تصور کنید در یک تونل زمان به سال ۱۳۵۶ برگشتهاید. شما برای سالها هر روز صبح، صفحهٔ اول روزنامه یا پیچ تلویزیون را که باز میکنید با این صحنهها مواجه میشوید:
مردانی بلند قامت با سینههای سِتَبر، صاف و محکم ایستاده، آماده در صف دستبوسی!
چه حسی پیدا میکنید؟/۱
تا قبل از وقایع چند ماه گذشته و بخصوص تا همین از هم پاشیدن شورای همبستگی و تخریب هر مخالفی!، من هم مانند بسیاری فکر میکردم انقلاب۵۷ از روی شکم سیری، نادانی ملت، توطئه آمریکا و انگلیس و یا بقولی «ناسپاسی یک ملت» بوده است.
ملتی که مانند شما توییتر، اینستاگرام، تلگرام، فیسبوک و/۲
هیچ شبکهٔ اجتماعی دیگری یا کلا چیزی به نام اینترنت نداشتند که در آن نارضایتی خود را حداقل در آنجا (فضای مجازی) بروز دهد. آنها برای سالها باید شاهد میبودند که نخستوزیر منصوب شده، دستِ ولی نعمتِ خود را هرجا که فرصتی میبیند از پیاده شدن از هواپیما تا دیدارهای کاری و... ببوسد!/۳
نخست وزیر توسط شاه منصوب میشود، نمایندگانی که همه از فیلتر ساواک رد شده بودند، ساواک که رئیس آن توسط شاه منصوب میشود، فرماندهان شهربانی، ارتش، ستاد مشترک، رئیس جمعیت شیر و خورشید سرخ و... توسط شاه منصوب میشوند. وزیرِ مادامالعمرِ فرهنگ و هنر هم داماد شاه است؛ مهرداد پَهلبُد/۴
در حکومت فعلی رئیس قوه قضاییه، دبیر شورای نگهبان، رییس مجمع تشخیص مصلحت، رئیس مجلس، رئیس جمهور، فرماندهان ارتش، سپاه، ستاد مشترک و... همه توسط رهبر تعیین میشوند/۵
میزان شباهت تا آن اندازه است که رئیس رادیو و تلویزیون در حکومت گذشته و رئیس صداوسیما در حکومت فعلی هردو منصوب شخص اول نظام بودند! اما مسئله به اینجا ختم نمیشود!/۶
در مستند «هویدا» از آن شبکهٔ لندنی که بینندگان به طور کاملا خودجوش در فرستادن گزارش از جملهٔ "با تشکر از شبکهٔ خوبِ منوتو" استفاده میکنند، حقایقی ناب عنوان میشود!
هویدا میگوید: در سیاست خارجی دخالت نمیکردم چون سیاست خارجی دست دولت نبود! سیاست نظامی هم دست دولت نبود!!/۷
هویدا میگوید: اصولاً فرماندهان قشون به دولت پاسخگو نبودند چون توسط دولت منصوب نمیشدند! در همان مستند عنوان میشود که با افزایش درآمد نفتی و آمدن پول فراوان به کشور، اعضای دولت و سازمان برنامه و بودجه به هویدا میگویند که به شاه بگوید ورود ناگهانی این میزان پول به اقتصاد،/۸
ایجاد تورم میکند. اما هویدا به آنان میگوید: من نمیتوانم، شما اگر میتوانید خودتان بروید بگویید! هویدا رسماً اعلام میکند شهامت انتقاد از برنامه اقتصادی شاه را ندارد.
