۱- مداخله غول های رسانه ای وابسته به عربستان در تحولات خاورمیانه و حوادث داخلیِ کشورهای رقیب در منطقه، حاصل تفکر وهم آلود بخشی از نیروهای به اصطلاح سیاسی مخالف این دولتهای منطقه است که معتقدند به هر حال روزی خاورمیانه را ثروت شاهزادگان سعودی به ارث خواهد برد! #بایکوت_اینترنشنال
۲- چندی پس از آغاز انقلاب سوریه، با وجود فعالیت های گسترده رسانه هایی همچون الجزیره، العربیه، الشرق الاوسط، ام بی سی و ... شبکه ای خبری و تحلیلی بنانم #الحدث تحت فعالیت های العربیه، توسط ولید بن ابراهیم، مالک غول های مدیای سعودی، با تمرکز بیشتر بر حوادث سوریه آغاز بکار کرد.
۳- همزمان که حکومت اسد به سمت سقوط حتمی پیش میرفت، "بندر بن سلطان" از سوی حاکمان سعودی به عنوان رهبر تلاش های حکومت عربستان در اثرگذاری مستقیم در سوریه پسا اسد منصوب شد. ارسال حجم وسیعی از کمکهای مالی و تسلیحات نظامی برای گروه های معارض و عمدتا اسلامگرای ضد اسد، تنها بخش این
۴- پازل چند وجهی نبود. در رقابت مستقیم و نیابتی که در زمین سوریه میان کشورهای مختلف بر سر بقای اسد و یا سقوط او به پا شد، نبض رسانه ای این مناقشه را مدیاهای بزرگ سعودی و بویژه الحدث به زبان عربی به دست گرفتند. ظاهرا بخشی از سیاست های رسانه ای این سناریو، ایجاد ائتلافی گسترده
۵- میان مخالفان اسد بود که در بخش های مختلف تحلیلی و خبری با تبلیغات و شانتاژ های رسانه ای، سعی در اثرگذاری مستقیم بر اپوزوسیون حکومت اسد به عنوان تضمینی برای تامین منافع سعودی در سوریه بدون اسد بود. در این میان بندر بن سلطان نیز با سفرهای منطقه ای و بین المللی سعی در
۶- ایجاد یک توافق بزرگ بر سر سقوط اسد و واسطه گری برای ایجاد یک ائتلاف باب میل سعودی میان مخالفان او شده داشت. سخن کوتاه! همه این تلاشها نتیجتا با توافق مخفیانه عربستان و پوتین و پشت کردن طرف سعودی به اپوزوسیون سوریه در مذاکرات دوحه و آستانه، عملا خط سیاسی سعودی در مورد رژیم اسد
۷- را به چرخشی ۱۸۰ درجه ای برد! و امروز رسیده ایم به نقطه ای که آغوش آل سعود به روی اسد باز شده است و رسانه های سعودی با رژه بر روی بیش از یک دهه جنگ داخلی، حالا از آغاز روابط عادی ریاض و دمشق و باز شدن مجدد سفارتخانه ها در دو کشور سرخط خبرهای روزانه شان را آغاز میکنند.
۸- بنظر میرسد که پس از حمله اراذل و اوباش ج.ا به سفارت عربستان در دی ماه ۱۳۹۴ و آغاز تنش میان ج.ا و حاکمان سعودی، لااقل بخشی از سیاست خارجی عربستان سعودی، سرمایه گذاری مستقیم بر روی جریان رسانه ای مخالف ج.ا به عنوان اهرم فشار بوده است. تلویزیون ۲۴ ساعته فارسی زبانی که همزمان با
۹- انتخابات سال ۹۶ برای اثرگذاری بر سیاست داخلی ایران تاسیس شد و با سرمایه ای هنگفت و تاسیس دفاتری در لندن و واشنگتن، بتدریج نبض خبر رسانی و تحلیل سیاست ایرانی را در مدیای برون مرزی به دست گرفت. مالک این شبکه، کمپانی Volant Media است که ۷۵ درصد از سهام آن را "عادل عبدالکریم"
۱۰- از وابستگان عبدالرحمن راشد (یکی دیگر از سردمداران مدیای سعودی و از بنیانگذاران العربیه) در اختیار دارد و به گفته گاردین، نبیل الخطیب و گروهی از وابستگانش، هماهنگ کننده سیاست این شبکه نسبت به روابط ج.ا و عربستان و بنوعی تنظیم کننده مشی کلی سیاسی این رسانه فارسی زبان هستند.
