روزنامه لاکروا چاپ پاریس در سال روز فوت #محمدرضاشاه_پهلوی چنین نوشت:
در قرن بیستم هیچ شخصیت ایرانی به اندازه محمدرضاشاه توجه جهانیان را به خود معطوف نکرد از این حیث او نام هرایرانی شاخص دیگری را در سایه نهاد تعداد عظیم واژههایی که درباره /۱
محمدرضاشاه در روزنامهها و کتابها به کار رفته هرگز در طول تاریخ بشری درباره هیچ ایرانی دیگر به کار نرفته بود او یک ایرانی بحث انگیز بود بحث انگیزترین ایرانی سراسر تاریخ، یک ایرانی توجه انگیز و همچنان بحثانگیز و توجهانگیز خواهد ماند هنوز کتابها درباره این انسان فوق العاده /۲
ایرانی رقم زده خواهد شد زیرا معما هنوز حل نشده هنوز ابعاد این معما اندازهگیری نشده است هنوز بیانصافی خشمگین دشمنان شاه اجازه نمیدهد که غبار از چهره او سترده شود و منشهای وی کاویده شود
هنوز قدرت تبلیغات هيستيريک ضد محمدرضاشاهی قویتر از شخصیت اوست. با این همه مصائب بیپایان /۳
ایران در این پانزده سال وجدان بسیاری از دشمنان ایرانی وی را بر اهمیت وجود او در این برش از تاریخ ایران بیدار ساخت
ایرانیانی که میخواستند زندگی کنند و امروز نمیتوانند زندگی کنند قدر او را بهتر از همه میشناسند قدر او را در لحظهای شناختند که غرش ژ۳ها ثبات و امنیت جامعه ایرانی /۴
را به قربانگاه برد در مرگ او در لحظهای ماتم گرفتند که عناصری حتی بیرحم تر از بیگانه را برخود مسلط دیدند زندگی را در لحظهای از هم پاشیده و غمين دیدند که بازی مرگ و کشتار درصحنه ایران به یک کار عادی روزانه بدل شده بود ترس و هراس، جو عمومی را تشکیل میداد و آنچه به حساب نمیآمد /۵
جان ایرانی بود در چنین شرایطی بود که یک دشمن ایرانی محمدرضاشاه درخارج از مرز، اعتراف کنان نوشت:
بدون او شیرازه ایران از هم گسست. گوئی که او وجودش لنگری برای ایران بود روزی که خبر مرگ شاه به ایران رسید ایران ماتم سرای بیصدائی شد دهها میلیون ایرانی که قدرش را شناخته بودند /۶
در دل می گریستند این گریه، گریه بی های های بود ضجه بیصدا بود سوگواری در محیط اختناق بود روزی که خبر مرگ شاه در روزنامه های فرانسوی چاپ شد یک روز دوشنبه بود
«لوماتن» این عبارتها را درباره او نوشت:
شاه در بازی قدرت شکست خورد اما در روح تاریخ ایران زنده خواهد ماند./۷
پاسداری که اکنون با یوزی خود اختناق درکوچه پس کوچههای ایران میآفریند ده سال با بیست سال بعد قدر او را خواهند شناخت
لوماتن نوشت: شاه در بازی ابرقدرتها شکست خورد او به زندگی باخت اما مرگ مایه فراموشی او نخواهد شد مرگ زوال نام او نخواهد بود مرگ ارزش او را به درخشش درخواهد آورد./۸
شاه از جمله مردان بزرگی بود که به یک نقطه خیره می شوند و بی پروا به سوی آن نقطه میروند و دیگر رویدادهای پیرامون را نمیبینند همه تمرکز فکر او این بود که ایران و ایرانی را از ورطه قرون وسطائی به صحنه جهان کنونی پرتاب کند قدرت پرتاب، کار خود را کرد/۹
یادش گرامی #محمدرضاشاه_آریامهر
