عفو ملوکانه یا استیصال دستگاه قضایی
(۱۵توییت)

همین ابتدای بحث، طرح چند مثال از تجربه‌ی عینی‌م از وضعیت زندان ج.ا بر اثر قیام روشنگر خواهد بود:
۱. در بند زنان عادل‌آباد، جا برای جادادن معترضین نبود؛ دو اتاق قرنطینه را به آنان اختصاص دادند،
۱/
در یک اتاق با ظرفیت ۳۳نفر (با تخت‌های ۳طبقه بهم‌چسبیده) برای دوره‌ای بیش از ۶۰ معترض را جا دادند، به مشکل تهویه خوردند، مجبور به نصب کابین تلفن شدند، در مدیریت زمان هواخوری به مشکل خوردند. شروع به ساختن یک اتاق جدید کردند، خواستند بند موسوم به بند قرآن مردان را تخلیه کنند
۲/
ابزارآلات آوردند و شروع به تخریب دیوار بین بند زنان و بند قرآن کردند تا فضای آن بند به بند زنان اضافه شود و بتوانند معترضان را جا دهند، استحکام دیوار! موجب کندی روند تخریب بود و عملا شانس آوردند که اعتراضات برای مدتی هم شده فروکش کرد؛ به‌سرعت شروع به مدیریت
۳/
جمعیت بازداشتی‌ها کردند، احکام کیلویی، مثلا ۵ سال برای گل‌دادن به مامور یا یک استوری، میدادند؛ بعد با ژست بخشش، پابند می‌دادند و بابت هر پابند، پول هم میگرفتند که مبادا روند غارت متوقف شود! پابند هم کم آوردند و برای مدتی نبود!:)
زندانیان عادی را هم سهل‌گیرانه‌تر آزاد کردند
۴/
این تازه وضع شهریست که درگیری شدید(نسبت به برخی شهرها) و مستمر در قیام ژینا نداشت.
۲. یک عضو خانواده یکی از زندانیان عادی در دهدشت بازداشت شده بود و به پدرش گفته بودند برایش غذا از خانه بیاور! در تامین غذای بازداشت‌شدگان به مشکل خوردند.
۵/
۳. در همان روزها برخی از هم‌جرم‌های همبندی‌هایم در زندان داراب (شهرستان استان فارس) به آنها خبر دادند که بخشی از زندان داراب آتش زده شده، اتفاقی که همان‌موقع پرس‌وجو کردم و در اخبار انعکاسی نداشت‌.

۶/
۴. به این مثال‌ها اضافه کنید تعداد بسیار زیاد کودکان و نوجوانانی را که حکومت طی این قیام روانه زندان کرد یا برایشان پرونده ساخت، مساله "انسانیت" که برایشان مطرح نیست، قضایی کردن زندگی این تعداد کودک و نوجوان، بحران مدیریتی وسیع ایجاد میکند. به دختر ۱۶ ساله ۸ اتهام شامل محاربه
۷/
و فساد فی‌الارض داده‌اند.تعداد زیادی دختران زیر ۱۸سال در عادل‌آباد بودند که سیر قضایی و بازجویی و زندان در قبال آنها،آسیبی که میخوردند و واکنششان،اگر از دید ما فاجعه‌ای انسانیست از دید عاملان قضایی سورئال است.میگفتند بازجو در بازداشتگاه اطلاعات فریاد میزده که اینجا مهدکودک است
۸/
حکومت با همه هزینه‌هایش برای سرکوب، زیرساخت لازم برای مدیریت موفق بازداشت‌شدگان اعتراضات توده‌ای در این سطح وسیع و مداوم را ندارد.حضور انبوه جمعیت کنار هم در زندان‌ها با مطالباتی اولیه از زندان که انباشته‌تر می‌شود،در طولانی‌مدت،حامل خطر امنیتی برای حکومت درون/بیرون زندان است!
۹/
بعلاوه حکومت، از فروردین ۱۴۰۱، در تقلا برای کنترل وضعیت اقدام به بازداشت، اجرای حکم و بازگرداندن به زندان حداکثری فعالان سیاسی کرده بود، یک سوی این ماجرا تحمیل خفقان به فضای بیرون زندانهاست، اما حکومت به‌خوبی میداند که ماجرا یک‌سوی دیگر هم دارد، و آن سیاسی‌تر شدن و فعال‌تر شدن
۱۰
محیط زندان‌ها به‌صورتی جمعی‌تر است، حتی اگر این پتانسیل به‌مرور به سمت بالفعل شدن برود، نفس این بالقوگی مرز دیوار زندان را کمرنگ‌تر می‌کند، چنانچه همین الان شاهد پیام‌های جمعی و اقدامات سیاسی و ابراز همبستگی‌ها بین زندان‌های مختلف هستیم.
۱۱/
اقدام به چنین عفو عمومی‌ای با بخشنامه‌ای اینچنین صریح بیش از هرچیز تقلا برای مدیریت اقتصادی_سیاسی دستگاه قضا است که نمی‌تواند بحرانش را در امر سرکوب حداکثری انکار کند، آن‌هم در شرایطی که انسجام و توان برای حذف و کشتن، منطقا باید به مرور کمتر شود.
در زمانی که حتی خبر اعدام،
۱۲/
خشم جامعه را در سطح واکنش‌های جمعی بی‌نظیر (مانند تجمع خیابانی و تجمع جلوی زندان) بالاتر میبرد، بجای آنکه خفقان را فراگیر کند، یعنی مکانیزم‌های سرکوب حداکثری مستقیم هر روز بیشتر به بحران میخورند. حفظ همبستگی جمعی و تخطی‌های بیشتر جمعی این بحران را بیشتر هم می‌کند اگر بشود‌.
۱۳/
اگر طبق سنت قضایی_امنیتی، خودشان از این بخشنامه عدول نکنند و مانع آزادی برخی بشوند، طبق این بخشنامه، علاوه بر برخی معترضین قیام ژینا، با قید تعهد و ندامت و از این دست چیزهای احمقانه، جمعی از زندانیان سیاسی بازداشتی قبل از قیام، بی قید و شرط آزاد می‌شوند.
۱۴/
مشتاقانه آزادی رفقایمان را انتظار می‌کشیم‌ و حرمت آزادی را پاس می‌داریم.
درود بر تک‌تک مبارزان #زن_زندگی_آزادی و به‌امید پیشروی انقلابی هر روز بیشتر ستمدیدگان متحد.

