گاهی با خودم فکر میکنم اگر «جان لاک» فیلسوف نامدار انگلیسی زنده بود و سخنان خودش را از زبان یک دختر ایرانی میشنید، چه حسی پیدا میکرد؟ آیا حیرتزده میشد؟ دختری که فقط ۱۶سال داشت و مشخص نیست آیا اصلا جان لاک و آثارش را میشناخت یا مثلا،/۱
نظریه «قرارداد اجتماعی» او را خوانده بود؟ نه «جان لاک» و نه ما نمیدانیم! جان لاک به دلیل مرگ و ما چون به زندگیِ شخصی #سارینا_اسماعیل_زاده دسترسی نداریم نمیدانیم میزان مطالعه و شناخت او از مشاهیر چقدر بوده است. اینکه او در آن سن پایین و اندک،/۲
چگونه به این فهم و آگاهی رسیده بود که توقع مردم یک کشور از دولت «رفاه، رفاه، رفاه» است؟ چیزی که «لاک» آن را اینگونه عنوان میکند:
«قدرت سياسی ملکِ شخصی كسی نيست، بلكه وسيلهای است كه بنا به خواست ملت به وجود آمده است و مأموريت دارد تا جامعهٔ
شهروندان را ايمن كند و توسعه دهد.»/۳
سارینای کوچک ما فقط سه کلمه گفت ولی من از آن زمان مات و مبهوت او هستم! من در شانزده سالگی چه میدانستم و او چقدر میدانست!!! اگرچه بخشی از این دانش و فهم حاصلِ عصر اینترنت، خانواده، جامعه و ... است اما خیلیها چندبرابر سارینا سن دارند ولی تُهی و پوچاند!/۴
سارینا نمونهٔ کوچکی است از نسلی که به دهه هشتادی معروفاند. حتی شناخت و ارتباط گرفتن ما نسل «دهه ۶۰» با آنها بسیار مشکل است. آنها آنقدر بهروز و پیشرفتهاند که اولین کلام در ارتباط برقرار کردن با آنها باید حتما این باشد که چند بازی مهم اینترنتی را روی موبایل داشته باشید!/۵
آنها اینترنت و فناوریهای مربوط به اینترنت را مانند یک هیولا میخورند! از نظر آنها شمایی که گوشی اندرویدی در جیب ندارید حتی قابل گفتگو هم نیستید!! این خاصیت نسل آنهاست. وقتی از همان کودکی با فلسفیترین انیمیشنهای دنیا بزرگ شدهاند، قطعا با نسلی که پلنگ صورتی میدید،/۶
زمین تا آسمان فرق دارند! اکثر آنها توسط خانواده به کلاس زبان میروند و در فضای مجازی با همنسلان خود در بقیه دنیا ارتباط دارند. میبینند که در بقیه دنیا چه میگذرد، همان چیزی که سارینا گفت: «ما هم زندگی آنکه در اتیوپی از فقر درحال مرگ است را میبینیم هم آن نوجوانی که،/۷
در نیویورک در حال عشق و حال است.» این نسل به کلاسهای ورزش و موسیقی میروند. برخلاف نسلهای قبل که توسط حکومت گرفتار اعتیاد و مواد مخدر شد، دیدید که اکثر آنها ورزشکار و قویاند. خلاصه آنکه حتی منی که دو نسل با آنها اختلاف دارم و در کنارشان هستم هم،/۸
برای آنها گویی غریبهام! دیدی که ما به نسل دهه ۲۰ و ۳۰ داریم، آنها به ما دارند! حال شمایی که حداقل چهل سال است از ایران خارج شدهاید چه نسخهای برای این نسل میپیچید؟! اکثر اینهایی که در رسانهها و فضای مجازی به عنوان رهبر و لیدر فلان حزب و ... معرفی می شوند،/۹
و اکثرا خارج از کشورند چه شناختی از این نسل دارند؟! #سونیا_شریفی در آبدانان ایلام؛ جنوبیترین منطقه از مناطق کردنشین، چگونه میتواند با این فرد «دبیر اول حزب کومله کردستان ایران» ارتباط برقرار کند؟! اصلا او را میشناسد؟ او چقدر نیازهای نسل سونیا شریفی را میداند؟/۱۰
یا این دیگری که به عنوان رهبر حزب مشروطه توسط اینترنشنال به برنامه دعوت میشود! #آرمیتا_عباسی از کرج با این احزاب که آن طرف دنیا زیر پرچم بیگانه تشکیل میشوند، چه سنخیتی دارد؟ ریشه آنها در کجای جامعه فعلی ایران که اینترنت آن را زیر و رو کرده قرار دارد؟! مگر دوران قاجار است؟!/۱۱
نسلی که در انتقاد حتی به پدر و مادر خود رحم نمیکند حال شما که سی یا چهل سال است به کانادا و آمریکا رفتهاید میخواهید از آنجا برای آنها حکومت تشکیل بدهید؟ شما انگار متوجه نیستید که اکثر همنسلان شما در سینه قبرستاناند و آنهایی هم که زندهاند آنقدر نیستند که رای به،/۱۲
حکومت دلخواه شما بدهند. برای ما همان یک بار که تصمیم گرفتند و انقلاب کردند کافی است و جایش درد میکند! اما این نسل شجاع و آگاه است و به احدی اجازه تصمیمگیری برای سرنوشتش نخواهد داد. هنوز مانده که قدرت آنها را از نزدیک ببینید.
