#امیر_جوادی_فر روزهای خیلی سختی را در بازداشتگاه کهریزک سپری کرد. وقتی وارد کهریزک شد گردنش، فکش و دنده هایش خرد شده بود و بینایی یکی از چشم هایش را بر اثر ضرب و شتم مامورین از دست داده بود.
امیر همیشه با صدای بلند در بند ناله میکرد و از مادرش کمک میخواست که مادرم! چرا یکی از /١ Image
چشمهایم نمی بیند چشم هایم را به من برگردان. بعد از اینکه از زندان اوین آزاد شدم متوجه شدم مادر امیر پنج سال پیش از دستگیری امیر بر اثر سرطان فوت کرده بود و در آخرین روزهای زندگیش از مادرش کمک می خواست و در آخر هم به سوی مادرش شتافت.
روزی که از جهنم کهریزک به زندان اوین منتقل/٢
ميشديم امیر حالش خیلی وخیم‌تر شده بود و زير افتاب سوزان تیرماه در کنج سایه‌ای در حیاط نشسته بود، در همان لحظه (سرهنگ کمجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک) به جرم اینکه چرا امیر در سایه نشسته و در زیر آفتاب نيست،با پوتين به سر و صورتش كوبيد تا امير را مجبور كند زير افتاب بنشيند.پيش از/٣
انتقال به زندان اوین و هنگام سوار شدن به اتوبوس دستبندهای پلاستیکی به ‌دستانمان زدند، راننده اتوبوس و مأموران نیروی انتظامی از بوی گندی که از بدن ما ساطع می‌شد همگی ماسک به صورت زده بودند. .، هوای داخل اتوبوس بشدت گرم و غیر قابل تحمل بود، هر چقدر التماس می کردیم پنجره ای باز /٤
نميشد همه تشنه بوديم،ماموران آب‌ خنک و گوارا می‌نوشیدند اما دریغ از یک قطره آب آن هم در آن گرمای جان‌فرسا. هر کسی ناله می‌کرد و یا اعتراضی داشت با باتوم توسط سربازان پذیرایی می‌شد.
امیر در مسیر راه بازداشتگاه کهریزک به زندان اوین در اتوبوس لب‌هایش از تشنگی و خشکی قفل شده بود/٥
با لبان تشنه مرتب خون بالا می‌آورد، نفس کشیدن در آن شرایط هر لحظه سخت‌تر می‌شد یکی از رفقا سعی کرد که به امیر تنفس مصنوعی بدهد، اما کار از کار گذشته بود،امیر در اوج مظلومیت و بی‌گناهی از این دنیا به‌سوی مادرش شتافت!
راوي: #مسعود_عليزاده از جان بدر بردگان کهریزک ۸۸
#مهسا_امينی‌

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with خط خطي

خط خطي Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @ms_ambivalent

Jan 2
#محمد_كامرانی
جوان ١٨ ساله اي با لبهاي خشك و بدن نيمه جان در بيمارستان لقمان بستري و در اغماست! دست و پاهاي بي جانش رو غل و زنجير كرده اند..
بالاي تخت نوشته شده "معتاد مجهول الهويه"
يك روز قبل ،صدای همهمه داخل بند را پر کرده است.چشم‌های جوان ۱۸ ساله پر از هراس است، با دلهره/١ ImageImage
به نوشته‌های ناخوانای روی دیوار بند نگاه می‌کند و بعد آرام از جایش از بلند می‌شود تا خودش را برای رفتن به حمام آماده کند، محمد پیش از آنکه اتاق را ترک کند چند بار محکم با لبه تخت برخورد می‌کند.
نای ایستادن روی پاهایش را ندارد. هم‌بندی‌هایش با نگرانی دستش را می‌گیرند اما محمد/٢
می‌گوید چیزی نیست و اتاق را برای رفتن به حمام ترک می‌کند. محمد در مسیرِ کهریزک به اوین شاهد جان دادن #امیر_جوادی_فر بود. امیر همراه آنها در ١٨ تیرماه سال ٨٨ بازداشت شده بود. حجارها يكي از زندانيان هم بند محمد ميگويد «ما قبل از اینکه به کهریزک برویم وقتی در پلیس پیشگیری بودیم/٣
Read 8 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Don't want to be a Premium member but still want to support us?

Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!

:(