.
چه شد كه #جنبش_دانشجويى به اسلامگرايى رسيد؟
چند سال پيش در مطلبى به هجمه اى از سوى انجمن اسلامى دانشجويان دانشگاه شيراز در بهمن 1346 به جشن تولد يكى از دانشجويان دختر در مركز فعاليتهاى فوق برنامه اشاره كردم كه به اعتصاب كشيد و به تعويض رئيس دانشگاه منجر شد.۱/۵
تا مدتها خوانندهها تلفن مىكردند كه مگر دانشگاه پهلوى در آن زمان انجمن اسلامى داشت، و مگر مثلاً چنين انجمنى مىتوانست دعوا و اعتصاب راه بيندازد؟ در برابر ترديد عميق خوانندگان جوانتر و كسانى كه آن طرفها نبوده اند، كم مانده بود كار بنده (...) به قسم خوردن بكشد...۲/۵
يك بار شخصيت محترمى كه از دهۀ 1320 در قلب مبارزات سياسى بوده است، انگار با صداى بلند فكر كند، مىپرسيد چطور در دانشگاه تهران،كه يكسره دست چپ بود، انجمن اسلامى #مهدى_بازرگان توانست چنان قدرت بگيرد كه يكپا ميداندار شود؟
هر دو مشاهده به اين نكات بر مىگردد كه۳/۵
اول، پديدهاى اجتماعى تا كاملاً به دنيا نيامده ممكن است متوجه حضور جنينىاش نشويم. و وقتى تولد آن را مىبينيم شايد فكر كنيم همين ديشب شكل گرفته است.دوم، تغييرات كمّى در جمعيت به تغييرات كيفى در جامعه منجر مىشود.برخلاف اروپاى قديم، در ايران دانشگاه از همان ابتداى تأسيسش۴/۵
به روى همۀ اقشار باز بود.بچۀ طبقۀ حاكمه يا چندان اهل درس نبود يا اگر بود، به سادگى آبخوردن مي توانست براي تحصيل به اروپا و آمريكا برود. بچه هاى اقشار عادى و حتى فرودست جامعه هزارهزار وارد دانشگاه مىشدند و طرز فكر فرهنگى و طبقاتى خودشان را در آن جا پرورش مىدادند۵/
و عضوگيرى مىكردند.همۀ مبارزان جوان بر يك هدف مشترك اتفاق نظر داشتند: اين اوضاع و اين دستگاه نابود بايد گردد.۵/۵
بخشی از مصاحبه
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh