#رشتو
۱- مرور کتاب "داعش از درون ارتش ترور"
نوشته "مایکل ویس" و "حسن حسن" + تحلیل نقش ج.ا در تقویت گروههای جهادی و سرکوب انقلاب مردمی سوریه علیه اسد.
این رشتو طولانی خواهد شد و دلیلش نتیجه گیری مهمی خواهد بود که میخواهم در پایان بگیرم. پس تا آخر همراه من شوید. #مهسا_امینی
۲- ویس و حسن، روزنامه نگارانی هستند که از اواخر سال ۲۰۱۲ مشترکا بر روی گزارشاتی کار میکرند تا مشخص کند چرا مردم سوریه با وجود آغاز یک انقلاب ملی علیه جمهوری خاندان اسد، رفته رفته عضو گروه های جهادی شدند و صحنه یک انقلاب متحد را به جنگی داخلی علیه خودشان تبدیل کردند.
۳- حجم اطلاعات بهت آوری که بدست آمد آنها را واداشت تا یافته هایشان را در قالب کتاب حاضر منتشر کنند. روایتی درخشان و بی نقص که تا امروز تنها سند روایی از روند جنگ در سوریه است و به یکی از پر فروشترین و تحسین برانگیزترین آثار منتشر شده در سال های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ تبدیل شده.
۴- این کتاب حاوی اسناد و شواهد دسته اول است؛ یعنی به صورت مستقیم از بطن حادثه و بدون واسطه آمده اند: از اعتراف اعضای فراری و فرماندهان دستگیر شده داعش، گزارش جاسوسانی که در بدنه اش رخنه کردند، گزارش اعضای پلیس مخفی و نظامیِ حکومت اسد که از آن جدا شدند، سُفرا، ناظران و دیپلماتهایی
۵- که در حوادث حضور فعال داشته اند و انقلابیونی که توانستند روایات نشنیده را به خارج از مرزهای سوریه ببرند. کتاب شامل ۱۴ فصل است که از فصل اول، به آغاز رسمی اسلامگرایی جهادی و بنیانگزارانش در خاورمیانه میپردازد. ابومصعب الزرقاوی در تابستان ۱۹۹۹ از زادگاهش اردن، به پاکستان و
۶-سپس افغانستان سفر میکند. با سران القاعده و طالبان و شخص بن لادن دیدار میکند و با دریافت ۲۰۰ هزار دلار کمک اولیه به کمپ عملیاتی القاعده در هرات، همجوار با مرز ایران در نزدیکی زاهدان میرود تا فرمانده آموزش گردانهای عملیاتی آن شود. هدف؟ ارسال تیم های جهادی به اروپا، شمال آفریقا
۷- و آسیای میانه برای ضربه زدن به مواضع آمریکا و متحدانش. حملات انتحاری و نظامی در قالب گروه های ۵ تا ۲۰ نفره به سفارت خانه ها، پایگاه های نظامی، شرکت ها و فرودگاه ها. ج.ا نیز با وجود خوانش متفاوت دینی، از سیاست جهادی القاعده علیه غرب همواره حمایت و پشتیبانی میکرده است.
۸- قاسم سلیمانی و سپاه قدس هماهنگ کننده اصلی سیاست ج.ا در مدیریت مراوادت با القاعده بوده اند. در موارد متعدد و اثبات شده، نیروهای جهادی و فرماندهان این سازمان از مرز وارد زاهدان و حتی پایتخت میشده اند و به صورت موقت و پنهانی اسکان داده میشده اند.
۹- یک نمونه تصویری ست که در سال ۲۰۱۵ از سران فراری القاعده در پارک آب و آتش تهران منتشر شد. یکی از آنها "المصری"، نفر دوم و فرمانده آینده القاعده بود. المصری در پاییز ۱۳۹۹ به سفارش ترامپ، توسط گروه "سرنیزه" وابسته به موساد در خیابان پاسداران تهران، حین رانندگی به همراه دخترش ترور
۱۰- شد. پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ با مسئولیت القاعده، جورج بوش مستقیما وارد جنگ افغانستان شد، که در نتیجه آن طالبان سقوط کرد و کمپ هرات نیز پاکسازی شد. الزرقاوی در این حملات زخمی شد اما توانست از مرز عبور کند، به زاهدان برود و سپس برای مدتی طولانی در تهران پنهان شود. باقیمانده
۱۱- اعضای کمپهای القاعده نیز به پاکستان، عراق، اردن و لیبی گریختند. اطلاعات و گزارشات نشان میداد که اعضای فراری القاعده در عراق مشغول بازسازی تیم های عملیاتی خود هستند. صدام نیز که پس از شکست در جنگ اول خلیج فارس با محوریت آمریکا از اشغال کویت عقب نشسته بود، به سیاست دشمنی علنی
۱۲- با آمریکا روی آورد. بر اساس اسناد افشا شده، صدام تصمیم گرفته بود که از تسلیحات شیمیایی باقی مانده از جنگ با ایران در تجهیز القاعده استفاده کند. تنشها در سال ۲۰۰۳ به اوج خود رسید و ائتلاف جهانی با محوریت آمریکا به عراق حمله کرد. طی چند هفته دولت صدام و حزب بعث در عراق سقوط کرد
۱۳- و بازماندگان حزب بعث و القاعده به دیگر کشورهای منطقه از جمله سوریه گریختند. الزرقاوی اما تصمیم گرفت از ایران به عراق بازگردد و با نیروهای ائتلاف درون خاک عراق بجنگد. استراتژی او "اداره التوحش" به معنای "مدیریت وحشی گری" بود. او معتقد بود باید آمریکا را به فضای باز جنگ کشاند
۱۴- و آنها را دچار وحشت کرد تا تابوی شکست ناپذیری آنها در رسانه شکسته شود. او البته پس از سه سال انجام عملیاتهای مداوم و خونین علیه نیروهای آمریکایی در عراق، در بمباران هوایی شمال بغداد در سال ۲۰۰۶ کشته شد.