#ژن_ژیان_ئازادی

۱۵/پایان

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with Leila Hoseinzade

Leila Hoseinzade Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @leilahoseinzade

Jan 30
نجات‌دهنده کجاست؟
(۱۷ توییت)

یک گزاره چنان به صدها طریق مختلف تکرار شده، که در ذهن بسیاری امر مسلم و بدیهی تلقی می‌شود: بدون مداخله‌ی خارجی و ابرقدرت‌ها مردم توان سرنگونی ندارند.
آیا این گزاره همینقدر که می‌نماید بدیهیست؟

۱/
بارها به این گزاره از وجوه مختلف فکر کرده‌ام و با شما به‌اشتراک میگذارم تا همدیگر را نقد، تصحیح یا تکمیل کنیم.
برای خودم تاریخ مداخلات خارجی در وطنمان را مرور کرده‌ام، بویژه در بزنگاه‌هایی که جنبش‌های مردمی در حال پیشروی بوده‌اند:
۲/
وقتی در مشروطه مردم در تقلای یک انقلاب اجتماعی بودند، مدرسه میساختند، نشریه چاپ می‌کردند، گروه‌های مختلف متشکل می‌شدند، انجمن‌های ایالتی ولایتی قدرت استبدادی را محدود می‌کردند، مردم مشروطه را تحمیل کرده بودند و ...
انگلستان و‌ روسیه ایران را به دو منطقه نفوذ تقسیم کردند.
۳/
Read 17 tweets
Jan 26
اصلاح‌طلبی مرده، اصلاح‌طلبان؟
(۲۳توییت)

اصلاح‌طلبان منطق اجتماعی خود را حول یک اصل بنیادین سازمان داده بودند: فشار از پایین، چانه‌زنی‌ از بالا!
در منطق اصلاح‌طلبی، عاملیت تغییر فقط با گروه حکمرانی است؛ مردم به هیچ کاری نمی‌آیند جز اینکه اهرم فشار بخشی از طالبان قدرت باشند
۱/
تا پشتوانه‌ی مردمی یک گروه قدرت نمایش داده شود و آن گروه بتواند از بالا برای تصاحب قدرت امکان چانه‌زنی بیشتری داشته باشد.
بر همین مبنا اصلاح‌طلبان سال‌های سال از حضور مردم بعنوان اهرم فشار، در انتخابات، کارناوال‌های خیابانی، نهادها و تشکل‌ها، اعتراضات و رسانه‌ها استفاده کردند
۲/
تا امکان چانه‌زنی خود با بخش بالادستی حکومت برای کسب قدرت را حفظ کنند.
در این بین هر شکلی از حضور مردم که به کار چانه‌زنی آنها نمی‌آمد، مصادره یا بایکوت یا تخطئه می‌شد.
این ماجرا تا دی‌ماه ۹۶، و آغاز جنبش سرنگونی ادامه داشت.
۳/
Read 23 tweets
Jan 15
ما از زندان میرویم اما زندان از ما نمیرود، چشمان تک‌تک هم‌اتاقی‌هایم وقتی روی زمین می‌کشیدندم و حتی فرصت آغوش و بوسه‌ای فرصت یک خداحافظی نداشتم، روی شانه ام مانده. باید بنویسم تا چشمانشان را از دوشم زمین بگذارم، تا قلبم که حالا یک گوشه‌اش عادل‌آباد است،آرام‌تر بتپد.باید بنویسم
۱/
اکثر اتاق‌ها پنجره ندارند. تهویه ندارند. دو راهروی عمود بر هم که یک راهرو چند پله پایین‌تر از دیگریست، همان راهرو که سه اتاق دارد، که زندانی‌هایی که چندسال آنجا مانده‌اند به مشکلات تنفسی و ریه گرفتار شده‌اند. راهروی بالایی ۵اتاق دارد،۲اتاق قتل و مواد چسبیده به محل اعدامند
۲/
یعنی حبسشان با شنیدن مداوم صدای اعدام گره خورده. همه ماجرا این نیست.قتلی‌های زنان عادل‌آباد اکثرا شوهرکشی کرده‌اند. قصه تکراری بسیاری این است: در کودکی باجبار شوهر داده شده‌اند،اکثرا ازدواج فامیلی.زمان گذشته و فهمیده‌ند زندگیشان را نمیخواهند، نه راهی برای فرار،نه راهی برای طلاق
۳
Read 26 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Don't want to be a Premium member but still want to support us?

Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!

:(