پرسش این است در صورت زنده بودن محسن حُججی و قیام او بر علیه ظلمی که به سپیده رشنو رفت، آیا احدی از جماعت #ارزشی به سپاه او میپیوستند؟ من نظرم این است که هیچکدام، صفر! اما چرا؟ شما برای این کار به ابزار و لوازمی احتیاج دارید که مادی نیستند بلکه صفت و ویژگیهای درونیاند.
مثلا،/۱
ما تمام پیش فرضها و سوالها رو براساس بنیانهای نظری شیعه و حکومت شیعی مستقر میگذاریم نه اینکه تاریخ طبری یا دیگر تاریخهای اهل سنت و عربی چه گفتهاند حتی اگر روایت آنها درستتر باشد. شیعه مثل تمامی مذاهب، افسانهها و باورها دارای تعدادی اسطوره است که برخی قدیمی و/۲
برخی جدیدتر هستند مثل: امام علی، حسین، ابوالفضل العباس و ... تا اسطورههایی که قرن گذشته شیعه پدید آورد مثل فضل الله نوری، سید حسن مدرس، نواب صفوی، شهدای جنگ هشت ساله؛ کسانی مثل همت و باکری یا همین محسن حُججی و قاسم سلیمانی که خیلی به ما نزدیکتر هستند. همیشه هم گفتند که،/۳
شیعه بر علیه ستم و بیداد قیام کرد و مظلوم واقع شده است. اساس فلسفهٔ شیعه که پایههای اون بر واقعه عاشورا استوار شده بر این بود که حسین بر علیه ظلم قیام کرد.
شعار حسین هم در کربلا چه بود؟ این که «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید» همان شعاری که «حُر بن یزید ریاحی» رو متحول کرد و/۴
باعث شد که به قدرت و ثروت پشت کند و به سپاه حسین بپیوندد. مفهوم شعارِ: اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید یعنی: «شجاعت.» آیا بین شما جماعت ارزشی این شجاعت وجود دارد؟ نه ..! چرا؟ چون حکومت این شجاعت را از شما گرفته است!! وقتی حکومت ظلم میکند و دختری را اینگونه شکنجه و در مقابل،/۵
دوربین قرار میدهد بالطبع ترس را در دل شما هم میاندازد و قطعا به خودتان میگویید که چه بهتر من طرفدار این حکومتام وگرنه این بلا سر من هم میآمد! نمونهٔ بارز آن امثال منتظری و ... که از بنیانگذاران این حکومت بودند ولی با اولین مخالفت چه به سرشان آمد؟ حکومتِ شیعه، مخالفان و/۶
بقیه مردم را که فقط ترسو نمیخواهد شما را هم ترسو میخواهد تا مبادا یک روزی به سر شما هم مخالفت بزند. عنصر دوم شعارِ: اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید، «آزادگی» است. آزادگی به معنای بریدن از متعلقات و تجملات مادی و دنیوی. آیا در وجود شما آزادگی هست؟! اینکه خیلی از شما حتی/۷
برای نوشتن توییت پول میگیرید چگونه بیایید بر علیه ظلم قیام کنید؟! این حکومت چنان همه را مادی و پولپرست کرده که خیلی از شما حتی از یارانه خودتان هم نمیگذرید بعد بیایید به خانه، ماشین و زن و بچه پشت کنید؟! سومین عنصر شعارِ اگر دین ندارید، «انسانیت» است/۸
انسانیت که خلاصه شده و تجمیع تمام فضائل اخلاقیِ نیکو است از قبیل: مهربانی، گذشت، بخشش، ایثار و ...، همچنین دو صفت دیگه که ذکر شد یعنی: شجاعت و آزادگی. آیا در شما اینقدر انسانیت هست که به حکومتاتون معترض بشید که چگونه دختری رو شب اول محرم با صورت شکنجه شده جلوی دوربین گذاشتید؟/۹
مگر نه اینکه تمام فلسفه حُججی بر این بود که او رفت تا دست داعش به دختر ایرانی نخورد؟! شما مطمئناید جایجای بدنِ اون دختر بر اثر کابل و شلاق کبود نیست؟! مگر چه کرده بود؟! شما نبودید که گفتید علی از کاسه شیر خورد و گفت از همین شیر برای ضارب من هم ببرید؟! علی به حسن نگفت اگر،/۱۰
