از ویرایش Profile picture
May 22, 2022 12 tweets 3 min read Read on X
#رشتو
1️⃣ شمار واژه‌های عربیِ رایج در فارسی

▫️ برخی معتقدند نیمی از واژه‌های رایج در فارسی عربی است. معیار این افراد برای دست یافتن به این آمار بر نگارنده روشن نیست، ولی می‌دانم که برای شمارش واژه‌های عربیِ رایج در فارسی با چند پرسش روبه‌رو هستیم:
۱. فارسی معاصر را باید
2️⃣ در نظر داشته باشیم یا آمیخته‌ای از فارسی کهن و معاصر یا فقط فارسی کهن را؟ مثلاً آیا باید برخی واژه‌های عربیِ به‌کاررفته در دُرۀ نادره و تاریخ وصاف و تاریخ جهانگشای را، حتی اگر فقط یک بار در تاریخ زبان فارسی به‌کار رفته باشد، جزو واژه‌های عربیِ رایج در فارسی به‌شمار بیاوریم؟
3️⃣ ۲. با هزاران واژۀ مشتق (مانند طفلک) و مرکّب (مانند کتابخانه) و مشتق‌مرکّب (مانند وطن‌پرستی) چه کنیم و این واژه‌ها را فارسی بدانیم یا عربی ـ فارسی؟
۳. واژه‌های عربیِ کم‌بسامدی مانند مال‌التجاره و موطن و مافات را با واژه‌های عربیِ پربسامدی مانند غم و کتاب و ساعت یکسان
4️⃣ در شمار بیاوریم؟
۴. فارسی گفتاری را باید در نظر داشته باشیم یا فارسی نوشتاری را؟ روشن است که بسامد واژه‌های عربی در فارسی گفتاری کمتر از فارسی نوشتاری است.
▫️ برای دست یافتن به شمارِ تقریبیِ واژه‌های عربی در فارسی چند معیار را پیش روی خود قرار داده‌ام.
5️⃣ نکتۀ بسیار مهم اینکه این معیارها با توجه به امکانات من بوده و لزوماً درست‌ترین و بی‌نقص‌ترین معیارها نیستند. نخست این معیارها را با توجه به پرسش‌های بالا یادآور می‌شوم:
۱. فقط واژه‌های رایج در فارسی معاصر را شمارش کرده‌ام و با واژه‌های به‌کاررفته در متن‌های کهن کاری نداشته‌ام.
6️⃣ البته اگر بخواهیم به سبک‌شناسی و زبان‌شناسی تاریخی بپردازیم، شمارش واژه‌های کهن نیز اهمیت دارد، ولی مخاطب خود را عموم مردم و غیرمتخصصان دانسته‌ام و آن‌ها با فارسی کهن سروکاری ندارند.
۲. به‌دلیل کمبود وقت و امکانات، واژه‌های مشتق و مرکّب و مشتق‌مرکّبِ عربی ـ فارسی را
7️⃣ فارسی دانسته‌ام و آگاهم که این روش از دقت آمار می‌کاهد.
۳. به‌دلیل کمبود وقت و امکانات، واژه‌های عربیِ کم‌بسامد را با واژه‌های عربیِ پربسامد یکسان در شمار آورده‌ام و آگاهم که این روش نیز از دقت آمار می‌کاهد. یعنی اگر یک فارسی‌زبان روزی ده بار واژۀ ساعت را به‌کار ببرد،
8️⃣ ولی در عمرش فقط یک بار موطن را به‌کار ببرد، بسامد هر دو واژه را عدد ۱ درنظر گرفته‌ام (در زبان‌شناسی پیکره‌ای به دو مفهوم token و type پرداخته شده که در اینجا به آن‌ها نمی‌پردازم). درست‌تر این است که تکرار نیز در آمار واژه‌های عربیِ رایج در فارسی نقش داشته باشد
9️⃣ و با وقت و امکانات اندکی که دارم نتوانستم تکرار را نیز در آمار خود بیاورم.
۴. فقط به فارسی نوشتاری پرداخته‌ام.
▫️ منبع نگارنده برای شمارش وام‌واژه‌های رایج در فارسی فرهنگی فارسی است که خودم آن را تألیف کرده‌ام و هنوز منتشر نشده‌است.
▫️ شمار وام‌واژه‌های برگرفته از
🔟 برخی زبان‌ها، مانند انگلیسی، بسیار بیش از چیزی است که در پایین آمده، ولی هنوز آن‌ها را به فرهنگ نیفزوده‌ام. با تکمیل فرهنگ این آمار دست‌خوش اندکی دگرگونی خواهد شد.
▫️ ممکن است معدودی از ریشه‌ها درست نباشد. این مشکل در کلیت آمار تأثیر چندانی ندارد.
1️⃣1️⃣
▫️ اینک شمار وام‌واژه‌های رایج در فارسی به تفکیکِ هر زبان:
🔹 واژه‌های فرهنگ: ٢١۸١۶ (١۰۰ درصد)
🔹 واژه‌های فارسی (و «زبان دیگر + فارسی»): ۱۱۸۰٢ (۵۴.۱۰ درصد)
🔹 واژه‌های عربی: ۷۳۵۳ (۳۳.۷۰ درصد)
🔹 واژه‌های فرانسوی: ۱۸۳۵ (۸.۴۱ درصد)
🔹 واژه‌های ترکی / مغولی: ۲۷۸ (۱.۲۷ درصد)
1️⃣2️⃣
🔹 واژه‌های انگلیسی: ۲۳۴ (۱.۰۷ درصد)
🔹 واژه‌های روسی: ۷۰ (۰.۳۲ درصد)
🔹 واژه‌های هندی / سنسکریت: ۶۶ (۰.۳ درصد)
🔹 واژه‌های یونانی: ٢۵ (۰.۱۱ درصد)
🔹 واژه‌های برگرفته از زبان‌های دیگر: ۱۵۳ (۰.۷ درصد)

