دهکده ی امتحان
در شهر سئول منطقه ای به نام noryangjin وجود دارد که گردشگران آن را بخاطر بازار سنتی ماهی فروشیش میشناسند اما برای بسیاری از کره ای ها این منطقه یادآور خاطرات وحشتناکی است.اینجا منطقه ای است که هیچ وقت امتحانها تمام نمی شوند/۱ #رویای_کره_ای
اکثر جوان های کره ای بعد از فارغ تحصیلی از دانشگاه دو راه دارند،آنهایی که در کشورهای غربی یا در دو سه دانشگاه تاپ کره درس خوانده و رزومه ی خوبی دارند شروع به ارسال درخواست به شرکت های خصوصی می کنند که هر کدام براساس ضوابطی و با مصاحبه نیرو جذب می کنند که معمولا رقابت سختی است/۲
اما آنهایی که بخاطر دانشگاه گمنام تر شانسی برای ورود به شرکت های خصوصی ندارند به سراغ آزمون استخدام دولتی(آزمون کارمندی خدمات عمومی)می روند.که این مسیر هم خیلی ساده تر از راه قبلی نیست.برای قبولی در این آزمون فرد باید حجم زیادی از مطالب را که شامل درسهای متنوع است در مدت ۹ ماه /۳
تا یک سال بخواند.چون آزمون فوق العاده سخت است اکثر داوطلبان از سراسر کره ترک منزل کرده و به سه منطقه ی سئول می آیند که مهمترینش منطقه ی نوریانگجین است.این منطقه محل تجمع داوطلبان آزمون و کلی موسسه ی آموزشی آماده سازی این آزمون است.افراد در این موسسات ثبت نام کرده/۴
و ساعتهای طولانی در کلاسهای آمادگی مختلف شرکت می کنند هر زنگ از این کلاسها تا ۴ ساعت به طول انجامیده و بسته به شهرت استاد ممکن است تا چند صد نفر در هر کلاس شرکت کنند،رقابت برای صف جلو نشستن چنان زیاد است که بعضی وقتها افراد از شب قبل جلوی در می نشینند/۵
در و دیوار این منطقه از آگهی ها و بنرهای شعار و تبلیغ آموزشگاه ها و اساتید پوشیده شده است .اساتید و آموزشگاه های معروف درآمدی نجومی دارند.داوطلبان معمولا ۱۴ ساعت در روز را یا در کلاس هستند یا مطالعه می کنند.آنها برای این کار کلیه ی روابط اجتماعی خود و خواب را به حداقل می رسانند/۶
استراحت و تفریح را تعطیل می کنند و حتی فقط غذاهای فوری می خورند.مثلا یک نوع غذای مخصوص این ها تولید شده که برخی آن را بخاطر شکلش به غذای حیوان تشبیه می کنند و به آن غذای انسان می گویند.همچنین این داوطلبان مجبورند در goshiwon یا gosiwon زندگی کنند.توضیح مفصلش را در یک رشتو /۷
خواهم نوشت فقط مختصر بگم که goshiwon ساختمانهایی مسکونی هستند که به اتاقکهای کوچک اکثرا کمتر از ۶ متر مربع تقسیم شده و هرکدام به یک نفر اجاره داده می شود.داوطلبان آزمون استخدام دولتی از مهمترین مشتریان آنها هستند که در آن زندگی و مطالعه می کنند/۸
طبق آمار سال ۲۰۱۷ بیش از ۶۱ درصد جوانان کره ای ترجیح می دهند در آزمون استخدام دولتی شرکت کنند و حدود ۳۳ درصد مایل به استخدام در شرکت های خصوصی هستند.این تمایل به استخدام دولتی بخاطر نگرانی ها از عدم ثبات اقتصادی و امنیت شغلی سال به سال بیشتر شده است/۹
سال ۲۰۲۰ تقریبا ۲۵۰ هزار نفر در آزمون شرکت کردند که از این تعداد فقط ۷۰ هزار نفر استخدام شدند.قبولی در این آزمون بسیار مشکل است و بسیاری از داوطلبان بعد از چند سال تلاش ناامید می شوند.در کره مشاغل دولتی به نه پایه تقسیم می شوند.پایین ترین جایگاه مربوط به کارمندان پایه ی ۹ است/۱۰
