در مشهد در فاصلهی بین محلهی عیدگاه و پائین خیابان محلهای است که در قدیم به آن میگفتند محلهی جدیدیها یک آبانباری هم در آنجا بود بهنام آبانبار جدیدیها من در دوران طفولیتم هزاران بار از آن مسیر رفتوآمد داشتهام ...
1/25
منظور از «جدیدیها» یهودیان تازهمسلمانشده بودند که «جدیدالاسلام» شمرده میشدند . این یهودیان ظاهراً حدود ۱۵۰ سال قبل اعلام مسلمانی کردند یک مدتی در آن منطقهای که بودند بهعنوان مسلمان جا افتادند بعد از آنجا هجرت کردند رفتند به شهرهای دیگر جاهای دیگر و در آنجا ...
با مسلمانان دیگر مخلوط شدند ! و کمکم رد آنها گم شد . من خانههای آن یهودیها را دیدهام ، در نزدیکی همان محله هم بودهام ، به تمام آن محله کاملاً واقفم ...
توضیحاً عرض میکنم : تاریخ نشان میدهد که در همین محلّه چند سال قبل از آن که میرزا علیمحمد باب اعلام بابیت کند ...
شاید چندهزار یهودی اعلام کردند که مسلمان شدهاند ! این مسأله شاید مربوط به حدود ۱۵۰ سال قبل باشد ! مردم مشهد جشن بسیار مفصّلی گرفتند سراسر شهر گلباران و جشن باران شد شاید چندهزار یهودی مسلمان شده بودند . مایهی عزّت و افتخار بود ! هرکدام از این یهودیها اسمشان را عوض کردند ...
و اسم مسلمانی برای خودشان انتخاب کردند ، و بالاخره شروع کردند به یک زندگی جدید ...
چند سال بعد از این حادثه میرزا علیمحمد باب اعلام بابیت کرد ، و اکثر همین شاید چندهزار یهودی ، بهائی شدند !! البته یک تعدادشان هم مسلمانهای خوبی ماندند ، و هنوز هم بچههایشان هستند ...
این حادثه دلسوزان تیزبین کشورمان را متوجه کرد که به هر جدیدالاسلامی نمیشود اعتماد نمود . ولی آن کسانی که در آن زمان این مسأله را میفهمیدند و توجه داشتند کم بودند . یقیناً کم بودند . من خودم که بعد از دهها سال در نزدیکی آن محله [ محله عیدگاه ] رشد یافتم ...
چنین چیزی را از پدربزرگها و مادربزرگها و بستگانمان نشنیدم ...
احتمالاً بعضی از قدرتهای خارجی برای اینکه زمینهی کار را برای آن نقشهای که در طیّ پیدایش بهائیت داشتند آماده کنند از قبل اقدامات لازم را در داخل مملکت انجام داده بودند که یکی از آنها هم اظهار مسلمانی دروغی ...
این یهودیان بود .
خوب ، چرا این کارها را کردند ؟ در آن وقت خیلی مسألهی مهمی نبود چون نظام حکومتی شاهنشاهی بود مربوط به قاجار بود و بعد هم مربوط به پهلویها و این هردو نظامهایی صددرصد فاسد و وابسته بودند از نظر نظام سیاسی ، ایران مشکلی برای غرب نداشت . ولی دشمن میخواست ...
ولی دشمن میخواست در بین مسلمانها رسوخ کند #نفوذ کند ، زندگی کند . یک راهش نفوذی کردن این یهودیان معاند بود ! و چون اینها یهودی بودند و مسلمانها یهودیها را نجس میدانستند ، لازم بود راهی پیدا کند برای اینکه این اجتناب و گریزی را که مردم از این یهودیان داشتند از بین ببرد ...
و آنها را نفوذی کند ! آمدند شکل ظاهر اسلامی به اینها دادند . مسلمانشان کردند ، برای اینکه وقتی هم مسألهی بهائیت پیش آمد ، بهتوسط آنها بهائیت را تقویت کنند ! از قبل برای همین مقصد تمهید مقدمه کردند ...
خوب اینها پراکنده شدند ، در میان مردم گم شدند ! ...
شاید بعضی از آنها هم افراد خوبی از کار درآمدند ولی به هر حال کلیّت این مسأله پیچیدگی خودش را پیدا کرد ...