سیلی محکمی که بعد از جمهوریاسلامی، منتظر شماست.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
برای وطنی که از بهر خوار شمردن آن را «کجا» صدا میزنند ..
ساعتها میشود به تک تک این کلمات زهرآلود نگریست و گریه کرد. خاکی که مهسا و نیکای معصوم، آن سارینای شگفتانگیز برای آزادی آن جان دادند و کشته شدند امروز معیار ارزشش پول خمینی نشان شد؟! و هزاران نفر هم،/۱
با لایک آن را تایید کردند که چه؟! همان سوئیس که اکنون چماق تحقیر شده بر سرتان، آپادانا و تخت جمشید دارد؟! فردوسی و خیام چطور؟ شما که تا دیروز میگفتید ما کوروش داریم که هیچکس ندارد، همان که منشور حقوق بشر را نوشته، امروز ملاکِ شما بی ارزشی پاسپورت خرچنگ نشان جمهوریاسلامی است؟/۲
مدعیان پوشالی ملیگرایی، همان تورنتو و واشنگتن نشینان، احدی از آنها به این تحقیر بیپایان جواب داد؟! گفت که خاکی که الهه توکلیان و غزل رنجکش برای آن چشمان خود را دادند ارزشش از پول و پاسپورت خیلی بیشتر است؟
آنها که برای تتوی شیروخورشید مجیدرضا رهنورد یقه دریدند کجایند؟/۳
مدتی پیش که فرماندهٔ سپاه قدس «اسماعیل قاآنی» هنگامی که از ترس دستانش میلرزید حاضران را از رهبر مجاهدین خلق به عنوان آلترناتیو جمهوریاسلامی میترساند، هیچ نمیدانست زنان شجاع ایرانی که روسری سوزان به راه انداختهاند از قضا بر علیه آنها هم شوریدهاند!
ترس قآانی،/۱
بیشتر از مشاهدهٔ فروپاشی نظامی است که حتی بسیاری از مخالفانش آن را فناناپذیر میدانستند تا ترس از رهبر مادامالعمر یک فرقه! فرقهای که معلوم نیست مانند اصحاب کهف در غار زندگی کردهاند یا در میان اجتماع! بند ناف این فرقههای ایدئولوژیک چنان از بطن جامعه ایران پاره شده که،/۲
که هنوز میاندیشند مذهب در ایران چنان پایهٔ مستحکمی دارد که بتوان از آن نردبانی برای رسیدن به قدرت ساخت! مانند این نماز گروهی که دقیقا مصداق عینی مخالفت با شعار «زن/زندگی/آزادی» است. میلیونها زن در ایران شعار برابری حقوق زن و مرد میدهند که چنین چیزی را دوباره در ایران ببینند؟!/۳
وقتی تهدید «حسین سلامی» فرمانده سپاه علیه مجله فرانسوی شارلی عبدو در بزرگترین خبرگزاریهای دنیا مثل «دیلی میل» انگلیس نشر داده شد، با خودم فکر کردم سیاست چه شطرنج مکارانه و بیرحمی است!
همزمان جملهای از «شارل دوگل» یکی از،/۱
بزرگترین ژنرالهای تاریخ در ذهنم تداعی شد:
«من به این نتیجه رسیدهام که سیاست موضوعی بیش از حد جدی است که باید به سیاستمداران واگذار شود.»