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
به جز آمریکا هیچ کشوری درجهان در ابتدای تاسیس به صورت دموکراتیک متولد نشده بلکه همۀ دموکراسی ها به تدریج از مطلقگرایی به اقتدارگرایی فردی/پادشاهی سپس به اقتدارگرایی بوروکراتیک بعد به رشد فراگیر بخش خصوصی رقابتی، به جامعه مدنی و در نهایت به دموکراسی پیشرفتهای تبدیل میشوند که/۱
حکومت هیچ وظیفه ای جز تامین منافع ومصلحت عامه نداشته باشد
چطور میشود که یک ایرانی متولد تهران بریاست پارلمان نروژ میرسد؟
چطور میشود که یک بریتانیایی که ریشۀ هندی-کنیایی دارد به نخست وزیری انگلستان دست می یابد؟ چگونه بانوان ایرانی به نمایندگی در پارلمانهای اروپایی انتخاب میشوند؟/۲
چگونه یک شهروند کانادایی که هندی الاصل و از مذهب سیک است به وزارت دفاع آن کشور انتخاب میشود؟
همه با تلاش و تشکل می توانند در مدیریت کشور سهیم باشند با نگاه شمول گرا، هم تداوم سیاسی به دست میآید و هم ثبات سیاسی
بیدلیل نیست که در انگلستان هیچ وقت انقلابی صورت نگرفته /۳
یکی از ویژگهای نظامهای توتالیتر «بومی سازیِ تفکر» است!
بومی سازی تفکر یعنی یک بن بستی برای اندیشه ایجاد کردن و اذهان را از مسائل اصلی و فضای عمومی جهانی غافل کردن، چرا که آشنایی و شناخت با مسائل اساسی و فضای عمومی جهانی موجب شکاگیری "مقایسه" در اذهان جامعه میشود /۱
این فقر و فلاکت نیست که آگاهی و کنش اجتماعی می آورد بلکه این احساسِ فقر و فرق، تبعیض و احساس عقب ماندگی است که کنش خلق میکند
تا زمانیکه جامعه احساسِ فقر و احساس عقب ماندگی و نیاز نکند و سرگرم این باشد که خدا روزی میرساند و باید به فقر افتخار کرد و ناشکری نکرد! و سوخت و ساخت /۲
تا مبادا خدای تاریخی قهر و غضب اش بگیرد و تر و خشک و بی گناه و با گناه، کودک و جوان و پیر را با هم بسوزاند و تا هنگامیکه ایمانِ به شعارِ کذاییِ «باید قدر امنیت کذایی را دانست» باشد و آگاهی و خود آگاهی نباشد هیچ کنش واقعی ای هم صورت نمیگیرد /۳
افسانه نجم آبادی در کتاب حکایت دختران قوچان شرح میدهد که:
"فروش دختران قوچانی به ترکمانان و ارامنه عشق آباد در بهار 1323ه ق در دوران حکومت آصفالدوله درخراسان و به اسارت رفتن زنان باشقانلو در ماه رمضان همان سال در حمله ترکمانان به ناحیه بجنورد در زمان حکمرانی سالار مفخم/۱
جرقه ی انقلاب مشروطه را زد و خشم مردم نسبت به چنین ظلمی آتش انقلاب را شعله ور کرد در ادامه مینویسد: اگر چه فقر رعیت و ظلم حکومت و حتی دختر فروشی ناشی از این دو، واقعهای بی سابقه نبود شرایط سیاسی زمان، بازگویی این دو حادثه را به سرعت تبدیل به یکی از داستانهای تظلم ملت /۲
علیه دولت کرد داستان فروش "دختران قوچان"حکایتی شد که دهان به دهان گشت از سر منبرها نقل شد در شبنامهها و رسالههای سوال و جواب و مناظرات، کاریکاتورها و تصنیفهای سیاسی به شعر و طنز و طرح بازنگاری شد این بازگوییها نه تنها به برانگیختن مردم علیه استبداد و /۳
