کمک های اطلاعاتی آمریکایی ها به دولت مهندس بازرگان1358 / رشتو
1. بعد اینکه انقلابی های اسلام گرا در بهمن ماه 1357 قدرت را به دست گرفتند، ایران کماکان پر آشوب و بی ثبات باقی ماند خمینی، بازرگان را مامور تشکیل دولتی موقت کرد، دولتی که تا زمان تصویب قانون اساسی تازه و برگزاری...
2. انتخابات سراسری، مهار اوضاع را در دست بگیرد ، بازرگان استاد دانشگاه تهران و رهبر نهضت آزادی ایران، حزبی اسلامی و تحول خواه بود. او هیئت دولتی منصوب کرد متشکل از میانه روهایی هم سو و هم سلیقه، که عزم دوباره برقراری نظم در کشور و تداوم دوباره ارائه خدمات دولتی به مردم ...
3. انقلاب پای طیفی از اسلام گراها و دارودسته چپ گراهای تندرو را به میدان باز کرده بود که حالا حسابی مسلح و و آکنده از شور انقلابی بودند و هر کدام قصد داشتند آرمان های ایدئولوژیک خودشان را عملی کنند. این تندروها که هر کدام مشرب و موضع متفاوتی داشتند، پیوسته و مدام به....
4. بازرگان و همکارانش حمله می بردند و آن ها را درگیر نبرد و نزاع می کردند.
در حقیقت این اسلام گراهای تندرو بودند که فرمانده نیروهای مسلح ایران سرلشگر ولی الله قرنی را کشتند و فهرست اهداف آینده تروری منتشر کردند که اسم عباس_امیرانتظام، معاون #بازرگان و #ابراهیم_یزدی...
5. وزیر امور خارجه او نیز تویش بود.
خمینی به بازرگان احترام می گذاشت اما می خواست حرکت به سوی تحقق تصورش از حکومت اسلامی پر شتاب تر باشد. هر چه از سال 1358 می گذشت، بازرگان و همکارانش بیشتر و بیشتر به حاشیه می رفتند و توان شان را برای تحقق برنامه های میانه روانه شان یا...
6. پایان دادن به آشوب ها و رفتارهای تند روانه از دست می دادند، آشوب ها و رفتارهایی که داشتند تمام کشور را فرا می گرفتند.
ایران ضمنا با تهدید های هردم فزاینده از بیرون هم مواجه بود. اصلی ترین تهدید از سوی عراق بود که رهبران بعثی اش از تحریک جمعیت شیعه کشورشان از سوی ایران....
7. خشمگین بودند و ادعاهای مکتوم داشتند درباره مالکیت بخش هایی از خاک ایران . عراق از سال ۱۳۵۲ به این سو دست به افزایش گسترده قوا و توان نظامی اش زده بود تعداد نیروهای زمینی و خودروهای زرهی اش را دو برابر و توان استفاده از تانک هایش را ۵ برابر کرده بود ناوگان نیروی هوایی اش...
8. ۶۵ درصد گسترش و قابلیتهای سیستم دفاع هوایی و دریایی اش را بهبود داده بود . در همین دوره نیروهای مسلح ایران هم افزایش و گسترش عظیمی از سر گذرانده اند اما از زمان انقلاب به این سو متعاقب فرار گسترده نظامیان به خارج از کشور و پاکسازی های وسیع ضعیف شده بود...
10. در نتیجه بنا به ارزیابی موسسه ملی برآورد اطلاعاتی ایالات متحده در خردادماه ۱۳۵۸ حالا عراق برتری قابل توجهی بر تعداد و قابلیتهای نیروهایی نظامی داشت که می توانست برای حمله روانه ایران کند درگیریهای مرزی و جنگ تبلیغاتی بین دو کشور در جریان بود....
11. رهبران ایران اعتقاد داشتند عراق محرک سرکشی ها و ناآرامی های عرب ها و کردهای ایران است . در شرق دولت کمونیست افغانستان با شورش های فزایندهای رودررو بود که بعد تر, در پایان پاییز شوروی را ناگزیر از دخالت نظامی در خاک این کشور می کرد....
12. اقلیت های قشقایی ترکمن و بلوچ ایران سر به نافرمانی گذاشته بودند و هراس از تحریک خارجیها را در ذهن رهبران ایران علاوه میکردند . اینها به کنار سلطنتطلبها و دیگر مخالفان حکومت هم بودند که داشتند از خارج کشور نقشه و توسعه می کشیدند و نگرانیهای رهبران ایران را تشدید می کردند.
13. انقلاب حس ضدآمریکایی شدیدی در جامعه ایران اشاعه داده بود . چون ایالات متحده روابط نزدیکی با نظام سلطنتی بر افتاده داشت و این اعتقاد گسترده بود که آمریکا تلاش کرده بوده جلوی انقلاب را بگیرد و حالا هم دارد می کوشد شرایط را به قبل برگرداند ...
14. جلوه های این گرایش ضد آمریکایی را می شد در چند مورد حمله دلخراش دید که در اسفند ماه ۱۳۵۷ به اداره های آمریکایی مستقر در ایران شد از جمله تسخیر کوتاه مدت محوطه سفارت ایالات متحده در تهران به دست چریک های تندروی چپ گرا, زجرکش کردن یکی از مقامهای کنسولگری ایالات متحده در تبریز
15. و ربودن ۲۰ تا از متخصصان آمریکایی یکی از پایگاه های تاسیسات دیدبانی الکترونیک تکسمن در شمال شرق ایران که آزمایشات موشکی شوروی را در آسیای مرکزی ورا رصد می کرد .
اگرچه مقامهای سفارت ایالات متحده در تهران و دولت بازرگان موفق شده بودند بر این بحرانها فائق بیایند
16. و جلو حملههای دیگر را در ماه های متعاقب این رخدادها بگیرند سفارتخانه مرتبا هدف تیراندازی, راهپیماییهای گروههای مخالف و تهدیدهای رهبران اسلامگرا و چپگرا های تندرو بود. در این شرایط آشفته و خطرناک بود که مقامهای آمریکایی شروع کردند به تغییر دادن موضع شان در قبال ایران.
17.آنها می دانستند هیچ امکانی برای بازگرداندن سلطنت به کشور یا ادامه روابط نزدیکی نیست که تا پیش از آن با ایران داشتند. آمریکاییها دریافتند دولت بازرگان امیدبخش ترین امکان تحقق اعتدال و میانه روی در ایران و برقراری روابط دوجانبه ای سازنده میان ایران و ایالات متحده است ...
