مرتضی رضایی در تیرماه ۱۳۵۹ و با حکم ابوالحسن بنی صدر، رئیس جمهوری وقت به عنوان فرمانده سپاه پاسدران انقلاب اسلامی منصوب شد. در سال ۱۳۷۲ مرتضی رضایی به حکم شخص خامنه ایی رهبر جمهوری اسلامی به عنوان رئیس سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران منصوب شد.
پس از مصادرهی اموال هژبر یزدانی، کاخ هژبر در فرمانیه تهران به تصرف سپاه پاسداران درآمد و این مقارن با دورهای بود که مرتضی رضایی به عنوان فرمانده سپاه پاسداران مشغول به کار بود. و پس از آن مرتضی رضایی مالک کلیه اموال هژبر یزدانی بهایی شد.
مجتمعهای کشاورزی و دامپروری در مهدی شهر و رضا شهر سمنان کارخانههای تولید قند، تولید پنبه و تولید کفش، سهام بانک صادرات و بانک ایرانیان از جمله اموال هژبر یزدانی به شمار میروند که همگی به سردار مرتضی رضایی رسیده است.
مرتضی رضایی تیم فاسد فلق را با عده ایی کثیری از سرداران دنیا طلب سپاه تشکیل داد، و هزاران شرکت و هلدینگ تاسیس کرد و به تجارت فولاد و نفت و خرید و فروش هواپیما و قاچاق مواد مخدر ، پولشویی و تاسیس بانک و صرافی و موسسات مالی و پرداختند.
شرکت ها و هلدینگ هایی نظیر:
تلاشگران فلق
سنگ آذرین انوشه
نصر گستران بهشهر
کشاورزی ودامپروی فردوس دام گرمسار
سرمایه گذاری و بازرگانی اندیشه پارس
کشاورزی ودامپروی فردوس
سرمایه گذاری و بازرگانی عصر اندیشه پارس
پرواربندان سوز الدین
دامپروری و کشاورزی پروار سمنان
فرهنگی و علمی تهذیب اندیشه
مزرعه خوشه طلایی ایرانیان
کارآفرین مزرعه طلایی
کشت و صنعت مبین دام نیکان
و ...
اعضای تیم فلق اغلب از نیروهای حفاظت سپاه هستند
تیم فلق به ریاست سردار مرتضی رضایی در پشت پرده و به مدیریت پسرش مصطفی رضایی و سردار نادر قاسمی و حسین امیر آقایی و فاطمه مولایی (همسر دوم رستم قاسمی) و حسین صلواتی و محمود خدابخش سردار مجید رهبر
سردار وحید دستجردی
سردار عیسی شریفی
سردار جمال آبرومند
سردار محمود خدابخش و سعید مقدم فر وجعفر بزازان و ... شکل میگیرد.
طبق اسناد رسمی آنها مالک چند صد هلدینگ و هزاران شرکت و بنگاه اقتصادی هستند.
اما در بهت نا باوری مرتضی رضایی و تیم مافیایی فلق در سال ۱۳۹۳ با چالش جدی رو به رو میشوند
محمد رضا حاجیان نژاد که خود از فرمانده هان مبارزه با اشرار بود ، به ماهیت پشت پرده ی اینان پی میبرد و اقدام به نوشتن کتابی بنام فریاد عدالت یک میکند حاجیان نژاد در این کتاب پرده از
ترور دانشمندان هسته ایی بر میدارد. و از فساد و نفوذ این تیم در انتخابات و تحمیل افراد در هئیت دولت و خدعه و توطئه هایشان میگوید، حاج رضا حاجیان نژاد پس از نوشتن این کتاب و آگاه کردن ایرانیان در ۱۱ خرداد ۱۳۹۳ به دستور سردار مرتضی رضایی در جلوی درب منزلش با ضرب ۱۲ گلوله ترور میشود
فلقی ها افرادی با نفوذی هستند که فقط یک فقره از تفریحشان در ویلا و باغ وحش خصوصی حسن رعیت (نوچه ی سردار مرتضی رضایی) همراه با مداحان حکومتی چون محمود کریمی(هفت تیر کش) و محمد طاهری در یک شب بیش از ۱۰۰میلیون تومان آب میخورد.
جالب است بدانید ردپای عناصر قتلهای زنجیره ایی در شرکت سردار مرتضی رضایی دیده شده است.
ظاهرا در هزار توی شرکت ها و هلدینگ های مافیایی مرتضی رضایی و پسرش مصطفی رضایی خبرهاست.
مداحان بسیاری برای پیشبرد اهداف این تیم در خدمت اینان هستند، حسن رعیت با هماهنگی بیت رهبری و سپاه و قول مساعدت به خودش قربانی شد تا این سردار سایه ها در امان بماند و گزندی به او نرسد.
