۱)#پیشهادهایی برای «انجمن صنفی معلمان»:
انجمن صنفی معلمان میتواند با همکاری والدین دانش اموزان تشکل های خود محافظتی از مدارس تشکیل دهد در صورت لزوم می توان از داوطلبین برای زنجیره انسانی به شکل نمادین هم استفاده کرد #SaveIranianSchoolgirls
۲)انجمن صنفی معلمان میتواند با اعتصابهای نمادین ۱ روز در هفته، سیستم آموزشی را تعطیل کند همچنین میتواند این اعتراضهای ۱ روزه را با دانشجویان اساتید دانشگاه، اتحادیه های کارگری (نظیر هفت تپه و اتوبوسرانی) و از طریق فراخوان با عموم مردم اشتراک گذاری کرده تقاضای همکاری جمعی نماید
۳)انجمن صنفی معلمان میتواند حمله شیمیایی بیولوژیک به مدارس را از طریق یونیسف ، سایر سازمان ها و نهادهای مربوطه و همچنین تشکل های صنفی مشابه در کشورهای دموکراتیک اطلاع رسانی و پیگیری نماید
۴)انجمن صنفی میتواند از انجمن های صنفی معلمان در سراسر اروپا و امریکای شمالی و همچنین تشکل های دانش اموزی بخواهد در اعتراض به این حملات تحصن و تجمع برگزار کنند
۵)انجمن صنفی معلمان میتواند ۲ شکایت داخلی و خارجی علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عنوان مسبب و عامل این حملات هم در مراجع قضایی داخلی و هم در مراجع قضایی بین المللی ثبت و پیگیری نماید در این خصوص میتوان با وکلای حقوق بشری ایرانی و خارجی مشاوره و همکاری کرد
۶)پیوست: من نمیدونم این پیشنهادات تا چه اندازه اجرایی و موثر اند همچنین نمیدانم اساسنامه انجمن از یک سو و اکثریت اعضا از سوی دیگر چنین اجازه ای به انجمن بدهند اما در این وضعیت اضطراری ما هیچ تشکل مرتبط دیگری نداریم لااقل باید بر سر این موارد و سایر راه کارها گفتگو و تصمیمگیری شود
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۱)اپوزوسیون خارج بجای سهم گیری و تبلیغات انتخابانی می بایست هفت دستور کار زیر را پیگیری میکرد:
-اتحادیه اروپا و دولتهای غربی رو قانع کنند که اعطای هر امتیازی در روابط دو جانبه رو به توقف خشونت علیه معترضان مشروط کنند
۲)-صندوقی از محل کمک های مردمی و در صورت امکان از محل پولهای بلوکه شده رژیم نزد دولتهای غربی برای کمک به اعتصابات کارگری ایجاد کند
-صندوق مشابهی برای خرید و ارسال تجهیزات استارلینک ایجاد کند
-تلاش کند دولت های غربی اموال و داراییهای رژیم در غرب رو مصادره کنند
۳)-تلاش کند مقامات و وابستگان رژیم از کشورهای غربی اخراج شوند
-تلاش کند هیات های تحقیقی برای بررسی موضوعاتی چون زندانیان سیاسی، کشتار کودکان، تجاوزات جنسی و حمله به مدارس تشکیل شوند و برای انها یک دادگاه ویژه برگزار کنه یا دیوان کیفری بین المللی در لاهه را مجاب به دخالت کنند
۱)آیا از انقلاب زن زندگی آزادی نا امید شدید ؟ در این رشته توییت دستاوردهای بزرگی که این انقلاب در پنج ماه گذشته برایمان به ارمغان آورده را شرح میدهم
۲)برای نخستین بار در تاریخ ایران جنبشی اجتماعی رخ داد که هیچ نسبتی با اسلام و اساسا با دین ندارد تمامی اِلمانها شعارها خواسته ها نخبگان و توده های درگیر در آن سکولار و حتی گاها دین ستیز اند
۳)انقلاب زن زندگی آزادی نه فقط سکولار بلکه مترقی است زنانه و فمینیستی است از این نظر حتی با استانداردهای غربی هم حرکتی پیشرو است و دقیقا برای همین ویژگی اش است که در سطح افکار عمومی غربی حمایت میشود