۱۵- حمله آمریکا و ائتلاف به افغانستان و عراق، پیام واضحی برای بشار اسد داشت. او دریافته بود که اگر روند اقدام نظامی آمریکا در عراق کوتاه و موفقیت آمیز باشد، و پروسه تشکیل دولت جدید عراق به نتیجه برسد، هدف بعدی سوریه و جمهوری بعث خاندان اسد است. از طرفی حکومت اسد برای ج.ا مهم است.
۱۶- خط سوریه، به واسطه ارتباط مستقیم با لبنان و حزب الله و تکمیل هلال شیعی محور مقاومت، نمی تواند برای ج.ا به قمار جنگ و حذف اسد گذاشته شود. اسد بیشترین سفرهای رسمی و غیر رسمی اش را بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲ به تهران اختصاص میدهد و پاسخ او به تنش در منطقه یک چیز است:
۱۷- ورود به جنگ نیابتی در عراق. هدف؟ طولانی و فرسایشی کردن جنگ و مشغول کردن پلن نظامی آمریکا و ایجاد وقفه در پروسه تشکیل و ثبات دولت جدید در بغداد. چگونه؟ کافیست شما یک اسلامگرای بازمانده یا فراری در خاورمیانه باشید که از اشغال نظامی عراق و افغانستان به خشم آمده. با هزینه دولت
۱۸- اسد، از هر کجای منطقه که هستید، سوار هواپیما میشوید، در فرودگاه دمشق پذیرش شده و با اتوبوس به مرز شرقی سوریه، همجوار با عراق میروید و در اردوگاه "بوکمال" ساکن شده و توسط مخبران بعث سوریه و اعضای حزب بعث صدام و اعضای القاعده که از عراق گریخته اند برای ورود به عراق و انجام
۱۹- عملیات های نظامی و انتحاری آموزش میبینید. هدف اول درگیری با کاروان های نظامی آمریکا و استفاده از بمب های کنار جاده ای در مسیر آنهاست. بیشترین تلفات جنگ عراق برای آمریکایی ها (۶۳٪) در این بخش است. هدف دوم رخنه به بغداد، ایجاد تنش و بمب گذاری در پایتخت جهت بی ثبات کردن
۲۰- فرآیند تشکیل و استقرار دولت است. در سال ۲۰۰۹ یک رشته انفجار بزرگ در منطقه سبز بغداد که تمام ساختمان های دولتی و فدرال در آن واقعند امنیت عراق را برای ماه ها دچار بحران کرد. بررسی ها نشان میداد که عوامل ترور ها و بمبگذاری ها از سوریه وارد عراق شده اند. نوری المالکی نخست وزیر
۲۱- عراق با ارسال گزارشی به شورای امنیت سازمان ملل، اسد را متهم کرد که با ارسال تروریست ها از مرز شرقی سوریه در حال ضربه زدن به ثبات سیاسی و اجتماعی عراق است. اسد اما اتهامات را انکار میکند و کار به جایی میرسد که رایان کراکر، سفیر آمریکا در عراق، از اسد میخواهد مرزهایش را
۲۲- بر روی تروریست ها ببندد و متهمان را به دولت عراق تسلیم کند. اسد که تحت فشار قرار گرفته، پس از بازگشت تروریست ها به سوریه آنها را دستگیر میکند، اما به جای تحویل آنها به دولت عراق، در زندانهای نظامی سوریه زندانی شان میکند. (این قسمت را به خاطر بسپارید). در نهایت دولت بوش
۲۳- به ماههای پایانی خود میرسد و فضای امنیتی عراق نیز ثبات بیشتری میگیرد. دولت اوباما اما با رویکرد سیاست خارجی ضد جنگ و خروج مدون از عراق و افغانستان روی کار می آید. اسد از سرنوشت شوم صدام گریخته است و احتمال حمله نظامی دیگری در دستور کار ایالات متحده نیست. با گذر از چند ماه
۲۴- ثبات سیاسی نسبی در منطقه، در سال ۲۰۱۰ رشته خیزش های سراسری موسوم به بهار عربی، علیه دیکتاتوری های شمال آفریقا و غرب آسیا شکل میگیرد که نسیمش خیلی زود به سوریه هم میرسد. در ژانویه و مارچ ۲۰۱۱ تظاهرات های بزرگ و آرام در درعا و دمشق علیه حکومت اسد برگزار میشود و خیلی زود
۲۵- در تمام سوریه گسترده میشود و پس از چند هفته به نیروی محرکه انقلابی بزرگ تبدیل میشود. برای درک روند حوادث آتی باید بدانیم که ترکیب جمعیتی و مذهبی سوریه در لحظه وقوع انقلاب چگونه بوده است. از جمعیت ۲۱ میلیون نفری آن سال، ۷۴٪ را اعراب سنی یا سلفی تشکیل میدهند.
