ماجرا از این قرار است!

در این دو سه روز بعد از آخرین نوشته‌ام، دوستان عزیز و آشنایان و ناآشنایان بی‌شماری هر کدام به طریقی و لحنی از درخواست و توصیه گرفته تا تشرهای صمیمانه، خواسته‌اند که در تصمیمم برای #خداحافظی_با_سیاست در این شرایط تجدیدنظر کنم.
شرمندۀ همۀ این عزیزان و قدردان لطف و محبت تک تک آنها هستم، اما واقع این است که آنچه فرموده‌اند، بخشی از نادانسته‌های من نیست چرا که اصولاً پای چند فحش و ناسزا در میان نیست. همانطور که پیش از این هم گفته‌ام، فحش باد هواست و شاید دل کسی را خنک کند و موجب رنجش کس دیگری شود،
اما اثر عملی بر آن مترتب نیست. ماجرای من اما سخت‌تر و پیچیده‌تر از این حرف ها شده است. ماجرا از این قرار است که در این شرایط "مافوق حساس کنونی"! کنشگری به شیوۀ مألوف من، به امری پرهزینه و بی‌فایده تبدیل شده است و به زودی حتی غیرممکن می‌شود.
هزینۀ بی‌فایده، پوچ‌ترین و بی‌معناترین کاری است که از یک کنشگر سیاسی یا اجتماعی برمی‌آید و به نظرم نباید آن را پشتِ الفاظ رمانتیک و پر و سوز و گداز پنهان و یا توجیه کرد.
هر کس در این دنیا شیوه‌ای برای کار خود دارد، شیوۀ من هم در این ربع قرن اخیر این بوده که هر حرف و سخن و کار
و اقدامی را در چارچوب تحلیلیِ مشخصی بدونِ لحاظ علایق و عواطف و احساساتم، توصیه کنم، حتی اگر آن تحلیل به نظرِ خیلی‌ها ناقص یا از اساس نادرست بوده باشد. کسانی که در جریان بحث‌های خصوصی‌تر من بوده‌اند می‌دانند که شرایط پیش آمده، دور از انتظارم نبوده است.
سال‌هاست در بارۀ ابعاد و جزئیات و تبعات آن به عنوان یکی از سناریوهای محتمل اندیشیده‌ام، به هراس افتاده‌ام، هشدار داده‌ام و در بارۀ راههای پیش‌گیری از آن تا نهایتی که از یک موجود دو پا برمی‌آید، تأمل و تلاش کرده‌ام و حتی از کوچکترین وبی‌اهمیت‌ترینِ شانس‌ها
به بهای هزینه از اعتبار و آبرویم، استقبال کرده‌ام. متأسفم که باید بگویم این تأمل و تلاش بی‌نتیجه مانده و گویا ما ایرانیان در این صد و پنجاه ساله محکوم به تحققِ بدترینِ سناریوها بوده‌ایم، مگر در چند موردی که خارج از اراده و توان‌مان، خدا به دادمان رسیده است.
شاید خدا دوباره به دادمان برسد و از آنجا که به ذهن‌مان خطور نمی‌کند و در محاسبات‌مان نمی‌گنجد،روزنی به روی این کشور بگشاید.خارج ازاین امیدواری متافیزیکی،من دیگر هیچ نشانه‌ای از راه برون‌رفت کم‌هزینه از این بحران نمی‌بینم و اگر نگویم ازامثال من،دست کم ازخود من، هیچ کاری برنمی‌آید
جز آنکه احتمالاً قربانی بی‌دلیل و بی‌اثر و بی‌سود و فایدتِ حوادث سهمگین پیش رو شویم و حتی بدتر از آن! با این حال، خدا حافظی با سیاست در این مقطع، به معنای زمین گذاشتن قلم نیست. امور دنیا به سیاست منحصر نمی‌شود و حوزه‌های بسیاردیگری برای همراهی و همدلی از طریق این کانال وجود دارد.
من فقط نمی‌خواهم نقش چراغعلی را در این وضعیت بازی کنم! در روستای ما دو آدمی که نیازی به وصف روحیات و خصائل‌شان نیست، بر سر ملکی با یکدیگر در نزاع بودند و مردم بینوای و بی‌گناه را هم به اردوی خود فرا می‌خواندند. چراغعلی که به نظر خودش چیزکی می‌دانست، کارش اندرز و نصیحت این دو آدم
و حامیان آنها شده بود که مکنید! چنین و چنان می‌شود! دو لشکر خصم اما بنای هیچ نرمش و سازشی نداشتند و هر کدام سعادت خود را در قلع و قمع کامل طرف دیگر می‌دیدند. آنها مدتی بر نصایح چراغعلی چشم بر بستند اما چون او دست بردار نبود، هر دو به این نتیجه رسیدند
که وراجی‌های چراغعلی مانع جنگ و ظفر نهایی آنان شده است و بنابراین، ابتدا باید او را گوشمالی سخت دهند تا زبان در کام گیرد.این بود که هر دو اردو، جمعی از "غیورمردان"خود را درتاریکی شب به سراغ چراغعلی فرستادند و او را "پَچِّ پچور" کردند وهردو هم، کل داستان را به گردن دیگری انداختند!
بعد از این ماجرا، چراغعلی بستری شد و زبان در کام گرفت و فقط گاهی زیر لب با خود زمزمه می‌کرد: می‌خواهید همدیگر را تا نفر آخر هلاک کنید؟ بفرمایید! راه هموار است!
#احمد_زیدآبادی
#امتناع_کنشگری

