این داستان رو همه قدیمی‌های این شهر یادشونه: اواخر دهه ۶۰، مردی مقابل ساختمان سابق «کمیته» روی خودش نفت ریخت و خودش رو آتیش زد و مرد. اون سال‌ها اخبار تجاوز و آزار جنسی زنان بازداشت شده به دست ماموران کمیته، همه جا پر شده بود اما فریادرسی نبود. زن رو به بهانه پوشش گرفته بودند /۱
گفته بودند باید شب اینجا بازداشت بمونه. همسرش کمیته رو روی سرش گذاشت اما فایده نداشت. فریاد زد خودمو آتیش می‌زنم اگر آزادش نکنید، با پوزخند بهش گفتند: آتیش هم بزنی آزادش نمی‌کنیم. با دبه نفت برگشت، و سوخت...
بعد از کمیته نوبت به گشت امر به معروف رسید در دوره خاتمی. مشتی نوجوان /۲
عقده‌ای رو از مسجد محله‌ها جمع می‌کردند و با اختیارات بی‌نهایت، با اسلحه وسط شهر ول می‌کردند. به همه چیز و همه کس گیر می‌دادند (بیشتر از همه، به رابطه دختر و پسر) کتک می‌زدند و بازداشت می‌کردند. یکی از آشناها چند ماهی اونجا بود، اومد بیرون و از بسیج استعفا داد. شوکه بود از /۳
تعرض مکرر "حاجی" و زیردستانش به دختران بازداشتی و خفه کردن معترضان درون خود بسیج... روزهایی که رسانه‌ای نبود یا رسانه‌ها انحصاری بود، همه فریادها خفه می‌شد اما اون خاطره‌ها، رنج‌ها و بغض‌ها باقی موند و چیزی نمونده که روی سر این شیاطین آوار بشه...
#حجاب_بی_حجاب
** لازمه که تاکید کنم نقل خاطره آتش زدن مرد، به معنای تایید مناسبات «غیرت» نیست بلکه تاکیدم بر روایت رنج‌ و بی‌پناهی آدم‌ها در تمام سال‌های سیاه این حکومته.

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with اسماعیل

اسماعیل Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @esmaeils1169

May 10
[همه اینا رو همه‌مون می‌دونیم اما دارم دیوونه میشم بس که بهشون فکر می‌کنم و کاری ازم برنمیاد]
خلاصه وضعیت:
۱- تورم مهارناپذیر شد و ایران به‌سرعت به سمت ونزوئلا شدن میره. یارانه ۴۵ تومنی حذف شد، دوتا ۳۰۰- ۴۰۰ پول به حساب‌ها رفت (غیرقابل برداشت) که آخرین واریز نقدی دولته. ⬇️
از دو ماه دیگه هم قراره مون یه‌ذره یارانه نقدی رو هم ندند و به‌جاش اندازه ۳۰۰- ۴۰۰ تومن کوپن خرید محصولات بی‌کیفیت تولید‌کنندگان رانتی داخلی رو تو صف‌های طولانی بهمون اعطا! کنند. دلیل واریز این مبلغ فریز شده هم نگرانی شدید از گسترده شدن اعتراضات خوزستان به سایر شهرها بود و ⬇️
احتمالاً در دسترس شدن این مبلغ هم ترفند بعدی بعد از وخیم‌تر شدن اوضاع و شروع دور بعدی اعتراضاته!
۲- برخوردهای امنیتی، بگیر و ببندها داره به‌سرعت شدیدتر میشه. از بازداشت فعالان زنان تا سناریوسازی کثیف برای معلم‌ها و فشار بیشتر به زندانیان سیاسی. فعلاً بیشترین حساسیت، روی هر نوع ⬇️
Read 11 tweets
Apr 2
آخوند از همه مناسبت‌ها و آیین‌های ملی متنفره ولی از #سیزده_بدر نفرت ویژه‌ای داره جوری که میشه گفت آخوندسوزترین آیین ایرانیه!
حوزه‌های علمیه در تمام روزهای رسمی ج.ا تعطیل‌اند جز سیزده‌بدر که نه‌تنها کلاس‌ها برقراره، بلکه از روزهای قبل طلبه‌ها تهدید میشن که حق غیبت ندارند! /۱
اگرچه ج.ا مجبور شد این روز رو (با تغییر مضحک اسمش) بپذیره و تعطیل کنه، اما هرگز از تلاش برای کمرنگ کردنش یا زهرمار کردنش به مردم دست برنداشته. تو پیک‌های نوروزی کودکی ما، همیشه سعی می‌کردند غیرمستقیم زیراب سیزده‌بدر رو بزنند، پارسال به بهانه کرونا تفریگاه‌ها رو تعطیل کردند و /۲
حالا که اون بهانه رو هم ندارند، گفتند تو تمام پارک‌های قم نماز جماعت برگزار می‌کنیم!!!
از مطهری «نوگرا» تا مکارم شیرازی و مفتیان اهل سنت، همگی نفرت و کینه‌شون رو به شکل‌های مختلف ابراز کرده‌اند‌. مرتضی مطهری تو سخنرانی مشهورش که تبدیل به کتاب هم شده میگه: «بیچاره! چرا خانه‌ات /۳
Read 7 tweets
Mar 31
بهترین هدیه‌ای که سال گذشته گرفتین چی بود؟
من؟ قصه‌ داره :)
دوران دبیرستان یه تفریحی داشتیم: ترانه‌ می‌خوندیم و وقتی به یه واژه‌ی مشترک با یه ترانه دیگه می‌رسیدیم، می‌پریدیم به دومی. مثلاً «چشمای منتظر به پیچ جاده/ دلهره‌های دل پاک و "ساده" بگم ساده بگم...😃» ابتکار ما نبود و/۱
شاید خیلی از شما هم این سرگرمی رو داشتید. اون زمان یکی از فانتزی‌هامون این بود که بلندترین رشته‌ی ممکن از این ترانه‌های داخل هم! رو طراحی کنیم و بعدش هم روی خود موزیک‌ها اجرا کنیم یعنی تبدیلش کنیم به نوار (اون موقع هنوز سی‌دی همه‌گیر نبود و فایل صوتی هم معنا نداشت برامون 🙂) /۲
من و یکی از دوستام خیلی از اون رشته‌ترانه‌ها نوشتیم اما امکانات اون زمان اجازه نداد رویامون به واقعیت تبدیل شه. دوستی ما ادامه پیدا کرد اما رفتیم دانشگاه‌ها و شهرهای مختلف. زمانه عوض شد و من اون رویا رو فراموش کردم تا دی‌ماه قبل اون دوستم اومد خونه ما و گفت: لپ‌تاپت رو بیار! /۳
Read 4 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Don't want to be a Premium member but still want to support us?

Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!

:(