18. این را هم درک می کردند که احساسات ضدآمریکایی شدید حاکم بر کشور مانع همکاری نزدیک بازرگان با آمریکا است و هر ایرانی ای را که چنین عزمی داشته باشد به خطر میاندازد. بنابراین موضع تازه ی ایالات متحده در قبال ایران در این برهه مستلزم حمایت از دولت بازرگان بود خودداری از...
19. از رفتارهایی که ثبات ایران را تهدید کند یا بر آتش احساس ضدآمریکایی موجود بدمد همکاریهای سازنده برای بهبود روابط دوجانبه میان دو کشور و انتظار برای شرایطی که امکان بهبود روابط بدهد.
20. آمریکا به سرعت دولت بازرگان را به رسمیت شناخت . رئیس جمهور جیمی کارتر علنا قول داد که در سیاست داخلی ایران دخالت نخواهد کرد . مقامهای سفارت ایالات متحده در ایران و مقام های ایرانی دیدارهای مرتبی داشتند تا دیدگاههای دو کشور را به همدیگر انتقال دهند...
21. و مشکلات دوجانبه را حل کنند از جمله این مشکلات انبوه قراردادهای معوق مانده فروش سلاح به ایران بود و داد و ستد های تجاری دیگری میان دو کشور و نیز نگرانی ها در مورد امنیت شهروندان و کارکنان آمریکایی حاضر در ایران . آمریکاییها همچنین امید داشتند بتوانند...
22. فعالیت های شان را در پایگاه دیدبانی تکسمن ادامه بدهند فعالیتهایی که برای رصد متعهد ماندن شوروی به پیمان نامه های مهار سلاحهای هستهای ضروری و حیاتی بود.
مقامهای آمریکایی کوشیدند با رهبران روحانی بلندپایه ایران هم ملاقات کنند . اما درخواست آمریکاییها را اجابت نکردند.
23. اگرچه دیپلماتها و ماموران اطلاعاتی آمریکا ارتباطاتشان را با گروه های ایرانی متفاوت موجود در داخل و خارج از کشور حفظ کرده بودند در این باره مشخصاً و به شکل معناداری زیر بار حمایت یا کمک کردن هیچ کدام این گروهها نمیرفتند از جمله جنبش های چریکی قومیتی ایران که کمکم داشتند .
24.در جایجای کشور سر در می آوردند
سی آی ای گروه کوچکی از ماموران اش را در سفارت ایالات متحده نگه داشته بود و هر از گاه هم کسانی دیگر را برای انجام ماموریت هایی موقت گسیل ایران میکرد اما فعالیتهایشان محدود به کوشش هایی برای فهم شرایط میشد و هیچ قصدی برای بیثبات کردن...
25.حکومت تازه در کار نبود .
مقام های ایالات متحده شهروندان آمریکایی را تشویق میکردند به ترک ایران و به گروه کوچک کارکنان آمریکایی حاضر در ایران هم دستور داده بودند بی سر و صدا بمانند و خیلی کاری نکنند .
26. مقامهای سفارت ایالات متحده از اردیبهشت ماه ۱۳۵۷ با نهضت آزادی ایران که بازرگان رهبری میکرد ارتباط برقرار کرده بودند آن زمان نشانه های انقلاب کمکم هویدا شده بود . جان استمپل مامور سیاسی وزارت امور خارجه ایالات متحده اوایل ماه با محمد توسلی از اعضای نهضت آزادی دیدار کرده بود
27. و با همدیگر در مورد شرایط موجود مملکت بحث کرده بودند. توسلی چند هفته بعدتر, استمپل را با بازرگان و دیگر عضو موسس نهضت آزادی یدالله سحابی آشنا کرد . توسلی را خیلی زود به مقام رابط نهضت آزادی با سفارت ایالات متحده گماشتند .
28. طی ماههای متعاقباش استمپل مرتباً با او و هر از گاه با دیگر رهبران نهضت آزادی دیدار داشت و درباره موقعیتی که داشت شکل می گرفت و پیش می رفت بحث می کردند.
29. استمپل ۱۹ دی ماه ۱۳۵۷ برای اولین بار عباس امیرانتظام را دید و به پیشنهاد ریچارد کاتم از متخصصان دانشگاهی پرآوازه در مورد مسائل ایران که از ۱۳۳۱ تا ۱۳۳۷ مامور سی آی ای بود و ارتباطات خوبی با نهضت آزادی ایران و دیگر گروههای میانهرو ایرانی مخالف داشت...
30. امیر انتظام مهندسی ۴۶ ساله و تاجری بود که ابتدا در دانشگاه تهران و بعدتر در پاریس و برکلی درس خوانده بود . پس از فارغ التحصیلی چند سالی در آمریکا کار تجارت کرده بود. اولین بار سال ۱۳۳۲ کاتم را دیده بود همان زمان که به نمایندگی از نهضت مقاومت ملی ایران سازمان کوچکی دموکراتیک..
31. و ملیگرا نامه های اعتراضی تحویل سفارت ایالات متحده در تهران داده بود.
طی سالهای بعدی امیر انتظام مثل بسیاری دیگر از ایرانیهای فعال سیاسی هر از گاه با مقامهای سفارت آمریکا دیدار میکرد از جمله با یکی از ماموران جوان سی آی ای به نام جورج کیو که در فاصله سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲..
32. در پوشش فعالیتهای دیپلماتیک در ایران خدمت میکرد.
امیر انتظام سال ۱۳۴۹ از ایالات متحده به ایران برگشت و مشغول فعالیتهای تجاری شد از جمله فعالیتهای مشترکی با بازرگان که استاد و مرشد او در دانشگاه تهران بود . آذر ماه ۱۳۵۷ بازرگان امیر انتظام را مسئول شاخه سیاسی نهضت آزادی..
33. و جایگزینی توسلی کرد .
در این مقام بود که در دیماه امیر انتظام برای نخستین بار استمپل را دید . طی هفته های متعاقبش دیدارهای متعددی با همدیگر داشتند و خیلی زود امیر انتظام به جای توسلی بدل به رابط اصلی نهضت آزادی با سفارت ایالات متحده شد ...
34. بازرگان که نخست وزیر شد امیرانتظام را کرد معاون نخست وزیر و سخنگوی دولت . اوایل زمستان ۱۳۵۷ امیر انتظام و استمپل مرتباً همدیگر را می دیدند و در مورد وضعیت پرآشوب ایران و مشکلات روابط ایالات متحده با ایران بحث می کردند . امیر انتظام مدام با سفارت در تماس بود...
