از نظر کسروی این عکس جرقه آغاز مشروطه در ایران بود ... امروز از زاویه متفاوت داستان آن را تعریف میکنم، پشت هر دعوایی در ایران پول و منافع خوابیده، همیشه هم همین بوده از ساندیس خوری هم میگم 😉
برای بار هزارم، من تاریخ خوانده و متخصص رشته تاریخ و از آن مهمتر متخصص مشروطه نیستم ، تنها کتب تاریخ را با نگاهی متفاوت میجورم و بدنبال نتایج نادیده هستم .تکرار میکنم که در این داستان من شما رو از چارچوب ویکیپدیا خارج میکنم ۲
برای اینکه این داستان شفاف باشد، در تمام مدت این چارت از بازیگران قدرت در آن زمان را در جلوی چشم داشته باشید، احنمالا اگر از پشت صحنه امروز قدرت هم بخواهیم چیزی تعریف کنیم کم و بیش همین شکل است. ۳
قهرمان داستان ما اسمش هست Joseph Naus ژوزف نوز یا آنطور که آقای فروغی در خاطراتش نوشته «موسیو نس» من برای اینکه در داستان به وفور از خاطرات ایشان استفاده میکنم همان موسیو نس مینویسم ۴
ژوزف از خانواده ای وابسته به سیستم دیوانی پادشاهی بلژیک به دنیا، پدرش مامور اداره مالیات بود و اکثر اعضای خانواده اش در الجزایر، اتیوپی و حتی اندونزی از طرف بلژیک ماموریت داشتند. ۵
ژوزف که در ١٨۴٩ معادل اوایل حکومت ناصرالدین شاه بدنیا آمده بود از ٢٠ سالگی وارد سیستم گمرک بلژیک میشه، در ١٨٩٠ وقتی ۴١ سالش بود به مقام معاون اداره مالیات مرکزی در بروکسل میرسه. ۶
ظاهراً با یک هوش عجیب و غریب متوجه تقلب بزرگ گمرکی در مشروبهای وارداتی میشه که نه تنها کلی پول به گمرک سرازیر میشه که برای جایزه به عنوان شوالیه لئوپولد دست پیدا میکنه،
اینها رو گفتم تا بدونید که اولا گمرک تخصصش بوده و دوما در کارش حتی در همان بلژیک هم تبحر خاصی داشته ۷
ایران در پایان قرن نوزدهم متوجه شده بود بدون کمک کشوری غیر از روسیه و بریتانیا هرگز قادر به ایجاد اصلاحات و مدرن سازی نمیباشد و از زمان ناصرالدین شاه اقدام به ایجاد روابط نزدیکتری با بلژیک کرده بود ۸
بلژیکی ها تعدادی سرمایه گزاری و آموزش هم در زمان ناصرالدین شاه در ایران انجام داده بودند. در ژانویه ١٨٩٨ دو سال پس از ترور شاه، بلژیک تعدادی مستشار برای تحول در سیستم دیوانی به ایران اعزام میکنه که ژوزف داستان ما که خودش معاون اداره گمرک بلژیک بود هم در بین اونها بود. ۹
او در ١۵ مارس همان سال یک هفته مانده به عید به ولایت آذربایجان میرسد، در ابتدا آذربایجان رو برای منطقه آزمایشی تحول نظام مالیاتی و گمرکی انتخاب کرده بودند . در آن زمان اصلیترین درآمد ایران از همین تجارت خارجی بود ۱۰
او بسرعت متوجه میشه تقریبا در اکثر نقاط آذربایجان گمرکی وجود نداشت و کارمندان هم در خدمت ثروتمندان و اربابها بودند، اکثر درآمد گمرکی هم به روسیه میرفت . او خیلی سریع سه مأمور کمکی برای آموزش از بلژیک درخواست کرد ۱۱
از مارس ١٨٩٨ تا پایان ١٨٩٩ یعنی ٢٠ ماه درآمد گمرکی ایران زیر نظر ژوزف نس از ٢٠٠ هزار پوند در سال به ۶٠٠ هزار پوند رسید. باورتون میشه؟ خب این درآمد از کجا میآمد؟ از تجار و بازرگانانی که کالا خارجی وارد میکردند و البته با روحانیون رفیق شش دانگ بودند و وجوهاتشون رو تامین میکردند،۱۲
موفقیت نس باعث شد که دولت ایران از بلژیک تقاضای مستشاران بیشتری در حوزه پست و تلگراف، حمل و نقل، چاپ پاسپورت و ضرب سکه کند، (بله ایران در زمان قاجار پاسپورت داشت ) ۱۳
