مغز متفکر جریان موسوم به اصلاحات #سعيد_حجاريان با نام مستعار سعيد مظفری!
از پايه گذاران وزارت بدنام اطلاعات كسي كه با زيركي ادعا كرد"نه بازجوي خوب بوده و نه بازجوي بد" اما اعتراف كرد كه مادرش هم بازجو بوده است در بين چهرههاي اطلاعاتي و امنيتي ج ا سعيدحجاريان يكي از باهوشترين/۱
و مرموز ترين شخصيتهاي اطلاعاتي_امنيتي است اگر ميخواهيد به نقش او پي ببريد بهتر است بدانيد كه #سعيد_امامي تنها يكي از شاگردان دست آموز او بوده كسيكه رتبه ي كنكورش دو رقمي بوده و در رشته فني تخصص دارد صحبت ازكسي است كه درسازماندهي و بازسازي نهادهاي امنيتي، خط دهي وتخريب مخالفان/۲
تخصص ويژه اي داشته است ري شهري اولين وزير اطلاعات رژيم، پس ازكشف كودتاي نوژه، استعداد او را شناخت و مسئوليت بازسازي وزارتخانه امنيتي را به او سپرد
بي شك كسيكه بنابه اعتراف خودش درمصاحبه با نشريه انديشه پويا ادعا كرده كه مادرش دراوايل انقلاب درنازي آباد بازجويي ميكرده و يكي از/۳
نخستين زنان امنيتي رژيم بوده بايد هم پسرش از بنيانگذاران وزارت اطلاعات رژيم بوده باشد
هنر بازجويي از مادر به فرزند رسيد و او كه تخصص اصلي اش كشف كودتاي نوژه( يكي ازخبرچينها بوده و كودتا را به ري شهري گزارش داده)گردآوري و تحليل اسناد ساواك بوده است
ساواك زير نظر كارشناسان /۴
امريكايی و اسرائيلي تشكيل شده بود و باسازمانهاي سيا، موساد، اينتلجينت سرويس انگليس همكاري داشت! حجاريان كه ميخواست وزارتخانه امنيتي رژيم يكي از قوي ترين سازمانهاي امنيتي درجهان باشد استفاده از مدل روسي (كي جي بي) را هم در دستور كار قرار داد از اينرو رژيم كارشناسان امنيتي /۵
خود را به روسيه اعزام كرد تا سگهاي هار قلاده شكسته اش از خرسهاي روسي هم تعليمات لازم را ببينند و هرآنچه كه امروز در وازرت اطلاعات شاهد هستيم حاصل دست پخت بنيانگذار اين نهاد بدنام يعني سعيدحجاريان است كه با استفاده از تجربههاي دو مدل غربي و شرقي، يكي ازمخوفترين نهادهاي آدمكشي/۶
درجهان را سازماندهي كرده است
روشهاي نوين شست و شوي مغزي، تواب سازي، شكنجه سفيد، ايدئولوگ كردن نهادهاي امنيتي همه از دستاوردهاي اين مهره ي بدنام امنيتي است كه همانگونه كه قبلا اشاره شد سعيد امامي فقط بخش كوچكي از اين پروژه ي بزرگ را در خلال قتلهاي زنجيره اي اجرا كرد /۷
كافيست پرونده ي قتلهاي زنجيره اي را بخوانيد تا بدانيد كه روشهاي آدمربايي، حذف، ترور، پرونده سازي و … چگونه در اين دوران انجام ميشد خواندن كتاب "در جستجوي محفل جنايتكاران"را پیشنهاد میکنم
رفسنجاني هيچوقت مهره هاي اصلي خود را لو نميداد اگر كتاب خاطرات او رابخوانيد بخصوص كتاب/۸
عبوراز بحران سال٦٠شايد نام سعيد حجاريان را در آن نبينيد براستي شخصي كه تا اين حد در بازسازي وزارت اطلاعات رژيم نقش داشته چرا نبايد حتي با نام مستعارش هم دركتاب رفسنجاني از او ذكري به میان آید؟ نكته جالب توجه در اين است كه وقتي جريان اصلاحات شروع شد همه اصلاح طلبان به رفسنجاني /۹
حمله كرده و او را عاليجناب سرخپوش ناميدند و برعليه او كتاب ومقاله نوشتند اما حتي يك نقد دو خطي ازحجاريان هم كه مديرمسئول خيلي از روزنامه هاي اصلاحطلب بود درباره رفسنجاني نوشته نشدچه رابطه اي بين رفسنجاني باحجاريان بود كه دو مغزمتفكر سياسي وامنيتي هيچگاه درباره هم حرفي نزدند؟/۱۰
اگر ميخواهيد به نقش تاثيرگذار اين دو شخصيت پي ببريد به #اپوزيسيون_قلابي بنگرید عروسكهاي خيمه شب بازي كه نخهايشان در دست دو نفر بود يكي خانواده رفسنجاني و ديگري نهادهاي امنيتي كه بنيانگذار آن حجاريان بوده همان كسيكه وقتي كه ترور شد روزنامه هاي اصلاحطلب تيتر زدند" شليك به /۱۱
مغزاصلاحات"حجاريان از اين ترور جان سالم بدر برد اما اين ترور انتقام گيري باند ديگرحكومت بود كه با بازي هنرمندانه حجاريان قدرت را به خاتمي باخته بودند خاتمي فقط بازيگر نقش دوم اين صحنه بود براي شناخت كارگردانان اصلي اين نمايش بايد به پشت صحنه رفت و به دو نام اشاره كرد /۱۲
رفسنجاني ، حجاريان
در هنرحجاريان همين بس كه ميتواند فاصله ي نهاد فاسد قدرت را با جامعه كاهش داده و دو رقيب و دو دشمن را با هم دوست كند اصلاحات فقط يكي
از اين بازيها بود كه بيست سال بين مردم با آزادي شان، فاصله انداخت و سقوط نظام را تا به امروز تضمین کرد /۱۳
اگر حجاريان نبود بي شك رفسنجاني به سختي ميتوانست كه به تنهايي خاتمي را به عنوان يك پروژه به مردم غالب كند! بي جهت نيست كه همه ي اصلاحطلبان اعتراف مي كنند كه حجاريان مغز متفكر اصلاحات است!
