بدون مقدمه ایشان را با این سخنرانی تعریف میکنم:دشمن سرسخت تجزیه طلبان و اوباشی که گوشه چشمی به کردستان داشتند.
او اینچنین گفت:تمام این دکان های سیاسی ساخته ی فواحش سیاسی همچو #قاسملو باید کنار گذار شوند.
زمانی که قاسملو👇
جنایت صدام را در مورد بمب های شیمیایی منکر شد برهمگان مسلم گشت که بختیار درست میگفته. #قاسملو بر سر میز مذاکره ی جمهوری اسلامی بدست وزارت اطلاعات کشته شد(پیش تر کامل نوشته ام)
شاپور بختیار (۴ تیر ۱۲۹۳ – ۱۵ مرداد ۱۳۷۰)سیاستمدار ایرانی بود که از ۱۵ دی تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ بهعنوان 👇
چهلمین نخستوزیر ایران فعالیت کرد.
او از خانواده ای سرشناس از ايل بختياری در چهار محال و بختياری، چشم به جهان گشود. خانواده وی از زمان صفويه رياست اين ايل را بر عهده داشت. پدر وی محمدرضا معروف به «سردار فاتح» و مادرش نيز «ناز بيگم» بود.
پيش از شاپور بختيار يک نخست وزير ديگر به 👇
خود ديده بود و آن کسی نبود جز صمصام السطنه، پدر بزرگ مادری شاپور بختيار. صمصام السطنه دو بار نخست وزير ايران شده بود؛ نخستين بار در سال ۱۹۱۲ و بار دوم در سال ۱۹۱۸.
عموی مادر وی نيز سردار اسعد بختياری بود که پس از سقوط حکومت محمدعليشاه، يکی از دو نفری بود که اداره دولت موقت را 👇
در دست داشت.
شاپور بختيار زمانی که هفت ساله بود، مادر خود را از دست داد و در سال ۱۳۱۳ که اوج قدرت رضاشاه بود، پدر وی همراه با چند تن از سران ايل بختياری به اتهام مبارزه عليه دولت مرکزی و تجزیه طلبی اعدام شدند.
تحصيلات ابتدايی خود را در خانه پدری و دوران دبيرستان را تا کلاس سوم👇
در اصفهان سپری کرد. سپس برای ادامه تحصيلات به بيروت رفت و از يک مدرسه شبانه روزی فرانسوی ديپلم متوسط گرفت.
وی در سال ۱۳۱۳ به دليل مرگ پدرش به تهران بازگشت ولی دو سال بعد عازم پاريس شد. در سال ۱۹۳۹ سه ليسانس در رشته های حقوق قضايی، فلسفه و علوم سياسی گرفت و سپس به تحصيل 👇
در رشته اقتصاد عمومی پرداخت.
فعاليت های سياسی
آن گونه که شاپور بختيار در زندگينامه خود شرح داده است، جنگ داخلی اسپانيا تاثير شگرفی بر وی گذاشت و سرآغازی برای زندگی سياسی او شد.
وی در اين دوران به سود جمهوريخواهان در تظاهرات و درگيری های داخلی شرکت کرد. بختيار سپس به عنوان 👇
شاگرد افسر وارد ارتش فرانسه شد و پس از پايان خدمت سربازی برای ادامه تحصيل در مقطع دکترای حقوق به پاريس رفت.
پس از اخذ مدرک دکترا در سال ۱۹۴۲، و شرکت در مبارزات نهضت مقاومت فرانسه عليه اشغال نازی ها، در سال ۱۹۴۶ به ايران بازگشت؛ ايرانی که همچنان در اشغال نيروهای متفقين بود و 👇
رويدادهای آذربايجان بحث روز در کشور بود.
به فاصله کمی از ورود به ايران، وارد خدمت دولتی شد و در وزارتخانه تازه تاسيس «کار» تا مقام معاونت وزير نيز پيش رفت.به دليل فعاليت سياسی در حزب ايران و اتهام «اخلالگری و توهين به مقام سلطنت»، در اواخر سال ۱۳۳۲ زندانی شد. وی سپس به زادگاه 👇
خود تبعید شد، اما يکسال بعد بار ديگر بازداشت و اين بار به سه سال حبس محکوم می شود.