35. و هر از گاه از ایالات متحده کمک می خواست مثلاً برای ترغیب شاپور بختیار نخست وزیر به استعفا و برنامه ریزی برای بازگشت مسالمت آمیز خمینی به کشور . بعد اینکه در ۱۵ بهمن ماه ۱۳۵۷ بازرگان به نخست وزیری منصوب شد این بحث ها کم کم روی انبوه مسائل مبرم و ضروری دو جانبه...
36. میان ایران و ایالات متحده متمرکز شد .اگرچه امیر انتظام احتمالاً بیشترین میزان تماس را با آمریکایی ها داشته مقامهای سفارت آمریکا در آن برهه گفتگوهایی مشابهی با دیگر مقامهای ایرانی هم داشته اند از جمله با خود بازرگان , یزدی وزیر امور خارجه, ناصر میناچی وزیر ارشاد, احمد مدنی..
37. بهار ۱۳۵۸ همچنان که به تدریج ناآرامیهای عربها و دیگر اقلیتها در ایران شروع شد رهبران کشور دچار این نگرانی روز افزون شدند که نکند پای قدرتهای خارجی وسط باشد . محتملترین متهم عراق بود اما بسیاری فکر میکردند محرک این ناآرامیها ایالات متحده, اسرائیل, اتحاد جماهیر شوروی...
38. گروه های چریکی فلسطینی و یا دیگر کشورهای عرب نشین اند . بسیاری از ایرانیها هم اعتقاد داشتند ایالات متحده دارد از گروههای سلطنت طلب مخالف حکومت پشتیبانی میکند و اتحاد جماهیر شوروی هم حامی چپگرا های تندرو است چپگرا هایی که هرروز خشن تر می شدند...
39. امیر انتظام و دیگران در گفت و گو های شان با مقامهای سفارت آمریکا این نگرانی ها را طرح می کردند .
۱۶ اردیبهشت ماه ۱۳۵۸ بازرگان و امیر انتظام با استمپل و چارلز ناس کاردار آمریکا دیدار و این مسائل را مطرح کردند . در این دیدار بازرگان درخواست اطلاعاتی کرد که به ایران برای...
40. دفاع از استقلال در برابر دشمنان کمک کند . و خواست که این اطلاعات از طریق امیر انتظام به دولت منتقل شود . احتمالاً بازرگان امیر انتظام و یزدی پیشتر هم درخواست های مشابهی برای دریافت اطلاعات کرده بودند . در این باره مقام های آمریکایی چندان میلی به دادن اطلاعات حساس به...
41. به ایران نداشتند و می ترسیدند چنین اطلاعاتی دست آدم های نادرست بیفتد . به رغم این بی میلی ۲۶ اردیبهشتماه گزارش کمابیش ملایم و بیخطری درباره وضعیت افغانستان به امیر انتظام دادند...
42. طی دیداری در روز ۳ خردادماه امیر انتظام به یکی از مقامهای سفارت گفت که این گزارش به دردشان خورده اما ایران واقعا نیازمند اطلاعاتی در مورد تهدید های پیش روی امنیت داخلی اش است .
43. روز ۵ خردادماه امیر انتظام یک بار دیگر با ناس و ویکتور تومست از ماموران سیاسی وزارت امور خارجه دیدار کرد . امیر انتظام به آنها گفت دولت بازرگان نگران است که عراق لیبی و سازمان آزادیبخش فلسطین دارند در خوزستان ایران مداخله می کنند استانی که اکثر ساکنانش شیعیان عرب بودند..
44. ناس گفت موضوع دادن اطلاعاتی در مورد این فعالیت ها به امیر انتظام را برمی رسند . ناس بعدتر تلگرافی به واشنگتن زد و درخواست کرد در این مورد گزارشی تهیه شود . ۲۸ خردادماه امیر انتظام دوباره با ناس و تومست دیدار و درخواست اطلاعاتی کرد درباره نیات و اغراض عراق در مواجهه با ایران
45.مشخص نیست واشنگتن چه واکنشی به این درخواست ها داد و اینکه آیا در پاسخ اطلاعاتی تهیه شد یا نه . اوایل تیرماه بروس لینگن که قرار بود صرفاً مدت کوتاهی در ایران بماند جای ناس را تا زمان انتصاب سفیر تازه ایالات متحده در ایران گرفت و سرپرست سفارتخانه شد . لینگن...
46. برای اولین بار ۱۶ تیر ماه با امیر انتظام دیدار کرد تومست هم همراهش بود
امیر انتظام یک بار دیگر در خواست اطلاعات در مورد اغراض و نیات و فعالیتهای براندازانه در ایران کرد. لینگن شفاهاً شرح مختصری در مورد ارزیابی کنونی ایالات متحده درباره موضع عراق در قبال ایران داد..
47. از جمله اطلاعاتی برگرفته از تلگرافی متعلق به اواسط خرداد ماه از دفتر حافظ منافع ایالات متحده در بغداد که گزارش شایعات و مشاهدات بود از تحرکات عظیم یگانهای مسلح عراقی از شمال شرق این کشور تا جنوب شرق جایی که ایران آسیب پذیرترین موضع ممکن را در برابر حمله احتمالی داشت..
48. از پی این دیدار لینگن روز ۱۷ تیرماه تلگرافی به هرولد ساندرو معاون وزیر امور خارجه آمریکا زد و تاکید کرد تهیه گزارشی برای ایران را بررسی کند در مورد اطلاعاتی که امیر انتظام می خواست . لینگن برای آنکه مثالی زده باشد از آنچه می بایست آماده می شد به یکی از تحلیل های متاخر...
49. دفتر حافظ منافع ایالات متحده در بغداد اشاره کرد . که نهایتاً نتیجه گرفت به نظر نمیرسد امکان حمله عراق به ایران خیلی زیاد باشد اما نمی شود احتمال نشان دادن ضربه شصتی سریع به ایرانی ضعیف شده را منتفی دانست...
50. اوایل مرداد امیر انتظام به سمت سفیر ایران در کشورهای اسکاندیناوی منصوب شد و از ایران رفت ماموریت اصلی او در این سمت ادامه دادن تماس هایش با مقامهای آمریکایی بود کاری که بیرون ایران راحت تر میشد انجامش داد و نیز ترغیب مهاجران ایرانی به بازگشت به وطن ....