خودم زنده بمانم ضارب را میبخشم چون نزد خدا عزیزتر کسی است که عفو میکند؟! آیا اون دختر کسی رو ضرب و جرح کرد؟! از قضا حکومتی که سالهاست شما رو به دیدنِ سر کردن هموطناناتون در سطل آشغال عادت داده، همون حکومت انسانیت رو در شما کُشته!! اونا هم مثل سپیده رشنو بیحجابی کردند؟!/۱۱
شمایی که سالها برای تنهایی و آزار فاطمه گریه و سوگواری کردید چگونه برای تنهایی سپیده رشنو وقتی زیر دست شکنجهگران بود احساسی ندارید؟! خلاصه اینکه حکومت شما رو بیشتر از مخالفان از همه چیز «تُهی» و «پوچ» کرده اما خودتان خبر ندارید! این یک واقعیت است که/۱۲
بین براندازان شجاعتِ بیشتری برای پیوستن به قیام و سپاه احتمالی محسن حُججی در برابر حکومت بود حتی اگر بسیاری از اونها با خود حُججی هم مخالف بودند. اینکه مردمانی با تجربهٔ سالها سرکوب و دستان خالی هنوز شجاعت دارند و شما با حمایت کامل حکومت، اندکی شجاعت ندارید باعث شرمساری نیست؟
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
در تمامی سالهایی که خورشید در روزهای گرم تابستان غروب کرد و در زمستان تو گویی رمقی برای تابیدن نداشت، چه کشورهایی بودند که آرام آرام خود را ساختند و به جلو حرکت کردند. اما این تنها ایران است که در سکون و ایستایی مطلق ماند و به قهقرا رفت. در بهار آن کشورها با ایدهها و/۱
افکار تازه با ثروتی که در قرن نفت بدست میآوردند خود را برای روزهایی آماده میکردند که شاید نفت دیگر نباشد. اما در ایران، حاکمان هر روز که از خواب بیدار میشدند به این فکر میکردند که چگونه هرچه بیشتر مردم را سرکوب و جامعه را بستهتر کنند؛ حتی داشتن ویدیو هم ممنوع بود!/۲
سالهای بعد از جنگ بود و هیچ تغییری صورت نمیگرفت. دوران اصلاحات و ایده اصلاحطلبی آمد و جامعه امیدوار به تغییر و گشایش، اندک تکانی خورد. اما یک دژ پولادین به نام ولی فقیه، همهٔ ایدههای اصلاحطلبان را به شکست کشاند. جامعه را از تکاپو و حرکت باز ایستاند و در خود فرو برد/۳
به نحوهٔ ایستادن، لباس، ظاهر و حتی نگاه آن ژنرال جمهوریاسلامی (معاون قرارگاه امنیتی سپاه) نگاه کنید، بجز آن درجههای کیلویی چه تفاوتی با «هانی خمانهدار» یکی از اراذل و اوباش مشهور تهران دارد؟ و پرسش اصلی اینجاست آیا اسرائیل از این افراد ترسی دارد؟ یا قضیه برعکس است؟! اینکه،/۱
دهها دستگاه اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و اسرائیل که در تبادل و همکاری با یکدیگرند اگر ندانند که ماهیت و توانایی این ژنرالهای مقوایی به چه اندازه است به همان اندازه ابلهانه است که کسی فکر کند اسرائیل و موساد در بیخ گوش خود نمیدانستند که حماس سالهاست چه میکند!/۲
واقعیت این است که هم آمریکا و هم اسرائیل حتی از زمان شام و ناهار خوردن سران این گروهها خبر دارند چه برسد به اینکه آنها تونلهایی به آن وسعت طراحی و بسازند ولی مثلاً سازمان «سیا» مطلع نباشد!! اینها یک شوخی است. همانقدر شوخی و/۴
هیچوقت به این فکر کردهاید که اگر امشب کشور ایران از نقشه جغرافیای دنیا حذف شود چه خللی به دنیا وارد میشود؟ مثلا به صنعت کشاورزی، دامپروری یا به صنعت گردشگری دنیا چه ضربهای وارد میشود؟به صنعت خودروسازی چطور؟
آیا حتی به اقتصاد «دمپاییسازی جهان» هم ضربهای وارد میشود؟/۱
به صنعت صدها میلیارد دلاری مُد و فشن دنیا چه ضربهای وارد میشود؟ به صنعت غول پیکری مانند هواپیماسازی و خطوط هواپیمایی جهان چطور؟ به دنیای هنر چقدر؟ اگر ایران نباشد در صنعت کشتیرانی دنیا چه خللی وارد میشود؟/۲
