۱/۱۲
اشتباه نکنید. طرفداران ۵۷ قصد تقلیل اعتراضات به «آزادی پوشش» و برداشتن«حجاباجباری» را ندارند. از قضا نیت آنها هم براندازی جمهوریاسلامیست اما هدف غایی آنها چیز دیگریست. آنها سودایی بسیار بالاتر از براندازی را در سر پروراندهاند.سودایی چون ایجاد اولین«جمهوری فدرالیستی زنانه»
۲/۱۲
در ایران و «صدور آن» به خاورمیانه. به گفتههای «معصومه علینژاد» به عنوان بلندترین صدای ۵۷یها دقت کنید.اینکه او که بعد از آبان ۹۸ بهفرموده سوار موج براندازی شده امروز از یکسو با تأکید بر مسئلهی اجباری بودن حجاب آنرا با کمک رسانههای بینالمللی برجسته کرده و بر زنانه بودن
۳/۱۲
خیزش مردم اصرار دارد و از سویی دیگر خواستار سرنگونی حکومت ایرانست اما در گفتههایش اشارهای هم به زنان افغان دارد، همه و همه نشانههاییست برای این دور خیز. اما نشانهی مهمتر این ماجرا مخالفت علینژاد و دیگر ۵۷ی ها با شعار « #مرد_میهن_آبادی »ست و اصرا بر حذف آنست که توسط ملت
۴/۱۲
ایران به دنبالهی شعار «زن، زندگی، آزادی» افزوده شد و شعار اوجآلانیستها را ایرانیزه کرد.چنانکه چند روزیست تمامی تلویزیونهای فارسیزبان بالاخص ایراناینترنشنال هرچقدر که در توان داشتند مرد، میهن آبادی را حذف کردهاند چندین برابر آن شعار زن زندگی آزادی را بولد میکنند.
۵/۱۲
اینجاست که اهمییت این شعار و ارتباطش با هدف غایی ۵۷یها که غالباً چپها هستند مشخص میشود. آنها که یکبار با کمک ابر و باد و مه و خورشید و فلک و از جمله رسانهها که در یدقدرت چپجهانی بود و همچنان هم هست، انقلاب کردند اما از همپیمانانشان رکب خوردند و انقلاب به کامشان نشد از
۶/۱۲
سفرهی گستردهی انقلاب سهمی نبردند و یا باندی مطرود از حکومت فعلی، آنها که تا سالها بر سر سفره نشسته بودند و لقمههای بسیار بررگ برداشتند اما نتوانستند آنگونه که میخواستند تمام سفره را از آن خود کنند و لاجرم از قدرت -تصمیمگیری- اخراج شدند، امروز با یکدیگر متحد شدهاند که
۷/۱۲
حکومت را همپیمانان جفاکار سابق گرفته و خود بر مسند آن بنشینند. اما شوربختی آنان در این است که پس از فروپاشی شوروی و افشاء جنایات هفتادسالهی چپها در بلوکشرق به زعامت شوروی، چپ چنان بیآبرو شده که بیشرمترینها هم از اینکه دم از ایجاد حکومتی بر اساس تفکرات چپ بزند، گریزانست،
۸/۱۲
پس نقبی دیگر زدهاند و اینبار میخواهند سند انقلاب را به نام زنان بزنند تا مگر با ایجاد اولین جمهوری زنانهی فدرالیستی مبتنی بر آراء فمتیستی- که خود زیرمجموعهی ایدئولوژی چپ است-در ایران، خود کامروا شوند. با توجه به حمایت گستردهی چپها و فمنیزم جهانی از خیزش ملت ایران که نزد
۹/۱۲
آنان بعنوان یک خیزش صرفاً زنانه نمایش داده شده، بیگمان قولهایی هم به آنان برای پس از پیروزی! داده شده منجمله حمایت از جنبشهای فمنیستی در هر جای جهان به هر حال هرچه باشد گربه محضلله موش نمیگیرد هنوز چند سالی بیش از خیزش آبان ۹۸ و سکوت جامعهی جهانی نگذشته، اشارهی معصومه
۱۰/۱۲
علینژاد به «صدور انقلاب(زنانه)مان به خاورمیانه» یکی از نشانههای این قول و قرارهاست. بگذریم.