۲۶- ۱۳ درصد شیعیان و علویون و الباقی مسیحی، سریانی و اقلیت های دیگر هستند. راس هرم قدرت در جمهوری سوسیالیستی سوریه از زمان کودتای حافظ اسد در اختیار خاندان بعث و علویون است و جمعیت ۷۴ درصدی عرب و سنی، محذوفان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اند. پاسخ بشار اسد به انقلاب این بخش
۲۷- سرکوب است. بازوی سرکوب اول او نیروهای شبه نظامی و لباس شخصی های وفادار به او هستند که عمدتا از علویون اند و "شبیحا" نام دارند. این گروه در سوریه به اشباح مرگ معروفند که فرماندهان آن چثه هایی بزرگ و ورزیده دارند. آنها در سرکوب، ربایش، شکنجه و قتل مخالفان. آتش به اختیارند.
۲۸- "شبیحا" و پلیس با وجود اعمال خشونت توان سرکوب انقلابی در آن مقیاس را نداشتند. اسد نیروی دوم خود ارتش را نیز به کار گرفت.اگر چه فرماندهان ارتش سوریه از حزب بعث، علویون و وفاداران به اسد هستند، اما بدنه غالب ارتش و سربازانش را اعراب سنی تشکیل میدهند. پروپاگاندای اسد برای اعزام
۲۹- ارتش به سرکوب شهرها این بود که مخالفان، تروریست هایی هستند که توسط آمریکا و غرب تجهیز و تامین شده اند. ارتش اما، در مواجه با قیام شهرها، به جای تروریست های مسلح، با زنان، مردان و کودکانی مواجه میشود که جز پرچم و پلاکارد چیزی به همراه ندارند. در نتیجه بخش بزرگی از ارتش
۳۰- از سرکوب و شلیک به مردم تمرد میکند و در ادامه به آنها میپیوندد. بخش های جدا شده ارتش که به مردم پیوستند خود را "ارتش آزاد" نامیدند. این اتفاق تبدیل به دومینوی سقوط اسد شد. اسد و حکومت بعث تنها چند هفته و یا چند ماه تا سقوط کامل فاصله داشتند. اوایل ۲۰۱۲، قاسم سلیمانی و جمعی از
۳۱- اعضای ارشد سپاه پاسداران و سپاه قدس به دستور خامنه ای و درخواست اسد برای مشاوره نظامی و امنیتی وارد سوریه شدند. راه حل آنها بمباران هوایی شهرها بود، اما هیچ چیز عامل توقف انقلاب نمیشد و هر حادثه ای مخالفان را به دمشق و سقوط آن نزدیکتر میکرد. حتی قاسم سلیمانی از ادامه روند
۳۲- نا امید میشود و قصد بازگشت دارد. از طرفی دولت اسد تحت فشار سازمانهای حقوق بشری و بین المللی در واکنش به کشتار وسیع در زندانهای سوریه است. حسین همدانی روایت جالبی از این قسمت دارد. او میگوید "حضرت آقا به حاج قاسم گفت: شما نباید برگردید. سوریه مریض است. خودش نمیداند که
۳۳- مریض است، اگر نمیداند او را دکتر ببرید، نسخه بگیرید و درمانش کنید". اما درمان بشار اسد چه بود؟ به آن خواهیم گفت عملیات فریب بزرگ! بشار اسد ناگهان اعلام عفو عمومی میکند تا وانمود کند که با آزاد کردن مخالفان از زندان، قصد گفتگو و انتقال قدرت را به صورت نرم دارد و میخواهد
۳۴- نشان دهد که فشار بین المللی بر او اثرگذار بوده است. اما آیا او واقعا چنین کاری کرد؟ او چه کسانی را از زندان آزاد کرد؟ نیاز نیست باهوش باشید! او تروریست هایی را که سالها قبل آموزش داده بود تا برای انجام عملیات به عراق بروند و هنگام بازگشت زندانی شان کرده بود را طی چند هفته
۳۵- همچون سگان هار در سوریه رها کرد. هدف؟ تحلیل این بود که بخش بزرگی از مردم به دلیل قرابت های مذهبی و فکری با جهادیون سنی، پتانسیل پیوستن به گروه های مسلحانه را دارند، و با ایجاد خلأ قدرت در بخش بزرگی از سوریه، میتوان انقلاب سوریه را به رادیکالیزم و خشونت کشید. این
۳۶- اتفاق برای اسد دو پیامد مثبت داشت. اول بروز خشونت و افراط گرایی و کشیدن صحنه انقلاب به جنگ فرسایشی و مسلحانه، دوم برنده شدن در تیتر رسانه با این ادعا که انقلابی در کار نبود، بلکه سوریه مورد هجوم تروریست ها و افراط گرایان قرار گرفته و این توجیه سرکوب را کاملا مشروع میکرد!