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with از ویرایش

از ویرایش Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @azvirayesh

Dec 16, 2023
1️⃣ دربارۀ نام ایران
در دورۀ ساسانی ایران را ایرانشهر می‌خوانده‌اند. ایران از دو بخش ēr به معنی «آریایی، ایرانی» و پسوند جمع ān- ساخته شده‌است. این واژه در اوستایی airya- و در فارسی باستان ariya- و در پارتی aryān تلفظ می‌شده‌است. در دورۀ ساسانی امپراتوری ایرانیان Ērān-šahr خوانده
2️⃣ می‌شد (Nyberg, H. S., A Manual of Pahlavi, 1974, p. 71).

نام ایران در متن‌های پهلوی
در این کتاب‌های پهلوی نام Ērān یا Ērān-šahr بارها به‌کار رفته‌است:
خسروِ قبادان و ریدک (Ērān-winnārd-Kawādīg rēdag-ē Wāspuhr) (این کتاب با همین واژه، یعنی Ērān، آغاز شده‌است)،
3️⃣ شهرستان‌های ایران: šahr<est>ānīhā ī andar zamīg ī Ērān-šahr ...
ماه فروردین روز خرداد (دو بار: Ērān-šahr ō ēriz {ērez / ērej} dād)،
گزارش شطرنج و نهشت نیو اردخشیر (هفت بار: uzmūdan ī xrad ud dānāgīh ī Ērānšahrīgān)،
آیین نامه‌نویسی (ērān pušt ud mazdēsnān pānag)
Read 10 tweets
Nov 19, 2023
1️⃣ دربارۀ ریشۀ واژۀ «کس‌(و)شعر» / «کسشر» و نقد یک دیدگاه (ویراست ٢):