از آنجا که شعار «زن،زندگی،آزادی» بر اساس گفتهی زنفریب و بیبنیان* «عبداللهاوجآلان»ست که در سال ۱۹۹۸ سخنرانی بسیار معروفش که گفت : «زنان اساساً اولین اسیر تاریخ هستند و تا زمانی
۱۱/۱۲
که آزاد نشوند هر جنبشی محکوم به نابودی است.»است و شعار زن،زندگی،آزادی هم اصلیترین شعار طرفداران او، فمنیستها و چپها شده، از همین روی افزودن مرد،میهن،آبادی را به آن شعار بر نمیتابند و در برابر آن به این شدت مقاومت میکنند. چراکه در صورت ایرانیزه شدن آن شعار و فراجنسی شدنش
۱۲/۱۲
و ورود واژهای چون «میهن» -که از قضا واژهای زنانه است و در ذهن هر ایرانی «ماممیهن» را تداعی میکند-راه رسیدن ۵۷یها را به آن هدف نهایی بسیار دشوار خواهد کرد.
*آفریقای جنوبی و هندوستان، بیبنیادی این گفتهی اوجآلان را ثابت کردهاند.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۱/۲۳
سخنی با فرجسرکوهی در پاسخ به نقد او بر شعار «مرد،میهن، آبادی»:
جناب سرکوهی گفتید [میگن «مرد، میهن، آبادی».این اولاً تفکیک مرد و زن تأکید میکنه و این نوعی تبعیضه.]!
شگفتا که نام بردن از بخشی از انسانها-زنان- تبعیض نیست اما آوردن نام بخشدیگر،انسانشمول کردن و یکپارچه دانستن
۲/۲۳
جامعهی انسانی تبعیض است؟ اگر گویندهی این سخن کسی دیگر بود خود شما با شنیدنش قهقههای بلند سرنمیدادید؟. البته گویا خیلی زود به مضحک بودن گفتهی خود پی بردید و درصدد رفع و رجوعش برآمدید و بلافاصله گفتید؛ [اونجا هم اگه اومده زن در شعار «زن، زندگی، آزادی» این نیستش که زن مرد
۳/۲۳
نباشد،زن یک مفهوم مشخصی داره در اینجا.] سوال اینست؛ چه مفهوم مشخصی دارد؟این را در جملهی توجیهی بعدی میگویید؛[ رهایی هیچ جامعهای -اینو اغلب جامعهشناسها-گفتن هیچ جامعهای رها نمیشه مگر اینکه زنانش رها بشن. در واقع رهایی زن رهایی جامعهاست.]
اینجاست که میرسیم به اصل مطلب.
۱/۴
به این گفتهی مرتضی مطهری در گفتگو با عیدالکریم سروش دقت کنید تا پیببرید که چرا چپها، فمنیستها -یکی از زیر مجموعههای چپها-میرحسینیها و بقیهی رانده شدهگان از قطار انقلاب ۵۷ و منتظرالحکومههای چهل ساله اصرار بر نامگذاردن «انقلاب زنانه» بر خیزش ملت ایران دارند برایش در
۲/۴
توییتر صفحه میسازند و چرا
از شنیدن «شعار مرد، میهن، آبادی» برآشفتهاند و چون مورچگان آب در لانه رخنه کرده، الم شنگه به راه انداختهاند.
مطهری در پاسخ به سروش که در گفتگویی از او میپرسد: «چرا در رفراندوم انقلاب، مردم تنها باید در مورد اینکه جمهوری اسلامی میخواهند تصمیم
۳/۴
بگیرند،و چرا گزینه دیگری نیست؟
مطهری در پاسخ میگوید: باید دید آیا مردم انقلاب کردند یا انقلاب اسلامی! و البته که مردم انقلاب اسلامی کردند.»
در واقع جماعت مذکور میخواهند همان رکبی را که به اسم «حفظ وحدتکلمه» از مذهبیون سنتی و روحانیت خوردند اینبار خود به ملت ایران بزنند و
۱/۴
نخیر! آقای عباسی، این جواب مردم نیست. همهی این موارد را مه برشمردید تقریباً همه میدانند.
«سالومه سیدنیا» کارمند شما گفته «پس از پخش نشدن برنامه، علینژاد بیل ۱۰ هزارپوند را برای شما فرستاده و شما هم عصبانی شدهاید» آیا چنین حرفی صحت دارد؟
آیا رقم «۱۰/۰۰۰» پوند برای قراداد
۲/۴
بین علینژاد و تلویزیون شما صحیحاست؟
اگر صحت داردبا توجه به اذعان خودتان « تهیه یک مستند ۹۰ دقیقهای (مستلزم) هزینه فیلم برداری، سفر، تدوین» است.که خود بهتر میدانید بیشترین هزینه مربوط به سفراست و اعم از پول بلیط هواپیما محل اقامت و زندگی چندروزهی مستندساز و تیمش در درجهی
۳/۴
دوم هم هزینهی فیلمبرداری.