51. امیر انتظام کمی بعد رسیدنش به استکهلم و نشستن بر این مسند با یکی از مقامهای سفارت ایالات متحده در آنجا دیدار و درخواست اطلاعات در جهت منافع مشترک . به نظر می آید تلگراف روز ۱۷ تیرماه لینگن به ساندرز به قصد ترغیب مقام های ارشد آمریکا به پاسخ مثبت به درخواست های امیر انتظام...
52. برای کسب اطلاعات بوده باشد . حدود سه هفته بعد تر دیوید نیوسام معاون وزیر امور خارجه از استمپل که حالا داشت در دانشگاه نیروی دریایی ایالات متحده تدریس میکرد و کیو که داشت به تازگی در مقام رئیس پایگاه سی آی ای در یکی از کشورهای مهم منطقه خاورمیانه خدمت می کرد خواست در استکهلم
53. به دیدار امیر انتظام بروند . هدف اصلی شان آماده کردن مجموعهای از گزارشهای اطلاعاتی برای دولت بازرگان بود دولتی که از طریق شما می توانستند اطلاعاتی به درد بخور به دست بیاورند و زمینه را برای تقویت اعتماد و همکاری های دو جانبه فراهم کنند...
54. نیوسام چهره اصلی آمریکایی ها در پیشبرد این ابتکار عمل بود مشخص نیست در ایالات متحده کدام مقام های بلندپایه دیگری در تصمیم به پیگیری سیاست دخیل بودند .
55. استمپل و کیو 14 و 15 مردادماه در استکهلم با امیرانتظام دیدار کردند. امیرانتظام کیو را از دیدارهای شان در دهه چهل به یاد داشت و گرم و صمیمانه با او خوش و بش کرد. امیرانتظام دوباره درخواست اطلاعاتی کرد در مورد تهدیدات خارجی علیه امنیت ملی ایران و گفت این مهم ترین کاری است...
56. که ایالات متحده می تواند برای بهبود روابط دو جانبه اش با ایران انجام دهد
امیرانتظام همچنین گفت خمینی این گفت و گو ها را تایید کرده, اگرچه استمپل سر این قضیه شک داشت. کیو پیشنهاد کرد ایالات متحده مجموعه ای گزارش اطلاعاتی در مورد مسائلی مهم برای مقام های بلند پایه...
57. تهران تهیه کند و فاصله گزارش ها هم هر سه ماه تا شش ماه باشد.
ضمنا گفت در صورت لزوم, در مورد اطلاعات حساس و مهمی که در یک بازه زمانی عاجل و خاص باید ارائه شوند, می شود تعداد گزارش ها را بیشتر کرد.تاکید کرد آن جور اطلاعاتی که ایران می خواهد خیلی حساس اند. و فقط شفاهی می شود...
58. ارائه شان داد.امیرانتظام از پیشنهاد کیو استقبال کرد و به او اطمینان داد تنها گیرنده های این اطلاعاتبارزگان, یزدی,یک مقام بلند پایه اطلاعاتی که نامش را نیاورد,و خودش خواهند بود.درخواست کرد یکی از کارمندان سفارت امریکا را مسئول کنند که به طور منظم رابط این تبادل اطلاعاتباشد
59. اولین گزارش 31 مردادماه در تهران داده شد. گزارش را رابرت ایمز داد, از ماموران عملیاتی سی آی ای که آن زمان مامور مرکز ملی اطلاعات در امور مربوط به خاور نزدیک بود, سمتی که او را طبیعتا بدل به بلندپایه ترین تحلیل گر اطلاعاتی ایالات متحده در مورد این منطقه می کرد...
60. لینگن و تومست هم همراه ایمز رفتند. تنها ایرانی های حاضر در این دیدار بازرگان, یزدی و امیر انتظام بودند, که از استکهلم به تهران امده بود تا گزارش را بشنود. اهداف ایمز در این دیدار آغاز ارائه این مجموعه گزارش, ارزیابی واکنش طرف های ایرانی, و ترغیب آن ها به روابط دو جانبه...
61. نزدیک تر و صمیمانه تر بود.
در نتیجه, او به عوض تمرکز روی موضوعاتی که امیرانتظام درباره شان درخواست اطلاعات کرده بود, معجون مفصل پرابهامی درباره روند جاری اتفاقات پیرامون و اهداف سیاست ایالات متحده در قبال این منطقه تحویل شان داد. واکنش ایرانی ها مثبت بود:...
62. بازرگان حتی درخواست کرد فاصله گزارش ها حتی کمتر از حدی باشد که قبل تر برنامه ریزی کرده بودند. ایمز خودش را به آن ها معرفی نکرد و ظاهرا ایرانی ها فکر می کردند مامور سی آی ای است.
63. طی هفته های بعدش مقام هایی از وزارت خارجه آمریکا و سی آی ای, اقداماتی در جهت افزودن به اطلاعات درخواستی ایران انجام دادند. یادداشتی به تاریخ 5 سپتامبر (14 شهریور ) از #هرولدساندرز، معاون وزیر امور خارجه، خطاب به سایرونس ونس، وزیر امور خارجه، اشاره می کند که گزارش #ایمز با...
64. استقبال خوب ایرانی ها مواجه شده و توصیه کرده ایالات متحده کماکان به تبادل اطلاعات با ایران ادامه بدهد.
23 شهریور ماه تلگرافی به #لینگن فرستاد و دستور داد گفتگویی با مقام های ایرانی ترتیب دهد در مورد مداخلات روز افزون شوروی در افغانستان، گفت و گویی که طبیعتا در ادامه...
66. گفت و گوهایی است که سفارت پیشتر با آنها داشته است. چند روز بعد تر اداره مرکزی سی آی ای تلگرافی به پایگاه سی آی ابی در ایران فرستاد و توضیح داد که به لینگن دستور داداه شده به منزله بخشی از تلاشی که با گزارش 31 مردادماه آغاز شده، اطلاعاتی در مورد افغانستان به مقام های ایرانی..
67. بدهد، و این که این اطلاعات از طریق پایگاه سی آی ای برای لینگن فرستاده خواهد شد. این تلگراف اولین تلگراف حاوی چنین اطلاعاتی بود ومداخلات نظامی روز افزون شوروی در افغانستان را شرح می داد. تلگراف همچنین می گفت لینگن باید از طرف های گفت و گو هایش اطلاعاتی احتمالی بخواهد...
برای تایید و تکمیل این اطلاعات، و تاکید می کرد واشنگتن امیدوار است این دیدار باب گفت و گویی دو سویه را در مورد مسائل اطلاعاتی با مقام های ایران بازتر کند. اداره ی مرکزی سی آی ای تقریبا هم زمان تلگرافی به پایگاه تهران فرستاد که چیزهایی درباره حمایت شوروی از چریک کرد ایران می گفت.