تا زمان انقلاب مشکل محسوسی نبود چون نظام حکومتی غربی بود نظام شاهنشاهی وابسته به آنها بود وابسته به انگلیس و آمریکا بود ولی بعد از انقلاب حوادثی پیش آمد که این حوادث ...
مشکلات را آشکار کرد . الان زنگ خطر به صدا درآمده است !
اولین جاسوسی که در نظام اسلامی ما بهعنوان «جاسوس» دستگیر شد و رسماً اعلام شد که در سطح بالا جاسوسی میکرده و همهی ما او را میشناسیم اسمش امیرانتظام است . این آقای امیرانتظام سخنگوی نهضت آزادی بود سخنگوی دولت موقت بود ...
با قدرتهای خارجی از طرف جمهوری اسلامی صحبت میکرد و در پوشش اینکه سخنگوی دولت و یک مقام رسمی دولت است جاسوسی میکرد . اسناد نظام را به آنها میداد او لو رفت ، دستگیر شد ، این آقا الان هم در زندان است ، محکوم به حبس ابد ، یک مدتی آزادش کردند ، دست و پایش را باز کردند ...
دومرتبه ارتباطش را با قدرتهای خارجی برقرار کرد دومرتبه او را به زندان انداختند ...
حسب آنچه بعضیها نوشتهاند ایشان پسر میرزا یعقوب رفوگر بازار تهران است که در اصل یهودی بوده از آن یهودیهای جدیدالاسلام ! سپس بهائی شده ! بعد از ۱۵ خرداد اعلام مسلمانی کرده و بعد از آن ...
٢٢ بهمن رسماً به اداره ثبت مراجعه کرده و نام خودش را بهعنوان یک مسلمان ثبت کرده است ! این میرزا یعقوب بهائی رفوگر بازار تهران اسم پسرش را عباس گذاشت . او هم فامیلیش را تغییر داد به امیرانتظام بعد به طرقی که در این امور طبیعی است ! سخنگوی دولت موقت شد ! و طبعاً شد از ...
پرچمداران انقلاب تا وقتی که دستگیر شد ...
از اول انقلاب تا حالا ۳۰ سال است . امیرانتظام مربوط به سالهای اول انقلاب است . اواخر سالهای وسط هم در داخل کشور ما یک مسألهای پیش آمد بسیار بسیار مهم ، مسألهای که معروف شد بهعنوان «قتلهای زنجیرهای» یک عدهای رفتند ...
یک عدهای را کشتند و انداختند به گردن نظام و انقلاب پروندهی سنگینی شد پروندهی قطوری شد ، که هنوز هم رسیدگی به آن کامل نشده ، یک برگ نیست ، هزار برگ نیست ، دههزار برگ نیست ، بیش از این حرفهاست . امنیّتیترین و محرمانهترین پروندهی کشور است ...
در این پرونده هم وقتی به «انساب» دو سه نفر مهرههای اصلی آن رسیدگی شد ، معلوم شد که اجداد آنها یهودی بوده ، پدرانشان بهائی بوده و خودشان اظهار مسلمانی میکردند . یعنی یهودیان یا بهائیان جدیدالاسلام ! مختصراً عرض میکنم که در این پرونده هم بهطور تقریبی وقوف دارم ...
اشراف دارم ابعادش را میدانم مقدار زیادی از این پرونده را دیدهام ، مطالعه کردهام ، بعضی از افرادش را میشناسم ، باقیماندههاشان را هم گاهی میشناسم ، با گذشتههاشان آشنایم ، یا بدون آشنایی نیستم ...
از این پرونده هم بگذریم، برویم به حدود سال سیام انقلاب یعنی پارسال ...
یک کسی را پیشنهاد کردند برای اشغال یک مقام دولتی در مملکت ما مقام بسیار عالی فرض کنید در سطح وزارت فرض کنید مهمترین وزارت میخواهم علوّ آن مقام را بگویم ، نمیخواهم بگویم وزارت ! میخواهم علوّ آن مقام را در این سطح معرفی کنم ! این آدم هروقت در مجلس به ما میرسید ...
خم میشد دستمان را ببوسد ! احترام میکرد حاجآقا من نوکر شمایم اصلاً هرچه بفرمائید عمل میکنم !
وقتی صحبت اشغال آن مقام شد لازم شد برویم ببینیم این شخص چهکاره است ؟ به چه درد میخورد ؟ رفتیم به سراغ سوابق این مرد ! دیدیم این آقا از آن مسلمانهای محترمی هستند که ...
