راجع به اعتقادات ابیونی به این موارد دقت کنید (مانی خیلی از این اعتقادات رو در دین خودش داشت)
ابیونیها معتقدند نباید گوشت خورد (پرهیز از گوشت خوردن) و البته که مانی هم عین همین اعتقاد رو در مانویت ترویج کرد
ریاضت کشیدن، و ازدواج نکردن و بله اینها هم بعدها بخشی مهم از مانویت شد (البته نه برای عموم مانویان)
ابیونیها از معدود گروههای مسیحی هستند که به ختنه کردن معتقدند (من جایی چیزی راجع به اعتقاد مانویان به ختنه نخوندم و نمیدونم مانی ختنه بوده یا نه)
ابیونیها معتقد بودند که مسیح فقط یکی از این رسولان بهشتی هست که تناسخ کرده و این تناسخ بارها و بارها تکرار میشه و مانی بعدها زرتشت و بودا و عیسی رو رسولان بهشتی پیش از خودش معرفی کرد و گفت من تناسخ جدیدم
ابیونیها به تثلیث معتقد نبودند (مثل مسلمانها) و معتقدند که روح القدس مسیح مجسم شده است
The Holy Spirit is Christ incarnate
بعضی از این اعتقادات از یکی از پدران کلیسا با نام St. Epiphanius میاد که چند تا از عکسهاش رو هم گذاشتم
حالا نکته جالب ارتباط محمد با «ورقه بن نوفل» هستش و فکر کنم از همینجاست که بعضی (خارج از محیط آکادمیک؟) معتقدن قرآن نامههای بین محمد و ابیونیهاست - هعی
همین اول بگم که ما در مانوی فقط یک عیسی نداریم، بلکه چند تا عیسی داریم که هر کدوم با دیگری متفاوته
توی این رشتو میگم که هر کدوم از این عیسیها چه کارکردی داشته
رشتو کمی طولانی میشه و امیدوارم ارزش وقتی که میگذارید داشته باشه
نکته اول، در مانویت ما واژه «عیسی» نداریم و این واژه بصورت Yyšw ثبت شده که بصورت Yišō یا «ییشو» یا «عیشو» خونده میشه لذا هرجا میکم عیسی، منظورم درواقع «عیشو Yyšw» هست
عیسی در قرآن به یکی از پیامبران اولوالعزم اطلاق میشه، دقت کنید که یکی دونستن عیسی در قرآن با مسیح یا Yeshua «یشوع» از حوصله این بحث خارجه
اگر خواستید بدونید واژه عیسی از کجا اومد ویدیو رو ببینید
چون همجنسگرایی نتیجه مطلوب پیشبرد زندگی را ایجاد نمیکرده و درعوض موجب به پایان رساندن نسل بشر میشده همجنسگرایی به عنوان قربانی کردن برای دیوان در نظر گرفته میشده است
دادستان دینیگ پرسش 71-76
همانطور که زنها با همکاری با دیوان عملا به دیو تبدیل میشدن همجنسگرایی هم همینطور بوده
همجنسگرای مفعول، بعنوان همخواب دیو و فاعل، بعنوان دیوسوار توصیف شدهاند
وندیداد 31-32 / 8
دیو کیست؟
چه کسی برای دیوان قربانی میکند
چه کسی از دیوان سواره میگیرد؟
چه کسی آوند دیوان است؟
چه کسی همخواب دیوان است؟
چه کسی همقدر یک دیو است؟
...
پس اهورامزدا گفت
ای زردشت سپیتمان، آن مردی که مورد لواط قرار مییگیرد، آن مردی که لواط میکند، همانا او دیو است، او برای دیوان قربانی میکند، او سوار بر دیوان میشود، او آوند دیوان است. او همخواب دیوان است
امروز میخوام راجع به #بودیسم و گسترش اون در چین بنویسم، اگر به ادیان علاقه دارید توصیه میکنم این رشتو رو بخونید، احتمالا وقتی بفهمید بودیسم چجوری در چین فراگیر شد تعجب میکنید
حالا چرا ممکنه تعجب کنید؟
چون بودیسم رو 安世高 یا Ān Shìgāo در چین فراگیر کرد
خب که چی؟ مگه کیه؟
دو تا روایت خاص راجع به آنشیگائو، هست که هر دو تا رو میگم، اما هر دو روایت در یک موضع کاملا با هم توافق دارند
آنشیگائو، ایرانی بود
ها؟ ایرانی بود؟
بله، آنشیگائو یک ایرانی پارتی بود که در قرن دو میلادی زندگی میکرد
سال 101 میلادی به دنیا اومد
سال 148 رفت چین
وو 168 مرد
و همینجاست که دو تا روایت داریم
بعضی میگن، یک نجیبزاده و شاهزاده ایرانی بود که بعنوان یک مهمان (اجباری) به چین فرستاده شد
مثل اینها که یک نفر از خاندان سلطنتی رو میفرستن دربار رقیب که اگر اشتباهی کردن جون اون عضو خاندان سلطنتی رو بگیرن
اما در دوره edo درواقع دوره بورژاوزی ژاپنی هست که به گروههای زیر تقسیم میشه
Samurai
Peasants
Artisans
Merchants
گروههای مردومی اون دوره رو شکل میدن
نکته جالب اینه که تاجرها، در پایینترین جایگاه اجتماعی هستند، چون چیزی رو با قیمت پایین میخرن و اون رو در ازای سود میفروشند
توی چین گروه الیت (فرهنگی) در قدرت هستند، در ژاپن اما اینها معادلی ندارن لذا ساموراییها که قدرت رو دارن اون جایگاه رو میگیرن
یکی از شاخصههای دوره بورژوازی رونق کارهای فرهنگی مثل موسیقی و تئاتر هست