Thread by @Shahvagh

۶ دی ۸۸(عاشورای خونین) روزی که پایتخت سقوط کرد و ما به خانه رفتیم!
این رشتو برای انتقال تجربه نوشته شده. لطفا تا آخر بخوانید و اگر مفید یافتید #ریتوییت و ویروسی کنید.
روز ۶ دی که به عاشورای خونین معروف شد آخرین روزی بود که جنبش سبز شاهد یک تظاهرات میلیونی بود. /۱
#مهسا_امینی

به روایت برخی شاهدان شهر تهران کاملا به دست مردم تسخیر شد. اما ما به خانه رفتیم!
قبل از ورود به ماوقع عاشورای ۸۸ لازم دیدم یک نکته‌ای را یادآور شوم. وقتی من از ۲۵ خرداد ۸۸ نوشتم خیلی‌ها کامنت دادن که ۸۸ رهبر داشت و ما الان نداریم. این موضوع هم درست است و هم غلط./۲
#مهسا_امینی

در واقع موسوی در عین حال که به نوعی غیرمستقیم برای حضور در خیابان فراخوان صادر می‌کرد از زیر بار رهبری مستقیم جنبش شانه خالی می‌کرد (وضعیتی مشابه آنچه که امروز در مورد برخی از چهره‌های مطرح می‌بینیم). موسوی به صراحت در بیانیه شماره ۱۴ به مناسبت ۱۳ آبان/۳
#مهسا_امینی

اعلام کرد که «در میان ما مردم رهبرانند.» در واقع خود موسوی فراخوانی مستقیم صادر نمی‌کرد. مردم در شبکه‌های اجتماعی قرار می‌گذاشتند که کی و کجا به هم بپیوندند.
در مورد تاسوعا و عاشورای ۸۸ نیز چنین بود. ببیانیه‌ای از طرف موسوی و کروبی صادر نشده بود اما مردم /۴
#مهسا_امینی

در شبکه‌های نوپای اجتماعی مثل فیسبوک و بالاترین ایده‌های خود را مطرح می‌کردند. یکی از طرح‌‌ها این بود که بعد از سرکوب خونین ۳۰ خرداد ۸۸ مردم از امنیت نسبی راهپیمایی‌های حکومتی استفاده کنند. به این صورت هواداران جنبش سبز راهپیمایی روز قدس /۵
#مهسا_امینی

و نماز جمعه رفسنجانی را به تجمعات اعتراضی تبدیل کردند. بر این اساس قرار بر این شد که در روزهای تاسوعا و عاشورا مردم در مرکز شهر از میدان امام حسین تا آزادی راهپیمایی کنند.
راهپیمایی روز تاسوعا چیزی مثل ۱۶ آذر یا ۲۸ تا ۳۰ آذر همین امسال بود. /۶
#مهسا_امینی

مردم از پل چوبی به سمت میدان انقلاب راه افتادند و کم کم به جمعیتشان افزوده می‌شد. هر جا که جمعیت زیادتر می‌شد ماموران امنیتی سعی می‌کردند با استفاده از یگان‌های موتوری جمعیت را که در سکوت راهپیمایی می کردند متفرق کنند. تمام تلاششان هم این بود/۷
#مهسا_امینی

که جمعیت به میدان انقلاب نرسد. آن روز با کمی شعار مرگ بر دیکتاتور و درگیری‌های پراکنده نزدیک دانشگاه تهران و میدان انقلاب به پایان رسید.
به دلیل قابل ملاحظه نبودن جمعیت به روایت سردار همدانی در جلسه شورای تامین استان تهران «همه برآوردها این بود که فردا تهران/۸
#مهسا_امینی

آرام خواهد بود». اما برآورد همدانی چیز دیگری بود. او دو بار دیگر درخواست جلسه اضطراری داده و در نهایت برای تهران اعلام آماده باش کردند. نقش همدانی در سرکوب عاشورای ۸۸ بسیار پر رنگ بود. او می‌گوید:«همه‌ی سینماهای تهران را اجاره کردم. /۹
#مهسا_امینی
radiofarda.com/a/f3-ashura-20…