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)

نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی) Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @Zeidabadi_Ahmad

Nov 20
لحظۀ خداحافظی!

بازتاب مطلبی که خطاب به #حامد_اسماعیلیون نوشتم،مرانسبت به آیندۀ این کشور ازهرجهت روشن کرد؛گرچه پیش ازآن هم برایم کم وبیش روشن بود.
ازفحاشی چارپاداری تاتهدید به قتل وتجاوزجنسی،بخشی ازواکنش افرادی بود که درفضای مجازی وغیرمجازی به حمایت ازآقای اسماعیلیون نثارم کردند.
من این سرزمین را سرزمین عطار و سنایی و مولوی و خیام و حافظ و سعدی می‌دانستم. هرگز فکر نمی‌کردم بخشی از مردم این سرزمین روزی به این نقطه برسند. حالا که رسیده‌اند، دیگر جای حضور من نیست. به هر حال، من هم از پوست و گوشت و خون و عصب ساخته شده‌ام.
فشارها از همه سوست و من چنان تنها و غریب مانده‌ام که مرگ را بر هموطنی با چنین افرادی ترجیح می‌دهم.این لحظه، لحظۀ خداحافظی من با سیاستی است که می‌خواهد با این شیوه و روش پیش برود. من این صحنه را ترک می‌کنم، چون هیچ رگی در وجودم با آن سنخیت ندارد و با سرتاسرش بیگانه‌ام.
Read 5 tweets
Nov 18
چرا "میانه" هدف اصلی می‌شود؟

دو سر افراطی طیف #براندازان و حامیان وضع موجود، بیش از آنکه یکدیگر را نفی کنند، به حمله علیه نیروهای خارج از چارچوب خودشان که آنها را #نیروی_وسط می‌نامند، روی آورده‌اند.
خیلی هم غیرطبیعی نیست؛چون در هنگامۀ کارزارهای سیاسی دوقطبی، این اتفاق رخ می‌دهد.
در #فضای_دو_قطبی، نیروهای هر دو قطب مایلند تا هیچ #نیروی_میانجی و میانه در جامعه وجود نداشته باشد تا با خیال راحت به تیپ و تار هم بزنند و از راه کشتار و حذف طرف مقابل، به زعم خود قدرت را صد در صد به انحصار خود در آورند.
بنابراین، نیروهای خارج از این دو قطب، مزاحم هر دو تلقی می‌شوند و باید ملکوک و مطرود و محکوم و وابسته به قطب مقابل معرفی شوند.
نیروهای میانه اما عموماً به دلیل خصلت فرهنگی و مدنی و روشنفکرانه‌شان، زود‌رنج و به عبارتی نازک نارنجی‌اند.
Read 6 tweets
Nov 18
صدور رأی مشکلی ندارد اما بازنشر خبرش فاجعه است؟

فیلمی دیدم که گزارشگر شبکۀ دوی #صداوسیما، #روزنامه_هم‌میهن را هدف حملۀ لفظی خود قرار می‌داد که چرا خبر صدور #حکم_اعدام برای سه نفر از متهمان ناآرامی‌های جاری در کشور را در صفحۀ نخست خود آورده و سبب تحریک عمومی شده است!
این گزارشگر خطاب به هم‌میهن گفت:شما روزنامۀ ایران هستید یا عربستان؟
گویا چیزی به نام عدل وانصاف دراین کشور همۀ مفاهیم معمول خود در تاریخ بشر را ازدست داده است!
یعنی ازنظر این گزارشگر،اصل صدور حکم #اعدام دراین شرایط ملتهب و اعلام رسمی آن ازطرف دستگاه قضایی، مطلقاً تحریک‌آمیز نیست؛
اما بازنشر خبر آن در گوشۀ یک روزنامۀ کم تیراژ مایۀ التهاب‌آفرینی و تحریک افکار عمومی است؟
اگر اینان نگران التهاب‌آفرینی هستند چرا به اصل ماجرا و اعلام رسمی و علنی آن از طرف دستگاه مسئول، کمترین اعتراضی ندارند اما خشم خود را بر سر بازنشر خبر آن دریک روزنامۀ بخش خصوصی خالی می‌کنند؟
Read 6 tweets
Nov 17
داستان احضار به دادسرا