۱۱- تعبیه کارکنان ارشد و مدیران میانی و خبرنگاران فارسی زبان هم در این شبکه از ابتدا یک فرمول مشخص را دنبال کرده است. جمعی از اصلاح طلبان سابق و نزدیکان به بیت هاشمی رفسنجانی (که شخصا از دیرباز روابط خوبی با حاکمان سعودی داشت)، و تعداد مشخصی از فعالان رسانه ای قومگرا و گمنام که
۱۲-طی سالها فعالیت این شبکه به شخصیت های اثرگذار فضای مجازی تبدیل شدند و همچنین مهاجران نامدارتر از شبکه های تلویزیونی دیگر همچون بی بی سی فارسی و رادیو فردا. حسین رسام (تحلیلگر سابق سفارت بریتانیا در تهران) ، علی اصغر رمضانپور (معاون سابق وزیر فرهنگ خاتمی) و محمود عنایت (از
۱۳- وابستگان سابق به حلقه روحانی-رفسنجانی) از مدیران، سردبیران و ناظران تولید خبر و محتوا هستند. بنظر سیاست سعودی در طی این سالها برای کانالیزه کردن فشار رسانه ای بر ج.ا، پررنگ کردن شکاف های قومیتی، تابو زدایی از مفهوم تمامیت ارضی و سیاست های ضد امنیتی مرزی و خاکی بوده است. twitter.com/i/web/status/1…
۱۴- سیاست هایی که اگرچه توانستند در پی تکرار و قبح زدایی به فضای سیاسی گفتمانی فارسی زبان ورود کنند، اما در نهایت به سلاح اصلی ج.ا در پیشبرد روایت همیشگی خودش یعنی "فروش امنیت" تبدیل شدند. روایتی که میگوید "اگر ما نباشیم، ایران تکه تکه میشود"
۱۵- موفقیت این رسانه، با وجود سیاست هایی که نه ج.ا، که در اصل امنیت ملی و جغرافیایی مردم ایران را تهدید میکند، مرهون اشباع سیاست زدگی در جامعه ای ست که زیر بار اختناق، سرکوب و سانسور، به دنبال روزنه ای برای شنیدن خبر و روایت از دنیا و دریچه ای متفاوت میگردد. آن هم از رسانه ای twitter.com/i/web/status/1…
۱۶- که در بسیاری از موارد با تولید خبرهای زرد، بدون سند و تهییجی و سیطره خبرنگارانش بر محیط مجازی فارسی زبان، توانست موج حوادث پس از شهریور ۱۴۰۱ را در خودش تعریف و بازپروری کند. تولید محتوای غیر واقعی، چهره سازی، گفتمان سازی، شانتاژ گری و تبلیغات هیجانی دستاورد این رسانه پر زرق twitter.com/i/web/status/1…
۱۷- و برق، طی حداقل ۱۰ ماه گذشته بوده است. روزهایی نه چندان دور، اپوزوسیون اسد با بهت و حیرت، تالار مذاکرات آستانه و دوحه را با خبر توافق های پشت پرده و سریالیِ سعودی و پوتین ترک کردند و خواهد آمد روزی که توافقات آینده ج.ا و سعودی نیز خط سیاست های کلی این رسانه را به دنیایی جدید
۱۸- سوق دهد. هر چند وال استریت ژورنال در پی گفتگوهای اسفند ۱۴۰۱ میان شمخانی و دیپلمات های سعودی برای از عادی کردن روابط شان، گزارش کرد که طرف سعودی به زودی به سوی تعدیل سیاست های شبکه ایران اینترنشنال و سیاست خارجی گذشته خودش در قبال ج.ا خواهد رفت! wsj.com/articles/china…
۱۹- در این میان، سرنوشت مردم ایران و حرکتشان به سوی یک رستاخیز ملی نباید در مخاطره سرکوب و اختناق ج.ا از یکسو و سیاست های مزورانه رسانه ای دیگر کشورها در باز تعریف سود و زیان امروز و آینده خودشان باشد. ایران، خانه ای پا برجاست و اهالی اش دیگر مسیری از مبدا ایران، به سوی ایران و
۲۰- به مقصد ایران در پیش دارند. در نهایت این رشته ی تحلیلی و تطبیقی از کاربر سپیده را اینجا ضمیمه میکنم تا کامل کننده آنچه باشد که تاکنون نوشته ام.