درحقیقت تا اینجا مشخص میشود که شاه علاوه بر سیاست خارجی، نظامی و ...، در سیاست اقتصادی هم همه کاره است!/۹
در حکومت فعلی چه کسی است که هم سیاست خارجی دست اوست، هم سیاست نظامی و هم اینکه بیش از یک دهه است که سالها را با عناوین اقتصادی (اقتصاد مقاومتی، جهش اقتصادی، حماسه اقتصادی، تولید ملی و ...) نامگذاری و عملاً سیاست اقتصادی را تعیین میکند؟/۱۰
جملهٔ درخشانی که موسی غنینژاد در آن مناظره به مسعود درخشان گفت این بود که: مگر آقای خمینی و خامنهای اقتصاددان هستند که ما در اقتصاد از آنها پیروی کنیم؟
به نظر شما همین جمله در مورد شاه صدق نمیکند؟ آیا او اقتصاددان بود که هویدا، وزیر اقتصاد و دولت از او پیروی کنند؟/۱۱
در سیاستِ فرهنگی داماد شاه مهرداد پهلبُد برای ۱۴سال وزیر فرهنگ و هنر بود؛ یک جنتی زمانی که جنتی مُد نبود؛ ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۷! خروجی بزرگترین رسانه آن زمان «سینما» و تولیدات آن چه بود؟ زنی که از فقر تن فروشی میکند یا زنی که مورد تجاوز قرار میگیرد و با چاقو و قمه باید حقش را گرفت!/۱۲
در بررسی همین موارد اندک از گذشته تا بهاکنون دیدیم که اصولاً نقش ملت ایران در همهٔ عرصهها تقریبا «صفر» بوده؛ یک هیچ بزرگ!
نقش مردم چه آن زمان و چه اکنون دقیقا مانند این میلهها بوده: جامداتی که فقط نظارهگرند تا روزی که میپوسند/۱۳
هرچند که یک رسانه با بودجهای سرشار و نامعلوم، میتواند این نقشِ «هیچ» را چنان برعکس کند که همه بگویند: ای ملت ناسپاس شما که پوشش اختیاری داشتید چرا معترض بودید؟! یعنی اگر همین حالا حکومت حجاب را کاملاً آزاد کند ملت دیگر معترض نباشند؟ اگر اقتصاد درست بشود یعنی استبداد هم رفت؟!/۱۴
اگر شما معتقدید که همه چیز تقصیر مردم و شاه مبری از هرگونه خطا و اشتباه بوده است همین حالا هم دربارهٔ رهبر میگویند که او اشتباه نمیکند و همه چیز زیر سر دشمن و مردم فریب خورده است! آیا این همان نگاه (شیعی_اسلامی) امام و معصوم نیست که هیچگونه خطا و اشتباهی نمیکند؟/۱۵
مردمانی که نه خود میتوانستند به شرایط اعتراض کنند نه دولتی از خود که معترض باشد! هیچوقت هم نه آن شبکهٔ لندنی که همیشه گذشته را گُل و بُلبل نشان داده، نه همسر شاه و نه هیچکس دیگر نگفت روند خم شدن و نوکرمآبی چرا و توسط چه کسانی پایهگذاری شد؟ چرا شاه آن را قبول کرد؟/۱۶
ما هم از دیدن دست بوسی اینها احساس حقارت کردیم و بارها به خیابان آمدیم. از اینکه یک انسان به مقام خدایی برسد، بقیه را بنده بشمارد و به هیچکس پاسخگو نباشد. در زمانهای که آدمها حتی در همین فضای مجازی گوی چاپلوسی را از یکدیگر میربایند آیا گفتمان من جایی دارد؟/۱۷
قطعا چیزی که میگویم آنقدر برای من گران خواهد بود که کمترین آن فحش و ناسزاست! امیدوارم روزی اگر شاهزاده رضا پهلوی به قدرت رسید که احتمال آن فراوان است یک بار برای همیشه تصویری از یک پادشاه ارائه دهد که ضامن دموکراسی است، حافظ آزادی باشد، سلطنت کند نه حکومت./۱۸
شاید این آخرین نوشتار من باشد. مطالب من برای بسیاری از شما مطلوب نیست و نخواهد بود. در پایان این جمله از امانوئل کانت را بسیار دوست دارم:
«دو چیز است که هر چه بیشتر به آن بیندیشم، ذهن را از ستایش و حیرتی فزاینده پر می کند: آسمان پُرستاره بالای سرم و قانون اخلاقی درونم.»