با آغاز دور تازه فعاليت جبهه ملی ايران در سال های ۱۳۳۸ و ۱۳۳۹ که فضای سياسی در ايران به صورت نسبی باز شده بود، بختيار بار ديگر وارد گود سياسی شده و تا سال ۱۳۴۵ سه بار ديگر بازداشت می شود.👇
وی می گويد که به دنبال ظهور جنبش خمينی در سال ۱۳۴۲ جبهه ملی از اين جنبش پشتيبانی نکرد «و در اين تصميم گيری من نقش داشتم.» بختيار، جنبش آيت الله خمينی را سيستمی می دانست که با پيشرفت و تحول- زمين بيشتر برای کشاورزان و تساوی بيشتر برای زنان- عناد داشت. «با چهار رای در مقابل سه 👇
رای تصميم گرفتيم که اعمال خمينی را به هيچ عنوان تاکيد و تقويت نکنيم.»
در هنگامه ای که رژيم سلطنتی در بحران عميق سياسی به سر می برد در خردادماه سال ۱۳۵۶، شاپور بختيار همراه با کريم سنجابی و داريوش فروهر نامه ای سرگشاده خطاب به شاه ايران منتشر کرد و شروع به مخالفت و انتقادهای👇
گوناگون کرد.در سال ۱۳۵۷ يکی پس از ديگری سقوط می کردند، شاپور بختيار در ۱۶ دی ماه- ۳۷ روز پيش از پيروزی انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷- به نخست وزيری رسيد با اين شرايط که وزيران را خود برگزيند، همه زندانيان سياسی آزاد شوند، دستگاه ساواک برچيده شود و از همه مهمتر شاه ايران را ترک کند.👇
اما طوفان شورش۵۷ که با شعارهای «بختيار بختيار، نوکر بی اختيار» همراه شده بود و سرسختی آيت الله خمينی در نامشروع خواندن دولت وی، طومار رژيم سلطنتی و آخرين نخست وزير آن را درهم پیچید و جمهوری اسلامی ايران جايگزين حکومت ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی شد.
تسخير تمام وزارتخانه ها و نهادهای 👇
دولتی از سوی کميته های انقلابی، دفتر نخست وزيری نيز از سوی انقلابيون جوان اشغال شد ولی يکساعت پيش از ورود آنها، بختيار به دانشکده افسری رفت و از آنجا با هلی کوپتر عازم مخفيگاه خود شد. در همين زمان، خانه وی غارت شد و او ناچار بود که هر از چند گاهی محل زندگی خود را تغيير دهد.👇
شاپور بختیار هنگام ترک دفتر نخست وزیری در روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ با یک سرباز دست می دهد.(تصویر این صفحه)
وی در خاطرات خود نوشته است: «چند دقيقه پس از خروج از نخست وزيری، زندگی مخفی من آغاز شد. تنها رابط من با دنيای خارج ... يک راديو ترانزيستوری بود.»
انتقادها و کارشکنی بختیار در👇
دوران شاه و همکاری با سنجابی و فروهر و سایر مخالفین پادشاه ایران،کار دستش میدهد و او زود در میابدکه چه خطایی کرده،پس مجبور به فرار از ایران میگردد تا جان خود را حفظ کند و برای فرار از مرگی که در نهایت دست از سر او برنداشت.
فرار از ایران:👇
برخی روايت ها حاکی از اين است که وی ۱۲ روز پس از ترک مقام نخست وزيری از طريق مرزهای غربی خاک ايران را ترک کرد. اما روايت دیگری که خود بختيار جزئیات آن را فاش می کند این است که وی از طريق فرودگاه مهرآباد با چهره تغيير يافته و يک گذرنامه جديد خارج می شود.
