Farangiss Bayat Profile picture
Apr 5, 2021 39 tweets 7 min read Read on X
١ از تصویری که در بیرون از کشور ساخته می‌شود، می‌نویسم. اینبار سراغ کارهای خانم دکتر نرگس باجقلی رفته‌ام. ایشان دانش‌آموخته‌ی علوم سیاسی و مردم‌شناسی است. در میان کارهای ایشان طیف متنوعی از موضوعات مرتبط با سرگرمی، رسانه و سیاست خارجی جمهوری اسلامی قابل سراغ‌گیری است.
٢ در ایران برای موسسه صلح با موضوع جانبازان شیمیایی فیلم مستندی ساخته است. او در عین حال برنده جایزه مارگارت مید انجمن مردم‌شناسی امریکا در سال٢٠٢٠ برای کتابی با عنوان
Iran Reframed: Anxieties of Power in the Islamic Republic
٣ (ایران در قاب جدید: اضطراب‌های قدرت در جمهوری اسلامی) نیز بوده است. آخرین مقاله‌ی باجقلی نیز در مجموعه‌ای با نام
RADICALIZATION DURING THE ROUHANI YEAR: Iran’s Political Shifts and Their Implications
(افراطی‌شدن در دوره روحانی: چرخش‌های سیاسی و پیامدهای آن) توسط اندیشکده‌ی
٤
FIEDRICH EBERT STIFTUNG (Mars 2021)
منتشر شده است. مقاله‌ی منتشر شده همان خطوط کلی کتاب اخیر است. اینکه نسل جدید طرفداران ج.ا. چه کسانی هستند؟ ماجرای رادیکالیزه شدن نسل دوم بسیج و تاثیر مستقیم سیاست‌های امریکا بر این رادیکالیزاسیون، نارضایتی گروه آبادگران
٥ نسبت به فساد، مصمم بودنشان به اصلاح سیستم اقتصادی و پایبندی به ارزشهای امام سوم شیعیان. در کنار مجوز خامنه‌ای برای سرکوب بعد از ٢٠٠٩ و مخالفت نئوافراطی‌ها با سیاست فشارحداکثری و بی‌اعتمادی به غرب مطرح و از جمله ویژگی‌های نسل جدید طرفداران رژیم است.
٦ ماجرای دو نسل انقلابی که خطوط قرمزشان حاکمیت/ استقلال ایران و مخالفت با وجود امپریالیسم در منطقه است. اما هر دو نسل در یک چیز مشترکند: وفاداری به نظام. به باور نویسنده تولیدات فرهنگی و رسانه یکی از ابزارهایی است که نسل اول سپاهی‌ها برای همراه کردن نسل جوان به آن توسل می‌جوید.
٧ در مقاله‌ی دوم نویسنده مدام از افراطی شدن حرف می‌زند، اما شواهد عینی از بروز این افراطی‌شدن را به ما نشان نمی‌دهد. خواننده نمی‌داند، افراطی‌شدن چه تعینی دارد؟ وقتی می‌گوئیم بخش‌هایی از رژیم رادیکال‌تر شده است، قاعدتا باید مابه‌ازایی داشته باشد: رادیکال‌بودن که عمل خنثی نیست.
٨فقط در یک خط [ص.١٣] جریان سرکوب آبان ٩٨برای خواننده بصورت عبوری مطرح می‌شود. بررسی جزئیات مردم‌شناختی چنین خشونتی همچنان در حوزه مسئولیت نویسنده است: که به ما بگوید چه اتفاقی افتاده که رژیم از دوشکا استفاده کرده؟این دوشکا(نیزار جراحی) چه ارتباطی با افراطی‌شدن جدید دارد؟
٩رادیکال‌شدن خصوصا وقتی یک مردم‌شناس آن را برای ما بازگو می‌کند، باید همراه با بازشناسی «رفتاری» باشد. نمی‌توانیم از رادیکال شدن بگوئیم ولی مصادیق آن را فراموش کنیم. رادیکال‌شدن مصادیق کنشی و یا تعین سیاست‌ورزانه دارد. مصادیق اما همه مبهم‌اند.
