یادم نمیآید که چند دهه در غاری به خواب رفته باشم؛ اما حالا که شهر را نگاه میکنم صحنههای باورنکردنی میبینم: زنان بسیاری با موهای باز و آرایش دلخواه، بدون هرگونه چادر و روسری و مقنعه، صرفا با پیرهن و شلوار، خرامان در شهر راه میروند.
۱/
از #گشت_ارشاد که خبری نیست ولی نیروهای انتظامی و نظامی با شمایلی سرتاپا مجهز و با آمادگی کامل گوشهای ایستاده و نظارهگر هستند.
انقلاب کردیم که اینطور شود؟
اینهمه شهید دادیم که زنان، بیروسری -ولو با توسری- در خیابان بیایند؟
۲/
شهدا را بیخیال، هزاران میلیاردی که به پای نهادهای فرهنگی ریخته شد برای حجاب و عفاف کجاست؟ آقای ستاد امر به معروف و نهی از منکر الان چه میکند؟ حسین اللهکرم لااقل تو حرفی بزن! علمالهدی، صدیقی، پناهیان کجایید؟ چرا کسی جواب مرا نمیدهد؟! این بود آرمانهای ما؟!...
[پایان فصل اول]
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۱/
نه جمهوری اسلامی از مغول بدتر است و نه من خودم را از خواجه نصیر عاقلتر و منزهتر میدانم. عالم سیاست، عالم واقع گرایی است. واقعگرایی یعنی اینکه جایگزین دمدستی برای ساختارهای اساسی و سازوکار انتخاباتیِ فعلی نداریم.
اینجا خاورمیانه است؛ نظام سیاسی ضعیف و شکننده به منزله
۲/
باز تولید چرخه جهنمی پسرفت و فقر و فساد و خشونت و ویرانی است. از آقای #خامنهای تا آقای #خاتمی دعوت به مشارکت کردهاند. پس تحریم انتخابات صرفا گزینه نیروهای بیرون نظام یعنی براندازان است؛ نه نیروهای داخل نظام از اصلاحطلب و اصولگرا و کارگزار گرفته تا #عدالتخواه و وطن پرستان.
۳/
جمهوری اسلامی همین است. خودش به نوعی مقصر انتخابات ۸۸ و دی ۹۶ و آبان ۹۸ است و خودش هم خونخواه آنهاست. خودش روزی فیلتر میکند و خودش روز دیگر #فلیترینگ را محکوم میکند. چطور؟ چون جمهوری اسلامی یک کل یکپارچه نیست.
امروز بیشتر از هر روز دیگر میبینیم و میفهمیم که کش مکش سیاسی
۱/
حاجی بازاریها دست شیطان را هم از پشت بسته اند!
چند روز پیش معاملهای در #بازار_تهران انجام دادم. برای پرداخت کارت بانکی دادم تا حاجی پوز بکشد. دیدم خبری از دستگاه نیست. حاجی شاگرد را فرستاد گفت برو صندوق بکش. منم کنجکاو شدم صندوق کجاست؟ کوچه پس کوچههای بازار را گذراندیم...
۲/
رسیدیم به موسسه قرض الحسنهای بنام #امداد_اسلامی. یک تابلوی کوچک قدیمی دم در زده بودند که اگر تازه وارد باشی بعید است آن را پیدا کنی. روی آن زده بود زیر نظر #سازمان_اقتصاد_اسلامی. شاگرد کارت را به متصدی داد و شناسه حساب حاجی را گفت و پول معامله رفت به حساب باقیات و الصالحات!
۳/
مامور مالیاتی که هیچ... عقل #جن هم نمیرسد که در بازار تهران، حاجی بازاریها معاملههای رقم بالا را به حساب شخصی خود در موسسه قرض الحسنه واریز میکنند!
البته خوشخیالی است اگر فکر کنیم کسی خبر ندارد...