#رشتو دهه شصت داشتن پوشش و ظاهر تراز و اسلامی و وزین! برای زن و مرد تقریبا به یک اندازه سختگیرانه و اجباری بود، پوشیدن آستین کوتاه، شلوار لی، تیشرت، لباسای مارکدار و عکسدار، پوشیدن رنگهای شاد مثل زرد مثلا، داشتن موی بلند و یا بعضی مدلهای خاص برای آقایون ممنوع بود ⬇
۲. همون وقتا کمیته خیلی پسرها رو بخاطر پوششون میگرفت و بعد اگه اون پسر نگونبخت مشمول بود سر از پادگان و بعدشم جبهه درمیآورد(خیلیا اینجوری جبههای و شهید شدن) خلاصه که هر چی بخوام از خفقان و فشار اون روزها بگم کمه. یجورایی هم به طور پیشفرض همه جاسوس بودن مگه خلافش ثابت بشه⬇
۳. خلاصه دهه هفتاد بساط کمیته یه مقداری تغییر رویه داد و حالا دیگه بیشتر گرفت وگیرشون روی مهمونیا و جشن مردم بود، یهو میریختن وسط مهمونی و ملت رو میبردن، البته تو دهه شصت هم همین کار رو میکردن اما تو دهه هفتاد کاسبی جدیدشون بود و کنترلشون روی ظاهر مردم به نسبت قبل کم شده بود ⬇
۴. شلوارهای بنفش و سبز و خردلی برای آقایون و روسریهای رنگی و داشتن فوکول برای خانوما مد شد، یه کمی فضا بهتر بود اما همچنان ورود به ادارات به خصوص دولتیش برای خانومها همون گیر و گرفت قبل و چک شدن توسط حراست اداره رو داشت، آقایون اما آزادتر شده بودن و زیاد گیری نبود روشون ⬇
۵. از دهه هشتاد و نود و ظهور دوباره گشتارشاد و رفتار وقیحانه و طرز فکر کثافتشون هم نگم که همه چیز با فیلم و سند و خاطرات شخصی جلوی چشم هممونه. اما چیزی که برام جالبه برداشته شدن فشارها و سختگیریها از آقایونه. چیزی که هر روز میبینیم و باهاش مواجهیم، موقع ورود بهر مکان عمومی⬇
۶. میبینیم که فقط خانومها تذکر دریافت میکنن، فقط دور دور برای خانوما قدغنه، پوشش نامناسب فقط برای خانومها تعریف میشه و اون برخورد متعصبانه دهه شصتی برای کنترل پوشش زن و مرد الان رسیده به یک فشار همه جانبه فقط بر روی خانومها. مثلا چند وقت پیش من ادارهای بودم که خانوما باید ⬇
۷. حتما با مانتوی جلو بسته زیر زانو، شلوار گشاد، مقنعه، بدون آرایش و لاک وارد بشن و اینکه به من که انگشترم توی شستم بود گفت انگشترت رو دربیار و جالبش چیه؟ وقتی وارد بخش مربوطه شدم پسرجوانی با آستین کوتاه، موی فر بلند مدلدار، مچبند و رینگ توی شستش داشت با مسئول اونجا حرف میزد ⬇
۸. همه اینا رو گفتم که بگم حالا میبینم آقایونی رو که ازینکه نمی تونن شلوارک بپوشن یا سرکار مجبورن لباس نسبتا رسمی بپوشن شاکی و گلهمندن اما اینهمه زن و دختری رو که تحت اجبار قوانین ناعادلانه مجبورن مخالف میلشون لباس بپوشن رو نمیبینن و اتفاقا خودشون بنوعی ابزار فشار هم هستن ⬇
۹. مساله اینه که #حجاب_اجبارى فراتر از اینه که بحث حجاب و مسائل جنسی و تحریک و چه و چه رو در برداشته باشه، حجاب اجباری یا بهتر بگم کنترل در نوع پوشش و انتخاب قشر عظیمی از جامعه در اصل سرکوب پتانسیلهای اون قشره، با کنترل پوشش در اصل دارن زندگی بخشی از جامعه رو تحت سلطه میگیرن ⬇
۱۰. برای همینه که هر روز یه قانون جدید به قوانین سرکوبشون اضافه میشه، یه روز دوچرخهسواری ممنوع میشه، به روز موتورسواری، یه روز بدنسازی، یه روز دور دور و خلاصه هرجوری که بتونن سعی میکنن پر پرواز زن رو در جامعه ببندن چون میدونن که فعالیت خانومها پایه قدرت اونا رو سست میکنه ⬇
۱۱. پس هرروز یه قانون مسخره وضع میکنن که نه ربطی به اسلام داره و نه انجام اون کار مغایره با زن بودن و متانت و وجاهت و ادب و شخصیت زن. خلاصه کلام اینکه #حجاب_اجبارى ابزار سرکوب خانومهاست در خانواده و در جامعه و اتفاقا نقش آقایون در مبارزه و مخالفت علیه این قانون باید بیشتر باشه⬇
۱۲. خلاصه که خانوما باید روی ذهن و تفکر مردان اطرافشون کار کنن و آقایون باید در جامعه جلوی این رفتار زشت و دیکتاتوری رو بگیرن. بهترین چیز دنیا هم اگه زوری و اجباری بشه از ارزش و لذتش کلللللی کم میشه پس #نه_به_حجاب_اجباری
#رشتو ببینید دوستان باروری یه پروژه مشترکه بین زوج، که بیشتر بارش روی دوش خانومه، مردها فقط اهدا کننده اسپرمن و اون اسپرم باید با تخمک اصابت کنه بعدش طی فرایندی نه ماهه که جنین حسابی از رگ و ریشه مادر تغذیه کرد زور میزنه و از بدن مادر میاد بیرون و بعدش هم به مدتی بین ۶ ماه ⬇
تا دوسال هم از شیره جون مادر تغذیه میکنه، نگهداری، رسیدگی، شب نخوابی با مادره، خیلی اوقات همکاری پدر هرقدر هم صمیمانه موثر نیست چون اون چموش پنجاه و چند سانتی فقط با بوی مادر و تو بغل مادرش آروم میگیره، هر دندونی که درمیاره وجود مادره که به درد میاد و با هر نق بچه جونش میده ⬇
نگم از ترکهای سر سینه مادر، نگم از رگ کردن شیر تو سینه مادر، نگم وقتی که بچه نمیتونه خوب سینه رو مک بزنه چه دردی رو مادر متحمل میشه، نگم از گازهای بچه موقع شیر خوردن وقتی لثهاش میخاره، نگم از گردن درد مادر وقتی بچه آویزونته و پایین نمیاد، تازه همه اینا رو دارم در شرایطی میگم ⬇