١٠ چرا به هم‌نشینی روحانی و اصلاح‌طلب‌ها با سرکوبگران سپاهی و بسیجی در دو خیزش اخیر اشاره نمی‌شود؟ چطور مردم‌شناس فقط روی افراطی‌شدن مخالفان روحانی دست می‌گذارد؟ چه اصراری به بازنمایی این شکاف افسانه‌ای در ساختار ج.ا. وجود دارد؟ آبان نشان داده است، افراطی‌شدن اصل و نه استثناست.
١١ چطور ممکن است بر رادیکالیزه‌شدن تمرکز کنیم و در نهایت چنین متن «سفید»ی بنویسیم؟ اگر شما با ذهنی خام سراغ متن بروید، به عمق سرکوب و خشونت رویداده در همین دوره زمانی رادیکالیزه شدن مورد نظر نویسنده پی نمی‌برید.

افراطی‌شدن گویی فقط دعوای راهروها و جاری در گفتارهاست: بسیار مدنی.
١٢ باجقلی در مقاله‌ی دیگری
[The Outcasts: The Start of ‘New Entertainment’ in Pro-Regime Filmmaking in the Islamic Republic of Iran ]
(اخراجی‌ها: شروع «سرگرمی جدید» در فیلمسازی طرفداران رژیم)

جریان صنعت سرگرمی رژیم را مفصلا توضیح داده است.
١٣ اینکه چطور فیلم «اخراجی‌ها» با چهره‌ی انصار حزب‌اللهی ساخته می‌شود و چرا به یکی از پرفروش‌ترین تولیدات سینمایی تبدیل می‌شود. در همه‌ی این خطوط، همراهی و همسازی جامعه با رژیم در هوا پخش است. وضعیت کشمکش درون جامعه شبیه اختلافات خانوادگی است:
١٤ برداشت خواننده‌ی غربی احتمالا این است که شکافی بین این مردم و رژیم وجود ندارد. باز هم با نگاهی اگزوتیک روبروئیم. یک اقبال استثنایی در سینمای بعد از انقلاب به مساله جنگ، مبنای کلی چگونگی جهت‌گیری نسل جوان افراطی یا غیر افراطی نسبت به جمهوری اسلامی یا احتمالا جنگ گرفته می‌شود.
١٥ اساسا ایده‌ی کلی مقاله برای من خواننده‌ی معمولی متونی که در مورد ایران بیرون از کشور منتشر می‌شود، سوال برانگیز است. رژیمی که یکی از عریض و طویل‌ترین دستگاههای تبلیغاتی و هژمونی بلامنازعی در کنترل فضای فکری و تولیدات فرهنگی دارد،
١٦ چطور در یک کار پژوهشی که هیچ محدودیتی همانند آنچه ما در ایران با آن روبروئیم، روبرو نیست، با نگاه انتقادی مرور نشده است؟گویی جنبه‌های استثنایی دستگاه تبلیغاتی‌ ج.ا. به جای کل سینمای ایران نشسته است و ما باید «براق» بودن این وضعیت در سینمای حکومتی ج.ا. را فراموش نکنیم.
١٧ انتظار من به هیچ وجه اصرار به نمایش «قربانی بودن» جامعه ایران یا فلاکت‌زدگی آن نیست. نسبت به آن مطلقا فاصله دارم. اما براق نشان دادن موضع اقلیتی سپاهی به عنوان یکی از قهارترین دستگاه‌های سرکوب و استخراج این «وضعیت» که آنها با انزوا روبرویند یا نسل جدید، آنها را نمی‌فهمند،
١٨ شبیه این است که بپرسیم پلیس فرانسه استعمارگر در الجزایر برای سرکوب با چه محدودیت‌های فرهنگی روبرو بود؟ واضح است که مردم‌شناس از زاویه شیفتگی به اقلیت[اگزوتیسم]، سراغ ناراضیان همچنان ماندگار درون رژیم رفته است. این مردم‌شناسی معطوف به قدرت است.