۳۷- تحلیل درستی بود. انقلاب سوریه علیه ظلم و نظام طبقاتی بود اما ذهنیتی دموکراتیک و سکولار بر آن حاکم نبود. هدف به زیر کشیدن اسد و خاندانش بود که دهه ها بر سوریه حکم رانده بودند. آن روزها تصویری معروف از سه زندانی در سوریه منتشر شد که در جریان عفو عمومی آزاد شده بودند.
۳۸- این سه نفر معروف شدند به "اصدقاء سجن الصیدنایا" به معنی رفقای زندانی در زندان صدنایا. صدنایا زندانی نظامی در شمال دمشق بود که محل زندانی شدن تروریست ها بود. نام این سه نفر بسیار اهمیت دارد. نطفه گروه های جهادی در سوریه توسط این سه نفر بسته شد. تمام گروه های جهادی در آینده
۳۹- همچون جبهه النصره و داعش از انشعاب حاصل از این سه گروه به وجود آمدند. زهران علوش، موسس جیش الاسلام در دمشق و غوطه شرقی.
۴۰- حسان عبود، موسس احرار الشام در بابسقا،محافظه و ادلب.
۴۱- ابو عیسی، موسس صقورالشام در درعا، حمص و سرجه.
۴۲- این ها اولین گروه های جهادی پیش از داعش بودند که هدفشان آزاد سازی سوریه و بعد عزیمت به عراق بود. آنها توانستند بخش بزرگی از بدنه مردم انقلابی را جذب کنند. اولین جنگ آنها با "ارتش آزاد" بود اما رفته رفته بین خودشان اختلافاتی پیش آمد و انشعاباتی حاصل شد. حاصل این انشعابات
۴۳- جبهه النصره به سرکردگی الجولانی بود که پس از بیعت با ابوبکر البغدادی، و اعلام خلافت او در مسجد موصل در عراق، موتور محرکه "داعش" در سوریه و عراق با بیش از ۱۰۰ هزار جهادی بود. سوریه تبدیل به صحنه جنگ این گروه ها با یکدیگر، ارتش آزاد و مردمی شد که حاضر به عضویت در آنها نبودند.
۴۴- حلب آخرین شهر انقلابی بود که بخش بزرگی از مردم عادی و ارتش آزاد از اواخر در آن پناه گرفته بودند و مقاومت میکردند. نقشه های جنگ به ما میگوید که گروه های جهادی و نهایتا داعش با جذب بخشی از مردم، شروع به گرفتن زمین از گروه های دیگر و یا مخالفان اسد کرده اند. هیچ کدام
۴۵) از نقشه های جنگ و گزارشهای رسمی از تقابل ج.ا و حزب الله علیه داعش (به جز چند مورد تلفات به دلیل اشتباه در جایگیری) وجود ندارد. ج.ا در هیچ جنگی علیه داعش در هیچ نقطه ای از تصرفات داعش شرکت نداشته است. بیشترین تلفات ج.ا، حزب الله و گردان فاطمیون در نبرد علیه ارتش آزاد بوده است.
۴۶- شهر حلب نیز در سال ۲۰۱۶ به محاصره کامل در آمد. جنگ حلب به نبرد استالینگراد، یا نبرد سرنوشت معروف شد که صحنه یک جنایت جنگی تمام عیار بود. شهر از جنوب، شرق و غرب توسط داعش، احرار الشام، ج.ا و شرکایش محاصره شد. روسیه نیز با پشتیبانی هوایی شهر را بمباران میکرد.