صفوی دربارۀ ریشۀ واژۀ «کس‌(و)شعر» / «کسشر» آورده‌است: «تعبیر بومی به وام‌واژه‌هایی اشاره دارد که به‌دلیل نوع تعبیر زبانوران تغییر هویت می‌دهند. یکی از این وام‌واژه‌ها «کسشر» است. در فرانسویِ عامیانه
2️⃣ اصطلاحِ cause-chier با همنشینیِ cause "حرف زدن" و chier "مدفوع حیوان" برای اشاره به "حرف مفت زدن" و "مطلب مزخرف گفتن" به کار می‌رود. این ترکیب پس از ورود به زبان فارسی، با حفظ معنی زبان وام‌دهنده، با تعبیر جدیدی از صورت ترکیب، به شکل «کس‌وشعر» [و «کس‌شعر»] کاربرد یافته‌است و
3️⃣ سپس همان تکواژ آغازین برای ساخت ترکیب‌هایی مانند «کس گفتن» به کار رفته‌است» (کورش صفوی، واژه، علمی، ١٣٩٩، ص ۶٣، با ویرایش).

در نگاه نخست، آنچه ممکن است اندکی کفۀ ترازو را به سود دیدگاه صفوی سنگین کند این است که در فرانسوی مصدرِ causer به معنی «چرت‌وپرت گفتن» هم
Read 8 tweets
May 21, 2023
1️⃣ دربارۀ واژۀ «کسشر»
«تعبیر بومی» به وام‌واژه‌هایی اشاره دارد که به‌دلیل نوع تعبیر زبانوران تغییر هویت می‌دهند. یکی از این وام‌واژه‌ها «کسشر» است. در فرانسویِ عامیانه اصطلاحِ cause-chier با همنشینیِ cause «حرف زدن» و chier «مدفوع حیوان» برای اشاره به «حرف مفت زدن» و «مطلب مزخرف
2️⃣ گفتن» به‌کار می‌رود. این ترکیب پس از ورود به زبان فارسی، با حفظ معنی زبان وام‌دهنده، با تعبیر جدیدی از صورت ترکیب، به شکل «کس‌وشعر» [و «کس‌شعر»] کاربرد یافته و سپس همان تکواژ آغازین برای ساخت ترکیب‌هایی مانند «کس گفتن» به‌کار رفته.

کورش صفوی، واژه، علمی، ١٣٩٩، ص ۶٣، با ویرایش
3️⃣ اگر این دیدگاه دکتر صفوی درست باشد، causer دقیق‌تر از cause می‌نماید و تلفظ آن با تلفظ فارسی منطبق‌تر است. افزون‌براین، causer به معنی «چرت‌وپرت گفتن» هم هست.
به‌هرروی، این ریشه‌شناسی تنها یک احتمال است و درج آن در اینجا به معنی تأیید آن نیست.
Read 6 tweets
Oct 14, 2021
1️⃣ «پستان گاو» یا «سینۀ گاو»؟
دربارۀ واژه‌های #سینه و #پستان و #ممه

در این یادداشت فقط بحث لغوی و زبانی شده‌است. پیشاپیش از صراحت به‌کاررفته در متن، که لازمۀ چنین پژوهش‌هایی است، پوزش می‌خواهم.

تا جایی که نگارنده جست‌وجو کرده، در فرهنگ مردم ایران، پستان یا سینۀ زنان عضو تابویی
2️⃣ نبوده و از متن‌های کهن فارسی نگاه جنسی چندانی به این اندام استنباط نمی‌شود.
فراوانیِ ترکیب‌هایی که با «پستان» ساخته شده و کاربرد روزمره یا شاعرانۀ این واژه‌ها گواه مستهجن نبودن این واژه در گذشته است: «بهی‌پستان / به‌پستان» (bēhik-pistān) (= دارای پستانی به‌سان میوۀ به)
3️⃣ (خسرو قبادان و ریدک، به کوشش داوود منشی‌زاده، ١٩٨٢، ص ٨٢)، «پستان‌بند»، «خشک‌پستان»، «سپستان» (= سگ‌پستان، نام گیاه)، «سیاه‌پستان»، «نارپستان» (= انارپستان)، «پستان به تنور چسباندن»، و «پستان مادر خود را گاز گرفتن».
چنان‌که در فرهنگ فارسی عامیانه (ابوالحسن نجفی، ذیل «ممه»)
Read 15 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Don't want to be a Premium member but still want to support us?

Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

Follow Us!

:(