اپیزود اول: صبح کلهی سحر از خانهها مردانی بیرون میآیند. هر کدام باری در دست دارند. یکی قالی ابریشم، یکی کوزه، یکی لباس، یکی کفش، یکی سبد، یکی کَره حیوانی، یکی ...
اپیزود دوم: وارد خانه شد. ایلماه در حال شانهزدن بود. چیگُل سلام کرد و کنار خواهرش نشست. تازه اولین رج قالی را بافته بود. چیگُل به دار قالی نگاه کرد و گفت این لوله را از کجا آوردی؟ ایلماه با حسی پر از غرور گفت: پسرم از روی "تپهی کنار فرودگاه" آورده!
اپیزود سوم: فرمانده انگلیسیها به او گفت شاهِتان تسلیم شد! تو چه میگویی؟
استوار گفت: مملکت مال شاه نیست، من "سرباز وطنم" نه سرباز شاه!
اپیزود چهارم: در جریان قرارداد دارسی و غارت نفت ایران در منطقه هفتکل عنایتالله متوجه میشود که هواپیماهای جنگی انگلیس قصد دارند در فرودگاه این شهر فرود بیایند. سوار بر اسب میشود و یکی از هواپیماهای انگلیسی را هدف میگیرد
هواپیما به "تپه کنار فرودگاه" برخورد کرده و منهدم میشود.
اپیزود پنجم: قراردادهای! دارسی بسته میشود. نفت کشور به ثمن بخس غارت میشود و کالاهای خارجی وارد میشوند. شهر پر از بیلبوردهای تبلیغاتیست.
اپیزود ششم: آخر شب از خانهها مردانی بیرون میآیند. هر کدام باری در دست دارند. پاکتهای زباله را پشت در میگذارند و به داخل خانه برمیگردند.
اپیزود هفتم:
خانواده در حال تماشای تلویزیون هستند. اخبار وزیر امور خارجه ایران را در انگلیس نشان میدهد
در اتاق وزیر خارجه انگلیس یک فرش دستباف ایرانی زیرپا افتاده است
وزیر ایران در حال لبخند زدن با او عکس میگیرد. مارک سر آستین کتش را جدا نکرده است
روی آن نوشته made in England
اپیزود پایانی: فرمانده انگلیسیها که از پاسخِ "سرباز وطن" بسیار ناراحت شده بود با دیدنِ سقوط هواپیما، با سلاح خودکار استوار عنایتالله گنجی را به شهادت میرساند.
ایلماه تارهای دار قالی را قیچی میکند...
تابلوفرشی زیبا با طرح مردی سوار بر اسب که در حال شلیک به یک کرکس است!
منطق اسلام برای پرداخت حقوق به کارمندان دولت:
قبلنوشت: اختلاف نظر دوستان زیر این توئیت مهمترین دلیل است بر اینکه دعوا بر سر نظریه عدالت است نه مسائل دیگر
۲. کارمند دولت با نیروی کار بخش غیردولتی قابل مقایسه نیست
۳. کارمند دولت آزادانه انتخاب کرده که در دولت خدمت کند
۴. کارمند دولت برای انجام امر واجب حق ندارد طلب دستمزد و اجرت کند. اصطلاحا حق تکَسُّب از امر واجب را ندارد
۵. دولت باید خرج زندگی کارمندش را بدهد
۶. دولت بودجه معینی دارد
۷. واجب آنست که هیچ کارمند دولتی زیر خط فقر نباشد
۸. اگر به اندازه خط فقر به کارمندان دولت بدهیم چیزی باقی نمیماند که بعنوان پاداش یا حقوق بیشتر به مدیران دولتی بدهیم
۹. اگر اضافه بیاید هم دلیلی ندارد بیش از "قاعده ارتزاق" (براساس فقه شیعه) داده شود
حذف تعدد بانک در کشور (چه خصوصی چه دولتی) قدم اول مهار تورم و اقتدار پول در کشور است.
تا وقتی این تعدد وجود دارد آش همان آش است و کاسه همان کاسه!
ایجاد یک نهاد پولی ملی که دو بخش دارد
۱. تامین مالی دولت در همان محدوده تکالیف قانون اساسی
۲. توزیع پول بعنوان یک حق عمومی بین مردم
در حقیقت تمام مردم از پولی که در اختیار دولت است به یک میزان حق دارند و عدالت در اینجا عین برابری است. هیچکس حق خلق پول خصوصی یا گرفتن تسهیلات بزرگ از دولت ندارد. اینگونه هیچ رانت و فسادی هم بوجود نخواهد آمد. هر کسی پولی که در اختیار دارد را به هر شکل که دوست دارد استفاده میکند
اگر کسی وام خواست به سراغ دولت نمیرود بلکه از خود مردم باید بگیرد. مردم میتوانند به شرط شراکت یا تعاون یا مضاربه یا هر عقد مشروع دیگری پولشان را در اختیار یکدیگر قرار دهند.
