جنگ بوسنی نقطه آغاز ساختار نیروی قدس به شکلی است که امروز میشناسیم. رای اولین بار بودجه ویژه به نیروی قدس داده شد. این علاوه بر بودجهای رسمی سپاه بود و بودجههای ویژهای برای عملیات این نیرو در نظر گرفتند: روی کالاهای «لوکس» (اون سالها به غیر از گلاب و بوی جوراب تقریبا همه چی۱/
لوکس محسوب میشد) مالیات بوسنی بستند و اعلام رسمی نکردند؛ نفت ایران را دزدیدند و خارج از رویه برای کمک به بوسنی فروختند. درآمد مازاد نفتی را رسما به بوسنی دادند. در یک مورد هاشمی رفسنجانی در خاطراتش در سال ۷۲ میگه یک میلیون دلار از قیمت محموله نفتی که برای #بوسنی ۲/
در نظر گرفتیم رو به ایوب گالیچ دادم. (یعنی محموله نفتی رسمی که برای بوسنی درنظر گرفتن بیشتر از اینها بوده)
روندی که تا همین امروز برای عملیات نیروی قدس ادامه پیدا کرده. چرا این روند فاسده؟ چون بخش بزرگی از ثروت ایران را برای گسترش «انقلاب» خرج کردند و اجازه دادند ۳/
هرکسی که ریش داشت و جای مهر برپیشانی، بتواند سهمی از این ثروت بگیرد تا مثلا برای ایدئولوژی خرج کند. این وسط این مهرپیشونیها جیب خودشان را پر کردند. حتی خود فرماندهان نیروی قدس هم اغلب نمیدانند چقدر بودجه و پول دارند.
نمونهاش یک روزی دفتردار یک فرمانده ارشد نیروی قدس رو بازداشت میکنند و طرف متعجب میپرسه که چرا. معلوم میشه آقای رییس دفتر از هر سری پولی که به دستش میرسیده، دو سه بستهای رو بالا میکشیده. در زمان دستگیری میلیونها تومان پول نقد کشف میکنند (در دهههای هفتاد و هشتاد شمسی ۵/
میلیون تومان خیلی پول بود. مثل الان نبود!) نمونه سالهای اخیرش در ماجرای #هلدینگ_یاس رو میشه. #قاسم_سلیمانی ابتدا سعی کرد از یکی از همین افراد حمایت کنه و تا بیت رهبر ج ا هم واسطهگری کرد. مشخص نیست خودش چقدر از این بودجهها رو میگرفته۶/
اما مشخصه که به اسمهایی مثل کمک به سیاستهای نظام، دور زدن تحریمها و صندوق خیریه دور و بریهاش پول زیادی به جیب زدن. از جمله ماجرایی که مرتضی الویری حدود سه سال پیش تعریف میکنه و از این میگه که پرونده فساد مالی زن قاسم سلیمانی به قوهقضائیه فرستاده شد ۷/
اما هیچوقت پیگیری نشد. بعد از مرگ سلیمانی هم خیریهای به اسمش زدن که مشخص نیست پولهاش چی میشه و بودجهاش از کجا میاد. در #پادکست_کوتنا از فساد خیریهها گفتیم اما ماجرا خیلی بزرگتر از اینه که در یک پادکست جا بشه.
فساد در نیروی قدس رو در دو قسمت در پادکست تعریف کردیم و داستانهای زیادی هم مونده که گفته نشده. امیدوارم کم کم بشه همهشون رو تعریف کرد. قسمت سوم فصل دوم رو اینجا بشنوید و نظر بدید. به دیگران هم معرفی کنید. podfollow.com/1613048102
مستند the social dilemma در نتفلیکس بازگویی اطلاعاتیه که شنیده بودیم: چطور سوشیال میدیا بر مغز ما اثر میگذاره و چطور رفتار آدمها رو عوض میکنه. اما دیدن همه این اطلاعات کنار هم تکاندهندهس. الان شرمندهام که #توییتر رو باز کردم. باید اعتراف کنم که معتادم
یک جاییش میگه الان همهمون یک پستونک شخصی داریم. به جای روبرو شدن با احساساتمون، به کمک سوشیال میدیا سرکوبش میکنیم. ترسناکی ماجرا وقتیه که دست کم دو میلیارد نفر در کره زمین اینطوری بزرگ میشن. تاثیر اجتماعی این ابزارها جوامع رو به کدوم سمت میبره؟
شخصا معتقدم باید یک نوع شورای سیاستگذاری ایجاد بشه. آییننامه و قوانین. اما شکل و شمایلش رو نمیتونم تصور کنم.
اما از اون ور هم نمیشه اجازه داد ذهنیت و رفتارهای ما رو برنامهریزی یک عده معدودی شکل بدن که تنها هدفشون بالا بردن سود شرکتهاست.