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
تنها یک سال پس از ادعای رهبر جمهوری اسلامی «خدا از زبانِ من با فرماندهان سپاه حرف میزد» دنیای این خدای پوشالی تیره و تار شده است.
#علی_گاد مدام شکست میخورد و هنوز بر مسند مانده است! اما آیا هیچ به این فکر کردهاید که تاوان این شکستهای پیدرپی را،/۱
چه کسی قرار است پرداخت کند؟ مثلاً برای حفر آن چاله با عمق چند متر با یک بیل مکانیکی باید حداقل ۵ یا ۶ میلیون تومان هزینه کرد. حال برای حفر، مقاومسازی، برقکشی و نگهداری آن سنگرهای عظیم و طویل در غزه، در این سالها چند هزار میلیارد تومان هزینه شده است؟/۲
هزینهٔ آن نمایشگاهها که در غزه برگزار میشد، هزینهٔ آن رژههای حزباللّه با سلاحها و موشکهایی که یکی از آنها به سمت اسرائیل شلیک نشد چه شد؟ هزینهٔ میلیونها دلاری که هنیه هر بار به ایران آمد با چمدان برد چه شد؟ میلیاردها دلاری که به حسن نصراللّه دادند کجا رفت؟/۳
در تمامی سالهایی که خورشید در روزهای گرم تابستان غروب کرد و در زمستان تو گویی رمقی برای تابیدن نداشت، چه کشورهایی بودند که آرام آرام خود را ساختند و به جلو حرکت کردند. اما این تنها ایران است که در سکون و ایستایی مطلق ماند و به قهقرا رفت. در بهار آن کشورها با ایدهها و/۱
افکار تازه با ثروتی که در قرن نفت بدست میآوردند خود را برای روزهایی آماده میکردند که شاید نفت دیگر نباشد. اما در ایران، حاکمان هر روز که از خواب بیدار میشدند به این فکر میکردند که چگونه هرچه بیشتر مردم را سرکوب و جامعه را بستهتر کنند؛ حتی داشتن ویدیو هم ممنوع بود!/۲
سالهای بعد از جنگ بود و هیچ تغییری صورت نمیگرفت. دوران اصلاحات و ایده اصلاحطلبی آمد و جامعه امیدوار به تغییر و گشایش، اندک تکانی خورد. اما یک دژ پولادین به نام ولی فقیه، همهٔ ایدههای اصلاحطلبان را به شکست کشاند. جامعه را از تکاپو و حرکت باز ایستاند و در خود فرو برد/۳
به نحوهٔ ایستادن، لباس، ظاهر و حتی نگاه آن ژنرال جمهوریاسلامی (معاون قرارگاه امنیتی سپاه) نگاه کنید، بجز آن درجههای کیلویی چه تفاوتی با «هانی خمانهدار» یکی از اراذل و اوباش مشهور تهران دارد؟ و پرسش اصلی اینجاست آیا اسرائیل از این افراد ترسی دارد؟ یا قضیه برعکس است؟! اینکه،/۱
دهها دستگاه اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و اسرائیل که در تبادل و همکاری با یکدیگرند اگر ندانند که ماهیت و توانایی این ژنرالهای مقوایی به چه اندازه است به همان اندازه ابلهانه است که کسی فکر کند اسرائیل و موساد در بیخ گوش خود نمیدانستند که حماس سالهاست چه میکند!/۲
واقعیت این است که هم آمریکا و هم اسرائیل حتی از زمان شام و ناهار خوردن سران این گروهها خبر دارند چه برسد به اینکه آنها تونلهایی به آن وسعت طراحی و بسازند ولی مثلاً سازمان «سیا» مطلع نباشد!! اینها یک شوخی است. همانقدر شوخی و/۴
