1/3 اولین حقوق برنامه نویسیم رو گرفتم
یکسال میشه نه لباسی چیزی خریدم نه غذای خوب خوردم نه از خونه (بجز هفته ای یه بار برای خرید) زدم بیرون نه به دیدار خانواده یا دوستی رفتم
کفشام پاره بود و همیشه با دمپایی میرفتم بیرون :)
2/3 گوشیم بجز اینترنتش نه دوربینش کار میکرد نه موقع تماس میشد باهاش حرف زد و LCDاش کنده شده بود و الان میتونم یه گوشی بخرم
لپتاپم از چندجا شکسته و رمش ضعیفه که الان میتونم رم و هاردشو ارتقا بدم وماه بعد هم یکی دیگه میگیرم کلا
دکمه های کیبوردش کنده شده که میتونم یه کیبورد بخرم :)
3/3 موجودیم تا دیروز 200 تومن بود و دیگه هیچ پولی برام نمونده بود.برای این یکسال چند میلیون پس انداز کرده بودم و یه کم زبان درس دادم که خرج خودمو و اجاره خونه رو در بیارم
چندماه آخر خیلی بهم فشار اومد و توی این یه سال نزدیک ده کیلو لاغر شدم
اولین باره برای چیزی اینقدر خوشحالم :)
تاریخ حقوق گرفتنم هم یه چیزی شد که همیشه یادم میمونه
2/2/2022
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
1/19
سلام
این رشتو رو مینویسم برای همه کسانی که مثل خودم یه زمانی خودشون رو گم کرده بودن و همچنین کامپیوتری نبودن و دوس دارن برنامه نویس بشن
میخوام تجربه وقتی که زبان رو شروع کردم تا برنامه نویس شدن و کار ریموت از یه شرکت اروپایی پیدا کردن رو خلاصه بنویسم #برنامه_نویسی#ریتوییت
2/19
من 27 سالم بود که یهو دیدم ای بابا منم کلی وقت تلف کردم و مثل همه یه لیسانس گرفتم و سربازی رفتم و هیچ تخصصی ندارم و حقوقی که میدن وزارت کاریه
من دوس داشتم مهاجرت کنم که بتونم پیشرفت کنم و پله های ترقی و طی بکشم ولی چهارتا چالش داشتم:
3/19 1- تا وقتی ایرانم به یه سرپناه احتیاج دارم 2- پول نداشتم 3- زبان بلد نبودم 4- تخصص نداشتم
خب پول که باشه میشه رفت خوابگاه یا یه اتاق کوچیک گرفت یا خونه اشتراکی (همه این کارها رو کردم)