پایه ی ۹ معادل افراد تازه استخدام یا پایین رده در هر اداره است.آزمون استخدامی برای پایه ۹ است اما گاهی اوقات برای پایه ی ۷ و ۵ هم برگزار می شود که شانس قبولی در آن بسیار کم است اما در صورت قبولی فرد در بدو شروع به کار در جایگاهی معادل فردی با ۲۵ سال سابقه قرار میگیرد/۱۱
آزمون استخدامی برای کلیه ی مشاغل دولتی است از مربی مهد و معلم تا پلیس و آتش نشان و کارمند شهرداری و ... . فشار و رقابت و سختی آزمون و انتظار اطرافیان در مورد این داوطلبان آنقدر زیاد هست که گزارشات بسیاری از خودکشی و افسردگی و مشکلات روحی روانی این داوطلبان منتشر شده است/۱۲
درست است که حقوق کارمندان دولت کمتر از شرکت های بزرگ است اما مردم می گویند در جامعه ی کره ی جنوبی ثبات و امنیت شغلی و بازنشستگی تضمینی و حقوق مادام العمر برای کارمندان دولت بیشتر است /۱۳
طبق معمول یک سریال کره ای هم معرفی می کنم. سریال تنها نوشیدن drinking solo در سال ۲۰۱۶ باعث جلب توجه زیادی شد. این سریال به زندگی این داوطلبان و اساتید در نوریانگجین می پردازد/۱۴
اصلاحیه:
راستش رفتم نگاه کردم دیدم اشتباها نوشتم ۷۰ هزار قبولی . میزان قبولی بسیار کمتر از این حرفهاست. در سال ۲۰۱۹ حدود ۲۰۰ هزار نفر داوطلب بودند که فقط ۴۹۵۳ نفر استخدام شدند یعنی ۲/۴ درصد.برای مقایسه میزان قبولی هاروارد در سال ۲۰۱۸ حدود ۴/۵۹ درصد بوده است/۲۵
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
از دوستانی که دلسوزانه در مورد شغل دوم، تدریس خصوصی و کنکور پیشنهاداتی دادند ممنونم، از اونهایی که بهم یادآوری کردن که معلمی کار سختی نیست و پول مفت و اضافی بهمون دارن میدن و سه ماه تعطیل و ساعت کار هفتگی کمه و داریم در عین عشق و حال ناشکری میکنیم هم ممنونم، غرض از این توییت/۱
حل مشکل برای شخص خودم نبود هدف بیان بحرانی بود که دارم از نزدیک در آموزش و پرورش می بینم بود، این وسط چه پیشنهاد شغل دوم و تدریس خصوصی برای معلمان(حتی اگر مشکل شخصی اونها رو حل کنه) و چه تکرار بدون درک تعطیلات و راحتی و ... رو بیشتر مضر به حال جامعه می دونم تا معلمها/۲
بلاخره با تداوم این وضع معلمهای خوب یا رها میکنن و میرن سراغ کار دیگه یا شغل دومشون میشه معلمی و فضای ذهنی و وقت و تمرکزشون و رفتار و دغدغه شون چیز دیگه ای جز معلمی میشه یا می مونن و ناله زنان و در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلاتشون هر روز بی انگیزه تر میشن./۳
من با این حقوق معلمی واقعا زندگیم به فنا رفته. امروز در دفتر مدرسه بحث در مورد رها کردن شغل معلمی بصورت جدی جریان داشت، خبر دارم که چندتا از همکاران جوان تر در آزمونهای استخدامی پتروشیمیها و ... شرکت کردن، برخی بخاطر مشکل سربازی هنوز دست و پاشون بسته است و بخاطر همین رفتن/۱
سراغ شغل آزاد و دارن برای تموم شدن تعهدشون یا یافتن راه دیگه برای سریعتر خلاص شدن از آموزش و پرورش تلاش میکنن، برخی هم از قبل درآمدی داشتن که اصلا تامین زندگیشون با اون درآمد است. من آدم شغل آزاد نیستم، سرمایه و ارث و پشتیبانی ندارم، معلمی رو واقعا دوست دارم/۲
هر تلاشی برای کسب درآمد دوم نتیجه چندانی نداشته و حتی در برخی موارد شکست خورده. امروز یادم اومد که چون برخلاف اکثر همکارانم بیمه من خدمات درمانی است نه تامین اجتماعی، اگر امروز از معلمی استعفا بدم عملا هیچ سابقه کاری برام حساب نمیشه و اگر برم سراغ شغل دیگه سابقه ام صفر میشه/۳