رئیس پایگاه تهران جواب داد مشاهداتی در این باره وجود ندارد، اما چنین سندی موجود است و مطلوب خواهد بود که در گفت و گو با امیرانتظام مطرح و از آن استفاده شود. مشخص نیست اقدامات دیگری هم در مورد هر کدام از این مسائل انجام گرفت یا نه ؟
70. اوایل شهریور ماه 1358 بخش هایی از جامعه اطلاعاتی ایالات متحده به این نتیجه رسیده بودند که عراق دارد مهیای حمله ای رفیت های نظامی عراق به مقدار قابل توجهی بالا رفته و پرسش بدهد. تقریبا هم زمان #دیویدمک، مامور وزارت خارجه ایالات متحده که به تازگی خدمت دو ساله اش را در...
71. دفتر حافظ منافع ایالات متحده در بغداد تمام کرده بود، به کسی در وزارتخانه گفت به نظر می آید دولت عراق دارد کشور را آماده رویارویی با ایران می کند. #تایچر گزارش مفصل تر و پر جزئیات تری نوشت در مورد نتایجی که می شد از افزایش عظیم نیروهای مسلح و خودروهای تانک بر عراق...
72. اسناد دال بر خواست این کشور برای دست یابی به سلاح های هسته ای، افزایش سریع و روز افزون درآمدهای نفتی اشٰ، و لفاظی های ستیزه جویانه پان عربیسم صدام حسین گرفت، کسی که عملا چند سال بود بر عراق حکومت می کرد و از تیرماه 1358 هم دیگر رسما قدرت مطلقه را به چنگ آورده بود...
73. #تایچر نتیجه گرفت عراق دارد آماده حمله به ایران و اشغال میدان های نفتی خوزستان می شود. گزارش او را، که در نوامبر 1979(آبان 1358) تکمیل شد،#هرولدبراون، وزیر دفاع و #زبگینیوبرژینسکی، مشاور امنیت ملی، خواندند و نتیجه گیری هایش را رد کردند. پیش بینی تایچر استنتاجی بود...
74. استوار بر روند تغییرات و تحولات مالی و نظامی عراق و گفته های رهبرانش، نه بر آمده از اطلاعاتی درباره تدارکات عراق برای حمله به ایران. اگرچه این پیش بینی درست از آب درآمد، شاید بشود تردید در آن را درک کرد و معقول دانست.
75. اسناد محکم تر تدارک عراق برای حمله احتمالی به ایران در تابستان ۱۳۵۸ کم کم ظاهر شدند و به دست آمدند . همچنان که پیشتر اشاره شد از خردادماه, شایعهها و مشاهدات حاکی از این بودند که عراق دارد یگانه های مسلح بزرگی را به مرز جنوب شرق این کشور با ایران منتقل می کند ...
76. ماههای متعاقب مراسلاتی ردگیری شده میان مقام های عالی رتبه عراقی و عکسهایی اکتشافی از مانورها و دیگر فعالیتهای نظامی عراق در این منطقه مرزی, بعضی تحلیلگران سیاسی را به این نتیجه رساند که عراق دارد مهیای حمله احتمالی به ایران میشود, اگرچه سندی دال بر این نداشتند که...
77. رهبران عراق واقعا تصمیم به چنین حمله ای گرفته اند.
این تحلیلگران گزارشهایی در مورد این فعالیت ها ارائه دادند. اواخر اوت (اوایل شهریور) دیگر بعضی از مقام های بلندپایه سی آی ای و وزارت امور خارجه این گزارشها را خوانده بودند و نگران نتایجی احتمالی بودند که میشد از آنها گرفت...
78. ناظران غربی حاضر در عراق از اواسط آذرماه کمکم گزارشهایی دادند مبنی بر اینکه عراق دارد برنامه حمله به میدان های نفتی ایران را می ریزد. آوریل ۱۹۸۰ (فروردین ماه ۱۳۵۹) ستاد هشدارهای استراتژیک شورای امنیت ملی ایالات متحده یادداشتی به دست داد که شواهد دلالت بر این دارند که عراق...
79. احتمالاً طرح آغاز حرکت نظامی عظیمی به سوی ایران را با هدف برانداختن حکومت خمینی دارد. با این حال به دلایلی که کاملاً مشخص نیستند آن زمان دیگر مقامهای آمریکایی مرتبط با امور عراق و ایران تا مدت کوتاهی پیش از وقوع حمله در شهریور ماه ۱۳۵۹ این گزارش ها را ندیدند...
80.و فکر نمی کردند عراق سرگرم تدارک مقدمات حمله به ایران است.
یکی از مقام هایی که این گزارش ها را دید #دیوید_نیوسام بود. نیوسام و احتمالاً دیگر مقامهای بلندپایه ایالات متحده که چشمانداز جنگ میان این دو کشور به لحاظ استراتژیک مهم, گوش به زنگش کرده بود.
81.به این نتیجه رسیدند که آمریکا باید در مورد این فعالیتهای عراق اطلاعاتی به دولت بازرگان بدهد تا آنها بتوانند برای بازداشتن عراق از این حمله اقداماتی کنند و از این طریق جلوی وقوع جنگ را بگیرند. یک راه بدیهی برای انجام این کار ارائه این اطلاعات از طریق مجموعه گزارش هایی بود...
82. که #رابرت_ایمز شروع نکرده بود. در نتیجه نیوسام از #جرج_کیو خواست اوایل شهریور یک بار دیگر در استکهلم به دیدار امیر انتظام برود تا گزارش دیگری ارائه بدهد که تمرکزش روی تدارکات عراق برای حمله به ایران باشد...
83. همچنان که اشاره شد در این برهه مقامهای آمریکایی به دنبال راههایی برای ادامه فعالیت های شان در تاسیسات دیدهبانی الکترونیک #تکسمن بودند . یکی از فکر هایی که به ذهنشان رسید ترغیب مقامهای ایرانی به راه اندازی مجدد یکی دیگر از تاسیسات دیدهبانی الکترونیک بود با اسم رمز #آیبکس
84. و بعد که دیدند #آیبکس چقدر میتواند به دردشان بخورد تلاش برای ترغیب شان به راه اندازی مجدد تکسمن. سال ۱۳۵۴ یکی از شرکت های پیمانکاری بزرگ آمریکایی تحت قراردادی با دولت ایران و با نظارت سی آی ای شروع به نصب تاسیسات #آیبکس در ایران کرده بود....