۱- اسرائیل در سوریه پسا اسد به چه رسید؟ با اینکه حاکمان امروز سوریه اسلامگرایان مسبوق به جهادگرایی هستند اما اسرائیل دستکم مجال داد تا رخدادها روال خودشان را طی کنند و نتیجتاً افسار اسد از دستان محور مقاومت جدا و خط تزریق و تغذیه به نعش رو به موت حزب الله برای مدتی بسیار طولانی
۲- منفصل شود. امری که اسرائیل محال بود ۱۳ سال پیش زیر بار آن برود. کما اینکه نرفت و ترجیح داد همچنان با اسد به عنوان شیطانی شناخته شده و قابل پیش بینی به جای ده ها گروه جهادی و تکفیری سر و کله بزند. اما پر واضح بود که این سیاست دوام و قوامی نخواهد داشت وقتی دولت های شیعی دست
۳- نشانده و گروه های شبه نظامی شان در بغداد کاتالیزور تزریق حلقه های آتش از المیادین و البوکمال و دیرالزور به سوی حمص، قنیطره، حاشیه جولان و سپس به دره بقاع و بعلبک در لبنان و پروار کردن حزب الله خواهند شد. واقعیتی که پس از ۷ اکتبر به شکلی دردناک در جهانی واقعی بروز کرد.
۱- بنیامین نتانیاهو و میراث سیاسی اش در نقطه عطف تاریخی و حساسی قرار دارد! شاید کمی حوصله سربر باشد، اما احتمالا برای علاقمندان به مکاشفه در تاریخ جالب باشد. واقعیت این است که نحوه قضاوت تاریخی به بیبی و میراثش در ذهن آیندگان، به شدت به سرنوشت جنگ فعلی در غزه گره خورده.
۲- رقبای سیاسی او در جناح چپ که برای ۳ دهه در به زیر کشیدن دائمی اش ناموفق بودند، بیش از هر زمانی به نقطه حذف تمام عیار او از صحنه سیاسی اسرائیل و همه آنچه به ارث گذاشته نزدیک شده اند. زمزمه های فرو ریختن او میان رقبای (دشمنان) سیاسی اش با کدواژه "شکست" از هر سو بلند شده است!
۳- نتانیاهو حداقل ۲ بار به شخصیت مورد علاقه اش در کتاب مقدس اشاره کرده: شائول، که بنا به روایات عهد عتیق بر تخت پادشاهی در گیباه بر بنی اسرائیل حکم میراند. شائول البته سرنوشت تراژیکی داشت. او در آخرین نبرد با عمالیق، شکست خورد و از هراس اسارات به دست یک قوم بی رحم خودکشی کرد!
۱- نتانیاهو بارها در طول حیات سیاسی ۳۵ ساله اش در رأس یا حاشیه دولت با شکست ها و اتفاقات پرآشوب زیادی روبرو شده. در برخی توصیفات او را "ققنوس" لقب داده اند، چون هربار که زیر خاکستر شکست هایش دفن شده، دوباره از آن بیرون آمده. قطعا اولین بحران جدی او در دولت، کیس ترور خالد مشعل
۲- بود. نتانیاهو برای اولین بار در ۱۸ ژوئن ۱۹۹۶ نخست وزیر اسرائیل شد. در ۳۰ ژوئن ۱۹۹۷ (یکسال پس از شروع اولین دوره نخست وزیری اش) دو انفجار بزرگ انتحاری در بازار میوه و ترهبار محانیه یهودا در اورشلیم عامل کشتار ۱۶ غیرنظامی (یکی از آنها عرب مسلمان بود) و زخمی شدن ۱۸۰ تن شد.
