چهل و دو سال از قیام دلاورانه پایگاه شاهرخی برای سرنگونی رژیم اسلامی و رهایی ایران از چنگال استعمار و استحمار در ایران میگذرد. قیام نقاب نام کودتایی بود که از پایگاه شاهرخی همدان باید آغاز می شد که کوتاه شده «نجات قیام ایران بزرگ» است.
در هفته دوم تا ۱۸ تیر ماه قرار بود سرداران دلیر ایران زمین ایلهای بختیاری، بویراحمدی، بلوچ و قشقایی با برنامههای از پیش ریخته شورش بر پا کنند و سپاه پاسداران را از تهران دور کنند، آنگاه در شب هجدهم تیر ماه نزدیک به ۳۰۰ تن از چتربازها به فرماندهی سرگرد آذرتاش در دستههای کوچک به
پایگاه شاهرخی همدان نزدیک شوند. همزمان با این عملیات در پارک فرح تهران نزدیک به بیست خلبان نیروی هوایی به فرماندهی سرتیپ خلبان فرمانده آکروجت شاهنشاهی آیت محققی و ستوان رکنی گردآمده بودند و قرار بود به سی خلبان دیگر بپیوندند و پیرامون پایگاه شاهرخی جای گیرند و پس از به دست
گرفتن کنترل پایگاه شاهرخی با جنگندههای اف ۴ و اف ۵، خانه خمینی، مدرسه فیضیه قم، ساختمان دادگاه انقلاب، دفتر نخست وزیر، ساختمان اطلاعات سپاه و دو پایگاه سپاه در تهران، چندین کمیته در تهران و باندهای فرودگاههای نیروی هوایی در تهران و چند شهر دیگر را بمباران کنند و با خاک یکسان
نمایند و آنگاه تیپ ۲۳ نیروی مخصوص نقاط حساس پایتخت را زیر کنترل درمیآورد. پس از اشغال ساختمان مجلس شورای ملی و رادیو و تلویزیون جام جم دیگر دلاوران قیام شاهرخی بیانیههایی پخش کنند و حکومت نظامی اعلام دارند و پیامهایی برای لشکر زرهی اهواز و یگانهای نیروی دریایی برای گرفتن
تاسیسات نفتی، برای پایگاه هوایی دزفول و هم چنین پیامهایی برای یگانهایی از ارتش برای زیر کنترل درآوردن اسپهان، مشهد و زاهدان و شیراز و کرمان بفرستند. جارنامه قیام دلاوران ایران که قرار بود روز پیروزی در ایران پخش شود چنین بود:
"هم قطاران عزیز ساعت موعود فرا رسید.
ارتش وطن پرست ایران حکومت پوسیده آخوندها را برچید. کلیه واحدهای ارتش، ژاندارمری و شهربانی اعلام همبستگی نمودند. هر گونه مقاوت به شدت سرکوب خواهد شد. آماده اخذ دستورات باشید."
رنسانس ایرانی
هرگز بزرگان و دلاوران مان را که از زمان اشغال میهن مان در ۵۷ تا به امروز برای مام میهن
و آزادی آن شجاعانه جنگیده اند را فراموش نکنیم...
از ارتشیان باشرف و غیرمندمان تاااا نوید افکاریها و پویا بختیاری ها و اصغر نحوی پورها و دیگر فرزندان بزرگ و شجاع این سرزمین...
از آنجایی که در بزمها و عروسیهای سلطنتی دوره قاجار مجالس مردها و زنها بیشتر جدا از هم برگزار میشد و بزرگان و آقایون ریشسفید هم کسر شانشان میشد که توی مراسمها برقصند. بنابراین مسئولیت گرم کردن مجلس بر عهده پسرهای جوون و نوجوون بود. اما در بزم های مردانه بعد از پایان مراسم
هرکدام از این به اصطلاح بزرگان!! پسربچههایی که بین ده تا شانزده سال سن داشتند را انتخاب میکردند تا از آن ها سو استفاده جنسی کنند... همان ریشسفیدها و بزرگانی که رقصیدن رو زشت میدانستند درعوض این عمل رو با افتخار انجام میدادند!
یکی از شرمآورترین و بدترین نقاط ضعف پادشاهان قاجار و بیشتر رجال اون دوره علاقه به پسرهای زیبا و جوان بود.
فتحعلیشاه قاجار با داشتن صدها زن و همسر تو حرمسراهایش که بیشترشان رو به توصیهی آغامحمد خان و برای زیاد کردن نسل قاجار میگرفت، دچار همین انحراف و بیماری بود. دربار
یک اصطلاحی داریم به اسم: چاه استراتژیک
زمانی که شما در چاه بیفتی و منفعت استراتژیک و بلندمدت همه بازیگران در این باشه که شما در چاه باقی بمونی، دیگه در اومدن شما از اون چاه،
تقریبا محال هست.