سالها قبل توی مشهد با چندتا طلبه یزدی آشنا شدیم، گفتن امشب می ریم خونه حاج حیدر رحیم پور، شما هم خواستین بیاین. صحبتهای این مرد بزرگ و اون خونه ساده و ... برای من تجربه جالبی بود. چون مرحوم حاج حیدر از مبارزین قدیم مشهد بود واقعا اطلاعات و تجربیات نابی از فضای سیاسی/۱
مشهد در پنجاه شصت سال گذشته داشت. میگفت جریان ملی شدن نفت همزمان با نوجوانی او بوده و البته با وجود این در آن زمان در تجمعات و فعالیتهای مربوط به این ماجرا فعال بوده. میگفت از مهمترین و فعالترین عناصر سیاسی در جریان ملی شدن نفت در مشهد شبخ محمود حلبی بوده اما ماجراهایی که/۲
در فاصله ملی شدن نفت تا کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ اتفاق افتاد به نوعی باعث سرخوردگی شیخ محمود حلبی و برخی دیگر از مذهبیهای فعال در آن جریانات شد و همین زمینه تغییر در افکار و رفتارش شد و کم کم رسید به چیزی که به نام حجتیه مشهور شد. البته احتمالا عوامل دیگه ای هم در این ماجرا دخیل بوده/۳
یه حکایتی هست که میگه یه نفر هر روز می رفت بیرون از شهر، سنگ می ریخت توی یه خورجین، اون رو روی دوشش میذاشت و بر میگشت و میفروخت و درآمد کمی بدست می آورد. یک روز شخصی اون رو می بینه و بهش میگه چرا همه سنگها رو یک طرف خورجین میذاری، اگر دو طرفش بذاری راحت تر می تونی حملش کنی/۱
مرد امتحان میکنه و می بینه واقعا بهتر شد، میگه دستت درد نکنه که من رو راهنمایی کردی، ای مرد دانا تو چه کارهای؟ میگه هیچی، از این کوچه به اون کوچه و از این ولایت به اون ولایت میرم، از مردم میخوام یه تیکه نون بهم بدن که بخورم و زنده بمونم. اون سنگ فروش تا این رو میشنوه خورجین رو/۲
میندازه و سنگها رو دوباره میذاره یه سمت خورجین. مرد دانا بهش میگه چرا اینجوری کردی؟ میگه والا من فکر میکردم تو با این عقلت، وزیری، حکیمی، عالمی چیزی هستی نه گدا. من با این بی عقلیم یه خورجین کج و سنگین رو هر روز به دوش میکشم و نون خودم رو در میارم/۳
رسوایی در محافل مطبوعاتی بریتانیا پس از آنکه روزنامه Jewish Chronicle مجبور به حذف مجموعهای از مقالات درباره جنگ غزه شد که کاملاً ساختگی بودند و در پی این رسوایی شماری از روزنامهنگاران استعفا دادند، به وجود آمد. اما رسوایی واقعی این است که مالک روزنامه، روبی گِیب، /۱
عضو هیئت مدیره و کمیته سیاستها و استانداردهای رسانهای بیبیسی است!
روزنامه Jewish Chronicle در سال ۱۸۴۱ در لندن تأسیس شد و قدیمیترین روزنامه یهودی جهان است. معروف است که مالک آن، روبی گیب، تنها نماینده یک گروه ناشناس از سرمایهگذاران است./۲
آلن راسجر، روزنامهنگار بریتانیایی، میگوید: برای اولین بار در تاریخ بریتانیا، نمیدانیم چه کسی مالک یک روزنامه مهم بریتانیایی است!/۳
در چین بسیاری از شهرها و روستاها بصورت تخصصی به یک صنعت یا تولید یک یا چند محصول خاص صنعتی یا کشاورزی یا غذایی شناخته می شوند،در این رشتو چند شهر را مثال میزنم که ماجرا روشن تر بشه. بیش از ۷۰ درصد مژه مصنوعی جهان از شهر پینگدو در استان شاندونگ در شرق چین می آید/۱
شهر گوانتائو در شمال چین سالانه 2.7 میلیارد تخم مرغ تولید می کند و بیش از 12 میلیون مرغ تخمگذار پرورش می دهد./۲
شهر وودو در گانسو، شمال غربی چین، بیش از ۲۰۰۰۰۰ نفر از مردم شهر در زمینه کشت زیتون و فراوری آن و تولید روغن زیتون فعال هستند/۳