هماکنون نقدینگی موجود در کشور را اگر بین ۸۵ میلیون ایرانی تقسیم کنیم به هر نفر حدود ۷۰میلیون تومان میرسد
سال ۸۹ رادیو معارف کار میکردم
برای هر برنامه پنج هزار تومن میدان :)
به جز یارانه هیچ پولی نداشتم
اونم خرج شد
مادرخانمم زنگ زد نهار بیاید خونه ما
خانمم گفت باشه یه وقت دیگه
هرچی اصرار کرد خانمم قبول نکرد
چون پول کرایه ماشین رو هم نداشتیم
۱
اینجور وقتا من و خانمم یه اعتماد عجیبی به خدا داریم
خانمم گفت بریم بازار لباس
نگاش کردم خندیدم
گفتم بریم دور بزنیم روحیهت باز بشه
نزدیک خونمونه
رفتیم و یه لباس دید خیلی خوشگل بود
من قیمت پرسیدم گفت ۳۰ تومن
خانمم خندهش گرفته بود
به مغازهدار گفتم بریم یه دور بزنیم :)
از مغازه اومدم بیرون پیامک اومد برام
۳۱ هزار و پونصد تومن برام واریز شد!
به خانمم نگفتم
رفتم تو مغازه و گفتم اون لباس رو بده پرو کنیم
خانمم فکر کرد دارم شوخی میکنم
من تو فاصله پرو حساب کردم
خانمم لباس رو آورد و گذاشت روی میز و رفتیم بیرون.
چرا بانک های ما باید ردیف درآمدی ناشی از تسعیر ارز و درآمد غیرعملیاتی ناشی از فروش ارز در صرافی داشته باشند؟ آیا وجود این محلهای درآمدی، این انگیزه را در بانک ها به وجود نمی آورد که بازار ارز و مسکن را به هوای شناسایی این سودهای بادآورده بهم بریزند؟
آیا سود ریالی حاصل از افزایش نرخ ارز برای پتروشیمی ها، فولادی ها و...انگیزه عرضه محدود ارز در مرکز مبادله( در نرخ پایین) و عدم بازگشت ارزهای صادراتی را در مدیران عامل این مجموعه ها تقویت نمی کند؟
آیا انگیزه افزایش نرخ تسعیر در بودجه، زمینه را برای رها کردن نرخ ارز در بانک مرکزی با توصیه مدیران سازمان برنامه فراهم نمی کند؟
بعداز کودتای پینوشه در شیلی #بچه_های_شیکاگو یک کتاب نوشتند که از بس قطور بود اسمش را گذاشته بودند آجر (ladrillo)
آن کتاب سیاستهای نولیبرالی بود که در شیلی اجرا شد و نتیجهاش شد بیعدالتی و شکاف طبقاتی بسیار زیادی که در شیلی بوجود آمد.
12/1
نتیجهاش شد له شدن مردم زیر چرخهای توسعه به بهانه بزرگ کردن کیک. نتیجهاش شد غارت اموال مردم با خصوصیخواریهایی که توسط شرکتهای آمریکایی و چندملیتی در شیلی انجام شد. البته رشد اقتصادی که ظاهرا در آن کشور به وجود آمد هم سودی برای مردمش نداشت! 12/2
همین تصمیمات بزرگ در دهه چهل و هفتاد و نود در ایران گرفته شد.
له شدن مردم زیر چرخهای توسعه اصلیترین ایده جریانات تکنوکرات و نولیبرال در ایران بود.
ماجرای آبان 98 از همین جنس ایدهها بود. شکسته شدن رکورد تورم و رکود ده ساله اخیر هم همچنین. 12/3
نظر نامحبوب #رشتو ١
رانت تفاوت قیمت خودرو متعلق به کیست؟
دیروز بعد از سه ماه خودروئی که در قرعهکشی به نام همسرم درآمده بود به دستمان رسید
تفاوت قیمتی با بازار دارد.
این تفاوت قیمت حق مردم است.
و #عدالت چیزی نیست به جز اعطاء کل ذیحق حقه.
در ادبیات اقتصادی «رانت» یک واژه خنثی است. برعکس ادبیات عمومی که معنای منفی دارد
آن چیزی که مهم است توزیع عادلانه رانت است.
مثلا زمین یک رانت طبیعی است که در ایران وجود دارد.
برخی مشاغل رانت هستند. مهم این است که به دست شایسته ترینها برسند. #رشتو ٢
نفت یک رانت است برای مردم ایران. باید این رانت عادلانه توزیع شود.
حالا این رانت (تفاوت قیمت کارخانه و بازار) برای کیست؟
قطعا برای همه ی مردم است.
فلذا این خودروها باید به دست مصرف کننده برسد که این رانت حذف شود کلا.