۴۷- پیش چشم جامعه جهانی و انفعال دولتهای غربی هزاران زن و کودک در حلب سلاخی شدند. دولت اوباما بارها به قصد ارسال سلاح برای مخالفان اسد وارد صحنه شد اما هر بار محموله سلاح های کمکی به دست گروههای جهادی و داعش میافتاد! کاترین اشتون وزیر دفاع گفته بود "ما نمی دانیم طرف درست جنگ
۴۸- در سوریه کجاست". اینکه نمی دانستند یا نمی خواستند بدانند، تغییری در سرنوشت سوریه نداشت. ایالات متحده صحنه جنگ سوریه را به پوتین، ج.ا و شرکایش واگذار کرده بود. حلب نیز تبدیل به جبهه رقابتی همه اعضای درگیر تبدیل شده بود.
۴۹- اواخر ۲۰۱۶، شهر حلب سقوط کرد و ارتش اسد با پشتیبانی هوایی روسیه و حمایت زمینی ج.ا و حزب الله وارد شهر شد و فاتح نبرد سرنوشت در سوریه شد. آخرین سنگر مقاومت در حلب شکسته شد و این پایان رسمی انقلاب مردم سوریه علیه اسد بود. با سقوط حلب و شکست انقلاب، جبهه جنگ به سوی داعش
۵۰- و دیگر گروه های جهادی چرخید. تا پایان جنگ حلب، داعش مورد بی توجهی ج.ا و اسد بود. حتی گزارش یک درگیری مستقیم جمهوری اسلامی یا حزب الله با داعش، قبل و حتی بعد از فتح حلب وجود ندارد. شکست داعش در سوریه محصول مقاومت کردها و تغییر رویه دولت ترامپ در بمباران مواضع داعش بود.
۵۱- تنها به فاصله چند ماه تمامی زمین هایی که داعش از مخالفان اسد گرفته بود از دست رفت. در عراق نیز سیاست ترامپ پشتیبانی هوایی از ارتش عراق علیه مواضع داعش بود. ترامپ شخصا از این عصبانی بود که مجبور به هزینه برای نابودی چیزی شده که در پدید آمدنش دیگران سود برده اند.
۵۲- در واقع اسد و شرکا با اینکه در پیدایش گروه های جهادی و نهایتا داعش در سوریه قدم اول را برداشتند، اما زحمت نابودی آنها را به دیگران سپردند. چرا که هدف آنها تنها شکست یک انقلاب علیه دولت دمشق بود که تمام و کمال محقق شده بود.
۵۳- اسد با پشتیبانی ج.ا با ایجاد خلا قدرت و زمینه چینی برای رادیکال کردن صحنه، کشورش را به سوی افراط گرایی و جنگ داخلی برد تا توجیه سرکوب و کشتار بخش دیگرش را نیز در مقابل چشمان جامعه جهانی فراهم کند. شعار او در تمام طول جنگ این بود که "حکومت من در حال جنگ با تروریست هاست."
۵۴- مصاحبه عجیبی در اواخر سال ۲۰۱۷ با محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه منتشر شد که از او پرسیده بودند چرا ادعای نابودی داعش که در طی چند ماه آخر صورت گرفت، همان روزهای ابتدایی جنگ اتفاق نیفتاد؟ او پاسخ میدهد "نابودی داعش در ابتدای جنگ سوریه، به صلاح نبود!!!"
۵۵- حق با او بود. داعش میبایست تا فتح آخرین سنگر انقلاب سوریه به صورت کنترل شده در عرصه زمین حضور میداشت و از جنایاتش فیلم های با کیفیت و دکوپاژ صحنه حرفه ای میساخت و به دنیا مخابره میکرد. داعش دشمن سودمند در جنگ سوریه بود. فلسفه پیدایش داعش هم چیزی جز این نبود.
۵۶- اواخر ۲۰۱۷ نیز مدال افتخار "ذوالفقار" در فیلم سینمایی شکست داعش به
به سینه قاسم سلیمانی دوخته شد تا قهرمان دفاع از حرم و امنیت ملی!!! نام بگیرد. قهرمانی که ماموریتش برای حفظ اسد در قدرت به بهای ویرانی ۷۰ درصد از خاک سوریه، نیم میلیون کشته و ۴ میلیون آواره تمام شد.
۵۷- سندی از جنایتی بزرگ که در تاریخ در کنار نام "ایران" قرار خواهد گرفت، هر چقدر که ما تلاش کنیم لکه جمهوری اسلامی را از مفهموم "ایران" پاکسازی کنیم.
۵۸/۱- ویدئوی توضیحات مایکل ویس در جلسه بررسی کتاب در:
Carnegie Council for Ethics in International Affairs
۵۸/۲- ویدئوی توضیحات مایکل ویس در جلسه بررسی کتاب در:
Carnegie Council for Ethics in International Affairs
۵۹- قاسم سلیمانی در حالی در ایران قهرمان نبرد با داعش، نابودی آن و دفاع از حرم شیعه نام گرفت که نیروی هوایی آمریکا و ارتش عراق همچنان در حال بمباران مواضع داعش و رزم زمینی در عراق و سوریه بودند.