چرا هر زمان بازارهای بورس کشورهای کوچکی مانند هنگ کنگ سقوط میکند غول بزرگی مانند وال استریت هم به شدت متلاطم میشود؟
ولی سقوط بازار بورس ایران حتی در اقتصاد همسایهاش افغانستان هم به اندازه یک ارزن تاثیرگذار نیست؟/۳
معمولاً رهبران در دنیا و حتی دیکتاتورهایی مانند بشار اسد یا کیم جون اون، بارها به همراه خانوادهٔ خود در انظار ظاهر شدهاند. اما رهبر جمهوریاسلامی هیچوقت این کار را نکرده است! اینکه این یک سیاست برای جایگاه خداگونه و قدسی او بوده است را همه میدانیم اما علت اصلی آن چیست؟/۱
اگر پایه و اساس یک جامعه انسانی را نهاد خانواده در نظر بگیریم شاید بتوان ادعا کرد که ایران تنها کشوری در دنیاست که نهاد خانواده در آن از بین رفته است. سیاستی که در دوران به قدرت رسیدن این شخص در دستور کار قرار گرفت. او هرچیزی را تهدیدی برای خود تلقی کرد و اصولاً،/۲
بنابر گفته خمینی: «حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر باشد اهمیتش بیشتر است.»
خانوادههای پرجمعیت دهه ۵۰ و ۶۰ با داشتن تعداد زیادی دختر و پسر، هرکدام در سن جوانی نیازهایی خواهند داشت که از نیازهای اولیهٔ یک انسان بالغ است مانند: شغل، مسکن و ازدواج/۳
این جمعیت (۱ فروردین ۱۳۹۱) در حرم رضوی در مشهد گرد هم جمع شدهاند و شما فکر میکنید برای چه جملاتی از رهبر موقت و بعد دائمی جمهوریاسلامی نعره میزنند؟
اینکه: «بنابر تحلیل کارشناسان ایرانی، نفت آمریکا که در حدود سی و چند میلیارد بشکه ذخیره دارد تا سال ۲۰۲۱ تمام خواهد شد.» اما،/۱
دو هفته پیش بر اساس آمار سازمان حمل و نقل هوایی ایالات متحده آمریکا، رکورد جابجایی مسافر از طریق خطوط هوایی در تاریخ این کشور شکسته شد. تعداد ۲.۹۱ میلیون مسافر با ۵۲ هزار پرواز صحیح و سالم جابجا شدند و قاعدتاً اگر دو سال پیش نفت آمریکا تمام میشد این امر ممکن نبود!
اصولاً،/۲
اما چیزی که این حکومت را حفظ میکند و رهبر حکومت میتواند به پشتوانه آن، اینچنین یاوه بگوید یک «اقلیت خائن» است. اقلیت خائن به قیمت نابودی یک اکثریت و یک کشور دست به همه جنایتی زده است و اثرات آن را میتوانید در همه شئون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و محیط زیست ببینید.
مثلا در،/۳
در مستند #پرويز_ثابتى او فردی باهوش، تحصیلکرده، مدیری لایق، تحلیلگری نابغه که آینده را بسان یک ساحر در گوی جادویی پیشگویی میکند و انسانی شجاع و محکم نشان داده میشود.
اما ثابتی هیچگاه به جایگاه ریاست ساواک هم ترفیع نمیگیرد! چرا؟ راز اصلی مستند ثابتی که بازگشایی نشد چیست؟/۱
تمامی افرادی که در حکومت پهلوی بالاتر از پرویز ثابتی در سازمان اطلاعات و امنیت کشور «ساواک» قرار داشتهاند، نظامیانیاند که هیچکدام مانند ثابتی درجات و کارهای امنیتی را از پایه و ابتدا شروع نکردهاند. بجز همه آنها، ثابتی فردی است که به مبانی حقوق و قضا هم واقف است و/۲
به گفته خودش ابتدا میخواست وکیل یا قاضی شود و بعد وارد سیاست شود. ثابتی سال ۱۳۳۷ به عنوان تحلیلگر در سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) استخدام شد. در سال ۱۳۴۵ به ریاست اداره یکم ساواک و از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷ مسئول اداره سوم یا مهمترین رکن ساواک و رئیس ساواک تهران بوده است/۳