نس در تمام شهرهای بزرگ ایران از جمله طهران، شیراز، اصفهان، مشهد، تبریز اداره گمرک تاسیس کرد و در اخذ مالیات به شدت سختگیری میکرد، از طرفی بر تربیت نیروهای متخصص هم نظارت میکرد. ۱۴
این که همزمان با جنگ روس و ژاپن بود و تا حدی خیال ایران از روسیه راحتتر بود باعث شکوفایی عجیب دولت و از طرفی نارضایتی گسترده بازاریان از عملکرد این «اجنبی» ظالم به قول خودشان شده بود 🙄 مشابه همین مشکلی که با خودرو یا موبایل داریم امروز ۱۵
نس که یواش یواش امور مالیاتی رو دستش میگرفت، یک ابتکار دیگه هم داشت که بلای جان دربار و بازاریان شده بود، فروغی در خاطراتش در روز پنجشنبه ٢١ ذیقعده ١٣٢١ قمری مینویسه👇۱۶
به مباشرت موسیو نس صندوقی موسم به مظفری دایر خواهند کرد که حکام ولایات مالیاتی را که میگیرند بعد از مخارج به این صندوق میسپارند و کاری خوب و قدم اول اصلاح مالیات است. ۱۷
ولی این به معنای حساب و کتاب داشتن مملکت بود، به معنای اینکه اعضای دربار دیگه نمیتوانند از ملاکان پول بگیرند، بازاریان هم باید به دولت حساب میدادند به جای روحانیون و همین قدم اول نارضایتی گسترده بود ۱۸
یکی از این مخالفان قدرتمند حاج شیخ محمد واعظ اصفهانی بود روحانی پرنفوذی که هر روز در منابر بر علیه نس منبر میرفت. ناظمالاسلام در مورد او مینویسد👇۱۹
قریب چهل روز متوالیا منبر رفت و به مقتضای وقت هر روز آیه کریمه ای عنوان کرد و ذم ظلم و نفاق و فساد و مدح عدل و اتفاق اقتصاد میکرد، به قسمی بیانات میکرد که ذکور و اناث به صدای واحد بر قوای حربیه تخریب سیاست میافزودند 😰 ۲۰
یکی از اشتباهات نس عدم درک صحیح از فرهنگ عمومی مردم بود و با سختگیری اولیه باعث شد همه آحاد جامعه با او دشمن شوند، یکماه بعد فروغی در پنجم ذیحجه مینویسه؛ 👇۲۱
مسئله صندوق مظفری گاها مطرح میشود، و امشب گفتند که میخواهند بعد از اینکه کسی مستوفی شد مواجب او را به وارثش ندهند و از حالا اجرای این کار برای مردم سخت است باید خبر کنند تا مشکلی درست نشود (او از همان ابتدا نگران بود) ۲۲
در آن زمان مستوفیان مالیاتی یک درصدی از مالیات را برای خود برمیداشتند و حتی وراث آنها تا زمانی از این درصد دریافت میکردند که نس میخواست آن را قطع کند ۲۳
در اواخر همان ماه از بینظمی مالیاتی گله میکند و مینویسد؛ «مواجب وصول کردن در ایران چه خون دل خوردن ها دارد،خدا کند مسئله صندوق مظفری زودتر سرگیرد تا از این کثافتکاریها فارغ شویم» ۲۴
شما میبینید؟ با جامعه ای طرفیم که تا بن دندان نسبت به منافع جمعی خود ناگاه و هر تغییر را هم بضرر منافع خود میبیند و در مقابل آن مقاومت میکند، پس صاحبان سرمایه از اینجا یواش یواش دست به کار میشوند تا من بقیه رو بنویسم توییت اول رو ریتوییت کن
۲۵
این وسط نس هم که از همه باسوادتر بود و میدید که میتواند رقبای کوچک و به قول خودش بیسواد را براحتی کنار بزند، تمامیت خواه تر میشود و جماعت بیشتری را با خود دشمن میکند، فروغی چند ماه بعد در پنجشنبه ۶ محرم ١٣٢١ مینویسد👇۲۶
شنیدیم که وزارت مالیه را هم به نس دادند، الان او مرجع شده، عجالتا وزارات پست و گمرک و ضرابخانه و تفتیش و تذکره (همان صدور گذرنامه) با اوست، عاقبت تلگرافخانه را هم خواهد گرفت ، دیگر چیزی جز وزارت خارجه باقی نمیماند ۲۷.