۶۰- دستاورد دیگر ج.ا علاوه بر حفظ اسد، حضور رسمی نظامی با حزب الله در عراق و سوریه و تلاش برای تاسیس گروه های شبه نظامی وابسته به خودش بود. تلاشی که طی سالها صدها میلیون دلار از خزانه ملی برایش هزینه کرد.
۶۱- اما این رشته توییت چه نتایجی به ما میدهد؟ آیا شروع انقلاب در ایران علیه ج.ا محکوم به جنگ داخلی و سوریه ای شدن است؟ ممکن است بپرسید اگر ج.ا در سوریه ای شدن سوریه دست داشته، چرا ایران را نتواند سوریه ای کند؟
۶۲- پاسخ ساده است. گذشته از اینکه ماهیت ذهن انقلاب کنونی در ایران به واسطه پافشاری بر ارزش های مترقی و دمکراتیک بسیار پررنگ است به یک دلیل کاملا واضح شما نمی توانید کد امنیتی سوریه ای شدن را از وضعیت فعلی ایران استخراج کنید.
۶۳- شما برای تحلیل سوریه ای شدن ایران باید اثبات کنید که در خلا قدرت ناشی از ضعف یا فقدان حکومت، بخش بزرگی از مردم نهایتا به دلیل قرابت با تفکرات رادیکال، به گروه های افراطی از هر نوعش خواهند پیوست. چنین تحلیلی با هیچ منطق و مشاهده ای از جامعه ایران سازگار نیست.
۶۴- جامعه ایران از ایدئولوژی از هر نوعش عبور کرده و دیگر محال است تن به ایدئولوژی دیگری بدهد. جامعه سیال است، خواسته های دموکراتیک و مترقی دارد و حتی پاشنه آشیلش، "تنوع قومی" را به نقطه قوت و همبستگی اش تبدیل کرده. شما نمیتوانید این جامعه را به سوی رادیکالیزم ببرید.
۶۵- این جامعه صاحب یک خرد و درد مشترک جمعی شده که به زلزله ای در کرمان یا کرمانشاه، ریزش ساختمانی در آبادان، قتل دختری از سنندج و سیلابی در مازندران پاسخ واحد و منسجم میدهد.
۶۶- اگر بخواهیم رفتار ج.ا را در این مدت تحلیل کنیم، میفهمیم که پلن های امنیتی اش در ایران به دلیل همین محدودیت های فراوان، شکست خورده و کارت های امنیتی اش را که در طول این چند دهه به صورت تکراری فقط بازی کرده است سوزانده.
۶۷- الگوی رفتاری ج.ا در ایران را میتوان به یک زامبی تشبیه کرد که هرگز چیزی نمی آموزد، نوآوری ندارد و رفتارهایش را طبق عادت فقط تکرار میکند. ج.ا متولی امنیت نیست، فروشنده آن است. جایی که آزادی نیست، امنیت هم نیست. آنچه هست، سکون و سکوت ناشی از خفقان است که دلالان امنیت میفروشندش.
۶۸- نبرد استالینگراد در ایران فقط دو جبهه خواهد داشت هر چند به بهایی سنگین. جبهه ملی و مردمی و جبهه سرکوب حکومتی و هرگز از آن فراتر نمی رود. اقدام تروریستی #شاهچراغ شیراز بازگشت ج.ا به تنظیمات اصلی اش است، شبیه کاری که در دهه ۷۰ در مشهد و حرم امام هشتم کرده است.
۶۹- چرا که از موشک باران اقلیم کردستان، کشتار نمازگزاران مسجد مکی زاهدان، رزمایش بی فرجام نزدیک مرز آذربایجان و تکان دادن گسل های قومی و مذهبی پاسخ مناسبی نگرفته است. او تلاشش را برای دامن زدن به افراط کرده و شکست خورده است.
۷۰- ج.ا به بازار فروش امنیت بازگشته است و دلالان فروش امنیت، مهمترین مخالفان تغییرند.
"پایان"
برای دوستان قدیمی که میپرسند که این رشتو رو جایی خوندن قبلا ولی یادشون نمیاد. این رشتو رو ۵ سال پیش در اکانت مستعار خودم نوشته بودم که ساسپند شد. اون رشتو ۲۸ تایی بود که با اکانتم به فنا رفت. برای همین اینبار تو اکانت جدید مفصل ترش کردم. اول رشتویی ۱۰۰ تایی شد! کلی خلاصه اش کردم!
آپدیت: دوستانی که در مورد نسخه فارسی میپرسن، کتاب را چند انتشاراتی در ایران ترجمه کردن و میفروشن که یک فصل رو کامل حذف کردن و الباقی رو هم سانسور کردن. در آخر هم کتاب را به شهدای مدافع حرم تقدیم کردن! نویسندگان کتاب هم در جریان نسخه فارسی اش نیستن.