هیچوقت به این فکر کردهاید که اگر امشب کشور ایران از نقشه جغرافیای دنیا حذف شود چه خللی به دنیا وارد میشود؟ مثلا به صنعت کشاورزی، دامپروری یا به صنعت گردشگری دنیا چه ضربهای وارد میشود؟به صنعت خودروسازی چطور؟
آیا حتی به اقتصاد «دمپاییسازی جهان» هم ضربهای وارد میشود؟/۱
به صنعت صدها میلیارد دلاری مُد و فشن دنیا چه ضربهای وارد میشود؟ به صنعت غول پیکری مانند هواپیماسازی و خطوط هواپیمایی جهان چطور؟ به دنیای هنر چقدر؟ اگر ایران نباشد در صنعت کشتیرانی دنیا چه خللی وارد میشود؟/۲
چرا هر زمان بازارهای بورس کشورهای کوچکی مانند هنگ کنگ سقوط میکند غول بزرگی مانند وال استریت هم به شدت متلاطم میشود؟
ولی سقوط بازار بورس ایران حتی در اقتصاد همسایهاش افغانستان هم به اندازه یک ارزن تاثیرگذار نیست؟/۳
معمولاً رهبران در دنیا و حتی دیکتاتورهایی مانند بشار اسد یا کیم جون اون، بارها به همراه خانوادهٔ خود در انظار ظاهر شدهاند. اما رهبر جمهوریاسلامی هیچوقت این کار را نکرده است! اینکه این یک سیاست برای جایگاه خداگونه و قدسی او بوده است را همه میدانیم اما علت اصلی آن چیست؟/۱
اگر پایه و اساس یک جامعه انسانی را نهاد خانواده در نظر بگیریم شاید بتوان ادعا کرد که ایران تنها کشوری در دنیاست که نهاد خانواده در آن از بین رفته است. سیاستی که در دوران به قدرت رسیدن این شخص در دستور کار قرار گرفت. او هرچیزی را تهدیدی برای خود تلقی کرد و اصولاً،/۲
بنابر گفته خمینی: «حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر باشد اهمیتش بیشتر است.»
خانوادههای پرجمعیت دهه ۵۰ و ۶۰ با داشتن تعداد زیادی دختر و پسر، هرکدام در سن جوانی نیازهایی خواهند داشت که از نیازهای اولیهٔ یک انسان بالغ است مانند: شغل، مسکن و ازدواج/۳
این جمعیت (۱ فروردین ۱۳۹۱) در حرم رضوی در مشهد گرد هم جمع شدهاند و شما فکر میکنید برای چه جملاتی از رهبر موقت و بعد دائمی جمهوریاسلامی نعره میزنند؟
اینکه: «بنابر تحلیل کارشناسان ایرانی، نفت آمریکا که در حدود سی و چند میلیارد بشکه ذخیره دارد تا سال ۲۰۲۱ تمام خواهد شد.» اما،/۱
دو هفته پیش بر اساس آمار سازمان حمل و نقل هوایی ایالات متحده آمریکا، رکورد جابجایی مسافر از طریق خطوط هوایی در تاریخ این کشور شکسته شد. تعداد ۲.۹۱ میلیون مسافر با ۵۲ هزار پرواز صحیح و سالم جابجا شدند و قاعدتاً اگر دو سال پیش نفت آمریکا تمام میشد این امر ممکن نبود!
اصولاً،/۲
اما چیزی که این حکومت را حفظ میکند و رهبر حکومت میتواند به پشتوانه آن، اینچنین یاوه بگوید یک «اقلیت خائن» است. اقلیت خائن به قیمت نابودی یک اکثریت و یک کشور دست به همه جنایتی زده است و اثرات آن را میتوانید در همه شئون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و محیط زیست ببینید.
مثلا در،/۳