البته باید قبول کنیم که در آن زمان ایران نیروی آنچنانی تحصیلکرده نداشت و بسیاری زیر نظر همین فروغی و بقیه در دارالفنون و مدرسه تازه تأسیس سیاست مشغول تحصیل بودند ولی باز هم این مهلک ترین اشتباه نس بود 🤦🏻♂️۲۸
ناظمالاسلام مینویسه؛ شاهزاده عینالدوله که داماد شاه هم بود، اعتنایی به این هیاهو نکرد و بر اعتبارات و استقلال نوز افزود و گفت خیال داشتم نوز را برکنار کنم حالا که ملاها از او عقب کردند 🧐 من باید برخلاف آنها از او همراهی کنم ۲۹
به گواه اسناد، ایران در آن سالها رو به پیشرفت میرفت، مدارس مدرن یکی یکی باز میشدند، درآمد دولت بهتر شده بود و در مسیر تنوع روابط خارجی غیر از روس و انگلیس حرکت میکرد و همین منافع خیلی را به خطر انداخته بود و میخواستند با ابزارهای قدیم اوضاع را به عقب باز گردانند ۳۰
ببینید فروغی دو هفته بعدش چی میگه؛
موسیو نس ریاست صندوق مظفری را قبول نکرد مگر به شرط اینکه شاه حواله های خود را محدود کند 👇
این خیلی خوب مطلبی است و اول قدم که معین شود پادشاه اختیار تامه در امور مملکت ندارد 🙃 این اگر مشروط کردن قدرت شاه نیست پس چیست؟ ۳۱
خب طبیعی است که تمام این اصلاحات یک سری مخالف سرسخت پیدا میکند تا اتفاقات محرم میوفته در محرم ١٣٢٢ قمری .... بقیه داستان را به قلم ناظمالاسلام بخوانید👇
۳۲
به جناب آقامیرزا مصطفی آشتیانی رسانیدهاند که یک صفحه عکس مسیو نوز در اطاق امینالسلطان است که مسیو نوز در اطاق بال برداشته و در حالتی عمامه و ردا در بر داشته اگر این عکس بدست ما بیفتد مستمسکی بدست خواهد افتاد۳۳
جونم براتون بگه که نوز یک مهمانی بالماسکه برای خارجیهایی مقیم طهران میگیره که خودش تو مهمانی نقش آخوند رو بازی میکرده 🙃😅 عکس هم گرفته احمق. اون عکس رو امین السلطان یک جوری بدست میاره ... و احتمالا خودش بعد به آخوندها میده 🤦🏻♂️۳۴
امین السلطان مدتها مغضوب بوده و به هر شکلی بدنبال بازگشت به قدرت بوده ... نقش رسمی در این داستان نداره ولی احتمالا مثل ترور ناصرالدین شاه، دست های او پشت پرده است، در واقع آشتیانی واسطه روحانیون با امینالسلطان بوده و توسط او تحریک میشده ۳۵
ادامه داستان از قلم ناظمالاسلام 👇
آقای بهبهانی در بالای منبر شایعه را عنوان فرمود طلاب اطراف آقا را گرفته و بنای داد و فریاد گذاردند که این لباس مذهبی ماست طلاب و حاضرین به واسطه استماع فرمایشات صدا را به گریه و زاری بلند کردند 😅🤦🏻♂️ هیاهوی غریبی در شهر افتاد ۳۶
بهبهانی از چند ماه قبل بر سر درگیری با شیخ فضلالله کینه عینالدوله صدراعظم وقت را بدل گرفته بود و بدنبال زمین زدن او بود اینجا منافع او و بازاریان و شبکه امینالسلطان در یک جا همه با هم تلاقی میکنه ، اینجا داستانش رو تعریف کردم ۳۷