تمام مدارس و حسینیه‌ها را در اختیار گرفتیم. بچه‌ها با لباس مشکی در میدان حضور داشتن. نزدیک به 30 هیئت را هم که با من مرتبط بودند راه هم آماده کردیم و گفتم دسته‌ها را به سمت میدان دانشگاه بیاورید.»
به گفته همدانی «45 هزار بسیجی در این صحنه بودند.»/۱۰
#مهسا_امینی

این‌ تدابیر به اضافه نیروهای ضد شورش و سایر نیروهای نظامی و امنیتی بود. اما با همه این تدابیر مردم زیادی آمدند. آن‌قدر جمعیت زیاد شد که تجمعات زیادی از جمله در پل کالج، خیابان طالقانی، خیابان وصال، میدان ولیعصر،/۱۱
#مهسا_امینی

بلوار و امیرآباد و میدان انقلاب تشکیل شده بود. با وجود تمام این تدبیرها سیل جمعیت چنان بود که نیروهای سرکوب عملا از کار افتاده بود. مردم دیگر ساکت نبودند و با سرکوبگران مقابله می‌کردند. در درگیری‌ها چند نفر از مردم جان خود را از دست دادند./۱۲
#مهسا_امینی

حول و حوش بعدازظهر بود که نیروهای سرکوب عقب کشیدند و عملا مرکز شهر در دست مردم بود. خودم شاهدم که پس از مدتی شعار دادن مردم به همدیگر نگاه می‌کردند. انگار با نگاه از هم می‌پرسیدند حالا چه کنیم؟ جایی را تسخیر کنیم؟ بعدش چه می‌شود؟ /۱۳
#مهسا_امینی

موسوی تایید می‌کند؟ نظرش در این باره چیست؟ موسوی نمی‌خواست این اتفاق بیفتد. او تا روز بعدش هم سکوت کرد در حالیکه در همان روز برادرزاده‌اش را به ضرب گلوله کشته بودند. آری! با تمام نیروها و تدابیر امنیتی آن روز شهر را از کنترل حکومت درآوردیم/۱۴
#مهسا_امینی

و چون رهبر و هدف مشخصی نداشتیم به خانه برگشتیم. برگشتیم و اجازه دادیم که حکومت سناریوسازی کند. بگوید معترضان عکس امام آتش زدند و در عاشورا کف زدند و سوت کشیدند و سه روز بعدش در ۹ دی یک راهپیمایی حکومتی راه انداخت و به قول خودش قائله را جمع کرد./۱۵
#مهسا_امینی

بعد از آن جنبش سبز بارها تلاش کرد که به خیابان بیاید و جز در سال بعدش در جریان بهار عربی در ۲۵ بهمن ۸۹ موفق نشد جمعیت قابل ملاحظه‌ای را به خیابان بیاورد. چرا که ما تا انتهای ماجرا را رفته بودیم. پایتخت را فتح کرده بودیم اما رهبری وجود نداشت که بعدش را رهبری کند!/۱۶
#مهسا_امینی

امروز در چنین شرایطی هستیم. آمادگی فتح پایتخت وجود دارد و اگر اذن آن باشد هیچ قدرتی نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد. اما رهبر کجاست؟ باز هم فتح کنیم و برویم خانه؟ پتانسیل تسخیر پایتخت آن‌قدر بالاست که شاید همین صدمین روز انقلاب آمدیم و دوباره شهر را فتح کردیم./۱۷
#مهسا_امینی

چه فرد یا جریان می‌خواهد بگوید بعد آن چه کنیم؟ این مرز باریک امید و نا امیدی است. امید را رهبر یا شورای رهبری ایجاد می‌کند و آن روز که در تهران میلیونی شدیم باید این رهبر باشد. آن روز حتی می‌تواند روز #فراخوان_۳_دی باشد.
لطفا اگر مفید یافتید ویروسی کنید.
#مهسا_امینی