١٩ باجقلی در یکی دیگر از مقالات نیز به سیاست خارجی پرداخته است. گزارشی با عنوان
Iran in Latin America: Striver Cosmopolitans and the Limits of US Sanctions
(ایران در امریکای لاتین: زحمت‌کشان جهان‌وطن و محدودیت‌های تحریم امریکا).او همانند بسیاری از کارشناسان امریکا
٢٠ در حوزه خاورمیانه به چرایی حضور فرامنطقه‌ای ایران در امریکای لاتین پرداخته است. او در این مقاله با یادآوری ارتباطات بیسابقه‌ی گسترده در زمان احمدی‌نژاد میان ایران و امریکای لاتین تاکید می‌کند که از رویکرد روابط-خرد و عوامل فرهنگی-اجتماعی برای بررسی چگونگی ساخته‌شدن
٢١ این روابط بهره برده است. به باور او بدنه‌ی اصلی و نیروی پیش‌برنده‌ی برقراری چنین روابطی ظهور طبقه‌ای از آدمهای بی‌موقعیت اقتصادی و حاشیه‌نشین[این صفت از من است] در داخل ایران بوده است که بطور همزمان با طبقه‌ی مشابه در امریکای لاتین گره‌خورده‌اند.
٢٢ یعنی جهان‌وطنان زحمتکش در اشتراکی از موقعیت اقتصادی فرودست همدیگر را پیدا کرده‌اند و طبقه‌ی نابرخوردار برای ارتقا اجتماعی به چنین حرکتی جهانی دست زده‌است. «جهان‌وطنان زحمتکش» محور یکی از پرخطاترین تحلیل‌ها در چرایی حرکت ایران به امریکای لاتین به عنوان سیاست خارجی واقعی است.
٢٣ الگوی سیاست‌خارجی ایران بعد از جنگ، نگاه به شمال و اساسا کنده‌شدن از خاورمیانه و جهان عرب بود. یعنی پرش از جغرافیا به قصد ساختن ستون‌های حمایتی/سرمایه‌گذاری فرامنطقه‌ای. نویسنده گفته است که این ارتباط ماحصل طبقه «زحمت‌کشان جهان‌وطن» است.
٢٤ برای فهم این سیاست خارجی باید سراغ بحث‌های مهرداد وهابی و مساله غارت رفت. چرا امریکای لاتین برای این سرمایه‌ها انتخاب شد؟ پاسخ نه در مردم‌شناسی که در اقتصاد سیاسی است. در تحلیل سیاست‌خارجی است که گرفتار گروههای جنگ‌سالار سپاه است،
٢٥ و تحمیل تحلیل‌های هویتی و مردم‌شناسی از کارگزاران سیاست‌های سخت که بدنه‌ی سرکوبگر و بی‌رحمی دارد، زیادی «فرنگی» است. در بند پایانی نتیجه‌گیری ایشان به حلقه‌های فساد اشاره مبهمی می‌کند و آن را به تحریم‌های ترامپ می‌چسباند.
٢٦ (من همواره از مخالفان سیاست تحریم بوده‌ام و فساد ناشی از تحریم را رد نمی‌کنم).اما مشخص نیست که ابرفساد صادق محصولی در ارومیه و فساد در استانداری اردبیل چه نسبتی با تحریم ترامپ دارد؟ اولی از سواپ نفت دزدیده است و دومی از بودجه عمومی.
٢٧ ایشان در مقاله‌ی مردم‌شناسانه‌ی دیگری
The Researcher as a National Security Threat: Interrogative Surveillance, Agency, and Entanglement in Iran and the United States
(پژوهشگر به مثابه تهدید امنیت ملی: مراقبت بدبینانه، عاملیت و گرفتاری در ایران و ایالات متحده امریکا)
٢٨ به مردم‌شناسی نیروهای اطلاعاتی، سپاه پاسداران و بسیج در جریان تجربه‌های شخصی‌اش برای تحقیقات طولانی میدانی در ایران پرداخته است. در این مقاله با بررسی سابقه‌ی تحقیقات مردم‌شناسانه بروی نظام‌های پلیسی و امنیتی،
٢٩ مقایسه‌ای از نیروهای سپاهی و دستگاه اطلاعاتی در ایران در تمایز با پلیس امنیت رومانی در دوره کمونیسم ترسیم می‌شود. او می‌نویسد: «دستگاه امنیتی ایران هر چند بزرگ است، اما همه‌ی [ساحت‌های]زندگی در ایران را احاطه نکرده است.