شعبان جعفری فردی است که در ۶۰سال گذشته بیشترین دروغها و تحریفات هواداران مصدق و مخالفان شاه فقید، متوجه وی بوده این اشخاص به منظور جا انداختن هرچه بیشتر جعلیاتشان، بیش از هرچیزی به تصاویری نامربوط متوسل میشوند حال با بررسی این تصاویر کذب و مضحک/۱
بودنشان در انتساب به روز 28 مرداد ۱۳۳۲را به قضاوت مینشینیم
تصویر اول:
این تصویر مربوط است به حکم زندان شعبان جعفری که در دهم امرداد سال۳۲برای مدت یکسال صادرشده (روزنامه کیهان) شعبان از ۱۰ اسفند ۱۳۳۱تا حدود ساعت ۳بعدازظهر ۲۸مرداد ۳۲در زندان بوده یعنی مقارن با پایان همۀ درگیریها/۲
و سقوط و تسلیم منزل مصدق، خودش هم درخاطراتش میگوید که خبر سرنگونی مصدق را ساعت ۱۴و ۱۵دقیقه از رادیوی یکی از زندانبانان (سرهنگ قوامی) شنیده بنابراین افسانۀ حضور او دروقایع ۲۸مرداد فقط زاییدۀ اذهان معلول است
دو تصویر بعدی:
باتوجه به زندانی بودن شعبان جعفری تا بعدازظهر روز ۲۸مرداد/۳
تا سال ۱۳۵۵ تولید ناخالص ملی ایران ۷۰۰ برابر سال ۱۳۰۴، زمان به تخت نشستن رضاشاه شده بود و سرمایه ی داخلی ۳۴۰۰ برابر و واردات تقریبأ ۱۰۰۰ برابر آن زمان شده بود
اغلب این دگرگونیها بین سالهای ۱۳۴۲ و ۱۳۵۵ اتفاق افتاد و میانگین رشد سالانه صنعت /۱
از ۲۰ درصد فراتر رفت و حجم کارهای صنعتی دو برابر شد تولید ناخالص ملی ۱۳ برابر و از ۴ میلیارد در سال ۱۳۴۰/ ۱۳۴۱ به ۵۳.۵ میلیارد دلار در سال ۱۳۵۴/ ۱۳۵۵ افزایش یافت درآمد سرانه هشت برابر شد و درهمان دوره از ۱۹۵ دلار به ۱۶۰۰ دلار رسید و در سال ۱۳۵۶ از ۲۴۰۰ دلار فراتر رفت/۲
تمام این رشد به دلیل وجود نفت نبود
هویدا در سال ۱۳۵۳ به خبرنگار لوموند گفت که پیش بینی میکند تا سال ۱۳۶۴ از هر دو خانواده ی ایرانی یکی اتومبیلی برای خود داشته باشد درآمد سرانه به ۴۵۰۰ دلار برسد
ایران سالانه ۲۰ میلیون تن فولاد، یک میلیون تن آلومینیوم، یک میلیون اتومبیل /۳
این نوشتار را در راستای روشنگری #انتشار دهید!