روز چهارشنبه راهی #دادسرای_رسانه شدم. محیط آنجا فرقی بنیادی با تجربه‌های پیشینم در #دادگاه_انقلاب و دادسرای کارکنان دولت در عصر #قاضی_مرتضوی داشت. خلوت بود و کسی با نگاه غضب‌آلودش آزارتان نمی‌داد و اثری از فضای رعب و وحشت هم نبود.
۱/
بازپرس شعبه، روحانی جوانِ بلندبالا و مبادی آدابی بود که شاکی را #قرارگاه_ثارالله معرفی کرد؛ آن هم به دلیل انتشار یکی از یادداشت‌های کانال تلگرامی‌ام در روزنامۀ #جهان_صنعت. یادداشت مربوط به ماجرای آتش‌سوزی در زندان اوین بود که در آن نوشته بودم:
۲/
"توضیح رسانه‌ها و مسئولان دولتی در بارۀ حوادث دیشب #زندان_اوین طبق معمول ناهماهنگ و بعضاً ضد و نقیض است."
قرارگاه ثارالله با ادعای اینکه این جمله مصداق #نشر_اکاذیب است از مدیر مسئول روزنامۀ جهان صنعت شکایت کرده بود تا اثبات کند که "کدام مسئولان دولتی، حرف ضد و نقیض زده‌اند؟"
۳/
Read 14 tweets
Nov 16
این پارادوکس چگونه قابل حل است؟

برخی از دوستان می‌گویند به این دلیل حامی #براندازی شده‌اند که جمهوری اسلامی را نظامی "اصلاح‌ناپذیر" می‌دانند.
پس در واقع این دسته از دوستان با اصلِ #اصلاحات هیچگونه مشکلی ندارند و آن را کاملاً مفید و راهگشا برای کشور می‌دانند
اما مسئله‌شان این است که حکومت تن به اصلاح نمی‌دهد و به ناچار جایگزینی جز براندازی با همۀ هزینه‌هایش، قابل تصور نیست.
الزام منطقی چنین تفکری این است که اگر به فرض - حال از نظر آنها فرض محال - شرایط اصلاح از امتناع به امکان، تغییر وضعیت داد، از آن استقبال کنند.
آیا واقعاً استقبال خواهند کرد؟ یا چنان مغلوب و مقهور براندازانِ متصلب و حرفه‌ای شده‌اند که هر علامت و سخنی از اصلاح را به عنوان "خیانت" و "همدستی با رژیم" و "سنگ‌اندازی در مقابل #انقلاب" محکوم و مطرود خواهند دانست؟
Read 4 tweets
Nov 16
سیدمحمد #خاتمی و امر #اصلاحات

طبق «تئوري آشوب» چه بسا بال زدن يك پشه در كوه‌هاي آند سبب بروز توفاني مخرب در اقيانوس اطلس شود. رويدادهاي مهم سياسي هم بعضا علتي خُرد و ناچيز دارند. چه بسا تصميمي غيرقابل اعتنا، روند تحولات يك جامعه را به كلي تغيير مسير دهد.
پيش از انتخابات رياست‌جمهوري سال ۹۶ براي من عيان بود كه اگر شيخ #حسن_روحانی بار ديگر به رياست‌جمهوري برگزيده شود، با ادباري بي‌سابقه روبرو خواهد شد و با كارنامه مردودي از سوي مردم ساختمان پاستور را ترك خواهد كرد. درباره اين موضوع خواب‌نما نشده بودم! تمام علايم داخلي و بين‌المللي
از به گل نشستن گاري رياست‌جمهوري حكايت داشت. در حوزه داخلي، متنفذان جناح تندروتر اصولگرا عزم خود را جزم كرده بودند تا برنامه‌هاي دولت روحاني را به فضاحت بكشانند و در عرصه جهاني نيز دولت امريكا با سرخوردگي از نتايج توافقنامه برجام،درصدد اعاده تحريم‌هاي اقتصادي موثر عليه ايران بود.
Read 14 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Don't want to be a Premium member but still want to support us?

Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!

:(