کارل پوپر در کتاب جامعه باز و دشمنان آن چنین میگوید: دموکراسی، نه به معنای حاکمیت مردم است، نه حاکمیت اکثریت. مردم یا اکثریت، هیچ وقت حکومت نکردهاند. مبنا و معیار دیگری نیاز است.
( 1/10)
آنچه دموکراسی را دموکراسی میکند، توانایی و حقِ عزلِ حاکمان است از سوی مردم، بدون خونریزی و براندازی. آنچه دیکتاتوری را دیکتاتوری میکند، بینصیب ماندن مردم از این توان و حق است مگر با انقلاب و سرنگونی.
دموکراسی این سوال افلاطونی را که«چه کسی باید حکومت کند؟» کنار میزند و به جای آن میپرسد«چگونه باید حکومت کرد؟»
چنان باید حکومت کرد که شرورترین و رذلترین حاکم را بتوان پایین آورد.
حکومت دموکراتیک، نهادها، قوانین و دستگاههایی دارد که از این توان و حق مردم حمایت میکند.
بر این اساس، خطاست اگر دموکراسی را به مجلس و رای و چیزهایی از این جنس، تقلیل دهیم. صندوق رای و پارلمان، دموکراسی را تضمین نمیکنند. مقصود این نیست که دموکراسی بدون رای گرفتن از مردم، ممکن است بلکه هر رایگرفتنی، به معنای اجرای دموکراسی نیست.
البته که انتخابات ابزار لازم و ضروری است، اما این وسیله باید در خدمت غایتِ دموکراسی باشد؛ حقیقت انتخاباتِ دموکراسی عزل است نه نصب. برای دموکراسی شدن، به دستگاه و نظامی حاجت است که از حق و حقوق مردمان، و در ذیل آن حقِ عزل، پشتیبانی کند.
سوابقِ جانفشانی و خدمت یک قهرمان نیز، توجیه کافی برای سپردن مقدراتِ زندگی یک ملت به دست آن قهرمان نیست، چون به سادگی امکان هیولا شدن را به قهرمان میدهد.
دموکراسی متضمن برابری افراد جامعه و تبعیت حاکم از ملت است، هیچ حاکم فرهمندی نباید اختیار بیابد ارادهاش را بر ملت تحمیل کند
در جامعه برخوردار از دموکراسی، هیچ کسی در هیچ مکانیزمی نباید اختیاراتی بر ملت بیابد که بعداً نتوان جز به جنگ و جبر از او پس گرفت.
هیچ فضیلتی اعم از زهد, علم, قول, عهد و سوابق، ضمانت نمیکند که شخص منافع خودش یا صنف و گروهش را در پای حقیقت و یا پای مردم قربانی کند.
دموکراسی فقط آن نیست که بتوان با رای مردم کسی را به مقامی منصوب کرد بلکه دموکراسی آنست که بشود آنکه در مسند قدرت است را با رای مردم از قدرت عزل کرد. در جامعه برخوردار از دموکراسی، هیچ کسی در هیچ مکانیزمی نباید اختیاراتی بر ملت بیابد که بعداً نتوان جز به جنگ و جبر از او پس گرفت
هیچ فضیلتی اعم از زهد, علم, قول, عهد و سوابق، ضمانت نمیکند که شخص منافع خودش یا صنف و گروهش را در پای حقیقت و یا پای مردم قربانی کند. پس قدرت باید محدود، موقت، قابل نظارت و قابل استرداد باشد.
این سر رشته ای است که اگر در جامعه ای گم شود زندگی، زندان و جهنم میشود و هر بار وعده تازهای برای رهایی و رستگاری ما را به دنبال خود میکشد تا روزی برسد که بتوان از جهنمی که خود ساختهایم نجات یابیم.
⚛آیا میدانستید که در حال حاضر مسلمانان دنیا دارای هفت نسخهی متفاوت از قران هستند و از هفت قران با اعراب و نقطه گذاری متفاوت استفاده میکنند؟
بسیاری از مسلمانان تصور میکنند تنها یک قران در جهان وجود دارد و تمام قران های چاپ شده فعلی همه کاملا مثل هم هستند، آنها فکر میکنند...
فکر میکنند قران فعلی همان قرانی است که پیامبر برزبان آورده و یا عثمان مکتوب کرده است و هیچ اختلافی نمیتوان میان قرانهای مختلف موجود یافت!
قرانی که عثمان مکتوب کرد خط کوفی بود ( با لهجه رسمی حجازی در حالی که لهجه محمد مکی قریشی بود) و خط کوفی دارای ۱۸ حرف بدون اعراب، نقطه و...
و الف ممدوده است به همین دلیل قرائت های مختلفی از آن به وجود آمد
در قرن چهارم هجری تصمیم گرفته شد که قرائت های مختلف قران از هفت قاری اصلی جمع آوری شود و برای هر قاری دو راوی قرار دادن تا آنها را به خط کنونی قران بنویسند و نتیجه این کار هفت قران بود با دو راوی متفاوت که همگی..