#پیام_باستانی، معترض بازداشتی، با ارسال پیامی از تجربه خود و رفتار ماموران هنگام بازداشت برای دادبان این طور نوشت: «من پیام باستانی هستم که تاریخ دوم مهر توسط امنیت گیشا دستگیر شده بودم. حدود ده نفر لباس شخصی موقعی که تنها بودم ریختن توی خونه با ضرب و شتم بهم دستبند زدند و
۱/۴
بردن اداره امنیت گیشا و اونجا هم شکنجه شدم. اول منو دستبند زدن و حتی نزاشتن در خونه رو قفل کنم فرستادنم پایین و سه تا گوشی و سه تا شارژر و هندزفری و اسپیکر بلوتوثی و هر چی که غیر ضروری بود برداشته بودن. حتی دو میلیون تومان پول نقد را هم ازم گرفتند و ساعت هوشمند و پاسپورت و
۲/۴
کارت معافیت. الان که اومدم چک کردم بعد از ازادی هندزفری به چه دردشون میخوره جز برای دزدی آشکار؟
من کلی ضرر و زیان مالی داده بودم این مدت و الان که اومدم بخاطر اینا کلی آسیب دیدم.»
بنا بر قانون هرگونه توقیف اموال باید توجیه قضایی داشته باشد و پس از پایان تحقیقات فورا تکلیف
۳/۴
۴/۴
آنها توسط مقام قضایی روشن شود. به این نحو که یا برگردانند یا مطابق قانون حکم به ضبط به نفع دولت صادر کند.
مسلما در مورد پول نقد و ساعت هوشمند و هندزفری باید برگردانده می شدند که عدم تحویل آنها مشخصا مصداق تصرف غیر قانونی اموال شهروندان است.
در صورت مواجهه با فشار، تهدید و شکنجه از سوی بازجویان برای اخذ اعتراف اجباری چه کنیم؟
شاید این سوال بسیاری از شما، همراهان گرامی باشد، معین خزائلی، حقوقدان، به این سوال مهم پاسخ داده است که با هم میبینیم:
۱/۴
۱- تا حد امکان در برابر فشار مقاومت کرده و از پذیرش خواسته بازجویان برای اقرار و اعتراف خودداری کنید؛
۲- به بازجویان یادآوری کنید اعتراف اجباری ارزش قضایی ندارد و شما در مقابل مقام قضایی اعترافات خود را انکار خواهید کرد؛
۳- در صورتی که برای رهایی از فشار
۲/۴
و شکنجه اقدام به اعتراف اجباری کردید اصلا نگران نباشید و در اولین فرصت مواجهه با مقام قضایی (بازپرس یا قاضی دادگاه) اعترافات اجباری پیشین خود را انکار کرده و صراحتا اعلام کنید که اعترافات به واسطه فشار و شکنجه اخذ شده و شما وادار به اعتراف اجباری شدهاید.
این جمله را چند بار بخوانید، جملهای بسیار خطرناک است که روی پرونده بعضی از زندانیان و معترضان بازداشتی نوشته شده است.
سینا یوسفی، وکیل دادگستری، در توییتی مینویسد: «جمله تاسف برانگیز در گزارش اداره اطلاعات در خصوص پرونده بازداشت شدگان:
۱/۴
«مجازات این متهم تبعات خاصی ندارد»
بنظرم اعدام سیدمحمدحسینی و شکنجه خیلی از بازداشتیهای غیر معروف و ناشناس در راستای این جمله بوده…
از رسانهای شدن نترسید…»
او در گفتگو با دادبان در این باره اینطور توضیح میدهد: «در پرونده بعضی از معترضان بازداشتی جملهای به چشم
۲/۴
میخورد مبنی بر اینکه مجازات این فرد با تبعات سیاسی و اجتماعی همراه نیست، به عبارت دیگر نهادهای امنیتی، رسانهای نشدن اطلاعات زندانی را فرصتی میبینند برای اعمال شکنجه و آزار و اذیت بیشتر.»
این وکیل تصریح میکند: «گمنام نگهداشتن زندانی از سوی خانوادهها به امید مجازات کمتر
شش زندانی سیاسی عرب در زندان شیبان اهواز به اعدام و شش زندانی دیگر به حبس طولانی مدت محکوم شدند
بنا بر گزارش سازمان حقوق بشر اهواز شش زندانی سیاسی عرب محبوس در زندان شیبان اهواز به اعدام محکوم شدند. این نهاد حقوق بشری در حساب توییتر خود اسامی این افراد را «علی مجدم»
۱/۴
«معین خنفری»،«محمدرضا مقدم»، «سید سالم موسوی»،«سید عدنان موسوی» و «حبيب دريس» اعلام کرده است. تا لحظه تنظیم این خبر جزئیات بیشتری از وضعیت و پرونده این افراد منتشر نشده است. سازمان حقوق بشر اهواز همچنین خبر داده است شش زندانى اهوازی ديگر نيز به زندان طولانی مدت محکوم شدند.