در برج آسمان در فرمانیه چه میگذرد!؟
بهتر است با یکی از روشهای چپاولگرانه ی مافیا آشنا شوید.
سردار مرتضی رضایی با به خدمت گرفتن تعداد زیادی از سرداران و نیروهای نظامی در اداره هلدینگ هایش حاشیه ایی امنی برای خود در نهادها و دستگاههای مختلفی به وجود آورده است
بطوریکه ردپایی از خودش کمتر به جا بماند
برج آسمان در فرمانیه تهران یکی از صدها برج های سردار مرتضی رضایی است ، که سند آن بنام سردار مجید رهبر معروف به (سردار مجیدی)است که البته سهام دارانی نظیر ، سردار عبدالله زاده مسئول حفاظت ناجا و سردار نادر قاسمی دارد.
اما مرتضی رضایی صاحب اصلی برج هست، نکته ی بسیار مهم و حائز اهمیت اینجاست پنت هاوس برج آسمان مرکز لانه ی فساد و تصمیم گیریهای تیم فلق برای دور زدن تحریم ها، وخرید و فروشها در کشور های عربی و شرق و غرب و برای کاسبی فراوان از تحریمها هست، بیش از ۳۰۰ سردار و سرهنگ و کار چاق کن های
بین المللی همچون بابک زنجانی ، و رفیق دوست ، عالیخانی در این برج رفت و آمد داشته و جلسات مختلف نفتی، تسلیحاتی، دارویی برگزار میشود، در چنین شرایطی است که آقایان همچنان فریاد میزنند تحریم ها نعمت است، موسسه غیرانتفاعی فاطمه ام الائمه شرکتی خدماتی بهداشتی متعلق به سعید مقدم فر
برادر سردار مقدم فر هست، که دفتر تیم فلق را در لندن نیز اداره میکند، حسین امیر آقایی مدیر هلدینگ تلاشگران فلق رفت و آمد های مشکوکی به لندن و تهران دارد، اینان همچون اختاپوس روی داروهای خاص و کالاهای اساسی کشور سایه انداخته اند،
فروش دلار و ارز
قاچاق عتیقه
و گوشت های وارداتی از جمله معاملات کلان اینهاست.
. هلدینگ آتیه سازان خویشاوند:
حضور آقازاده و فاسد و جنایتکار سردار مرتضی رضایی ، مصطفی رضایی در شرکتها و موسسات خیریهای و اندیشهای آنهم در کنار شرکتها و موسسات دامداری، دامپروری، سیر و سفر، هتل داری و... نشان می دهد که دست کمی
از پدر و دوستان پدر در امور گوناگون خورد و برد ندارد.
شرکت آتیه سازان خویشاوند از ابتدا تا انتها با نام چند نفر از جمله دختر آقا مرتضی رضایی، خانم زینب رضایی و دیگر وابستگان ایجاد شده و از آنجایی که شخص آقا مرتضی در پرده و زمینه خاکستری قرار گرفته، بنابراین افراد وابسته به این
شرکت که از خویشاوندان می باشند نیز معلوم نیست که چه ارتباط نسبی یا سببی با ایشان دارند اما یکی از دامادهای ایشان یعنی حسین شایگان و خواهرش فخری شایگان در شرکت هایی دیگر که وابسته به برخی دیگر از افراد از جمله سردار محسن سجادی نیا معروف به سردار سیف و...
حضور داشته و خود شرکتهای اقماری دیگری را نیز در اختیار دارند .
برخی از اعضای شرکت آتیه سازان خویشاوند در سالهای مختلف به جز مرتضی و زینب رضایی عبارتند از:
مسعود خوانساری بختیاری، علیرضا خدامی، جعفر بزازان، علی مظاهری تهرانی، فاطمه مولایی، شهریار ورمقانی، سید محمد قافله باشی،
سعید اسمعیل پورزنجانی، میر مجید صادقی و... که به شرکتهای برخی از آنها اشاره می شود.
مسعود خوانساری بختیاری و محمود خدابخش
مسعود خوانساری بختیاری یکی از اعضای شرکت آتیه سازان خویشاوند از اعضای تیم فلق که خود به تنهایی حدود ۴۰ شرکت را همکار، مدیر عامل، نایب هیات مدیره می باشد.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
فیلم لو رفته از شکنجه و بازجویی فهیمه دری نوگورانی همسر سعید امامی مأمور بلندپایهٔ وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و معاون علی فلاحیان وزیر اسبق اطلاعات، قابل توجه اراذل و اوباش ولایی خامنهای بویژه جندههای چند منظوره ولایی هنگامیکه تاریخ مصرفشان در این رژیم بپایان برسد!
