نکتهٔ جالب این که بر اساس یک نسخهٔ بسیار قدیمی از دستورالعمل طراحی و تهیهٔ پرچم ملی شیروخورشید ایران، هم نشان شیر و هم نشان خورشید به ترتیب به درون نوار سرخ در قسمت پایین و همچنین به درون نوار سبز در قسمت بالای پرچم امتداد مییابد! #پرچم_ملی_شیر_و_خورشید
بر حسب امر اعلیحضرت شاهنشاهی دستورالعمل بیرقهای دولت علّیه از اینقرار است:
بیرق ایران عبارت از سه رنگ خواهد بود، یعنی از سبز و سفید و قرمز. سبز در فوق، سفید
در وسط، قرمز در پائین و باید عرض هر سه مطابق یکدیگر باشد.
شیر و خورشید بیرق باید به اندازهای باشد که نوک اشعهٔ بلند ⬇️
و سر شمشیر در قسمت سبز و پنجه و تقریبا نصف پای شیر در قسمت قرمز باشد.
در زیر پای شیر، نقش خارجی از قبیل زمین و سبزه و غیره لازم نیست.
نگاه شیر باید قدری تند و باهیبت بوده و صورت آن نباید بطرف چپ (؟؟؟) یا بصورت شخص ناظر گردیده، بلکه باید تا اندازهای بطرف جلو متمایل باشد.⬇️
شمشیر باید خمیده و قوسی باشد و نوک آن بایستی از سر شیر تجاوز نماید.
نصف صورت خورشید در روی پشت شیر و نصف دیگر در روی گردن بوده و بنابراین قدری هم مایل باشد.
اشعهٔ خورشید نباید بهم متصل باشد، بلکه باید از هم جدا و طول آنها بسه درجه قسمت شده
(؟؟؟) مطول آنها وسط و جنبین آن ⬇️
کوتاهتر بوده بهمین ترتیب تا نیمدایره تمام شود.
رنگ شیر و خورشید و شمشیر باید مانند موهای شیر مایل بزردی باشد.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۱
دوگانهسازی بین خاک و انسان توسط چپها بسیار بسیار خطرناک است. بر اساس فهم و توافق «جامعه بشری» تا امروز، موجودیت و بقای سیاسی یک ملت در دو عنصر خاک و تاریخ تعریف و تضمین شده است. شما آقای ابراهیمزاده میتوانید تعریف متفاوت خودتان را از موجودیت سیاسی داشته باشید، اما ⬇️⬇️⬇️
۲
اما نمیتوانید تعریفی را که «جامعه بشری» تا به امروز بر سرش به توافق بینالمللی رسیده به هم بزنید، چون نمیتوانید بقای دیگران را در دیگر موجودیتهای سیاسی به خاطر تعریف خودتان از بقا، تهدید یا تخریب کنید. بنابراین، شما در مرز سیاسی هیچ کشوری، با در اختیار داشتن ⬇️⬇️⬇️
۳
نسخهای از اعلامیه جهانی حقوق بشر در کیفتان ( به جای پاسپورت یا تراول داکیومنت) نمیتوانید انتظار داشته باشید که آن کشور به شما ویزای ورود و اقامت بدهد، چه برسد به اینکه اجازه بدهد به ۸۵ میلیون ایرانی مثل شما بر سر سفرهٔ منافع اقتصادی و اجتماعیشان، کنارشان بنشینید و ⬇️⬇️⬇️
علت درگیری بلوچها با پهلوی اول، ریشه در بیاعتمادی تاریخی مردم بلوچ با قدرت دولتهای جابر صفوی و قاجار داشت. رضاشاه برای پروژههای مدرنسازی ملی ایران، «قانون سجل احوال» و «نظام اجباری» در بلوچستان را چند سال به عقب انداخت تا مردم بلوچ که با اندیشههای نوخواهی از صدر مشروطیت 👇
تا ۱۳۰۷ آشنایی نداشتند، آموزش ببینند. اما حتی با آموزش و تبلیغات در مرحله اول اجرای قانون نیز حاضر نشدند در برنامه ملی سجل احوال شرکت کنند. این بود که دولت مرکزی ناچار شد که قانون را با زور و خشونت در این منطقه به اجرا گذارد. علیرغم اینکه درگیری در دزداب (زاهدان) منجر به 👇
خسارات جانی زیادی در دو طرف درگیر شد، بعدتر اماناللهخان جهانبانی برای رفع کدورتها و برقرار آشتی و تکمیل حسن نیت، دختر خود را به عقد پسر خان بلوچ درآورد(!) تا به تدریج پروژه مدرنسازی ملی در سیستان و بلوچستان نیز بر ریل توسعه و پیشرفت قرار گیرد.