دوره دهساله ۱۳۵۱-۱۳۴۱ مقارن با برنامههای سوم (۱۳۴۶-۱۳۴۱) و چهارم (۱۳۵۱-۱۳۴۶) را میتوان دوران طلایی اقتصاد ایران دانست
رشد اقتصادی چشمگیر و پایدار از یک سو و نرخ تورم تکرقمی از سوی دیگر، مهمترین دستاوردهایی هستند که این سالها را به دهه طلایی اقتصاد در کشور بدل ساختند/۱
در این دوره، میانگین نرخ رشد اقتصادی ۱۱ درصد در سال و میانگین نرخ تورم ۲/۴ درصد در سال بوده چنین موفقیتی (دستیابی به رونق اقتصادی در عین حفظ ثبات قیمتها برای ده سال پیاپی) درهیچ دوره دیگری پس از آن تکرار نشده هر دوی این برنامهها (برنامههای سوم و چهارم) به لحاظ نتایجی که در /۲
جریان اجرا به بار آوردند فراتر از انتظار ظاهر شدند مهمترین هدف برنامه سوم دستیابی به متوسط نرخ رشد ۶ درصد در سال بود اما درعمل، متوسط نرخ رشد اقتصادی در دوره اجرای برنامه به رقم خیره کننده ۱۰ درصد در سال بالغ شد
برنامه سوم علیرغم عدم توفیق نسبی دربخش کشاورزی، درسایر بخشها به/۳
موفقیتهای خیرهکنندهای دست یافت و این درحالی است که عملکرد برنامه در خصوص حفظ ثبات قیمتها نیز چه در مقایسه با دورههای قبل و چه در مقایسه با دورههای بعد بینظیر بود
ظرف سالهای ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۱ متوسط نرخ تورم سالانه تقریباً ۵/۵ درصد بود که در طول اجرای برنامه سوم به ۱/۴ درصد /۴
کاهش یافت رقمی استثنایی که در دورههای بعد نیز هرگز تکرار نشد اما تجربه موفق برنامه سوم مسئولان را به سمت هدفگذاریهای بلندپروازانهتر در برنامه چهارم سوق داد
در برنامه چهارم (۱۳۵۱-۱۳۴۶) متوسط نرخ رشد سالانه در اکثر بخشها بیش از عملکرد برنامه سوم و متوسط نرخ رشد سالانه تولید /۵
ناخالص داخلی نیز ۱۰ درصد پیشبینی شده بود
با این وجود، باز هم در جریان اجرا، عملکرد برنامه چهارم از برنامه مصوب پیشی گرفت بطوریکه متوسط نرخ رشدسالانه درتمامی بخشها از مقدار پیشبینی شده فراتر رفته و متوسط نرخ رشد اقتصادی درطول دوره برنامه به ۱۳ درصد در سال بالغ گردید
همچنین /۶
درخلال برنامه چهارم درعین رشدچشمگیر تمامی بخشها و دستیابی به نرخ رشداقتصادی دورقمی درتمامی سالهای اجرای برنامه، ثبات قیمتها نیز کمابیش حفظ شد
متوسط نرخ تورم سالانه در این دوره ۳/۶ درصد بود که اگرچه نسبت به برنامه سوم افزایش یافته بود اما کماکان تکرقمی و اندک بود
رونق اقتصادی /۷
توأم با ثبات قیمتها بعنوان مهمترین دستاورد برنامههای سوم و چهارم، در برنامههای بعدی تکرار نشد و حتی روند معکوس به خود گرفت۔ #دوران_طلایی_شاه
منبع:
اقتصاد و دولت در ایران، موسی غنینژاد، تهران، انتشارات اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی، ۱۳٩۵، صص ۲۶۵-۲۶۲
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
از ۱۵ کشورخاورمیانه ۷ کشور به نوعی سلطنتی هستند(چه مطلقه چه مشروطه) ۶کشور اول مرفه خاورمیانه هم سلطنتی هستند یعنی حتی از قویترین اقتصادجمهوری درخاورمیانه (اسراییل) آنهم با کمکهای بسیارسنگین غرب بخصوص آمریکا بازهم مرفهتر هستند ضعیفترین اقتصاد پادشاهی/۱