اینها چه ارتباطی با هم دارند!؟ در این چندروزه درباره شعر و ادبیات فریب فاخر سوسیالیستی براهنی، این جانور پلید چپول عقده ای زیاد شنیدهاید. یکی از پلیدترین دروغهای او در نوشتههایش، خوراندن گوشت زندانیان سیاسی کشته شده به دیگران ...
در زندانهای ساواک بود! اکنون از خود میپرسید پایه و اساس این اوهام وحشتناک چیست و چرا باید به ذهن او خطور میکرد!؟ حتما درباره هولودومور یا قحطی بزرگ استالینی سال ۱۹۳۲ در اکراین شنیدهاید که جان ۳/۵ میلیون انسان را گرفت، در این قحطی بزرگ بسیاری برای نجات از گرسنگی گوشت ...
مردگان را میخوردند و حتی خانوادههای بسیاری گوشت فرزندان ضعیفتر خود را میخوردند تا زنده بمانند!
اما کمونیستهای وطنی مانند رضا براهنی بجای بازگویی چنین جنایتهایی که باعث رسوایی باورهای مکتبی و مبارزههای خشونتبار و تروریستی خودشان در راه آن میشد، به فرافکنی دست زدند و با رذالت...
علمای عالیقدر اسلام که به رغم برچسبهای بیشرمانه و دروغها و افتراء و تهمت و بهتان سرمایهداری و متحد پلیدش صهیونیسم، صدای آزادیخواهی در سراسر ایران دردادهاند، مردمان سراسر گیتی را یکسره متحیر و مبهوت کردهاند.
امپریالیسم و صهیونیسم با تلاشهای مذبوحانه خود میکوشند مبارزات ملت ایران را مردمی ارتجاعی و قرون وسطایی جلوه دهند و با مخدوش کردن چهره انقلاب ایران زمینه را برای کودتا آماده سازند .
(رضا براهنی)
پینوشت: نقش عمیق روشنفکران دهه های چهل و پنجاه ، آلاحمد، شریعتی، سیمین دانشور، رضا براهنی، اسماعیل خویی، شاملو، نادرپور، محمود دولت آبادی، هوشنگ ابتهاج، ساعدی، . . . در فاجعه امروز را فراموش نکنیم.
(همایون صدوقی)
کانون نویسندگان چپول ایران در پی سقط شدن #رضا_براهنی از اوباش دروغپرداز عقده ای و متوهم ۵۷ی خود، در بیانیهای که به مناسبت مرگ رضا براهنی منتشر کرد ضمن اشاره به این که انتشار آثار او در دو رژیم گذشته با «مانع دستگاه سانسور!!» روبهرو شد،
(گوشهای از هنر ناب سانسور شده او!)
یاد او را به عنوان «نویسندهای مستقل و آزادیخواه» گرامی داشته است.
کانون نویسندگان ایران در این بیانیه که روز شنبه، ششم فروردین، منتشر شد با اشاره به تجربه «زندان، شکنجه، اخراج از دانشگاه و تبعید» در دوران پهلوی و جمهوری اسلامی ایران به نقش آقای براهنی در تاسیس این کانون در...
سال ۱۳۴۷ و شروع فعالیت دوباره کانون پس از سرکوب دهه ۱۳۶۰ اشاره کرده است.
او «سرانجام در پی فشارهای نیروهای امنیتی که جان شماری از اعضای سرشناس کانون را تهدید میکرد و به فاجعه قتلهای سیاسی زنجیرهای انجامید، ناچار به ترک وطن شد و در غربت جان سپرد».
این کانون به نقش خود و...
عطاءالله صفوی از اعضاء حزب توده ، همراه با چند نفر دیگر از دوستانش به اتحاد شوروی گریخته بود تا در آنجا که برایش مهد زحمتکشان جهان بود، به دانشکده پزشکی برود. اما ماموران شوروی، آن پناهنده به سوسیالیسم و دوستانش را همان سر مرز دستگیر کردند و به جای دانشگاه به زندان فرستادن...
بعد از آن که حکم دادگاه را برای ما خواندن..اشک از چشمان ما سرازیر شد. داد و فریاد ما درآمد که ما همگی اعضای حزب توده هستیم، ما به کشور سوسیالیستی سرزمین لنین کبیر، و به رفیق استالین پناه آورده ایم. ما با آرزوهای بزرگ به سرزمین شما آمده ایم. زندان یعنی چه؟ سادگی ما را نگاه کن
ما فکر می کردیم که ما را به دانشگاه می فرستند..گریه و زاری ما به جایی نرسید. اشک ریزان از سالن دادگاه که مانند کارونسرا بود خارج شدیم... دو ماه بود که به خاک مرکز آزادیخواهان جهان و هدایت گر و خط دهنده و مدافع اردوگاه زحمتکشان جهان پناه آورده بودیم.