نصف شبی این توییت اومد تو تایم لاینم تا یکی دیگر از افسانه های حسین رو براتون بنویسم در سه رشته قبلی خواندیم که چگونه عاشورا بر روی افسانه های فارسی نشست و در مورد فرشته های تاخیری یالَثارات نوشتیم
یکی از افسانه های که شیعیان خلق کردند داستان خونی شدن خاک کربلا بود
⬇️
این داستان که با روایت های مختلف از افسانه پرداز ابن کثیر و بعد شیخ طوسی ابوجعفر ،ارشاد مفید اومده
نقل قول میکنه (خلاصه) پیامبر شبی خاک آلود و پریشان به خانه ام سلمه (یکی از ده ها زنش) میره ، از زبان ام سلمه بشنوید : پیامبر چه شده گفت مرا هم اکنون به کربلا بردند کشتن گاه ⬇️
حسین و گروهی از افراد خانواده ام در آنجا خونهایشان را جمع میکرد بنگر هنوز در دستهایم است آن را نگاه دار ،من (ام سلمه ) این را در شیشه نگاه داشتم تا وقتی حسین قصد عراق کرد ، هر روز بیرون میآوردم و میبوییدم تا روز دهم محرم که خاک خونی شد و فهمیدم حسین مرده !⬇️
متاسفانه گرد آورندگان مذهب شیعه ،سایر افسانه های مسلمانان را نخوانده بودند که ام سلمه ۱/۵ سال قبل از واقعه عاشورا فوت کرده
واقدی نوشته که ام سلمه در ذولعقده سال ۵۹ در سن بالای ۸۰ سالگی در مدینه فوت کردو بر جنازهاش ابوهریره پیش نماز شد (طبقات ابن سعد ۸۷/۸)
⬇️
نویسندگان قرن ۱۰ که متوجه این اشتباه شدند سعی بر اصلاح تاریخ فوت کردند (الشیخ حسن دیار البکری )
این موضوع به قدری خنده دار بود که شیعه دیدن خون را صرفاً مخصوص معصومین میدانست ( که بگه چرا الان نمیشه ) تا در دهه اخیر که ج .ا. سعی کرد کربلا را به پررنگی مکه کند و شروع به نشر ⬇️
اکاذیب و تصاویر جعلی ، حتی ساخت فیلم و سریال (مختار) در این زمینه کند #ریدم_تو_اسلام #ریدم_تو_محرم
اگر رشته توییت عاشورا رو رنخوندید میتونید در منشن بعدی مطالعه کنید
ترور #سلمان_رشدی باعث شد یکبار دیگه ماجرای غرانیق سر زبانها بیافته و البته مسلمانان که تا دهه اخیر غالب از آن بیخبر بودند دست به تکذیب آن بزنند
خلاصه نقل قول از مورخان سده های اول ه.ق:محمد در آرزوی همبستگی مسلمانان و کفار و بازگشت مسلمانان فراری(آرزویی که شیطان در دلش انداخته
بود)بود که ناگهان سوره نجم بر او نازل شد و پیامبر تلاوت کرد، تا به (أَفَرَأَیتُمُ اللاتَ وَالْعُزَّی وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الأخْرَی ) رسید، ناگهان شیطان بدون متوجه شدن محمد ((تلک الغرانیق العلی و ان شفاعتهن لترتجی) بر دهانش آورد .معنی فارسی آن «ایشان مرغان بلندپروازند که
بر شفاعتشان امید میرود» بدین ترتیب محمد (لات، عزی و منات) را که دختران الله بت پرستان بودند را شفیع دانست (نظر شخصی:با توجه به اینکه هنوز تفکر فرشته امروزی نزد گردآورانندگان سده اول قرآن شکل نگرفته بود این خدایان کوچکتر به فرشته بالدار و شفیع تبدیل شده بودند)
بعد از
در رشته توییت قبلی نوشتیم که چگونه افسانه های ایران باستان در افسانه سرایی عاشورا نقش داشت و در عکس پیوست ریشه روز عاشورا رو هم تعیین کردیم
یکی دیگر از شخصیت های محبوب کربلا عباس بن علی(ابوالفضل)هست که از او به عنوان علمدار و سقای کربلا یاد میکنند . ⬇️
رساله یادگار زریران در واقع قدیمی ترین متن حماسه ای است که از زمان اشکانیان، که خود احتمالاً از دوره هخامنشیان بر جای مانده ،امروزه بخشهایی از آن در هفتم دینکرد و شاهنامه در دسترس است
فرزندان زرتشت در رویارویی با مخالفان آیین حق وارد میشود
زریر که برادر وفادار ⬇️
اسطوره است با پافشاری بر آیین حق پیشنهاد زر و سیم و کنیز ارجاسب را نمیپذیرد همانگونه که ابوالفضل امان نامه شمر را رد میکند
پیشگویی ها خبر از مرگ خانواده میدهد(حسین هم مرگ رو به یاران میگه) و گشتاسب بین دو راهی خانواده و نبرد در راه حق ، نبرد را انتخاب میکند ⬇️
اگرچه افسانه حسین و کربلا بر اساس تاریخ نگاری روایی(مکتوب نیست و امروزه اینگونه تاریخ نگاری فاقد ارزش است)تا قرن اول نقل شده نمی توان با قاطعیت شخصیت تاریخی آن را تایید و یا رد کرد اما افسانه عاشورا و افسانه های پیرامون آن قطعا ریشه در افسانه های کهن منطقه و به خصوص ایران دارد⬇️
برای مثال افسانه سیاوش که خود ریشه دراعتقادات ادیان بدوی با نامها متفاوت دارد و خود سیاوش در طول تاریخ از توتم اسب تا نیمه خدا و نیمه انسان و سپس سیاوش امروزی تغییرات فراوانی داشته،
حسین و سیاوش روایت انسانهای مظلومی هستند که خداوند را ناظر به اعمال خود میدانند و به تمنای⬇️
شیطان نه میگویند و آتش امتحان(نماد خشکسالی و بی آبی کربلا) سربلند بیرون میآیند اما دست آخر به کید و دسیسه کشته میشوندو سر بریده شان را در تشت میبرند تا خونشان بر زمین نریزد اما خونشان بر زمین میریزد تا بماند و ماندگار شود و سوگ وخونخواهیش ادامه داشته باشد سیاه پوش کردن ⬇️
یکی دیگر از افسانه های قرآن که مسلمانان سعی بر جا زدن آن به عنوان معجزه و اشاره به بیگ بنگ )که کوچکترین شباهتی به آن ندارد)قرآن کنند آیه 30 سوره انبیا است
قبل از شروع به چند افسانه تاریخی از سومری ها میپردازیم
در گیلگمش میخوانیم:پس از آنکه زمین ازآسمان جدا شد-پس از آنکه انسان⬇️
نام گرفت-پس از آنکه «an» آسمان را برداشت – پس از آنکه «انلیل» هوا را برداشت.... متن اشاره دارد که قبل از پیدایی انسان، زمین و آسمان از هم جدا شدهاند. در واقع باید جدا شدن زمین و آسمان شرط ضرور پدید آمدن انسان است
در «افسانه کلنگ»، که یکی دیگر از اساطیر مهم سومری است، تاکید ⬇️
میشود که انلیل آسمان را از زمین جدا کرد، و در اینجا نیز منظور این است که وجود یا هویت انلیل به معنی جداشدن آسمان از زمین است، زیرا lil یا هوا که فاصل زمین و آسمان است نمیتوانست زمانی قبل از جداشدن این دو پدید آمده باشد.
در آیه 30 سوره انبیا میخوانیم : ⬇️