۱) چرا مردم به خیابانها نمی ایند ؟ یا بهتر بگوییم چرا خیابانها اعتراض و اعتصاب را ترک کرده اند یک پاسخ مشخص دارد تناسب میان هزینه ها و فایده ها، در این انقلاب هزینه های انقلاب قطعی و نقدی است مرگ تجاوز و کور شدن است اما منافعش مبهم و اقساطی #SaveIranianSchoolgirls
۲)انقلاب تا وقتی انقلاب زن زندگی ازادی بود لااقل منافع هم متکسر بود هم هر کسی چه چپ چه راست چه اقلیت اتنیکی چه جنسی حتی یک افغانستانی خودش را در آن منافع متکثر سهیم میدید و لذا با وجود عدم قطعیت و اقساط بودن هزینه ها توجیه پذیر و قابل پرداخت بود
۳)من مکررا هشدار میدادم به جای تلاش برای راضی کردن نیروهای داخل رژیم و یا قشر خاکستری در حفظ طبقه انقلابی انها که کف خیابانند کوشش کنید انقلاب با رادیکالهایش پیروز میشود اما اپوزوسیون خارج بجای انها ترجیح داد روی ریزش خود رژیم سرمایه گذاری کند
۱)این رویکرد به دولت ضعیف و همواره سقوط می انجامد از جهاتی که در این رشتو امده حسن است اما از جهاتی دیگر هم عیب، اساسا یکی از دلایل استقبال بسیاری از نخبگان و بخش هایی از مردم از استبداد رضاخان و شاه بعد از ۳۲، همین وضعیت دولتهای ضعیف بوده است
۲)عمر دولتهای مشروطه اغلب کمتر از ۲ سال بود در واقع از انقلاب مشروطه تا نخست وزیری رضاخان هیچکس۲ سال زمامداری نکرد و از شهریور ۱۳۲۰ هم تا کابینه اقبال در ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۹ هیچ دولتی به ۲ سال نکشید این جابجایی سریع دولتها، القای نوعی بی ثباتی سیاسی و ناتوانی در سیاستگذاری بلند مدت بود
۳)از دیگر مضرات این سیستم گروگشی نمایندگان انهم در کشوریست که اغلب منفرد و غیر حزبی انتخاب شده و رای میدهند شاید چاره کار چنان که نوشتم نظامی ترکیبی نیمه ریاستی نیمه پارلمانی باشد رییس جمهوری منصوب سنا برای دوره ای ۴ ساله و نخست وزیری منصوب پارلمان تا زمانیکه اکثریت را داشته باشد
۱)در این انقلاب زن زندگی آزادی با پدیده ای مواجه شدیم به نام سیاسی نویس های اجاره ای و قراردادی من مدتها بود که در ذهنم اینها را «فاحشه سیاسی» خطاب میکردم اما در پی آن بودم که آیا این عبارت توهین به زنان و حتی کارگران جنسی است یا نه؟
۲)اما این عبارت جنسیت ندارد فاحشه سیاسی میتواند مرد باشد و ارتباطی هم با سکس ورکر ندارد سکس ورکر تن خودش را که دارای حق مالکیت بر آن است میفروشد اما فاحشه سیاسی منافع عمومی را با نفع شخصی خودش معامله میکند اولی حق هر انسانی است ولو برای دیگران خوشایند نباشد
۳) دومی اما مصداق خیانت به خیر عموم است فریب و اغفال مردم است برای چیزی که حتی خود شخص به آن باور ندارد او صرفا به گونه ای سوفسطایی طور قلم و زبانش را میفروشد به خیر عموم به جمهور مردم به حقیقت و به دانش سیاسی خیانت میکنند
۱)طباطبایی همان خطایی را تکرار میکرد که پیش از او اسلامگرایان متجدد و حتی مشروطه خواهان کردند یعنی «بومی سازی» ....کشور یک وضعیت «جغرافیایی» است تمدن اما مجموعه ای از یک «شیوه زیست مترقی در زمانه خود» است در هر عصری فقط یک شیوه زیست مترقی وجود دارد
۲)یک تمدن است و انچه در برابر اوست تحجر و بربریت است تمدن چون ایده هگل در گردش است اما هرگز و هیچ جا در یک زمان دو تا نیست، لذا اطلاق تمدن ایرانی اسلامی روسی چینی در برابر یکدیگر خطاست
۳)تمدن روزگاری در حوزه اسیای شرقی با محوریت چین بود روزگاری در کرانه های مدیترانه (یونان روم مصر ایران) روزگاری هم هست که در اروپای غربی و امریکای شمالی بروز و ظهور یافته است و بله در اینده ممکن است مجددا تغییر کند اما در هر تاریخی صرفا یک شیوه زیست مترقی در اندیشه و عمل حاکم است