عمیق ترین چاه استراتژیک متعلق به کره شمالی است.
چاهی که کره شمالی در اون قرارداره، دربلندمدت به نفع همه(به جز مردم اون کشور) است.
اون چند تا بمب اتم و موشک کره شمالی، باعث میشه تمام همسایه ها برای امنیتشون به آمریکا وابسته باشند و آمریکا جای پای محکمی در اون
منطقه اقتصادی دنیا داشته باشه.
و تحریمهای فلج کننده آمریکا باعث میشه که کره شمالی برای نون و آب خودش به روسیه و چین وابسته باشه؛ و روسیه و چین از کره شمالی در هر مذاکره ای، به عنوان یه تهدید علیه همه منطقه جنوب شرق آسیا استفاده بکنند.
دولت های ژاپن و کره جنوبی و... در افکار عمومی
ابراز علاقه و ارادت بسیاری از مردم ایران به پادشاهان فقید سلسله پهلوی، تنها به یک نوستالژی ساده یا غم از دست رفتنِ یک گذشته خوش و پر رونق محدود نمیشود. ماجرا بیش از همه چیز مربوط به آگاه شدن مردم ایران از مفهوم «آینده»ی از دست رفته عهد پهلوی و
درکِ روزافزون ایرانیان از عمق فاجعه استمرار حکومت وطنسوز جمهوری اسلامی است. عصر پهلوی، با باقی دوران چند قرن اخیرِ تاریخ ایران متفاوت بود. دورانِ پهلوی، فارغ از بعضی انتقاداتی که به شکلِ حکومتورزی هر دو پادشاهِ آن وارد است، دورانِ رشد و بهزیستی بدنه جامعه ایران بود. بخش بزرگی
از مردم ایران، در این دوران به مرور از مرتبه «رعیت» به مقامِ «شهروند» نزدیک شدند و مفاهیمی چون «رفاه اجتماعی» و «اعتبار شهروندیِ» کشور ایران را تجربه کردند. آنچه برای عموم افراد جامعه، روز ب روز بر حقانیت دوران پهلوی میافزاید، مقایسه میان شاخصهای روشن و «آیندهساز» رونق اقتصادی
✅ زکریای رازی، سرسخت ترین دانشمند منتقد اسلام
--------------------------
⬅ زکریای رازی، پزشک، فیلسوف و شیمیدان برجسته ایرانی که آثار ماندگاری از او در زمینهٔ پزشکی و شیمی و فلسفه به یادگار مانده است.
او را در دنیا بهعنوان کاشف الکل و جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) می شناسند.
⬅ زکریای رازی در خانواده ای سنی مذهب متولد شد ،گرچه در ابتدا مسلمانی باورمند بود ، اما به تدریج با گذر زمان مطالعات و دانشی که بدست آورد ، به حقیقتی رسید که مهر ابطال بر عقاید و سنت های جامعه اش زد.
رازی به دلیل برگشت از اصول اسلامی، از سوی روحانیون زمان خود ملحد و کافر خطاب شد
و مورد اذیت و آزار قرار گرفت. به گونه ای که بر اثر آنکه کتابها و مکتوباتش را بر سرش می کوبیدند بینایی خود را از دست داد. متاسفانه امروز مکان دقیقی از محل دفن وی وجود ندارد.
--------------------------
⬅ رازی به خدا اعتقاد داشت اما منکر وحی و نبوت بود.
او دو کتاب "نقض الادیان" و
فارغالتحصيلان از فرنگبرگشته...
برشهايي از کتاب «کشفالغرائب يا رسالهٔ مجديه»: فرستادن محصل به خارج از کشور براي آموختن علوم جديده و آشنايي با پيشرفت بلاد غرب در عرصههاي گوناگون که از دوران فتحعليشاه اندک جاني گرفت با تصويب قانون اعزام محصلان ايراني به خارج از کشور،
در دوران صدارت اميرکبير گسترش بيشتري يافت. اين اقدام اميدي بود بر افزايش بکارگيري تجارب و دانش کشورهاي خارجي در راه حل و فصل معضلات و بحرانهاي پيشاروي مملکت. اميدي که گويا دستکم در دوران ناصرالدينشاه راه به جايي نبرده بود. در بخشي از کتاب آمده است: به گفتۀ مجدالملک،
اين فارغالتحصيلان از فرنگ برگشته چون به سرزمين مادري بازميگردند منتقد صدر تا ذيلند اما چنان که منصبي در اختيارشان قرار ميگيرد نه تنها زبان به کام و شمشير به نيام بازميگردانند که به جاي حل معضلات به سوءاستفاده از موقعيت و شهرتشان به عنوان رجال «از فرنگ برگشته» مشغول شده و از