آخرين نخست وزير شاه می 👇
نويسد: «نمی توانستم تا آخر عمر مخفی به سر برم. وقت گرانبها را داشتم از دست می دادم. بايد خود را به کشوری می رساندم که به من اجازه دهد حرف هايم را بزنم و به مبارزه ادامه دهم.»
از طريق دوستان و آشنايان خود در سفارت فرانسه يک گذرنامه خارجی با نامی جعلی تهيه می کند. سپس تغيير 👇
قيافه می دهد و آنگونه که در کتاب «يکرنگی» شرح می دهد، «ريشی بزی» گذاشته بود. «نه در چمدانم می بايست شيی ايرانی وجود داشته باشد و نه بر لباس هايم مارک خياطان کشور.»
وی در حالی وارد پاريس می شود که هيچ کسی از روز و ساعت ورودش خبر نداشت. «وقتی به پاريس رسيدم فرزندانم را خبر کردم 👇
که به دنبالم بيايند.»
از ترور تا ترور
شاپور بختيار از سال ۱۳۵۸ که از ايران خارج شد تا زمان مرگ در سال ۱۳۷۰ حداقل دو بار مورد سو ء قصد قرار گرفت. بار نخست در تابستان سال ۱۳۵۹ و يکسال پس از خروجش از ايران بود که از سوی يک تبعه لبنانی به نام انيس نقاش در خانه خود در حومه پاريس 👇
مورد حمله تروريستی قرار می گیرد ولی با هشياری محافظانش جان سالم به در می برد.
در اين حمله يکی از همسايگان بختيار به دست انيس نقاش کشته شد و یک پلیس نیز برای همیشه فلج شد. اين تبعه لبنانی پس از دستگيری، در دادگاه به حبس ابد محکوم شد. اما پس از ده سال در جريان يک معامله با 👇
جمهوری اسلامی ايران بر سر آزادی یک گروگان فرانسوی در لبنان، آزاد شد و به تهران رفت.
وی در ۲۲ فوریه ی ۲۰۲۱ بر اثر کرونا مُرد.
انيس نقاش در مصاحبه ای که مردادماه سال ۱۳۸۷ با خبرگزاری فارس، نزديک به سپاه پاسداران، انجام داد، ترور شاپور بختيار را جزو «افتخارات» خود دانسته و گفته 👇
است که «من از حرف زدن درباره اين قضيه ترس و شرم ندارم.»
ترور دوم:
سوء قصد دوم عليه شاپور بختيار که به کشته شدن وی می انجامد در روز ششم اوت، ۱۵ مردادماه سال ۱۳۷۰ صورت می گيرد که در جريان آن سروش کتيبه، منشی شخصی وی نيز جان خود را از دست می دهد.👇
افراد درگير در اين سوء قصد سه نفر به نام های علی وکيلی راد، فريدون بويراحمدی و محمد آزادی بودند که با استفاده از چاقوی آشپزخانه منزل بختيار، گلوی وی را بريدند. سروش کتيبه نيز با چندين ضربه چاقو به قتل رسيد.
ترور بختيار در حالی صورت گرفت که حداقل شش پليس، شبانه روزی از خانه وی 👇
محافظت می کردند و نکته مبهم اين است که عوامل ترور چگونه پس از انجام عمليات خود به راحتی از آنجا فرار کردند. برخی گزارش ها حاکی است که حتی تا ۳۶ ساعت پس از قتل بختيار، محافظان خانه متوجه اين مسئله نشدند.
به رغم تلاش پليس فرانسه، فريدون بويراحمدی که عضو تشکيلات «نهضت مقاومت ملی» 👇
شاپور بختيار بود و از سوی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به خدمت گرفته شده بود، و همچنین محمد آزادی برای هميشه از مهلکه می گریزند. اما علی وکيلی راد پس از چند روز سرگردانی در سوئيس به دليل گم کردن رابط خود و همچنين زين العابدين سرحدی، از سوی پليس اين کشور تحويل فرانسه شدند.👇
علی وکيلی راد، از عوامل ترور دوم شاپور بختیار، روز ۱۸ ماه مه ۲۰۱۰ پس از ۱۸ سال زندان در فرانسه، مورد عفو قرار گرفت و به ايران بازگشت.