متعلق به اردن است کشوری که ۷۵درصد جمعیت آن عملا پناهنده های فلسطینی هستندیعنی این ضعف اقتصادش دلیلی بسیار واضح دارد وگرنه اقتصادی بهتر میداشت ضعیفترین اقتصاد دربین کشورهای جنوب خلیج فارس متعلق به یمن میباشد یعنی تنها کشوری که در آن سیستم جمهوری حاکم است کشورهای ایران، عراق ومصر/۲
هم زمانیکه پادشاهی بودند اقتصادی بسیار بسیار قویتر داشتند این شامل حال حتی ترکیه هم میشود زیرا زمانیکه ترکیه سلطنتی بود (امپراطوری عثمانی) بسیارقدرتمند بود بنابراین میبینیم که درقدیم هم حتی سلطنتیهای مطلقه بسیارکارآمدتر بودند البته کارآمدترین سیستم براساس آمار، مشروطه سلطنتی/۳
ندانسته اظهارنظر کردن یکی از عادات غلط متعصبین بیمنطق است مثلا بیآنکه بدانیم شماری از مدرنترین و دموکراتیکترین کشورهای جهان از جمله کشورهای شمال اروپا که به بهشت حقوق بشر معروفاند نظام پادشاهی موروثی دارند میگوییم پادشاهی منسوخ و مربوط به گذشته بوده و باید تمام میشده!
/۱
حال آنکه دموکراسی، حقوق بشر و آزادی ادیان و مذاهب در کشورهای شمال اروپا محصول تغییر آرام و عرفی در طول سدههاست و نه انقلاب و عصیان. از اینروست که این کشورها گیوتین و عصر ترور و استبداد نظامی نداشتند و مدام بهتر و بهتر شدند
به جای انتقاد از برخی مواد قانون اساسی مشروطه ایران /۲
چون مساله مذهب رسمی پادشاه (به سبک سکولارهای تازه از راه رسیده) یا دست زدن به اجتهاد علیه نص به سبک مصدق (که شاه در قانون اساسی بر خلاف نص آن تشریفاتی است!) باید افسوس خورد که فرصت تاریخی برای حرکت گام به گام و آرام به سبک کشورهای مشروطه اروپایی از دست رفت. /۳
۱- اینکه #شاهفقید در دهه ۵۰ اقتصاد کشور را نفتی و به بیماری هلندی مبتلا کرد یک دروغ بزرگ تاریخی است آنچه در دهۀ ۵۰ رخ داد افزایش قیمت نفت از 2 دلار به 12 دلار بود که به تبعِ آن قیمتهای جهانی افزایش یافت و باتوجه به اتکای ایران به واردات، قیمتها در ایران با تورم مواجه شد اتفاقا
۲-سیاستهای نظارتی و حمایتی شاه و هویدا باعث شد جلوی آسیبدیدن اقشار آسیبپذیر باحقوق ثابت (کارگران و کارمندان) گرفته شود نرخ ارز خارجی (دلار) تثبیت شد و دولت جلوی کاهش ارزش پول ملی را گرفت دولت با اینکار رشد اقتصادی را قربانیِ رفاه و صنعت را فدای مردم کرد تنها کافی بود دولت تورم
۳-دهه ۵۰ را روی پول ملی در برابر ارز خارجی اعمال میکرد آنگاه صادرات بر واردات پیشی میگرفت و رشد اقتصادی بیشتر از دهه ۴۰ میشد ولی نارضایتی مردم هم بیشتر میشد در واقع شاه منافع مصرفکننده (اکثریت مردم) را به منابع تولیدکننده(کارآفرینان و صنعتگران) ترجیح داد دولت همچنین تورم را روی
متاسفانه برخی از خساراتی که امروز ج.ا به کشور وارد میکند را شاید هیچوقت نتوانیم جبران کنیم و یا جبرانشان به صدها سال زمان نیازداشته باشد مانند تخریب محیطزیستی، منابعآبی کشور و ازدست رفتن امنیت غذایی، اژنها مسائل بسیار مهم و حیاتی هستند که نه تنها نسل امروزجامعه را درگیر میکند/۱
بلکه عواقب غیرقابل جبرانی برای نسلهای آینده کشور برجای خواهدگذاشت بگذارید چند نمونه عینی را بررسی کنیم
در ایران هر ۲۰ثانیه مساحتی به اندازه یک زمین فوتبال ازجنگلهای کشور نابودمیشود یعنی هر ۵سال یکمیلیون هکتار ازجنگلهای ایران حذف میشود که اگر باهمین روند پیش برویم تا ۷۵سال/۲
دیگر اثری ازجنگلهای امروزی ایران باقی نمیماند!