پاسخ بسیار خردمندانه ی #شاهزاده_رضا_پهلوی به یک سوال خبرنگار اینترنشنال:
آیا شما مایلید با احزابی که ایده های افراطی دارند به صرف اینکه با ج.ا ضدیت دارند بنشینید و مذاکره کنید یا شما ملاحظاتی در این باره دارید؟
پاسخ شاهزاده:
میخواهم در مورد معنی مذاکره به یک فهم برسیم /۱
ما اینجا درباره همکاری برای رسیدن به یک راهبرد مشترک صحبت میکنیم ونه مذاکره، آیا اینجا جایی برای مذاکره است؟ آیا ما برای مردم تصمیم میگیریم؟ نه، ما مذاکره نمیکنیم چراکه چنین اختیاری به ما واگذار نشده ما اینجا حضور داریم تا از یک آرمان حمایت کنیم برای دستیابی به تنها سازوکاری که/۲
میتواند برای آینده مردم ایران تصمیم گیری کند و آن شکلگیری مجلس موسسان متشکل از منتخبان مردم است آنزمان است که مذاکرات معنا می یابد تا مناسب ترین نتایج بدست آید حتی اگر هم مخالف باشید نهایتا این صندوق رای است که تعیین کننده خواهد بود بنابراین من به این اقدامات بعنوان مذاکره نگاه/۳
در اوایل دهۀ ۷٠میلادی جنگ دو کُره تمام شد و جنوبیها و شمالیها مرزهایشان را مشخص کردند اردوگاههای فکریشان را هم همینطور و درهمان دوران بود که ایرانیها برای نخستین بار کرهایها را از نزدیک ملاقات کردند اما این ملاقات از سر استیصال بود و کشوری که بار فقر بر دوشش سنگینی میکرد/۱
با ایران قرارداد تبادل کارگر امضا کرده بود تا بخشی از کارگرانش را برای یافتن کار راهی ایران کند و اینچنین بود که کارگران کرهای در بازار کار ایران برای نوکری و کلفتی سر درآوردند و بخش حمل و نقل در ایران پذیرای شمار زیادی از کارگران مردی بود که از کره در جستوجوی آیندهای بهتر /۲
آمده بودند رانندگان کرهای کامیونها را در جادههای ایرانی میراندند و نیروهای خدماتی زن کرهای و فیلیپینی در هتلهای به روز ایرانی به توریستهای اروپایی و آمریکایی سرویس میدادند و یا در خانه ثروتمندان ایرانی کلفتی میکردند
روزگار گذشت و تحولات اجتماعی و سیاسی در ایران آنقدر سریع/۳
از عجایب خصومت بی مبنای نوباوگان آتئیست ایرانی که ادعای علم و روشنگری بسیار دارند با #شاهزاده_رضا_پهلوی استناد به بخشی از سخنان درست او و نقد کردنش با جهالت خودشان است
اشارات شاهزاده بسیار دقیق و عالمانه است و این یعنی دارا بودن فرهنگ دموکراتیک مناسب در مورد لائیسیته /۱
که البته برای آتئیست ایرانی که به کل در عالم غیردموکراتیک سیر میکند قابل هضم نیست سوال اینجاست که آیا یک روحانی حق دخالت در سیاست ندارد؟چرا دارد
عکس زیر عکس کشیش ابه پیر (Abbé Pierre) سیاستمدار، کشیش کاتولیک و عضو نهضت مقاومت فرانسه در دوران جنگ جهانی دوم است /۲
آبه پیر بعنوان معاون بخش مورته موزل در هر دو مجلس مؤسسان ملی در سالهای 1945-1946 به عنوان یکی از نمایندگان مجلس مستقل در جنبش جمهوری خواه مردمی انتخاب شد
برای فهم آن هیچ نیازی نیست آتئیستها کتاب بخوانند بلکه با یک سرچ ساده متوجه درستی سخن #شاهزاده_رضا_پهلوی میشدند /۳