وکيلی راد در دادگاه به حبس ابد محکوم شد ولی روز ۱۸ ماه مه ۲۰۱۰ پس از ۱۸ سال حبس، مورد عفو قرار گرفت و به ايران بازگشت و از سوی مسئولان وزارت 👇
مورد استقبال قرار گرفت و به او لقب #قهرمان دادند.
در جريان دادگاه علی وکيلی راد و تحقيقات پليس نام افراد ديگری در ترور بختيار به ميان آمد؛ فرشته جهانبانی(ربطی به خاندان جهانبانی ندارد و صرفا یک اسم احتمالا جعلی ست)که برای فريدون بويراحمدی آپارتمانی اجاره کرده بود و وی پس از 👇
ترور بختيار به آنجا پناه برد. اميرالله تيموری، رييس حراست هواپيمايی ايران اير در پاريس؛ مسوت (مسعود) اديبسوی، ترک ايرانی تبار که برای متهمان به قتل پاسپورت های جعلی ترکيه ای تهيه کرده بود؛ حسین شيخ عطار، مشاور فنی ارتباطات ماهواره ای شرکت مخابرات ايران؛ غلامحسين شوريده 👇
شيرازی نژاد، تاجر و عامل تهيه ويزای سوئيسی برای محمد آزادی از سوی يک شرکت سوئيسی؛ ناصر قاسمی نژاد، نيروی اطلاعاتی جمهوری اسلامی ايران در سوئيس؛ مسعود هندی، کارمند تلويزيون دولتی ايران.
اين افراد در سال ۱۳۷۴ به طور غيابی محاکمه و به حبس ابد محکوم شدند.👇
اما بختیار صحبتی کرد که به یادگار ماند در مورد اینکه چرا در زمانیکه قدرت در دست داشتی هواپیمای خمینی را ساقط نکردی.
در جريان دادگاه علی وکيلی راد و تحقيقات پليس نام افراد ديگری در ترور بختيار به ميان آمد؛ فرشته جهانبانی(ربطی به خاندان جهانبانی ندارد و این اسم مشخص شد کاملا جعلی ست)که برای فريدون بويراحمدی آپارتمانی اجاره کرده بود و وی پس از ترور بختيار به آنجا پناه برد. اميرالله تيموری،
رييس حراست هواپيمايی ايران اير در پاريس؛ مسوت (مسعود) اديبسوی، ترک ايرانی تبار که برای متهمان به قتل پاسپورت های جعلی ترکيه ای تهيه کرده بود؛ حسین شيخ عطار، مشاور فنی ارتباطات ماهواره ای شرکت مخابرات ايران؛ غلامحسين شوريده شيرازی نژاد، تاجر و عامل تهيه ويزای سوئيسی برای 👇
محمد آزادی از سوی يک شرکت سوئيسی؛ ناصر قاسمی نژاد، نيروی اطلاعاتی جمهوری اسلامی ايران در سوئيس؛ مسعود هندی، کارمند تلويزيون دولتی ايران.
اين افراد در سال ۱۳۷۴ به طور غيابی محاکمه و به حبس ابد محکوم شدند.
این شرحی بود از زندگینامه تا مرگ شاپور بختیار.
وی در مورد اینکه چرا👇
خمینی را در ایران پذیرفتی بااینکه میتوانستی وی را مانع شوی جوابی داد که قابل تامل بود و هست.👇
شاپور بختیار در پاریس به خاک سپرده شد.
این بود سرگذشت شاپوربختیار،مردی که در زندگی سیاسی خود فراز و نشیب های بسیاری داشت.
این توییت دردناک و به مثابه ی شرحه شرحه کردن گوشتی ست که هر کس رسید،تیکه از آن را به دندان گرفت و برد.