در زمانهای که هر لحظه امکان وارد شدن سپاه پاسداران در لیست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا و بالطبع تبعیت بسیاری از کشورهای دنیا،/۲
از این اقدام وجود دارد، انفجار حتی یک ترقه در دفتر این مجله چه پیامدهایی دارد؟! انگشت اتهامها بلافاصله به کدام سمت خواهد رفت؟ آیا مدرکی معتبرتر و سندی مهمتر از حرفهای فرماندهٔ سپاه وجود دارد؟ حتی اگر خود فرانسویها این کار را بکنند وقتی فرمانده سپاه پاسداران،/۳
در میان جنگهای بیپایان و کوبیدنهای مداوم چهرههای سرشناس مخالف جمهوریاسلامی، من سیدمحمد حسینی رو در خیالم به همچین جایی دعوت کردم.
گفتم محمد درسته پول ندارم برات پراید بخرم همون که آرزوش رو داری ولی یه قهوه دستساز که میتونم مهمانت کنم، نمیتونم؟!/۱
قهوه رو داشتم درست میکردم که دیدم یه خانم با پالتو و کلاه اومد داخل! اومدم بگم خانم کافه تعطیله و امشب فقط یه مشتری دارم. دیدم چشماش آشناست! مهسا بود!! خدایا مهسا امینی اینجا؟! کی بهش خبر داده بود؟!
نشست کنار محمد و گفت: از همون که برای سید میاری، برای منم لطفا. لبخند زد ../۲
هنوز فنجان محمد رو پُر نکرده بودم که دوباره در باز شد و یه دختر با کاپشن خلبانی و دستکشهای نصفه اومد داخل. رفت جلوی محمد و مهسا، زد روی شونه محمد و گفت: هییی، بدون من؟! مهسا داد زد: نیکا تویی؟! نیکا قهقهه زد. برگشت، همون جور که پاهاش رو کج و کوله میکرد،/۳
انقلاب ۱۴۰۱ ایران بزرگترین سیلی به دین (اسلام/شیعه) و خرافهگری در تاریخ است. چیزی که رهبر جمهوریاسلامی تنها در یک هفته آن را ثابت کرد. او به قم رفت ولی از حضرت معصومه برای بقای حکومتش درخواست کمک نکرد بلکه از انسانهای زنده کمک خواست! حیرتآور نیست؟/۱
با ظهور جمهوریاسلامی و تسلط کامل روحانیونِ مسلمان و هواداران آنها در قدرت، همه جا و در تک تک لحظات زندگی مردم ایران، باید نشان و ردپایی از خود به جا میگذاشتند!
آنها مانند اشباح، سایه به سایه شما میآمدند؛ چه در مدرسه، چه در دانشگاه، چه خدمت سربازی، محل کار، کوچه، خیابان و،/۲
و چه حتی هنگام ورود به دستشویی هم برای شما آداب و سنن قرار داده بودند! آنها که قرنها منتظر این فرصت بودند خوب میدانستند وقتی با فتوای آخوندها میتوان خرید و استفاده از تنباکو را تحریم کرد، چرا حالا که در قدرت هستند از همهٔ توانایی خود برای شستشوی ذهنی افراد و/۳
همزمانی این رُخدادها یعنی اعدام دو ورزشکار در ایران و مراسم معارفه یکی از بهترین ورزشکاران جهان در کشور عربستان خبر از فاجعهای بزرگ میدهد. فاجعهای که فقط با یک همت میلیونی میشود از آن جلوگیری کرد. اما این فاجعه چیست و عمق آن تا کجاست؟/۱
هرچقدر در این ۴۳ سال بر اثر حکمرانی مُلایان فاسد ایران از دایرهٔ تمدن و پیشرفت خارج شده است، کشورهای دیگر با سرعتی خارقالعاده درحال پیوستن به قافلهٔ پیشرفت و تمدناند. ابتدا این فاصله با کشورهای غربی و بعضی کشورهای آسیایی مانند ژاپن و کرهجنوبی بود که ایران و/۲
خیلی از کشورهای همسایهٔ ایران مانند ترکیه یا عربستان را در ذیلِ گفتمان «جهان سوم» قرار میداد. اما این فاصله در نتیجهٔ تلاش و پشتکار این کشورها روز به روز کمتر شد چیزی که شاید به آن میتوان گفت «معجزه.» یک نمونهٔ حی و حاضر امارات است که نیاز به شرح اضافه ندارد/۳