حالا فروغی همون روزها چی مینویسه؟
او در سهشنبه ٢۵ محرم میگه؛
در در و دیوار شهر کاغذ چسباندند و از مسیو نس بد گفته و او را تهدید کردهاند اینها کار کسانی است که اصلاحات را منافی مصلحت خود میدانند🙃 او خودش همان زمان میدونست قضیه از کجا آب میخوره ۳۸
شما میبینید که بهبهانی با تکیه بر پول بازاریان و اعتقادات مردم اصلا واقعی برای دولت قائل نبود و برای خودش یک پا حکومت بود، قابل توجه اونایی که فکر میکنند حکومت امروز اعتقادات مردم ایران را بزور تغییر داده 🤦🏻♂️😰۳۹
چند روز بعد بازهم ناظمالاسلام از دهان آقا سید محمد تقی مینویسد؛ عزل نوز مقصود نیست این بهانه است امروز که نوز از کار خلع شد فردا مستبدین و ظالمین از کار مسلمانان خلع میشوند، مقصود عینالدوله است. ۴۰
جالبه که ناظمالاسلام اصلا خجالت نمیکشه از توطئه و دسیسه برای به آشوب کشاندن کشور برای منافع یک مشت بازاری فاسد حرف میزند و افتخار هم میکنه، تکرار میکنم پشت هر آشوبی پول خوابیده 🤦🏻♂️۴۱
حالا میخوان شورش کنند، همون سید تقی (که نفهمیدم منظورش کدام سیدتقی است) میگه؛ 👈 عیب این کار اینست که جناب آقا (بهبهانی) پول ندارد که خرج طلاب را بدهد و تا طلاب را پول ندهند جمع نخواهند شد 😅 خسته نباشی پهلوون
تاریخ بیداری ص ٢٧١
۴۲
متاسفانه نس متوجه خطر نبود، دشمن قدرتمندی مثل امینالسلطان داشت هم بازاریان و هم آخوندها در راس آن بهبهانی و بیتوجه به آنها به کار خود ادامه میداد بازاریان هم در شابدولعظیم بسط نشستند یا به قول امروزی ها تحصن کردند. شما نمونه های امروزی این تحصنها را مرتب میبینید ۴۳
این تظاهرات که بالا میگیره بنظر میاد عینالدوله برای خوابیدن سروصدا مظفرالدینشاه که خیلی هم دوست داشته فرنگ بره رو راهی فرنگ میکنه و خودش هم باهاش میره و پسرش محمدعلی میرزا رو بعنوان نایب السلطنه به جای خودش میزاره ۴۴
بر خلاف تصور شما محمدعلی میرزا جوان که از قضا نوه دختری امیرکبیر هم بوده رگه هایی از خرد و عقل رو از خودش نشون میده. اون تعدادی از بازاریان که میدونست روی بقیه تاثیر دارند رو احضار میکنه با کلی وعده و وعید میخواد که به تحصن پایان بدن ۴۵
تجار هم با وعده های محمدعلی میرزا قانع میشن و به تحصن پایان میدن، ولی همین خشم بهبهانی و ناظمالاسلام و آن فیلسوف (که نمیدانم چه کسی است ولی احتمال دارد ملک المتکلمین باشد) را شعلهور میکند ۴۶
ناظمالاسلام مینویسد؛ فیلسوف گفت؛ این امید ما هم قطع شد و تجار به ریسمان پوسیده ولیعهد به چاه افتادند، 🤦🏻♂️ شما میبینید حتی دویست سال قبل هم آشوب در یک کشور خودجوش نبود چه برسه به امروز ۴۷
ناظمالاسلام جواب میده؛ در این دو سه ماه غیبت شاه ما میتوانیم تمام ایران را بیدار و با خود همراه کنیم آقای بهبهانی هم هر روز جنودش بیشتر میشود. نمونه های امروزی بهبهانی و ناظمالاسلام بسیار زیادند من نیاز ندارم از آنها نام ببرم ۴۸
