« مادرم هم از خانوادهای #یهودی بود که در ۱۳-۱۴ سالگی حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت علی (ع) به خواب او میآیند و به او میگویند : مسلمان شو !
:)
البته جزئیات آن را نمیدانم ولی از کلیمیها و یهودیها جدا میشود و پدرم هم برای رضای خدا و همچنین به خاطر علاقهای که به ایشان داشته ...
با وی ازدواج میکند . ابتدا مادرم را نزد عالم بزرگ کازرون ، که مجتهدی بنام حسین شریعتی بود ، میبرد تا به دین اسلام مشرف گردد ...
مادرم نیز از اینکه یک دختر مؤمن و مسلمان شده خیلی خوشحال میشود . البته ایشان تنها فرزند خانوادهاش بود و پدر و مادرش هم فوت کرده بودند ...!
این کار پدرم برای وی یک موفقیت بود !
بعد از آن پدرم به کازرون میرود و مغازه بزازی دایر میکند و شغل او پارچهفروشی و بزازی میشود »
مهندس طاهری درباره هر نوع ارتباط حتی آشنایی با خانواده مادری سخنی نگفته و میگوید نوجوان بوده و مسلمان میشود و پدر و مادرش فوت میکنند !
در ادامه میگوید « این کار پدرم برای وی یک موفقیت بود. بعد از آن پدرم به کازرون میرود و مغازه بزازی دایر میکند.» یعنی این ازدواج سبب میشود که پدر به ثروت دست یابد
لبخندهای زمستانی : خاطرات رجبعلی طاهری ، تدوین از حسین کاوشی سیدآبادی ص ۲۸-۲۷
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
وقتی ساواک #نفوذی خودش رو بین زندانی ها بیشتر از بقیه شکنجه میکرد !!!
بیژن قدیمی از اعضای سازمان انقلابی حزب توده در کتاب « حلقه گمشده » درباره موسی رادمنش با نام مستعار ارسام برادر زاده دکتر رضا رادمنش دبیرکل حزب توده که #نفوذی_ساواک در این گروه بوده است اظهار داشته است ...
«وقتی که زندان بودیم هرکدام حدود یک ماه یک ماه و نیم تا دوماه در تک سلولی بودیم . خبری از هیچ چیز نداشتیم ، شکنجه های کم و زیادی می کردند به طور جداگانه واز هم خبری نداشتیم .
بعد از مدتی نوشتیم که در رابطه با سازمان انقلابی آمده ایم و تصمیم داشتیم اوضاع ایران را مطالعه کنیم ...
ولی دست به اسلحه نبرده و کاری نکرده ایم
بعد از مدتی پنج نفر ما را بردند در یک سلول بزرگتری وما آن جا باهم بودیم . هنوز هم شکنجه می کردند ولی «موسی رادمنش» را بیشتر از همه ما شکنجه می کردند ! او با صورتی خونین و مالین می آمد ...
در مشهد در فاصلهی بین محلهی عیدگاه و پائین خیابان محلهای است که در قدیم به آن میگفتند محلهی جدیدیها یک آبانباری هم در آنجا بود بهنام آبانبار جدیدیها من در دوران طفولیتم هزاران بار از آن مسیر رفتوآمد داشتهام ...
1/25
منظور از «جدیدیها» یهودیان تازهمسلمانشده بودند که «جدیدالاسلام» شمرده میشدند . این یهودیان ظاهراً حدود ۱۵۰ سال قبل اعلام مسلمانی کردند یک مدتی در آن منطقهای که بودند بهعنوان مسلمان جا افتادند بعد از آنجا هجرت کردند رفتند به شهرهای دیگر جاهای دیگر و در آنجا ...
با مسلمانان دیگر مخلوط شدند ! و کمکم رد آنها گم شد . من خانههای آن یهودیها را دیدهام ، در نزدیکی همان محله هم بودهام ، به تمام آن محله کاملاً واقفم ...
توضیحاً عرض میکنم : تاریخ نشان میدهد که در همین محلّه چند سال قبل از آن که میرزا علیمحمد باب اعلام بابیت کند ...
سید احمد خمینی ۴ روز قبل از فوت :« آقای دکتر کاشان [ #حاج_اصغر_فخریه_کاشان ] در زمان تصدی معاونت ارزی بانک مرکزی مملکت درِ خزانه بانک را باز و به هر دلال و قاچاقچی و چاقوکش ۵ هزار دلار تقدیم کرد و روزانه میلیونها دلار ذخایر ارزی بانک مرکزی را به جیب گانگسترها ...!
1/4
ریخت ...
آیا این نقشه تهی کردن #خزانه_ارزی مملکت را آمریکای جنایتکار جلوی حاج اصغرآقا گذاشته بود و یا به تصمیمگیری نابخردانه شخص او مربوط میشد ؟!