از پولهای بلوکه شده چه میدانیم؟
تا بحال چه مقدار آن،توسط چه کسانی به یغما رفته؟
بخوانیم:
پس از آنکه شورشیان در سال۵۷ خمینی را جایگزین دولت شاهنشاهی محمد رضا شاه پهلوی 👇
قرار دادندو کارمندان آمریکایی را گروگان گرفتند، داراییهای ایران برای اولین بار توسط جیمی کارتر رئیسجمهور آمریکا در سال ۱۹۷۹ بلوکه شد. در سال ۱۹۷۹، ایالات متحده به روابط اقتصادی و دیپلماتیک خود با ایران خاتمه داد، واردات نفت ایران را ممنوع کرد و تقریباً ۱۱ میلیارد 👇
دلار (از دلارهای ۱۹۸۰ آمریکا) از داراییهای خود را مسدود کرد.
( در معاملات نفتی و غیر نفتی همیشه مبلغی مابین طرفین در جریان است که بنا به قرارداد و زمان مشخص شده پرداخت میگردد)
پس از آن الجزایر میزبان یک نشست برای ازادی گروگان ها بود و ازادی پولهای بلوکه شده،گروگانها رها👇
جناب @bashirtash
سکوت ما را به حساب نادانیمان نگذارید.
چرخش شما را به حساب فهم ودرکتان گذاشتیم و حمایتتان کردیم.
یادمان نرفته شعار #جاویدشاه را سفیهانه خواندید و آنرا تضمین ادامه ی ملایان،اما به یکدفعه #رضاشاه_روحت_شاد شدشعار مردمی.
یادمان نرفته همسرتان را زندانی در زندان👇
های رژیم اعلام کردید و یک شبه با وثیقه به ترکیه امدند و همان یک شبه به بلژیک امدید!
تاریخ را خوب خوانده ایم بزرگوار و در ذهن پر تلاطممان کنار دردها و مشقات،گوشه ای ذخیره نمودیم.
هرگز نمیتوانید چپ را به ایران بازگردانید که شماها ادامه ی راویان دروغهای بیشرمانه ی خرس ساواک👇
تونل مخفی شاه ازبرای تماشای شکنجه ی مخالفان،عکس امام در ماه و شیروحشی پارک خرم(ارم امروزی) هستید که معترضان را جلوی آن بدستور شاه می انداختند،بدون اینکه مردم کم حافظه ی ۵۷ عمدا فراموشکارانه نپرسند:
راستی خرس ساواک و شیر وحشی بعد از شورش۵۷ چه شدند؟
ایا انها نیز با شما راویان 👇
#نقد
یک نادان حرکتی میزند که منجر به پنبه شدن هر انچه که رشته کرده ای میشود.
دیشب در رم @AlinejadMasih واژه ی اتحاد را به ابتذال کشید وقتی که یک چپ با ادبیات زشت به #شاهزاده_رضا_پهلوی تاخت و از سپاه گفت،در حالیکه بزرگترین عامل نپیوستن سپاه به لیست تروریستی بیخ گوش خانوم و 👇
روبروی چشم شخص نقاد بود(اسماعیلیون)اما هرگز کسی به وی نپرداخت و خیلی هدفمند وی را نادیده گرفت.
خانم مسیح انچنان شوق و شعف درش حاصل شد(نقاد لمپنی که اکثریت ایران را چپ خطاب کرد) که از ته سالن سراسیمه برای به اغوش کشیدن فردمذکور،شتافت.
این خوشحالی و به اغوش کشیدن به منزله ی 👇
تایید نظر و صحبت های بیان شده بود،جایی که شاهزاده را متحد مینامید،اما مغرضانه چنین ابتذالی را رقم میزنید.
حال که شما این صداها را میخواهید،بدانیدکه نقد باید پاسخ در پی داشته باشد.