85. چون #تکسمن برای رصد آزمایشات موشکی شوروی طراحی شده، آیبکس را برای جمع آوری اطلاعات در مورد تحرکات نیروهای نظامی, ارتباطات رادیویی و دیگر فعالیتهای نظامی متداول همسایه های ایران در کناره مرزها طراحی کرده بودند. اگر چه قسمتهایی از آیبکس را در جاهای دیگری هم می شد استفاده کرد
86. عمده پیکربندی اش برای رصد فعالیتهای نظامی داخل خاک عراق طراحی شده بود؛ اوایل دهه ۵۰ که فکر تاسیس آیبکس مطرح شد, رفتار عراق در قبال ایران بسیار خصمانه بود. پیش از وقوع انقلاب ایران بیشتر بخش های سیستم آیبکس فعال شده بودند از جمله پایگاه های زمینی استراق سمع که...
87. امکانات الکترونیک داشتند و سه تا هواپیمای سی_130 که می توانستند پیام های رادیویی را رصد کنند و از داخل حریم هوایی ایران به صورت مورب عکسهای بگیرند از مکانهایی تا بیشتر از ۱۱۰ کیلومتر داخل خاک عراق.
88. نظامیان ایران برای کار با آن آموزش دیده بودند اگرچه این زمان دیگر بسیاری از این نظامیان نیروهای مسلح را رها کرده بودند چند تایی افسر کلیدی و بیشتر متخصصان فنی آموزشدیده برای هدایت #آیبکس هنوز در ایران بودند. بنابراین مقامهای آمریکایی تصمیم گرفتند به همتاهای ایران شان...
89. در مورد #آیبکس و چگونگی راه اندازی آن اطلاعات بدهند.
هم به این قصد که به آنها امکانی برای رصد تدارکات عراق به منظور حمله به ایران بدون تکیه بر اطلاعات آمریکا را بدهند و هم به این امید که چنین اقدامی راه گشای شان برای راه اندازی مجدد تکسمن باشد.
90. 🔻#کیو سفر کرد به استکهلم و ۸ و ۹ شهریور ماه ۱۳۵۸ با #امیرانتظام دیدار کرد. آنها در مورد طرح هایی برای تداوم تبادلات اطلاعاتی گفتگو کردند و توافق شد گزارش بعدی اواسط مهرماه ارائه شود . امیر انتظام به کیو گفت مقامهای ایران از گزارش استقبال خوبی کردهاند...
91. اگرچه در مورد تمام مسائلی که دولت بازرگان علاقمندش بوده اطلاعات نداده. #کیو از این فرصت استفاده کرد تا حرف #آیبکس را پیش بکشد و به امیر انتظام گفت این تاسیسات می تواند اطلاعات سودمندی در مورد برخی از این مسائل برایشان گرد بیاورد. امیر انتظام چیزی در مورد #آیبکس نمی دانست...
92. در نتیجه کیو شرح مختصری درباره تواناییهای این تاسیسات داد و تاکید کرد که ایران میتواند از این امکان برای جمع آوری اطلاعات استفاده کند بدون آنکه مجبور باشد به اطلاعات دریافتی از ایالات متحده تکیه کند...
93. او همچنین نام دو تن از افسران نظامی سرپرست آیبکس را به امیر انتظام گفت که هنوز در ایران بودند. بعد از امیر انتظام درخواست کرد در گزارش مهر ماه مستنداتی در مورد جنبههای فنی آیبکس و شرحی کلی درمورد این تاسیسات گنجانده شود. کیو موافقت کرد و سی آی ای مجموعه کتابچه های...
94. دربرگیرنده دستورالعملها و نیز راهنماییهایی برای بهرهبرداری از آیبکس فراهم کرد و ۱۳ مهرماه آنها را تحویل امیر انتظام داد. بعد موضوع تاسیسات #تکسمن را پیش کشید و گفت اطلاعاتی که این تأسیسات میتواند جمع کند برای ایران بسیار مفید و کارآمد خواهد بود و به امیر انتظام گفت:...
95. ایالات متحده بسیار خواهان دسترسی به این تاسیسات است. امیر انتظام قول داد موضوع را با مقامهای ایران مطرح کند و مقدمات دسترسی دوباره آمریکاییها به تکسمن را فراهم بیاورد ....
96. مارک گازیوروسکی #کیو، #اسمیت و #لینگن روز ۲۳ مهرماه با #یزدی و #امیرانتظام که برای شرکت در این جلسه باز از استکهلم به تهران آمده بود دیدار کردند. قرار بود #مصطفی_چمران وزیر دفاع هم در این جلسه حاضر باشد اما در کردستان مجروح و بستری شده بود. هیچ کس دیگری در این جلسه نبود...
97. ابتدا #اسمیت گزارشی در مورد کاهش صادرات نفت شوروی و مسائلی دیگر ارائه داد. بعد او جلسه را ترک کرد و در جا برگشت به واشنگتن. سپس چهار شرکت کننده در جلسه درباره وضعیت خوزستان و کردستان گفتگو کردند. #کیو به طرفهای ایرانی اطلاعاتی در مورد حمایت های عراق از آشوب های خوزستان داد.
98. او همچنین اشاره کرد ایالات متحده هیچ سندی دال بر حمایت خارجی از آشوبهای کردهای ایران ندارد؛ کرد هایی که حجم عظیمی سلاح از چنگ نیروهای امنیتی ایران به دست آورده بودند و بنابراین الزاماً نیازی به پشتیبانی از خارج مرزها نداشتند. #یزدی گفت ایران اطلاعاتی دارد حاکی از اینکه...
99. ایالات متحده اسرائیل و عراق مشترکأ دارند از ناآرامی ها در کردستان حمایت می کنند. #لینگن پاسخ داد آمریکا مخالف هر رفتاری است که موجب بی ثباتی و در نتیجه در صادرات نفتش بشود؛ نفتی که برای اقتصاد جهانی حیاتی است به یاد #یزدی آورد که ایالات متحده حتی روابط دیپلماتیک با عراق ندارد
100. #یزدی همچنین از خودش گفت شاید سی آی ای بدون اطلاع مقام های بلندپایه دولت آمریکا دارد برای برانداختن دولت بازرگان تلاش میکند.
101. #کیو روز ۲۶ مهرماه امیر انتظام را تنها دید. امیر انتظام گفت مفاد گزارش روز ۲۳ مهرماه را با بازرگان در میان گذاشته اند . گفت با اینکه گزارش جالبی بوده آنها امیدوار بوده اند اطلاعات بیشتری در مورد ناآرامیهای کردها دریافت کنند و پیشنهاد درباره اینکه چطور این قضیه را حل کرد.