٣٠ ایران همانند جمهوری‌های سابق شوروی، دولتی پلیسی نیست و به همین دلیل اجازه انعطاف بیشتری به گفتگوکننده‌ها در جریان تحقیقات من داد.» ایشان در حالی نتیجه می‌گیرد که ایران دولت پلیسی نیست که روش خودش را با روش کاترین وردری مقایسه می‌کند.
٣١ وردری بعد از فروپاشی کمونیسم در رومانی سراغ آرشیوها می‌رود و میزان مراقبت دولت پلیسی از زندگی دگراندیشان و ...را واکاوی می‌کند. درحالی که منابع تحقیقاتی باجقلی از گفتگوها، مصاحبه‌ها و تماس‌های معمولی با نیروهای اطلاعاتی یا سپاهی فراتر نرفته است.
٣٢ او نه دسترسی به آرشیوهای وزارت اطلاعات داشته و نه دقیقا می‌داند میزان مراقبت سیستم از دگراندیشان تا کجاست. بنابراین این حکم که دولت ایران پلیسی نیست، نمی‌تواند از خلال گفتگوی شفاهی با ماموران سپاهی یا بسیجی بیرون بیاید.
٣٣ این نیازمند بررسی تجربه‌های سرکوب عریان و پنهان گذشته و جاری است. پلیسی بودن در حراست‌ها، در عقیدتی سیاسی‌ها، در شوراهای استخدامی، در فرم‌های تعیین دین و مذهب، در هیات‌های گزینش و مراقبت مسجد از حضور و غیاب افراد برای وام و غیره وجود داشته است.
٣٤ همه‌ی کسانی که جانباخته‌ی اعدامی داشته‌اند، براحتی استخدام شده‌اند؟ چگونه اخراج شده‌اند؟ چرا هر دانشجوی خارج از کشوری حتما باید چندین بار بازجویی شود؟ آیا اینها دولت پلیسی نیست؟ بسیاری از اینها نه جایی ثبت شده است و نه لزوما به زبان می‌آید.
٣٥ در عین حال او از مشکلات متعدد حین انجام این تحقیقات توسط وزارت خرانه داری امریکا و مسئولین دانشگاه می‌گوید. اینکه مقامات مداما از او درباره چرایی پژوهش و نزدیک شدن به نیروهای بسیجی سوال می‌پرسیدند. تا اینجا خیالمان راحت است که فقط ما نیستیم که از چنین سوژه‌ای شگفت‌زده می‌شویم.
٣٦ در پایان تاکید می‌کنم، مساله‌ی من نشان دادن تصویری است که از ایران ساخته می‌شود. این تصاویر عموما قدرت محور هستند حتی زمانی‌که مدعی آوردن دانش مردم‌شناسانه‌ای برای ما هستند. متن قدرتی که چهره‌ی خشن سرکوبگر را با گنجاندن واژه‌ی افراطی‌شدن در متن دنبال می‌کند،
٣٧ اما کل به وجوه اعمال این سرکوب و خشونت بیسابقه علیه مردم معترض بی‌دفاع در خیابان نمی‌پردازد. نمی‌توان با اگزوتیک کردن خرده تحولاتی سطح بالا، غالب را مغلوب و سرکوبگر را سرکوب‌شده نشان داد. این تناقض و خبط زمانی اتفاق می‌افتد که فکر کنیم باید در هر بستری کنار اقلیت بایستیم
٣٨ ایستادن کنار اقلیت‌ها ضروری و موضعی اخلاقی است اما وقتی آن را از بستر کلی دیگر پویش‌ها جدا کنیم و با رویکرد صرف موقعیتی positional مساله را فهم کنیم، در فضای استبداد‌های متلون جان سخت دائما به تایید قدرت می‌افتیم.