آیا میدانید چرا از میان نزدیک به ۲۰۰کشورجهان کانادا مقصد اختلاسگران حکومتی ج.ا است؟
پاسخ به این پرسش از نگاه عوام شاید این باشد که کانادا کشورى مهاجرپذیر و دارای امکانات رشد و سرمایه گذاری است اما بسیاری ازکشورهای جهان نیز همین /۱
ویژگی را دارا هستند پسچرا کانادا؟
پاسخ به این پرسش را باید درپیوندهای بخش انگلوفیل ج.ا(دوستداران #انگلیس و دوتابعیتی های امپراتوری #بریتانیا)با پیکره حکومت دانست روش استعمارانگلیس در ایران بسیار پیچیده و رازآلود است اما این رازآلودگی ازنگاه یک تحلیلگر زیرک پنهان نمیماند/۲
بیشتر اختلاسهای کلان و میلیارددلاری در ج.ا باچراغ سبز لندن و پشتیبانی عناصر انگلوفیل نفوذی درسیستم امنیتی و قضایی انجام میشود
برای یک #اختلاس بزرگ میلیارددلاری مجموعه ای ازعوامل اطلاعاتی امآیسیکس وعوامل داخلی همکاری میکنند تا سرانجام این رقم بزرگ اختلاس، سر از بانکهای /۳
این مرد کیست؟
.متولد اردبیل بود به نیروی هوایی شاهنشاهی ایران پیوست و برای دوره های ارشد جنگنده F-4 به آمریکا اعزام شد در سال۱۳۵۱با خانم مرین نامیور، که دختر یکی ازخانوادههای سرشناس سناتورهای آمریکایی بود ازدواج کرد در روز نیروی هوایی آمریکا، درحضور زبدهترین خلبانان جهان /۱
درنیویورک داوطلبانه جهت حضور درخطرناکترین مانور هوایی جهان با نام "چهارراه مرگ"، به نمایندگی از ایران اعلام آمادگی کرد برج مراقبت بدلیل جوانی او، خطرناک بودن این عملیات را اعلام نمود اما تجربه ودانش وی درسطوح مختلف آموزشی درآمریکا موفق بودن عملیات را درحضور نمایندگان مختلف دنیا/۲
تضمین مینمود پس از اجرای موفقیت آمیز عملیات، تماشاگران به احترام او ازجای خودبلند میشوند و این خلبان ورزیده را به شدت تشویقش میکنند و درپاسخ آنهایی که میپرسیدند این "مرد کیست"؟ همه میگفتند خلبان #غفور_جدی_اردبیلی، نماینده #نیروی_هوایی_شاهنشاهی_ایران!
.غفور جدی بعد از شورش /۴
بعد از شهریور 20 که قوای متفقین به ایران آمدند درهای زندان باز شد و بقایای 53 نفر با دیگرانی که حزب #توده را بنیان نهادند آزاد شدند از ابتدا تفکر تودهای تفکر استالینی بود شاید بتوان دهها جزوه یافت که در سالهای دهه 30 چاپ شده و بیوگرافی استالینی است که در آنها استالین به مقام /۱
خدایی رسیده و کتابها و جزواتی از این دست که همگی مبلغ استالین هستند و وقتی استالین میمیرد تظاهراتی بینظیر در ایران به وقوع میپیوندد یك سر تظاهرات میدان فوزیه
(امام حسین کنونی) است و یک سر دیگر آن میدان انقلاب
روشنفکری که باید اسطوره زدایی میکرد باید مبلغ آزادی و دموکراسی /۲
میشد باید آزادی اندیشه را ترویج میکرد باید پشتیبان آزادی وجدان مذهبی میشد پشت سر اسم استالین افتاده بود و دیکتاتورخون آشام قرن بیستم را ترویج وتبلیغ میکرد دیکتاتوری که همه (تاکید میکنم همه)پناهندگان کمونیست وابسته به حزب کمونیست ایران را کشت وصدا ازکسی درنیامد هیچ چپی در آنزمان/۳
مغلطهای در نفی #دموکراسی توسط روشنفکران چپ ایرانی!
این که اکثریت، کار و فکر دسته جمعی را عالی ترین نوع زندگی میدانند حاوی دو نکته جالب است: اول اینکه با کدام آگاهی به این نتیجه رسیده اند؟ زیرا تولیدات فکری و اندیشیدن متعلق به اقلیت است و دوم درعین تناقض به این نتیجه میرسند /۱
که برای تحقق اراده اکثریت باید"یک نفر"را انتخاب کنند! بعد آن یکنفر یک تیم را انتخاب میکند و آن تیم مامور میشود تا گله انسانی را به چراگاه ببرد این فرآیند تا جایی ادامه دارد که یکی از اعضای گله درمییابد که هدف چوپان تامین رفاه گله نیست بنابراین باید چوپان دیگری انتخاب شود! /۲
ذهن تک تک اعضای گله فقط چند چیز را میشناسد چراگاه (رفاه)، آغل (حریم خصوصی )، سگ گله ( امنیت)، چوپان ( مسئول تامین اینها) دغدغه اش هم این است که آنقدر فربه شود تا اعضای دیگر گله نتوانند او را شکست دهند و این دقیقا جائی است که او قربانی می شود سوال اینجاست که چرا باید به انتخاب /۳