خانوم مسیح شما بارها و بارها خود را تبرئه کرده اید و زیرکانه از زیر بار سوالات فرار نموده 👇
آنچه که در #بروکسل گذشت،بازهم باعث نارضایتی ها شد وقتی که از سخنرانی جناب #چارلی_وایمر در شب قبل از همایش جلوگیری شد،اما اقای @bashirtash در مصاحبه ی اخیر خود،وتو کردن!! و مخالفت دو نفر از اعضای اصلی و فراخوانها را دلیل لغو سخنرانی وایمر اعلام کردند.در حالی که مجری از ایشون👇
درخواست میکند اسم این اشخاص را نام ببرند،جناب بشیرتاش امتناع میکنند.
انچه لازم به ذکر است و باید بر آن اصرار داشت،برهه ی حساسی ست که مخفی کاری و کتمان و دروغ بر این حساسیت افزون میکند و باعث شک وتردید و اما و اگر ها و در نهایت بی اعتمادی و بی اعتباری میگردد.
ایا قرار است باز👇
جمهوری اسلامی دیگری را با شما تجربه کنیم و مردم بشوند نامحرم و شما محرم بر مجرم کارشکن؟
جدا از آن ایا مردمی که از سرتاسراروپا به فراخوان شما آری گفتند،حق این را ندارند که دلیل این بقول خودتان وتو را بدانند؟(هرچند که این کلمه انچنان قلمبه است که بنده تصور چنین بزرگنمایی را هرگز👇
اندر احوالات #دلار
حوالی سال۱۹۸۶ بود که اعلام شد:پرزیدنت ریگان گفته:هر دلار را به۱۰۰۰ تومان میرسانیم،کودکی ده ساله بودم و خنده ی جماعت۵۷ را میدیدم که به این سخن زیرکانه ی رییس جمهوری وقت امریکا قهقهه میزنندو میگویند
امام #خمینی مگه میذاره؟
-ما اسلامو داریم
- خوب به درک
-آره👇
اونجاش سوخته چون شاه خائنو از مملکت بیرون انداختیم و از این قبیل صحبت ها در محافل شنیده میشد.
فراوانی بود و کسی باور نمیکرد این چنین تهدیدیو و البته همچنان باور نمیکنند،چونکه دلار هفت تومانی و دلار۵۰ هزارتومانی حتما ۴۹۹۹۳تومانش #حباب هست،حباب.
ضمن اینکه امام آمده از پاریس 👇
گفته بود اقتصاد مال خر است.
وقتیکه از خریت گفته شده اعمال شد،امام خوبی هاگفت:
اصلا روزه میگیریم،اما دلار در حال صعود بود و باز خمینی در نطقی آتشین گفت:
اصلا خودمون گندم میکاریم و جو،آسیاب میکنیم و میخوریم(نامبرده از تحریم و افزایش دلار در همین حد میفهمید،اما نمیدانست پیچ همان👇
حتما شنیدید و دیدید که یکی از رهبران احزاب کرد اعلام کرده به هیچ وجه قصد ندارد با #شاهزاده_رضا_پهلوى بر سر یک میز بنشیند.
نامش #مصطفی_هجری ست.
پیش تر در مورد ماهیت دو حزب اصلی کرد به قدر کافی نوشته ام که در آخرِ این رشتو لینک مجدد ارایه میدهم.
زن کشی،برادر کشی،بیعت با صدام در 👇
اوج جنگ هشت ساله و تجارت با دارایی هایی که در جهت کمک رسانی به حزب گرفته بود،در کارنامه اش وجود دارد.
ابتدا او کیست؟
مصطفی هجری (۱۳۲۳ در نقده)فعال سیاسی کُرد اهل ایران و دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران است. او از ۲۰۰۴ تاکنون دبیرکل این حزب بودهاست.
تحصیلات ابتدایی و 👇
متوسطه را در نقده به پایان رسانید. هجری لیسانس ادبیات فارسی از دانشگاه تهران میباشد و به زبان کردی (زبان مادری)، فارسی و ترکی آذری تسلط دارد. سال ۱۳۵۸ به عضویت در حزب دمکرات کردستان ایران درآمد و سال ۱۳۵۹ به عضویت دفتر سیاسی حزب دموکرات کردستان ایران انتخاب شد.