ولی برای من نکته جالب وقاحت این جماعت در افتخار به آشوب کشیدن کشور است، چگونه میتوان کشور به این بزرگی را به آتش کشید و به آن هم افتخار کرد؟ ۴۹
وقتی چند ماه میگذره، محمدعلی میرزا شخصا چندین بار به خانه بهبهانی میره و سعی میکنه اون رو قانع کنه(بنظر من همین اشتباه بزرگش بود که زیادی به این شاه سیاه اهمیت میده) در همان زمان بهبهانی از پشت مشغول مذاکره با ظلالسلطان عموی ولیعهد بوده ۵۰
ناظمالاسلام در شرح جلسه یازدهم کمیته مخفی از دهان همان فیلسوف ناشناس مینویسد؛ قضیه از دو شق خارج نیست یا وفا به قول ولیعهد میکنند یا نه (منظور برکناری نس است) ۵۱
اگر وفا کردند که همین باعث تشویق سایر طلاب طهران میشود آنوقت ما یکی دیگر را دیده و میگوییم ( یعنی به یکی دیگه حمله میکنیم 🤬) اگروفا نکردند همین موجب تحریک و اقدام جدی آقای بهبهانی میشود ۵۲
آنچیزی که ما یک جنبش مترقی و متجدد و برابری خواهانه تصور میکردیم در واقع دسیسه ملایان طهران و بازاریان برای به آشوب کشاندن کشور و شورش در تمام نقاط آن برای پرداخت نکردن مالیات واردات بود. تازه اینها از زبان خودشان است ۵۳
فروغی در خاطرات ٢۵ محرم همان سال میگفت نایب باقر رییس نظمیه زمان امینالسلطان کسی بوده که اعلامیه ها را بر علیه نس و در راستای اهداف بهبهانی توزیع میکرده ۵۴
پس در واقع دولت در سایه یعنی امین السلطان با استفاده از درگیری کاملا بیربط دو آخوند یعنی شیخ فضلالله و بهبهانی و تامین تقاضاهای مالی بهبهانی قصد داشت دولت عینالدوله را ساقط کند، ولی این کار چنان بیخی پیدا کرد که سرنوشت کشور ایران را کاملا تغییر داد 🥴🤷🏻♂️۵۵
در نهایت نس از مسولیتش برکنار میشه ولی اون که ایران بهش کلی مزه داده بود، بعد از مشروطه باز هم پستهایی پایینتر میگیره ولی هرگز دیگه نمیتونه مثل قبل مفید واقع بشه ۵۶
همه اینها رو گفتم ولی به اعتقاد من دلیل موفقیت بهبهانی در به آتش کشیدن ایران که در نهایت خودش هم در همان آتش سوخت، «ایجاد یک رویای جمعی تحت لوای دین» برای پیروانش بود.او به آنها ولو به دروغ وعده عدالت و برابری برپایی احکام اسلام را داده بود و همین مردم را با او همراه کرد ۵۷
برای نوشتن این مطلب از کتابهای تاریخ بیداری ایرانیان و کتاب خاطرات فروغی و کتابچه «کارگزاران بلژیکی در پرسیا» L'œuvre des fonctionnaires belges en Perse -
استفاده کردم. مجددا از زحمات سرکار خانم باقری @zahra_baqueri تشکر میکنم که بدون همراهی ایشان تهیه این چارتها مقدور نبود ۵۸
در این مومنت داستانهای دیگری از زاویه کاملا متفاوت از پیامدهای غائله مشروطه برای کشور را نوشتم که میتوانید بخوانید ... قرار نیست در کشور ایران همه مثل هم فکر کنیم
