چرا مطبوعات در دوران #رضاشاه برخلاف دوران #محمدرضاشاه آزاد نبود؟
در مورد اختناق و جلوگیری از آزادی قلم و بیان، باید به این مطلب اشاره بشود که نشریات(روزنامه و مجله و کتاب)علاوه بر اینکه نشان دهنده افکار و نظرات نویسندگان است در اصل نمایانگر طرز فکر جامعه می باشد متاسفانه در /۱
جوامع عقب مانده و یا در دوران هرج و مرج اکثرا این وسایل مفيد و ناشر افکارعمومی، تبدیل به وسیله انحراف افکار جامعه و يا كلاشی و باجگیری و تهمت و فحاشی میشوند نمیدانم امروز تا چه حد دسترسی به کتابها و نشریات دوران قبل و بعد از پادشاهی رضا شاه در ایران مقدور است ولی در آمریکا اگر /۲
کسی سری به کتابخانه کنگره امریکا بزند تعداد بسیار زیادی کتاب و روزنامه و مجله دوران قبل از کودتای ۱۲۹۹ و بعد از وقایع شهریور ۱۳۲۰ را پیدا خواهد کرد با یک نظر اجمالی و مشاهده آن همه بی بند و باری و آشفته حالی جامعه، هرزه درائی و یاوه سرائی، اتهام و افتراء و فحاشی و هتاکی که بر /۳
زبان و قلم به اصطلاح روشنفکران و آزادی خواهان جاری و ساری شده برخود می لرزد! و از هر چه نماینده مجلس و سیاستباز و حزبساز و روزنامه نگار است که خودشان را رهبران جامعه میدانستند متنفر و از داشتن چنان آزادی قلم و بیان بیزار و پشیمان میشود رضاشاه به خوبی درد جامعه ایرانی را تشخیص/۴
داده بود میدانست تا زمانی که این مردم باسواد نشوند نمیتوانند رشد سیاسی و اجتماعی پیدا کنند بنابراین با دادن آزادی حساب نشده و بیموقع مطمئنا مردم آلت دست شیادان مذهبی و یا سیاسی خواهند شد به همین دلیل از اولین روز رسیدن به حکومت با ایجاد مدارس و دانشگاه و اعزام محصلین به خارج /۵
تمام سعیاش در باسواد کردن مردم و بالابردن سطح دانش و بینش آنها بود چون میدانست جامعهای که اکثریت آن بیسواد و فاقد شعور سیاسی و اجتماعی باشد بطورقطع آزادی و دموکراسی را با هرج و مرج و بی بندوباری به اشتباه خواهدگرفت/۶
کتاب "رضاشاه پهلوی از آلاشت تا ژوهانسبورگ" نوشته نادر پیمائی
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
دکتر هوشنگ نهاوندی در کتاب "خمینی در فرانسه" مینویسد:
در مدتی کمتر از چهار ماه به ويژه يكصد و دوازده روزی که در شهر کوچک نوفل لوشاتو سکنی داده شد یک زندگی نامه ی دروغين برایش ساخته و پرداخته شد او را بعنوان یک «فیلسوف بزرگ» و «فقيه عاليقدر» به جهان و جهانیان معرفی کردند /۱
حال آنکه چیزی جز مقداری اباطیل درباره ی «احکام دخول بر زن» «شماره ی روزهای حيض» و مسائل مربوط به «دخول بر حیوانات» «بول و غايط» و «نزدیکی با گاو و گوسفند و شتر» و «احكام دارالخلاء» و
نحوه ی ایستادن ساکنين کرات دیگر موقع نماز به طرف زمین که محل مکه ی معظمه است» ننوشته بود /۲
درباره ی «اندیشه های سیاسی» او داد سخن دادند درحالیکه جز چند سخنرانی با اعلامیه بر ضد یهودیان و دولت اسرائيل تا آن زمان تراوشی از این افکار سیاسی او دیده نشده بود که آنها را هم کسی نخوانده بود! کار به آنجا رسید که وی را یک قديس سوسیال دمکرات لقب دادند و به صورت بت روشنفکران /۳
«رضاشاه با خودش عهد کرد به محض رسیدن به مقام نخست وزیری نظام قضایی را اصلاح کند همانطور که انتظار میرفت علاقه وی به اصلاحات حقوقی به واسطه ملاحظات ناسیونالیستی تحریک شد چرا که هدف اولیهش الغای نظام کاپیتولاسیون بود اما بی نهایت به انتقاد خارجی /۱
حساسیت داشت و دریافت مادامی که ایران از یک نظام قضایی مشابه نظامهای قضایی غربی برخوردار نشود الغای کاپیتولاسیون ممکن است باعث تبلیغات مخالف در اروپا شود بنابراین او باحداکثر شتاب ممکن با نقشه های اصلاحگرانهاش پیش رفت مجموعه قوانین آزمایشی کیفری و تجارت درسال ۴۳-۱۳۴۲ ه ق/۱۹۲۴م /۲
معرفی شد. وزارت عدلیه قدیم در اوایل سال۱۳۴۴-۴۵ ه.ق/۱۹۲۶م منحل شد و در ۲۶ آوریل همان سال پرسنل جدید که بسیاری از آنها تعليم ديده اروپا بودند اداره وزارت دادگستری جدید را از مقامات سابق مذهبی تحویل گرفتند در این اثنا #رضاشاه در جمع قضات و وکلا درکاخ گلستان در یکی از نطق های مشخصا/۳