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with Farangiss Bayat

Farangiss Bayat Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @farangissbayat

Feb 12, 2023
۱.آزاد کردن برخی زندانی‌ها می‌تواند فرصتی باشد تا ج.ا. برای برگزاری مذاکرات برای چند دهه‌ دیگر درخواستی ارائه دهد، عنان از دست رفته روابط خارجی را دوباره بدست گیرد و درخواست پیشینی مخالفان و جامعه بین‌المللی را در تقدم بخشیدن به وضعیت حقوق بشر از کار بیندازد
#شهاب_نظری
۲.و نهایتا حقوق بشر را از مجموعه ریل مذاکرات با جامعه بین‌المللی بیرون بگذارد. در سطح داخلی اما شرایط برای ج.ا. پیچیده‌تر از قبل است: اگر تا پیش از این با «چهره‌»های مخالف روبرو بود، امروز با «جنبش» مخالفان روبروست. مطلوبش این است از بی‌نظمی و خام‌بازی در خشونت‌ورزی
#احمد_رئیسی
۳.برای دوره‌ای عقب برود و سر و شکل کارآمدتری به سرکوب بدهد. حرفه‌ای شدن نظام سرکوب یا تخصصی‌تر شدن آن ضرورتا شبیه همه دیگر رژیم‌های پلیسی به جای تخصصی شدن کنترل یا سرکوب [مطلوب اولیه] به همه‌گیر شدن «امر ناامنی» [امر امنیتی] می‌کشد:
#احمد_رئیسی
#شهاب_نظری
Read 18 tweets
Nov 25, 2022
۱.سرکوب/ آشتی/ اصلاح/سرکوب آتی در پیوستاری تاریخی از منطق جنگ سالاری در ج.ا. شکل می‌گیرد. پروپاگاندای بروز جنگ داخلی در آینده بی‌معنی است، جنگی در آینده منتظر ما نیست. مردم همین امروز قربانی جنگ‌سالاری نظام‌ند.
۲. شاید مفهومی بهتر از جنگ‌سالاری (Warlordism) نتواند فعلا خشونت، برنامه سرکوب آتی، چرایی حفظ وضع موجود و پروگرام آشتی-مماشات را در اضلاع ج.ا. توضیح دهد. حداقل من دستاویز دیگری برای بهتر نشان دادن چرایی طرح مکرر «آشتی» و ارجاع همزمان به «سرکوب» و ارعاب با خطر «جنگ داخلی» ندارم.
۳.نشان دادن ماهیت رژيم کار دشواری بوده. وجوه ایدئولوژیک نظام بر هر لعاب دیگری غلبه دارد، اما فقط آن نیست. این رژیم مانایی ویژه‌ای داشته. از بحران‌های زیادی عبور کرده، اما یک منطق پیوند دهنده در میان بازیگران، متن ماهیتی ساخت رژیم و اهداف موجود همه را بهم متصل کرده: جنگ‌سالاری.
Read 21 tweets
Nov 15, 2022
برخی سلبریتی‌ها سرگرمی‌وارانه مواضعی بیان می‌کنند و این در وضعیت، گرفتاری‌هایی درست می‌کند. معترضی بخاطر نوشتن شعار کشته شده! این بیشتر از اینکه یک خشونت کور باشد، بیان وضعیتی است که در آن نظام حقوقی فروپاشیده و سیستم کاملا دارد تروریستی عمل می‌کند. ۱
#اردلان_قاسمی
#مهسا_امینی
حالا در چنین شرایطی مثلا هیلا صدیقی از بی‌نیازی ملت ایران به کمک غربی‌های و خارجی‌های می‌گوید! این گروه سلبریتی‌ها تحت تاثیر شورانگیزی شعارهای «ما می‌توانیم» یا ورژن‌های ادبی از «همه عالم بهتریم» هستند. ۲
این شیدایی به تنها ماندن و ضجه زدن، بیرون از جهان تلف شدن اما به جهان نپیوستن، شاید بنمایه‌های حسرت‌آلودی برای قطعات ادبی و خلاقیت‌های شعری بوجود آورد. اما چندین دهه است، پدر مملکت را با نام فریبنده خودکفایی درآورده و عملا محیط زیست و امکان بقا ایران را بخطر انداخته. ۳