آیا این بابا رئیس و بزرگتری [ ! ] نداشت تا جلوی کار او را بگیرد !؟ »
2/4
اصغر فخریه کاشان یکی از رفقای نزدیک #دری_اصفهانی است ...
همچنین جالب است بدانید #اصغر_فخریه_کاشان رو ضدجاسوسی وزارت اطلاعات در دهه 70 در زمان هاشمی دستگیر میکنه ...
جالبتر اینکه 1 هفته هم قبل از خروج آمریکا از برجام استعفا میده ...
علیاکبر حیدری فرد از قضات نزدیک به #سعید_مرتضوی درگفتگو با روزنامه شرق [ شماره ۲۹۸۵ - ۱۳۹۶ شنبه ۲۲ مهر ] مجددا مسولیت دستور اعزام متهمین به #کهریزک را پذیرفته است :
" در ١٩ تیر از ٢٧٠ نفر باقیمانده { افراد بازداشت شده ١٨ تیر ٨٨ } ...
1/9
بنا به تشخیص شخصی خودم به آن دلیل که در اوین فضای مناسب برای نگهداری آنها موجود نبود ، پس از رایزنی با مسئولان کهریزک و تهیه فضای مناسب ، ١٤٠ نفر به بازداشتگاه کهریزک اعزام کردم که متأسفانه پس از پنج روز سه نفر از آنها به علت شرایط نگهداری و بدرفتاریهای انجامشده فوت کردند ...
بنده تمامی مسئولیتهای اعزام آن افراد به کهریزک را پذیرفته و میپذیرم که آقای مرتضوی هیچ نقشی در آن نداشته است "
اقدام حیدری فرد در بازداشتگاه کهریزک هزینه های سنگینی برای نظام و انقلاب ایجاد کرد و با تبلیغات و اقدامات صورت گرفته باعث بدنام سازی و بحران سازی برای کشور شد ...
3/9
مرتضی الویری به شماره دانشجویی ۴۶۰۴۹۰۰۴ دانشجوی مهندسی برق دانشگاه صنعتی آریامهر [ شریف کنونی ]
۱- نیمسال اول ۱۳۴۷-۱۳۴۶ [ معدل ۱۱ ]
۲- نیمسال دوم ۱۳۴۷-۱۳۴۶ [ معدل ۱۲.۳۳ ]
۳- نیمسال اول ۱۳۴۸-۱۳۴۷ [ معدل ۱۰.۲۴ ]
۴- نیمسال دوم ۱۳۴۸-۱۳۴۷ [ معدل ۹.۱۹ ]
1/12
۵- نیمسال اول ۱۳۴۹-۱۳۴۸ [ ۸.۵۶ ]
۶- نیمسال دوم ۱۳۴۹-۱۳۴۸ [ ۹.۷۷ ]
۷- نیمسال اول ۱۳۵۰-۱۳۴۹ [ ۱۰.۲۱ ]
۸- نیمسال دوم ۱۳۵۰-۱۳۴۹ [ ۱۱.۶۱ ]
۹- نیمسال اول ۱۳۵۱-۱۳۵۰ [ ۱۱.۳۰ ]
۱۰- نیمسال دوم ۱۳۵۱-۱۳۵۰ [ ۱۰:۴۵ ]
واحدهای گذرانده : [ ۱۳۱ ]
معدل کل : [ ۱۰/۵۰ ]
2/12
الویری از مجموع ده ترم تحصیلی نه ترم مشروط شده است . از مجموعه این نه ترم مشروطی ، سه ترم معدل زیر ده بوده است
با این وجود از دانشگاه اخراج نشده است . با وجود آن که سابقه زندان و فعالیت ضد رژیم در دانشگاه داشته و #ساواک قاعدتا روی وی باید حساسیت داشته باشد !
مراد موشه طاهباز ؛ فرزند قاسم طاهباز نماینده مجلس رژیم پهلوی و نوه رحیم اتحادیه سرمایه دار قاجاری #یهودی تبار بهائی شده و مادر او حمیده افشار زنجانی نواده سلیمان خان افشار ، خان قاجاری و حامی اصلی #کاظم_رشتی دومین رهبر #شیخیه و پدر شوهر ...
دختر کاظم رشتی که خانواده وی بعد ها با #محمدعلی_باب بیعت کرد ...
همسرش آوید مجتبائی نواده سزپر علیشاه و حبیبعلی شاه از مشایخ دراویش نعمت الهی در زمان قاجار و خواهرش ترانه طاهباز که با همسر سومش آنتونیو کوئینتا و با حضور مراد طاهباز در اسرائیل ازدواج کرد ...