اگر به بقیهی اصول و فروع اسلام کمتر توجه دارند لااقل به جواز تعدد زوجات توجه کامل دارند ! دائم ، موقت ، مشروع و غیرمشروع ! یکی از زوجات دائم ایشان خانوادهاش یهودی بوده است ، بعد بهائی شده است و شاید تازه مسلمان شده است ! و البته همهی اینها به یک کشور وصل میشوند انگلستان !
همهی این راهها به یک رُم ختم میشود ، لندن ! ...
من به این نتیجه رسیدهام که هماکنون لااقل در حدود صدهزار نفر از این افراد در جامعه پخشند که یهودی بودهاند بعداً بهائی شدهاند و اینک متظاهر به اسلامند ! و بهعنوان مسلمان در جامعهی ما پراکندهاند. اما کجاها ؟ نمیدانیم !
بعد از انقلاب چون نظام ما شد نظام اسلامی طبعاً باید این تشکیلاتِ ظاهراً پراکنده از نظر امنیّتی هم بهتوسط قدرتهای خارجی منسجم شده و مورد بهرهبرداری قرار گرفته باشد . الان هم در گوشه و کنار کشور افرادی هستند بهظاهر مسلمان و در عین حال بهائیان قبلی و یهودیان اسبق ! ...
و کارشان این است که از هر طریقی که ممکن است ضربه بزنند . پُستها را اشغال کنند اسناد را به دشمن برسانند پشت انقلاب را خالی کنند افراد متدین را ملکوک کنند افراد هرزه را معروف کنند و قس علیهذا ...
وقتی ساواک #نفوذی خودش رو بین زندانی ها بیشتر از بقیه شکنجه میکرد !!!
بیژن قدیمی از اعضای سازمان انقلابی حزب توده در کتاب « حلقه گمشده » درباره موسی رادمنش با نام مستعار ارسام برادر زاده دکتر رضا رادمنش دبیرکل حزب توده که #نفوذی_ساواک در این گروه بوده است اظهار داشته است ...
«وقتی که زندان بودیم هرکدام حدود یک ماه یک ماه و نیم تا دوماه در تک سلولی بودیم . خبری از هیچ چیز نداشتیم ، شکنجه های کم و زیادی می کردند به طور جداگانه واز هم خبری نداشتیم .
بعد از مدتی نوشتیم که در رابطه با سازمان انقلابی آمده ایم و تصمیم داشتیم اوضاع ایران را مطالعه کنیم ...
ولی دست به اسلحه نبرده و کاری نکرده ایم
بعد از مدتی پنج نفر ما را بردند در یک سلول بزرگتری وما آن جا باهم بودیم . هنوز هم شکنجه می کردند ولی «موسی رادمنش» را بیشتر از همه ما شکنجه می کردند ! او با صورتی خونین و مالین می آمد ...
سید احمد خمینی ۴ روز قبل از فوت :« آقای دکتر کاشان [ #حاج_اصغر_فخریه_کاشان ] در زمان تصدی معاونت ارزی بانک مرکزی مملکت درِ خزانه بانک را باز و به هر دلال و قاچاقچی و چاقوکش ۵ هزار دلار تقدیم کرد و روزانه میلیونها دلار ذخایر ارزی بانک مرکزی را به جیب گانگسترها ...!
1/4
ریخت ...
آیا این نقشه تهی کردن #خزانه_ارزی مملکت را آمریکای جنایتکار جلوی حاج اصغرآقا گذاشته بود و یا به تصمیمگیری نابخردانه شخص او مربوط میشد ؟!
آیا این بابا رئیس و بزرگتری [ ! ] نداشت تا جلوی کار او را بگیرد !؟ »
2/4
اصغر فخریه کاشان یکی از رفقای نزدیک #دری_اصفهانی است ...
همچنین جالب است بدانید #اصغر_فخریه_کاشان رو ضدجاسوسی وزارت اطلاعات در دهه 70 در زمان هاشمی دستگیر میکنه ...
جالبتر اینکه 1 هفته هم قبل از خروج آمریکا از برجام استعفا میده ...
« مادرم هم از خانوادهای #یهودی بود که در ۱۳-۱۴ سالگی حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت علی (ع) به خواب او میآیند و به او میگویند : مسلمان شو !