۲/۴
به نوشته این سازمان «فارس عموری» به ۳۵ سال زندان، «جاسم البوغبيش» به ۱۵ سال زندان و «قاسم مقدم»، «اسكندر مقدم»، «رعد منيعات» و «توفیق منیعات» هر یک به ۵ سال زندان محکوم شدهاند. این احکام صبح سهشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ در شعبه ۴ دادگاه انقلاب اهواز صادر شده است. صدور این احکام
این سوالی است که بسیاری از همراهان گرامی #دادبان پرسیدهاند و وکیل دادبان به آن پاسخ داده است.
رسیدگی به یک پرونده کیفری در دو مرحله کلی انجام میشود، نخست، تحقیقات مقدماتی و پس از آن دادرسی.
۱/۴
انجام تحقیقات مقدماتی در یک پرونده بر عهده دادسرا است، به عبارتی، در دادسرا که ریاست آن با دادستان است، از طریق بازپرس تحقیقات مربوط به پرونده صورت میگیرد.
ضابطان دادگستری تحقیقات مقدماتی را با دستور مقامات دادسرا که معمولا بازپرس است، انجام میدهند.
۲/۴
چنانچه تحقیقات صورت گرفت و پرونده را بازپرس بر مجرمیت قرار داد، این قرار به دادستانی رفته و دادستان کیفرخواست صادر میکند و به دادگاه برای رسیدگی ارسال میشود.
بعد از صدور کیفرخواست، وظایف دادسرا به اتمام رسیده و پرونده برای صدور رای نهایی به دادگاه ارجاع میشود.
مرسده، مربی فیزیکال فیتنس است، او از قربانیان شلیک به چشم است، یکی از چشمان او هدف شاتگان ماموران امنیتی قرار گرفته است.
مرسده روز گذشته از عمل جراحی چشم خود نوشته است و اینکه چه دردهایی را متحمل میشود. او یک دختر ۹ ساله دارد.
۱/۴
مرسده، در روزهای نخست ساچمه خوردنش از صدای وحشتناک ترکیدن چشم، اینکه اندازهها دستش نیست و حفظ تعادل برایش سخت است نوشت اما روایت بلند شدنش پس از این زخم، عملهای جراحی، بیمها و امیدها، کمکهای همسر و خواهرش و امیدش، شکرگزاری پس از آغاز روند درمان و بهبودی نسبی و امیدش
۲/۴
به فردایی آزاد، دنبالکنندگانش را مجذوب کرد.
نکته قابل توجه این است که بعضی از دیگر قربانیان چشم مانند کوثر افتخاری بازیگر تئاتر پیش از عمل برای دادن انرژی مثبت در کنار او بوده است.
در جریان خیزش انقلابی ایرانیان، چشم شماری از معترضان به طور عامدانه هدف گلوله ماموران
#یدالله_محمودنژاد و #مونا_محمودنژاد: مونا محمودنژاد در شهریور ۱۳۴۴ در شیراز به دنیا آمد. او در حالیکه تنها ۱۷ ساله بود به «جرم» تدریس به کودکان بهایی در آبان ۱۳۶۱ در منزل به همراه پدرش، «يدالله محمودنژاد» بازداشت شد. مونا معلم کلاس اخلاق و تعلیمات دینی کودکان بهایی بود.
۱/۵
آن دو به زندان «عادلآباد» شیراز فرستاده شدند. مونا در مدت بازداشت تحت فشار بسیار برای بازگشت از عقاید بهایی قرار داشت. اما نپذیرفت. نهایتا در خرداد ۱۳۶۲ در میدان چوگان شیراز به همراه ۹ زن بهایی دیگر اعدام شد. او جوانترین عضو این اعدام دستهجمعی بود.
۲/۵
پدر او نیز به جرم «ارتداد» در اسفند ۱۳۶۱ در همان شیراز اعدام شده بود. اجساد اعدامیان به خانوادهها تحویل داده نمیشود و مخفیانه در قبرستانی دفن میشود. قبرستانی که سپاه پاسداران در اردیبهشت ۱۳۹۳ آن را کاملا تخریب کرد.