اما در بخش آب، درسالهای گذشته ۷۴میلیارد مترمکعب بیش از ظرفیت از سفرههای آب زیرزمینی برداشت شده و این روند در ۱۰سال آینده ادامه خواهدیافت به بهانه خودکفایی درکشاورزی، در ۱۰سال آینده امنیت غذایی را از دست خواهیم داد چون امنیت غذایی/۳
مهدی بازرگان از بنیان گذاران گروهک تروریستی مجاهدین خلق
ازجمله گروههایی که نقش بسیار پررنگی در اجرای شورش اسلامیستی۔مارکسیستی۵۷ داشتند سازمان تروریستی مجاهدین خلق بود این واقعیت رانمیتوان انکارکرد که این سازمان یکی از مبارزترین سازمانهای دگماتیسمی بوده که بوجود آمده با این هدف/۱
که باید در راه تحقق اعتقادات و ایدئولوژی کشت و نابود کرد این آمادگی س.م.خلق برای بیرحمی و خشونت همگام با دیگر انقلابیونی بود که در این اقدامات ددمنشانه سهامدار بودند پیش از شورش۵۷ همه کشتارها، آتش سوزی ها، ویرانگری ها، جنگ وگریزهای خیابانی، وحشت آفرینیها، هواپیمارباییها، ترورها/۲
بمب گذاری ها و خونریزیها و دیگر اقدامات تروریستی با روحانیون و س.م.خلق و فدائیان خلق و ملل اسلامی و حزب الله و موتلفه و... و گروههای چپگرای دیگری بود که وابسته بدانها یا مؤتلف آنها بودند در سال ۱۳۲۸ جبهه ملی توسط مصدق تاسیس شد و پس از شکست در ۲۸مرداد ۱۳۳۲ که کینه بزرگی در دل /۳
شِمه ی مهمی از تصمیم جهان بر ساختن چهره خمینی و تحمیل این دروغ بزرگ به ایرانیان و جهان و کمی از ریشه ی هندی خمینی و شخصیت سازی پدر رَمالش از کتاب "آخرین روزها" اثر فاخر دکتر نهاوندی:
((همانگونه که «دومینیک لورنز» یکی از روزنامه نگاران لیبراسیون درکتاب خود «جنگ» که در آن پیرامون/۱
چند ماجرای مهم دهههای اخیر بسیار پژوهش کرده آورده در آن دوره ی #نوفل_لوشاتو آمریکاییها ناگهان همه کوشش خود را بر #خمینی متمرکز کرده بودند تا شاه را سرنگون کنند و برای این کار لازم بود او را برای فراگرفتن یک دوره روش «برانگیختن احترام» از عراق بیرون آوردند و در پاریس قرار دهند/۲
اما این امر اگر رأس دولت فرانسه با آن مخالف بود، امکان پذیر نمیشد بعدها، پژوهشهای دیگر نیز این واقعیت را تأیید کرد اندکی پس از رسیدنش به پاریس روح الله خمینی درخانه ای در نوفل لوشاتو مستقر شد
از همان لحظات ساختن این شخصیت را آغاز کردند
تبار او ازهند بود که هیچ چیز بدی به حساب /۳