102. بعد #کیو شرح مفصل و پر جزئیاتی درمورد #آیبکس به امیر انتظام داد که به نظر میآمد هنوز کتابچه ها و دستورالعمل هایی را که در استکهلم گرفته بود نخوانده است. #کیو تاکید کرد که #آیبکس این امکان را به ایران خواهد داد که بدون نیاز به کمک آمریکا تدارکات عراق برای حمله به ایران را...
103. رصد کند. #کیو امیدوار بوده چمران وزیر دفاع ایران هم در این جلسه حاضر باشد اما او هنوز در دسترس نبود.در مدتی که #کیو در ایران بود وزارت امور خارجه آمریکا دریافت شاه مخلوع ایران محمدرضا پهلوی بیمار است و نظر پزشکان این است که باید او را برای مداوا به خاک ایالات متحده راه بدهند
104. در مدتی که #کیو در ایران بود وزارت امور خارجه آمریکا دریافت شاه مخلوع ایران محمدرضا پهلوی بیمار است و نظر پزشکان این است که باید او را برای مداوا به خاک ایالات متحده راه بدهند. آن زمان ماهها بود که مقامهای آمریکایی داشتند موضوع اجازه ورود شاه به کشورشان را بررسی میکردند.
105. لینگن و دیگرانی هشدار داده بودند انجام این کار ممکن است تندروها را دوباره به این نتیجه برساند که سفارت ایالات متحده در تهران را تسخیر کنند. عین اتفاقی که در اسند ماه ۱۳۵۷ افتاده بود, یا اینکه رفتارهای خشمگینانه و خصمانه دیگری در پیش بگیرند. وزارت امور خارجه تحولات جدید...
106. را به #لینگن خبر داد و گفت درباره این تحولات با #کیو گفتگو کرد. #لینگن نگران بود. حضور کیو در تهران افشا و در جو پرتنشی که همه جا فراگیر شده شک برانگیز شود به خصوص اگر واشنگتن تصمیم بگیرد به شاه اجازه ورود به خاک آمریکا بدهد.
107. کیو روز ۲۷ مهرماه با هواپیما رفت به پاریس, أن جا تلگرافی از نیوسام دریافت کرد که از او می خواست برگردد به تهران و با لینگن درباره اجازه ورود شاه به آمریکا با دولت بازرگان گفتگو کند...
108. #کیو با لینگن تماس گرفت اما او پیشنهاد کرد برنگردد تهران.به #امیرانتظام هم تلفن کرد، #امیرانتظام گفت او دیگر نمی تواند تماس هایشان را ادامه دهد.
109.روز ۲۸ مهرماه رئیس جمهور کارتر تصمیم گرفت اجازه ورود شاه را به خاک ایالات متحده بدهد و به سفارت آمریکا در تهران دستور داد قضیه را به دولت بازرگان اطلاع بدهد. #لینگن و #هنری_پرکت مدیر واحد امور ایرانیان وزارت امور خارجه که آن زمان تصادفاً در تهران بود روز ۲۹ مهرماه با...
110. بازرگان یزدی و امیر انتظام دیدار و آنها را از این تصمیم باخبر کردند
شاه روز ۳۰ مهر ماه وارد نیویورک شد. اجازه ورود شاه به خاک آمریکا زمانی اتفاق افتاد که تنش میان دار و دسته های مختلف در ایران شدید بود. بازرگان و دیگر میانه روها بر سر پیشنویس قانون اساسی جدید در مصافی...
111. سخت با تندروها بودند. به ابتکار امیر انتظام هیئت دولت رای به این داد که از خمینی بخواهند جمعی را که مشغول نوشتن پیشنویس بودند منحل کند.
خمینی خشمگین شد و درخواست شان را رد کرد. گروه های چریکی گرم انجام حملات تروریستی و نبرد با نیروهای امنیتی بودند. آیت الله خمینی چند تایی..
112. سخنرانی آتشین کرد با مضمون حمله به میانه روها و چپ ها, آن ها را مرتبط با قدرتهای خارجی خواند و جوانها را تشویق به شوریدن علیه شان کرد. بعد از آنکه به شاه اجازه ورود به خاک آمریکا داده شد اسلام گراها و چپ گرا های تندرو این حرکت را محکوم کردند و خواهان آن شدند که آمریکا...
113. شاه را برای محاکمه به ایران مسترد کند. خمینی هم به صف این منتقدان پیوست و حیوانات کثیفی را تقبیح کرد که برای دولت آمریکا کار می کنند. صلای پاکسازی دولت ایران از این خائنان را داد و از جوانان ایرانی خواست کاری بکنند. روزهای ۴ و ۱۰ آبان ماه میلیونها ایرانی...
114. در محکومیت ایالات متحده راهپیمایی و با خمینی تجدید بیعت کردند. ۱۰ آبانماه بازرگان یزدی و چمران در الجزیره با برژینسکی دیدار کردند. دیداری که انتقادات تند کیهان و جمهوری اسلامی, روزنامههای تندروها را در پی آورد.
پایان
لطفا ریتوییت کنید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید
منابع :
نیکی آر. کدی، مارک گازیورسکی. نه شرقی، نه غربی: بررسی روابط ایران با اتحاد شوروی و ایالات متحده آمریکا. نشر میزان
مارک گازیورسکی /سیاست خارجی آمریکا و شاه. انتشارات مرکز
غلامرضا نجاتی/تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
چشمهی زندگی یا Lebensborn، این برنامه را اس اس پایه نهاده بود و سازمان ثبت شده ای به همین نام برای آن وجود داشت و هدف اصلی آن افزایش میزان تولد کودکانی با ویژگی های شاخص نژاد آریایی بود...
یکی از زنانی که درگیر این برنامه شد هیلدگارد تروتز بود، او یک حامی وفادار و مشتاق نازی ها بود، تا آنجا که مدالی به پاس این تلاش های او به او در سال ۱۹۳۳ اهدا شده بود. او در این زمان به صور هفتگی در همایش های نازی ها شرکت می کرد، در سخنرانی ها شوق ساختن یک آلمان نوی بهتر به...
شرکت کنندگان القا می شد و جوانان می فهمیدند که چقدر برای ساختن این آینده بهتر، تلاش آنها ارزشمند خواهد بود.
تروتز به زودی چهره شاخص، سازمان محلی اش شد، اما قسمت زیادی از این محبوبیت او به ویژگی های فیزیکی او ربط داشت: موهای بلوند و چشمان آبی او شاخص نژاد آریایی شمال اروپا بود...