:)
البته جزئیات آن را نمیدانم ولی از کلیمیها و یهودیها جدا میشود و پدرم هم برای رضای خدا و همچنین به خاطر علاقهای که به ایشان داشته ...
علیاکبر حیدری فرد از قضات نزدیک به #سعید_مرتضوی درگفتگو با روزنامه شرق [ شماره ۲۹۸۵ - ۱۳۹۶ شنبه ۲۲ مهر ] مجددا مسولیت دستور اعزام متهمین به #کهریزک را پذیرفته است :
" در ١٩ تیر از ٢٧٠ نفر باقیمانده { افراد بازداشت شده ١٨ تیر ٨٨ } ...
1/9
بنا به تشخیص شخصی خودم به آن دلیل که در اوین فضای مناسب برای نگهداری آنها موجود نبود ، پس از رایزنی با مسئولان کهریزک و تهیه فضای مناسب ، ١٤٠ نفر به بازداشتگاه کهریزک اعزام کردم که متأسفانه پس از پنج روز سه نفر از آنها به علت شرایط نگهداری و بدرفتاریهای انجامشده فوت کردند ...
بنده تمامی مسئولیتهای اعزام آن افراد به کهریزک را پذیرفته و میپذیرم که آقای مرتضوی هیچ نقشی در آن نداشته است "
اقدام حیدری فرد در بازداشتگاه کهریزک هزینه های سنگینی برای نظام و انقلاب ایجاد کرد و با تبلیغات و اقدامات صورت گرفته باعث بدنام سازی و بحران سازی برای کشور شد ...
3/9
مرتضی الویری به شماره دانشجویی ۴۶۰۴۹۰۰۴ دانشجوی مهندسی برق دانشگاه صنعتی آریامهر [ شریف کنونی ]
۱- نیمسال اول ۱۳۴۷-۱۳۴۶ [ معدل ۱۱ ]
۲- نیمسال دوم ۱۳۴۷-۱۳۴۶ [ معدل ۱۲.۳۳ ]
۳- نیمسال اول ۱۳۴۸-۱۳۴۷ [ معدل ۱۰.۲۴ ]
۴- نیمسال دوم ۱۳۴۸-۱۳۴۷ [ معدل ۹.۱۹ ]
1/12
۵- نیمسال اول ۱۳۴۹-۱۳۴۸ [ ۸.۵۶ ]
۶- نیمسال دوم ۱۳۴۹-۱۳۴۸ [ ۹.۷۷ ]
۷- نیمسال اول ۱۳۵۰-۱۳۴۹ [ ۱۰.۲۱ ]
۸- نیمسال دوم ۱۳۵۰-۱۳۴۹ [ ۱۱.۶۱ ]
۹- نیمسال اول ۱۳۵۱-۱۳۵۰ [ ۱۱.۳۰ ]
۱۰- نیمسال دوم ۱۳۵۱-۱۳۵۰ [ ۱۰:۴۵ ]
واحدهای گذرانده : [ ۱۳۱ ]
معدل کل : [ ۱۰/۵۰ ]
2/12
الویری از مجموع ده ترم تحصیلی نه ترم مشروط شده است . از مجموعه این نه ترم مشروطی ، سه ترم معدل زیر ده بوده است
با این وجود از دانشگاه اخراج نشده است . با وجود آن که سابقه زندان و فعالیت ضد رژیم در دانشگاه داشته و #ساواک قاعدتا روی وی باید حساسیت داشته باشد !
مراد موشه طاهباز ؛ فرزند قاسم طاهباز نماینده مجلس رژیم پهلوی و نوه رحیم اتحادیه سرمایه دار قاجاری #یهودی تبار بهائی شده و مادر او حمیده افشار زنجانی نواده سلیمان خان افشار ، خان قاجاری و حامی اصلی #کاظم_رشتی دومین رهبر #شیخیه و پدر شوهر ...
دختر کاظم رشتی که خانواده وی بعد ها با #محمدعلی_باب بیعت کرد ...
همسرش آوید مجتبائی نواده سزپر علیشاه و حبیبعلی شاه از مشایخ دراویش نعمت الهی در زمان قاجار و خواهرش ترانه طاهباز که با همسر سومش آنتونیو کوئینتا و با حضور مراد طاهباز در اسرائیل ازدواج کرد ...