Read 4 tweets
Nov 9, 2022
یکی از سوال‌هایی که ما دائما در سالهای گذشته پرسیدیم، از حسرت و وحشت‌مان در مقابل این خسارت‌های انسانی، معنوی-مادی و محیط‌زیستی-زمانی است که ج.ا. بوجود آورده. بارها در بحث‌ها و باخودمان به این نتیجه رسیده‌ایم که میزان دهشتناکی از تخریب و جنایت تلنبار شده است. ۱
این وضعیت باعث شده «رنج» و ضرورت توقفش به مهمترین مسئله زندگی سیاسی ما تبدیل شود. ما باید این رنج را ضرورتا متوقف کنیم. در مورد ناکارآمدی سیستماتیک، بحران ارزشهای نظام و ...بسیار گفته‌اند. چیزی که بنظرم جایش خیلی خالی است ارزیابی روان‌شناختی از رهبران جمهوری اسلامی است. ۲
شاید پاسخ برخی سوال‌های بی‌جواب آنجا باشد. (چنین ارزیابی ممکن است ولی لزوما این توئیت‌ها چنین چیزی نیست). روان‌شناسی رهبران سیاسی همواره یکی از منابع شناخت و پیش‌بینی برای مدل تصمیم‌گیری‌های آنها در هنگام بحران و بویژه لحظات خطیر سقوط بوده است.۳
Read 15 tweets
Sep 14, 2022
۱. چرا ج.ا. با برنامه اتمی‌اش همچنان می‌تازد؟
در سالهای جنگ سرد، جریان غالبی از دانش تخصصی در مورد شوروی در مراکز دانشگاهی-رسانه‌ای امریکا سربرآورد. «شوروی شناسی» قرار بود به سیاستمداران و تصمیم‌سازان امریکایی و غربی یاری برساند و کمک کند تا شوروی در سطوح مختلف بهتر شناخته شود.
۲. در اواخر دهه ۱۹۵۰ ابتدا در کلمبیا، سپس در هاروارد و بعد برکلی مراکز مطالعات شوروی‌شناسی یکی پس از دیگری سربرآورد.
اواخر همین دهه دو واقعه، یکی فرستادن اسپوتنیک به مدار زمین و دیگری تست موفقیت آمیز اولین موشک قاره پیمای شوروی بر اهمیت تقویت جریان «شوروی‌شناسی» افزود.
۳. فاندهای کلان و تخصیص فضاهای بیسابقه به این کروه از اساتید و ومحققانی که مدعی فراهم آوردن شناخت «درست» از شوروی بودند، جریان شوروی شناسی را به یکی از شاخه‌های پرطمطراق از زیر مجموعه علوم انسانی در امریکا تبدیل کرد. جزئیات بسیار مهمی وجود دارد که ضرورتا باید از ذکر آنها گریخت
Read 19 tweets
Feb 15, 2022
روسیه در همسایگانش زنده است. این برداشت غالب و قدیمی از احساس «محبوس‌شدگی» در زندان جغرافیا، کار دست روسیه داده. چند صد سال است همین است. روسیه در همه سالهای پس از فروپاشی یک استراتژی کلی داشته: ۱
حال که مرزهای بین‌المللی «محترم» هستند، آن را دور می‌زنیم: با خارج نزدیک، با رژيم protectorate (تحت‌الحمایگی) و سیاستی که «بازمستعمره‌سازی همسایگان» می‌خوانندش.
قدرتی که با شبکه الیگارش‌های فاسد، همسایگانش را تحلیل برده و مشتی تحت الحمایه ساخته (مثلا مدودچوک). ۲
حاکمیت هیچ کشوری را محترم نشمرده و برای توجیه پرش‌های جغرافیایی، تهدیدات ساختگی از همسایگان، از اتحادیه‌ها، حتی روابط اقتصادی و داخلی کشورها (حتی موازنه سیاسی داخلی‌ آنها) علیه خودش تعریف کرده. ۳
Read 8 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Don't want to be a Premium member but still want to support us?

Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

Follow Us!

:(