در مورد پیام های انتقادی و پیشنهادی که برایم فرستادید و گله داشتید که چرا بعضی چیزها را که در فکرتان بوده من نیاورده ام. 💐
دو اصلاحیه در مورد تاریخ ها برای کسانیکه میخوان pdf و فایل تصویری درست کنند، که اشتباه تایپی من بوده + یک ویدئو:
توییت ۹) سال ۱۳۹۸
توییت ۳۰) آوریل ۲۰۱۱
توییت ۵۴) اصل ویدئو👇
عذرخواهی و اصلاحیه، یه اشتباه نگارشی/لپی دیگه 👈به علت خستگی :(
توییت ۶) کمپ هرات، همجوار خراسان!
پیوست به توییت ۱۲) ادعای دولت بوش و کالین پاول در مورد ارتباط با القاعده و بحث WMD کاملا رد شد. (فکر میکردم گزارش ISG رو همه میدونن داستانش رو برای همین دیگه نیاوردم برای کوتاه شدن)
توییت ۴۷)*** اشتون کارتر (نمی دونم چرا نوشتم کاترین اشتون، از بس قیافه اون پیرسگ جلومه 🤣) خستگی زیاد! اینا اشتباهات ناشیانه ای بود که دوباره خوندم درآوردم. اگه باز دیدید بگید اصلاح کنم:(
ببخشید خیلی طولانی بود من فرصت نداشتم رویوو/ادیت کنم
خیلی پیام میگیرم. دوستان میگن از دخالت قطر و عربستان هم یک صفحه بذار که بدونیم کتاب به همه طرف ها اشاره کرده. خوب اگر نکرده بود که اینقدر پر سر و صدا نمیشد. دوستان واقعا نمیشه همه موارد رو اینجا آورد. دیگه واقعا آخرین توییت. خسته شدم :)))))
پایانِ پایانِ پایان
۱- بنیامین نتانیاهو و میراث سیاسی اش در نقطه عطف تاریخی و حساسی قرار دارد! شاید کمی حوصله سربر باشد، اما احتمالا برای علاقمندان به مکاشفه در تاریخ جالب باشد. واقعیت این است که نحوه قضاوت تاریخی به بیبی و میراثش در ذهن آیندگان، به شدت به سرنوشت جنگ فعلی در غزه گره خورده.
۲- رقبای سیاسی او در جناح چپ که برای ۳ دهه در به زیر کشیدن دائمی اش ناموفق بودند، بیش از هر زمانی به نقطه حذف تمام عیار او از صحنه سیاسی اسرائیل و همه آنچه به ارث گذاشته نزدیک شده اند. زمزمه های فرو ریختن او میان رقبای (دشمنان) سیاسی اش با کدواژه "شکست" از هر سو بلند شده است!
۳- نتانیاهو حداقل ۲ بار به شخصیت مورد علاقه اش در کتاب مقدس اشاره کرده: شائول، که بنا به روایات عهد عتیق بر تخت پادشاهی در گیباه بر بنی اسرائیل حکم میراند. شائول البته سرنوشت تراژیکی داشت. او در آخرین نبرد با عمالیق، شکست خورد و از هراس اسارات به دست یک قوم بی رحم خودکشی کرد!
۱- نتانیاهو بارها در طول حیات سیاسی ۳۵ ساله اش در رأس یا حاشیه دولت با شکست ها و اتفاقات پرآشوب زیادی روبرو شده. در برخی توصیفات او را "ققنوس" لقب داده اند، چون هربار که زیر خاکستر شکست هایش دفن شده، دوباره از آن بیرون آمده. قطعا اولین بحران جدی او در دولت، کیس ترور خالد مشعل
۲- بود. نتانیاهو برای اولین بار در ۱۸ ژوئن ۱۹۹۶ نخست وزیر اسرائیل شد. در ۳۰ ژوئن ۱۹۹۷ (یکسال پس از شروع اولین دوره نخست وزیری اش) دو انفجار بزرگ انتحاری در بازار میوه و ترهبار محانیه یهودا در اورشلیم عامل کشتار ۱۶ غیرنظامی (یکی از آنها عرب مسلمان بود) و زخمی شدن ۱۸۰ تن شد.
۳- کمتر از چند ساعت بعد شین بت هویت ۲ عامل انتحاری، "ابو عمر نشید" و "عبدالسلام مرزوق" را از اعضای گردانهای انتحاری قسام وابسته به حماس نوپا شناسایی کرد که با کیفهای حاوی چاشنی های بزرگ و دست ساز انفجاری و تعداد زیادی میخ، حوالی ظهر آن روز در مرکز بازار به فاصله ۱۵۰ فوت از یکدیگر
۱- سیاستهای قومی، بویژه در شمالغرب و جنوبغرب ایران، پروژه تاریکخانه های سپاه است. آرمان سیمیتقو از نوادگان اسماعیل شکاک (سیمیتقو)، قهرمان تجزیه طلبان حدکا، با حکم علیرضا افشار، سرتیپ سپاه، رئیس ستاد اقوام و عشایر ابراهیم رئیسی شد که بعدا به یک جنجال گفتمانی قومی در ارومیه بدل شد.