🔹️تاریخ محرمانه حضور نیروی قدس سپاه در جنگ بوسنی // برگی از تاریخ
1.وقتی نیروهای سپاه به بوسنی رسیدند نه مترجم داشتند و نه حتی میدانستند که هواپیمایشان در کدام فرودگاه به زمین خواهد نشست. برای سه سال، ج.ا میلیونها دلار هزینه مالی و کشته شدن چهار تن از وابستگان نظامی و...
سیاسیاش را پذیرفت تا هم از دولت بوسنی و مسلمانان این کشور حمایت کرده باشد و هم جای پایی در اروپا برای خود باز کرده باشد. نظامیان ج.ا در حالی پای خود را از بوسنی بیرون گذاشتند که نه تنها این کشور به متحدی همچون سوریه یا حزبالله لبنان تبدیل نشده بود، بلکه بعدها در مواردی...
علیه ایران هم موضع گرفت. هرچند شواهدی نشان میدهد که حضور و نفوذ ایران در بوسنی ادامه پیدا کرد و ایرانیها هرگز به طور کامل بوسنی را ترک نکردند. از این گذشته بوسنی برای نظامیان ج.ا تبدیل به تجربه منحصر به فردی از سازماندهی جنگ فرامرزی شد و نقطه عطفی در بازتعریف فلسفه وجودی...
✅ابر تورم آلمان در ۱۹۲۳ چه بر سر مردم این کشور آورد؟ / تاریخ
به زمانی میرویم که یک آلمانی طبقه متوسط، میلیاردها مارک در جیب خود حمل میکرد اما هنوز نمیتوانست چیزی بخرد.
یک قرص نان ۲۰۰ میلیارد مارک قیمت داشت.
با حقوق بازنشستگی یک هفتهای حتی یک فنجان قهوه را نمیشد خرید...
سقوط آزاد اقتصاد ادامه داشت و هر دقیقه از ارزش پول کاسته میشد.
رستورانها چاپ منوها را متوقف کردند، زیرا تا رسیدن غذا قیمتها بالاتر رفته بود! یک مرد اولین فنجان قهوه را با قیمت ۵۰۰۰ مارک نوشید. فنجان دوم برای او ۹۰۰۰ مارک هزینه داشت. داستان های آن روزها وحشتناک و در عین حال...
سرگرمکننده بود. یک پسر را مادرش فرستاد تا دو نان بخرد. او در راه توقف کرد تا فوتبال بازی کند و زمانی که به مغازه رسید، قیمت نان بالا رفته بود. بنابراین او فقط میتوانست یک نان بخرد!
مردی برای خرید یک جفت کفش عازم برلین شد. اما زمانی که او به آنجا رسید، تنها چیزی که میتوانست...
🔴ایران را چرا باید دوست داشت؟
نوشتاری از "محمدعلی فروغی"/ رشتهتوییت
اگر مایل بودید ریتوییت کنید
یک نوع وطنپرستی بیغرضانه هست که هر انسانی چون پروردۀ آب و خاکی است، بخاطر نعمتهایی که از وطن دریافت کرده در خود حقشناسی احساس میکند؛ چنان که فرزند نسبت به پدر و مادر...
مهر میورزد. این حب وطن نیکوست. این وطنپرستی با مهر به نوع بشر منافات ندارد، و انسان همچنان که در درجۀ نخست وامدار لطف و محبت پدر و مادرست، در درجۀ دوم مدیون وطن است. در درجۀ سوم برگردنش محبت نوع نوع بشر است. همه را باید دوست بدارد، و خیر و سعادت همه را باید بخواهد که...
خیر و سعادت خود او و قوم او هم در آن است، این قسم وطنپرستی جزئی از همکاری و همبستگی کل نوع بشر است. هر قوم، جماعت و هر انسانی که این وظیفه را ادا کند عزیز و قابل احترام است. هر چه بهتر و بیشتر از عهدهاش برآید گرامیتر است. هر چه یک قوم در ادای این وظیفه کوتاهی کند البته...
جمهوری اسلامی در تمام حوزههای داخلی و خارجی به بن بست رسیده است. البته این مسالهی کاملا جدیدی نیست، اما به صحنه آمدن کثیری از مردم در داخل و خارجِ ایران با هدف مشخصِ پایان دادن به تمامیت وضع موجود و کوتاه نیامدن طرفین، مختصات جدیدی را
پدید آورده است. این موقعیتِ خطیر، خطرات بیشتری را برای نظام به همراه دارد. از آغاز جنبش زن-زندگی-آزادی حکومت از اِعمالِ هیچ فشار و سرکوبی خودداری نکرده، اما علیرغم آرامتر شدن التهابات، هر دو طرفِ منازعه میدانند که این حتی «صلحِ مسلح» نیز نیست، بلکه وقفهای در میانهی نبرد است..
حال حکومتی که بیگانگی ذاتیاش با امرِ کفایت و کاردانی بر احدی پوشیده نیست و پایههای حکومتش همواره روی سلطه بر ذهن و بدن شهروندان استوار بوده چه ترفندی را باید در پیش بگیرد؟ کانونهای خیزش و اعتراض، به جز خیابان که فعلا کمابیش در تصرف قلدران جمهوری اسلامی است، کجاها بوده؟...
🔴 جنایت در روستای "بیدا" زنان و کودکان بیگناهی که قتل عام شدند / برگی از تاریخ
نیروهای اسد معروف به شبیحه ، در سال 2013 با هجوم به یک روستای ساحلی در سوریه، 50 نفر زن و کودک را قتل عام کردند
نیروهای شبیحه به روستای ساحلی "بیدا" هجوم بردند و پس از غارت کردن آن، هنگام خروج..
اهالی روستا را به گلوله بستند و تعدادی را نیز با کارد و چاقو به قتل رساندند
اغلب قربانیان زنان و کودکان بودند چون مردان روستا پس از یک تظاهرات علیه رژیم ، دستگیر شده و ناپدید شدند.نیروهای شبیحه تعداد زیادی از اجساد قربانیان را سوزاندند.
در سال 2012 درگیری شدید میان ارتش آزاد و نیروهای شبیحه ی رژیم اسد در منطقه حی المیدان واقع در دمشق رخ داد که باعث شکست و عقب نشینی شبیحه های بشار شد،بدنبال این شکست شبیحه های بشار19 تن از مردم بی دفاع را در منطقه جویبر بدون محاکمه اعدام نمودند.