🧵قبل از آغاز اتفاقات مشروطه درگیری بین طلاب هوادار بهبهانی (مدرسه محمدیه) و هواداران شیخ فضلالله (مدرسه صدر) صورت میگیره که به مدرسه های یکدیگر هجوم میبرند و یک دیگر را به قصد کشت کتک میزنند 🤦🏻♂️ نظمیه طهران میخواسته هر دو طرف رو بازداشت کنه👇١/٢
معتمدالاسلام رشتی به خونه بهبهانی پناه میاره و علیاصغر سیستانی طرفدار شیخ فضلالله هم به شابدولعظیم. همین باعث میشه که بهبهانی هم تخم کینه عینالدوله رو به دل بگیره و هم شیخ فضلالله و هر دو بر علیه هم سخنرانی میکردند، 🤦🏻♂️👇
عین الدوله شخصا دستور به بازداشت ١۴ آخوند میده، اونها رو با غل و زنجیر از مدرسه میگیرند و توی خیابان ناصری(همون باب همایون امروز ) میگردونند،
بعد هم اونها رو نفی بلد میکنند (تبعید) بهبهانی به عینالدوله پیغام میده که ازادشون کنند 👇
🧵نزدیک به نیم قرن زندگی کردم 🥴🤭 در این ده سال اخیر چیزهایی یاد گرفتم که اگر در ٢۵ سالگی کسی بهم گفته بود امروز قطعا نتیجه متفاوتی داشتم.
شما هم با دقت بخونید شاید یکی از اونها به کارتون بیاد، و اگر خوب بودند نظر بدید و #ریتوییت کنید #رشتو
همه ما یک روز میمیریم، اما فکر کردن به مرگ، به من کمک کرد تا هر روز با انگیزه تر زندگی را زندگی کنم، عوامل برهم زننده تمرکز را راحتتر از خودم دور کنم و برای تجربیات جدید راحتتر تصمیم بگیرم
استیو جابز میگفت مهمترین تصمیمات زندگی اش را با کمک فکر کردن به مرگ میگرفت
اگر خوشحالی و رضایت هدف غایی ما در زندگی است، بزرگترین ریسک در زندگی همان دنبال رویاهامون نرفتن است. بیعملی و دنبال ریسک کردن نرفتن بنظر من برای یک جوان بزرگترین ریسک زندگیش است. و باعث از دست دادن زمان و فرصتها میشود
ریسک کن، سریع هم شکست بخور تا بتونی سریعتر موفق بشی
هر انسانی یک سری «توانایی سخت» داره و تعداد اندکی «توانایی نرم» تواناییهای سخت به شما شغل و درآمد میدهند، ولی این تواناییهای نرم هستند که شما رو از افراد معمولی متمایز میکنند .در این 🧵 از تجربیات خودم در این باره میگم
اگر فکر کردی کمکت میکنه ریتوییت کن که بقیه هم بخوانند
تواناییهای سخت انسان مثل تحصیلات، تعداد زبانی که صحبت میکنید حتی قدرت بدنی و زیبایی، همه در پیشرفت زندگی مهم و تأثیرگذار هستند ولی با همه اینها شما به چیز دیگری برای متمایز بودن نیاز دارید و آن توانایی نرم است. که تنها با تمرین بدست میاد ... 👇٢
توانایی برقراری ارتباط communication
شما حتی بالاترین سطح تحصیلات بدون توانایی ارتباط برقرار کردن با محیط اطرافتان هیچ شانسی برای موفقیت ندارید وقتی یاد بگیرید که چطور صحیح ارتباط برقرار کنید بهتون قول میدم حتی خودتون هم از تغییرات هیجان زده میشد
از حرف زدن نترسید ٣