علینژاد غیر از تدوین، کدامیک از کارهای مذکور را انجام داده؟
به ایران و کرج سفرکرده؟
مجوز فیلمبرداری از ارشاد گرفته و فیلمبرداری کرده؟
و مهمتر از همه آیا قرارداد ۱۰/۰۰۰ پوندی برای تدوین فیلمی که یقیناً بخش زیادی از آن بر اساس فیلمهای ارسالی مردم
۵/۱۸
قدرت و سفرهٔانقلاب در چهل و اندی سال گذشته و نه همچون سالهای دههی شصت اقدام به حذف یکدیگر.
اما برنامه…
تاکتیکها هم تقریباً همانست با این تفاوت که با توجه به آگاهی مردم و شرایط بد اقتصادی چند تغییر در آنها ایجاد شده که چند مورد آن در گفتههای ملیحهمحمدی نیز به وضوح مشخص
۶/۱۸
است.
از هراسافکنی در مورد «فروپاشی اجتماعی» گرفته تا درگیری به زعم او حتمی مدعیان قدرت بعد از ج.ا، تا «ترساندن از ابرقدرتها» بخاطر منافع سوقالجیشی هرچند بدون ذکر نام اما مشخصاً از روسیه که همسایهی ایرانست، به جای هراسافکنی از سوریهای شدن که حنای بیرنگی بود نزد ملت
۷/۱۸
ایران، تاکتیکهای نسبتاً تازهایست که محمدی و همفکرانش برای القاء نظرات خود به مردم به کار گرفتهاند. اما جدیدترین تاکتیک، استفاده از شرایط وخیم اقتصادی این روزهاست که با تقلیل اعتراضات مردم به گرسنگی ناشی از گرانی و تورم با دو هدف به کار میبرند اول اعتباربخشی به باند
۱/۱۸
ملیحهمحمدی:
«مردم باید بگن؛ آقا، شما که نمیتونید، ما تجربهی مثبت! داشتیم. هشت سال اصلاحات مملکت خوب! اداره شد. هشت سال جنگ ویرانگر داشتیم کسی گرسنه نموند!!!.»
ملیحهمحمدیجمهوریخواه،در این گفتگوی کوتاه چکیدهی هدف اصلی و تاکتیک جدید تمامی پنجاهوهفتیها و اعضا پیدا و
۲/۱۸
پنهان باند هاشمی رفسنجانی، اعم از اصلاحطلبان داخلی و صادراتی، تحولخواهان، ملی-مذهبیها، چپها و بخش بزرگی از جمهوریخواهان را دانسته یا نادانسته و از سر خشم بر زبان راند.
هدف آشکاراست و بر کسی پوشیده نیست.حفظ سیستم حاکمیتی جمهوری اسلامی در واقع حفظ شالودهی انقلاب اسلامی ۵۷
۳/۱۸
با حذف «اسلامی» از هردو -جمهوری و انقلاب-و بازپسگیری انقلابی که بر خلاف ادعایظاهریشان نه توسط خمینی- چرا که پیش از و قوع و تا سالها بعد از وقوع آن همهی اینها رهبری او را پذیرفته بودند و زیر علمش سینه میزدند-بلکه عمیقاً معتقدند توسط اصولگرایان مصادره شده و نشستن بر صدر
۱/۹
البته ایران اینترنشنال هرشب محمدعلی(ئالان) توفیقی معاون سابق استاندار سنندج و جایزهی سپاس گرفته از دست خاتمی را هم دعوت میکند.اما اینکه چون «متولد سنندج» است و با مستمسک قرار دادن محل تولدش نمیتواند به فارس و تهران لگد بزند و فریاد واستما و واتبعیضا سر دهد به همین دلیل
۲/۹
ترجیح میدهد سکوت کند.یا وجود کورد!!!هایی چون شاهد علوی، سامان رسولپور و مراد ویسی را در این رسانهی ضد ایرانی تحت مالکییت عربستان ندیده میگیرد چون برایش صرف نمیکند.چون بهانهی تاختن به فارس و ایرانی را از اینها گرفته و خلع سلاحشان میکند. خودشان هم خوب میدانند که غیر
۳/۹
از این بهانهی دیگری ندارند که با دستآویختن به آن بر طبل تکهپاره کردن ایران بکوبند.به همین دلیل هم بر وجود ئالان توفیقی که وقتی در ایران بود از ریاست بهداشت سنندح گرفته تا امنیتیترین پست یعنی معاونت استانداری را داشت، چشم میبندند و نمیخواهند بگویند در ایران هرکس در