۳- کمتر از چند ساعت بعد شین بت هویت ۲ عامل انتحاری، "ابو عمر نشید" و "عبدالسلام مرزوق" را از اعضای گردانهای انتحاری قسام وابسته به حماس نوپا شناسایی کرد که با کیفهای حاوی چاشنی های بزرگ و دست ساز انفجاری و تعداد زیادی میخ، حوالی ظهر آن روز در مرکز بازار به فاصله ۱۵۰ فوت از یکدیگر
۱- سیاستهای قومی، بویژه در شمالغرب و جنوبغرب ایران، پروژه تاریکخانه های سپاه است. آرمان سیمیتقو از نوادگان اسماعیل شکاک (سیمیتقو)، قهرمان تجزیه طلبان حدکا، با حکم علیرضا افشار، سرتیپ سپاه، رئیس ستاد اقوام و عشایر ابراهیم رئیسی شد که بعدا به یک جنجال گفتمانی قومی در ارومیه بدل شد.
۲- در مقابلش جریان پانتورکیسم که به شکل تاریخی اسماعیل سیمیتقو را قصاب آذربایجان میداند، به بند تمبان امامان جمعه، سران سپاه عاشورا و محافل استانداری در تبریز و اردبیل وصل است و پیوندهایی در آنسوی مرز ارس در باکو هم برقرار کرده. ارتباطات دو جریان با گروه های مستقر در ترکیه
۳- هم در کنترل سپاه است. هم پانکوردها و هم پانتورک ها با گروه هایی در ترکیه مرتبط اند. مثلا مسعود شمس نژاد از سرشاخه های پ.ک.ک در ارومیه، ابتدا دستگیر و به ۶ سال حبس محکوم شد ولی با وساطت آرمان سیمیتقو به قید وثیقه آزاد و به رابط سپاه با دو گروه خلقی در ارمنستان و ترکیه (ه.د.پ)
۱- گذشته از تفاسیری که روی کاراکتر پرنده هما (کرکس ریش دار) ارائه میشه، ایهامش با حروف اختصاری در عبارت "هواپیمایی ملی ایران" یکی از بهترین انطباق ها برای آغاز به کار یکی از بزرگترین خطوط هوایی در خاورمیانه و دنیا بود.
۲- اگر بخواهیم مقایسه کوچکی انجام بدیم میان ایرلاین هایی که نماد یک حیوان بومی را به نشان خطوط هوایی شان تبدیل کردند (برای مثال خطوط هوایی قطر با نشان اُریکس که سرده ای از بزهای کوهی ست یا کانتاس استرالیا که با کانگورو شروع کرد) و حتی صدها خط هوایی مثل لوفتهانزا و JAL که از نماد
۳- پرنده استفاده کردند، هما یک سر و گردن به دلیل اساطیری بودن و انطباق مفهومی و بومی اش برای آغاز به کار خطوط هوایی ملی ایران بینظیر بود. در ادبیات اساطیری ایران، مفاهیمی چون فرّ و شکوهِ این پرنده را میشود استخراج کرد. حتی رسته ای فنی از نیروی هوایی ایران از میانه دهه ۴۰ هُمافَر
۱- مصاحبه اسماء محمد، بیوه ی ابوبکر البغدادی با العربیه نکاتی دارد. برخی از آنها را قبلا میدانستیم و برخی تازگی داشتند. از جمله این ادعا که میگوید خلافت داعش با پرداخت پول به پیشمرگه های کُرد عراق، مسیرش را به سمت سوریه باز کرد.
۲- ادعای او که شوهرش ابتدا، فردی آرام و ناشناخته و باز بود اما پس از دستگیری در سال ۲۰۰۴ و زندانی شدن در بوکا به یک افراطی تبدیل شد در منابع زیادی ذکر شده. قبلا هم در رشته ای به خصوصیات اخلاقی او پیش و پس از زندانی شدن در کمپ بوکا پرداختم.
۳- گزیده های دیگری از این مصاحبه جالب توجه بود که اینجا چند مورد اشاره میکنم. اسماء با البغدادی سال ۱۹۹۹ ازدواج کرده (احتمالا در دوره اقامت البغدادی در محله طوبجی بغداد). همینطور تایید کرده که البغدادی بر خلاف برخی گزارشات غربی ۲۰۰۹ از بوکا آزاد نشد و کمتر از یکسال در بوکا بوده!