این روزها میشنویم که برخی ها که عمدتا خود را دلسوز ایران معرفی میکنند صحبت از انتخابات آزاد و تشکیل یک مجلس موسسان میکنند تا به قول خودشان ایران بماند اما آیا چنین امری ذیل چنین حاکمانی اصولا امکانپذیر است؟ یادمان نرفته که خمینی در سخنرانی معروفش در بهشت زهرا گفت مجلس موسسان /۱
چیز خوبی نیست و آنرا مردود اعلام کرد یا به کرات در این ۴۳ سال از مسئولان رده بالای رژیم ج.ا شنیدیم که این نظام مشروعیتش الهی است و با تایید و یا عدم تایید از سوی مردم خطشه ای به آن وارد نخواهد شد به یاد آوریم وعده های خمینی در پاریس را که از یک دموکراسی در حد فرانسه حرف میزد/۲
و رفراندوم فریبکارانه اش فقط یک گزینه داشت بعد از قبضه کردن قدرت هم سازوکاری ابداع کردند تا پوسته ای ظاهری از جمهوریت به نمایش بگذارند و قدرت را عملا به یک فرد منتقل نمودند و او را تا مرتبه ی خدایی بالا کشیدند تا هر فساد و تباهی و جنایتی را با حمایت او و تمسک به دین قانونی و /۳
آیا #رضاشاه سرسپرده انگلستان بود؟
پاسخ دندان شکن زنده یاد احمد کسروی به جماعت تودهای و مصدقی
«آدم وقتی که با سران حزب توده صحبت میکند میبیند در نظر آنها در جهان جز دو رشته کار نیست یکرشته کارهاییکه انگلیسها از نظر حفظ سیاست سرمایه داری خود میکنند رشته دیگر کارهایی که /۱
شورویها برای مبارزه باسرمایه داری انجام میدهند دیگران هیچ کاره اند و دارای هیچ اختیاری نمیباشند مثلا درباره رضاشاه آنها(حزب توده)عقیده دارند که جز آلتی در دست سیاست انگلیس نبوده است و هرچه کرده به دلخواه آنها کرده درحالیکه چنین نیست همه میدانیم که رضاشاه لشکرکشی به خوزستان کرد/۲
و آن مخالف سیاست انگليسها بلکه مخالف میل آنها بود و کار باعتراض و یادداشت دادن انجامید
در محاکمه مختاری که حزب توده در آن دخالت داشت پرونده شهربانی شیخ خزعل بدست افتاده دانسته گردید که در سال ۱۹۱۴ که جنگ با آلمان و عثمانی آغاز شده بود انگلیسها با خزعل پیمانی بسته بودهاند که /۳
رضا شاه مردی بود که از همه امکانات و افراد برای خدمت به وطن استفاده میکرد
"میرزا کوچک خان در زدوخورد شکست خورد و قوای مسلح او از اطرافش پراکنده شد و خودش در زمستان سرد اجباراً به کوه رفت و از سرما و گرسنگی از پا افتاد و به هلاکت رسید عدهای که او را تعقیب میکردند با مرده ی او /۱
که یخ زده بود روبه رو شدند و سرش را بریدند و در جعبه گذاردند و به تهران فرستادند صبح یکی از روزها حضرت اشرف(رضا شاه) از اندرون بیرون میآمدند که به وزارت جنگ بروند جعبه سر را نشان دادند ایشان بی اندازه از این عمل نفرت کردند و دستور دفن سر را دادند
از یاران میرزا کوچک خان که /۲
تسلیم شدند خالو قربان و خالو مراد و دو نفر دیگر بودند اولی با درجه سرهنگی و دومی با درجه سرگردی وارد قشون شدند جهت سکونت آنان، خانه ای در خیابان پهلوی فعلی خریداری شد"
کتاب "بیست سال با رضا شاه" خاطرات سلیمان بهبودی صفحه ۱۲
/۳
عباس میلانی در کتاب معمای هویدا میگوید که یکی از دلایل انقلاب فساد مالی پهلوی بود که موجب انقلاب۵۷ شد امثال این جمله به وفور از سمت حامیان ج.ا شنیده میشود اما بیایم خود را جای بزرگترین مدعی فساد شاه بگذاریم ج.ا از روز نخست /۱
که پا به عرصه وجود گذاشت با تمام توان سعی کرد تا این ادعای شعاری خود را به اثبات برساند و هیچوقت نتواست و به همین روی فقط با پافشاری بر روی دروغ و توسط مهره های جاسازی شده خود 40 سال این شایعه را زنده نگه
داشت اولین ادعای دعوی بر سر اموال دزدیده شده توسط شاه و فرح در سال 79 /۲
به دادگاه نیویورک ارائه شد مبنی بر اینکه #ثروت_شاه طبق محاسبات دولت موقت 35 میلیارد دلار به صورت نقد و 20 میلیارد دلار به صورت ملک بود پیرو این ادعا ج.ا درخواست باز استرداد شاه را داشت که دادگاه نیویورک با پافشاری بر حق استقلال دادگاه آمریکا دست رد به سینه دولت کارتر زد/۳