فرمانبردار الظواهری بود و به همین سبب دچار اختلافاتی شدند. /۳
سال ۲۰۱۲ مصر اعلام کرد که محمد ابراهیم مکاوی معروف به سیف العدل را در فرودگاه قاهره بازداشت کرده است.
مکاوی در بازجوییها اعلام کرد که فرد مورد نظر هویت وی را جعل کرده و خودش ارتباطی با القاعده ندارد. /۱
مکاوی افسر نیروی ویژه مصر بود که در سال ۱۹۸۷ به اتهام تلاش برای کودتا و ترور وزیر دفاع بازداشت شده بود. به دلیل عدم کفایت ادله آزاد شد و به افغانستان سفر کرد.
علی صوفان افسر سابق FBI در بخش مبارزه با تروریسم میگوید: در حقیقت مکاوی و شخصی که به نام سیف العدل معروف است /۲
هر دو نیروی ویژه ارتش بودند و هر دو در سالهای جهاد در افغانستان حضور داشتند.
نام حقیقی سیف العدل، "محمد صلاحالدین زیدان" است که اوایل دهه ۱۹۶۰ در "شبين الكوم" مصر به دنيا آمد.
به ارتش پیوست و در واحد چتربازان خدمت کرد. سال ۱۹۸۷ از ارتش خارج شد و به خارج از مصر سفر کرد. /۳
پس از مدتها سکون جبهههای نبرد در شمال سوریه دوباره داغ شدهاند.
با اعلام رسمی اردوغان مبنی بر قصد ترکیه بر تکمیل کمربند امنیتی ۳۰ کم در مرز و انجام عملیات در منبج و تل رفعت، پروازهای شناسایی آغاز و حملات توپخانهای به پایگاه "منغ" آغاز که با واکنش روسیه و نظام مواجه شد.
روسیه با حمله به یک پادگان فیلق الشام چسبیده به مرز در شمال ادلب و بمباران توپخانهای جبل الزاویه به این تحرکات ترکیه واکنش نشان داد.
همچنین پس از ارسال دو فروند فولبک دیگر به فرودگاه قامشلی، امروز سیستمهای پدافندی نیز به عنوان هشدار در این محل مستقر شدند.
طبق توافقات قبلی در سوچی قرار شد ترکیه در ازای باز شدن اتوبان M4 که مسیری حیاتی از لاذقیه تا حلب برای نظام به شمار میآید کنترل منبج و تل رفعت را به دست بگیرد.
در عملیات شاخه زیتون ترکیه با واکنش امریکا نتوانست منبج را اشغال کند ولی به نظر میرسد این بار روسیه نیز مخالف است.