۲- در مقابلش جریان پانتورکیسم که به شکل تاریخی اسماعیل سیمیتقو را قصاب آذربایجان میداند، به بند تمبان امامان جمعه، سران سپاه عاشورا و محافل استانداری در تبریز و اردبیل وصل است و پیوندهایی در آنسوی مرز ارس در باکو هم برقرار کرده. ارتباطات دو جریان با گروه های مستقر در ترکیه
۳- هم در کنترل سپاه است. هم پانکوردها و هم پانتورک ها با گروه هایی در ترکیه مرتبط اند. مثلا مسعود شمس نژاد از سرشاخه های پ.ک.ک در ارومیه، ابتدا دستگیر و به ۶ سال حبس محکوم شد ولی با وساطت آرمان سیمیتقو به قید وثیقه آزاد و به رابط سپاه با دو گروه خلقی در ارمنستان و ترکیه (ه.د.پ)
۱- گذشته از تفاسیری که روی کاراکتر پرنده هما (کرکس ریش دار) ارائه میشه، ایهامش با حروف اختصاری در عبارت "هواپیمایی ملی ایران" یکی از بهترین انطباق ها برای آغاز به کار یکی از بزرگترین خطوط هوایی در خاورمیانه و دنیا بود.
۲- اگر بخواهیم مقایسه کوچکی انجام بدیم میان ایرلاین هایی که نماد یک حیوان بومی را به نشان خطوط هوایی شان تبدیل کردند (برای مثال خطوط هوایی قطر با نشان اُریکس که سرده ای از بزهای کوهی ست یا کانتاس استرالیا که با کانگورو شروع کرد) و حتی صدها خط هوایی مثل لوفتهانزا و JAL که از نماد
۳- پرنده استفاده کردند، هما یک سر و گردن به دلیل اساطیری بودن و انطباق مفهومی و بومی اش برای آغاز به کار خطوط هوایی ملی ایران بینظیر بود. در ادبیات اساطیری ایران، مفاهیمی چون فرّ و شکوهِ این پرنده را میشود استخراج کرد. حتی رسته ای فنی از نیروی هوایی ایران از میانه دهه ۴۰ هُمافَر
۱- مصاحبه اسماء محمد، بیوه ی ابوبکر البغدادی با العربیه نکاتی دارد. برخی از آنها را قبلا میدانستیم و برخی تازگی داشتند. از جمله این ادعا که میگوید خلافت داعش با پرداخت پول به پیشمرگه های کُرد عراق، مسیرش را به سمت سوریه باز کرد.
۲- ادعای او که شوهرش ابتدا، فردی آرام و ناشناخته و باز بود اما پس از دستگیری در سال ۲۰۰۴ و زندانی شدن در بوکا به یک افراطی تبدیل شد در منابع زیادی ذکر شده. قبلا هم در رشته ای به خصوصیات اخلاقی او پیش و پس از زندانی شدن در کمپ بوکا پرداختم.
۳- گزیده های دیگری از این مصاحبه جالب توجه بود که اینجا چند مورد اشاره میکنم. اسماء با البغدادی سال ۱۹۹۹ ازدواج کرده (احتمالا در دوره اقامت البغدادی در محله طوبجی بغداد). همینطور تایید کرده که البغدادی بر خلاف برخی گزارشات غربی ۲۰۰۹ از بوکا آزاد نشد و کمتر از یکسال در بوکا بوده!
اگر بناست اهدافی به صورت تنبیهی خارج از خاک ایران مورد اصابت قرار بگیرند، مجموعه پایگاه های مهمی در محور القائم، القوریه، المیادین موجود اند که می توانند گزینه های آزمون جدیت دولت بایدن باشند. مهمترینش پایگاه امام علی که پس از دو حمله در سالهای گذشته، ج.ا اصرار بر بازسازی و گسترش آن داشته. نابودی کامل این پایگاه میتواند آغازی قاطع باشد.
بنظر موج اول حملات به شرق سوریه را اسرائیل آغاز کرده و هنوز چیزی در مورد مشارکت آمریکا در آغاز حملات مخابره نشده. احتمالا تماس دیروز آستین لوید و گالانت در مورد آغاز حملات و هماهنگی های آن بوده.
در هر دو سوی مرز عراق و سوریه حملاتی با انفجارهای مهیب گزارش شده. هنوز مشارکت آمریکا در این حملات گزارش نشده و قطعا موج اول حملات را اسرائیل انجام داده. فاکس و ABC احتمالا کمی جلو جلو خبر میدهند. یک چیز مسلم است. به محض ورود آمریکا، همه چیز واضح میشه و این سر در گمی احتمالا برنامه ریزی شده است.