1️⃣ به بهانه انتخابات #ترکیه، ببینیم در یک کشور #جمهوری در خاورمیانه چطور، رئیسجمهور در قدرت #اردوغان میتواند برای انتخاب شدن از قدرت سواستفاده کند
پیشزمینه: اردوغان از سال ۲۰۰۳ در راس قدرت ترکیه است. از سال ۲۰۱۴ رئیسجمهور ترکیه شده. در سال ۲۰۱۷ با تغییر قانون اساسی ترکیه
⬇️
2️⃣ نقش رئیسجمهور از یک نقش تشریفاتی به اجرایی تغییر کرد و نخستوزیر از قانون حذف شد. طبق این قانون دوره ریاستجمهوری حداکثر ۲ دوره ۵ ساله است.
با برگزاری انتخابات در سال ۲۰۱۸، اردوغان برای بار دوم به ریاست جمهوری برگزیده شد که این دوره در سال ۲۰۲۳ پایان میرسه.
3️⃣ هر چند اردوغان تاکنون، دو دوره رئیسجمهوری بوده، ولی با این استدلال که با قانون جدید یک دوره ریاستجمهور بوده برای دور سوم کنونی هم کاندید شده. (با داشتن اکثریت مجلس قطعاً میشه انتظار داشت که بهانه و قانون جدیدی برای دور بعد هم بتواند پیدا کند).
4️⃣ خب، حالا لیست سواستفادههای اردوغان برای در قدرت ماندن در این دوره که در کمتر از یک ماه قبل از انتخابات انجام شد:
۱- افزایش حداقل ۴۵ درصدی کارگران به ۱۵ هزار لیر تنها یک هفته قبل از انتخابات (در حالی که در دیماه گذشته حداقل حقوق ۷۵ درصد افزایش پیدا کرده بود)
5️⃣ ۲-همچنین حداقل دستمزد کارمندان، در تقریباً ۲ روز قبل از انتخابات به ۲۲ هزار لیر افزایش دهد.
6️⃣ ۳-اجازه بازدید عمومی از بزرگترین کشتی نظامی ترکیه در کمتر از یک ماه قبل از انتخابات.
(این غیر لز یک کمپین انتخاباتی و سواستفاده از قدرت چی میتونه باشه؟!)
7️⃣ ۴- حمله مسلحانه به کاروان انتخاباتی قلیچدار اوغلو، رقیب انتخاباتی اردوغان، و سنگپراکنی هواداران اردوغان به اکرم امام اوغلو، گزینه معاونت معاونت قلیچدار اوغلو.
8️⃣ ۵- مجانی اعلام کردن گاز خانههای مسکونی به مدت یک سال، در کمتر از یک ماه مانده به انتخابات
9️⃣ ۶- تحویل اولین خودروی برقی ساخت ترکیه با تبلیغات فراوان دولتی. که اولین خوردو هم به اردوغان تحویل داده شده، در کمتر از یک ماه قبل از انتخابات twitter.com/i/web/status/1…
🔟 ۷- به همه این موارد تقلب در روز رایگیری را هم اضافه کنید که به نفع دولت مستقر انجام شده. twitter.com/i/web/status/1…
1️⃣1️⃣ این تازه تنها بخشی از مواردی بود که من تونستم جمعآوری کنم. علت طرفداری بخش از مردم بهرهمندی از چنین خدماتی است. غافل از اینکه هزینه همه ریخت و پاش دولت، با افزایش تورم از همه مردم پس گرفته میشه.
1️⃣2️⃣ احتمال کاهش ارزش لیر در روزها و ماههای بعد از انتخابات، فارغ از اینکه کی رئیسجمهور بشه، تقریباً قطعیه.
بدی مسئله اینه که هزینه نادانی و خوشخیالی بخش زیادی از طرفداران اردوغان را، همه مردم ترکیه حتی آنهایی که گول این تبلیغات پوپولیستی و نخوردند باید پرداخت کنند⏹️
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
«خبر باران باعث شادی و رضایت او میشد. نباریدن باران به معنای اخم و افسردگی بود.»
#سقوط_بهشت
یک روز صبح، امیر [پورشجاع] به شاه گفت که در طول شب باران باریده است، شاه بسیار خوشحال شد. آنقدر خوشحال که به سمت پنجره رفت تا شاخه درختی را که از بارش باران خیس شده بود، پیدا کند.
⬇️
وقتی نتوانست شاخهای پیدا کند، با ناامیدی که بر چهرهاش نقش بسته بود، به امیر رو کرد: «خیس نیست! تو به من گفتی باران باریده است!"»
او دقیقاً میدانست که در هر شهر در هر استان چند میلیمتر باران باریده است. او میزان آب در هر یک از سدها را میدانست.
⬇️
او میدانست چون همه آنها را خودش ساخته بود، ۲۱ تا به امروز، و اغلب در فصل بارانی یا پس از بارش برف سنگین دوست داشت با جت شخصی در سراسر کشور پرواز کند تا سطح آب را از هوا بررسی کند.
روزی در دریای کاسپین، جایی که بخشی از هر تابستان را در آنجا میگذراند، شاه به دوردستها نگاه کرد
⬇️
امروز بعضی من را سرزنش میکنند که چرا با اعمال قدرت و شدت مقررات حکومت نظامی را بدقت اجرا نکردم و امنیت را به هر قیمت که شده به کشور باز نگرداندم؟
مسلماً این کار ممکن بود ولی به چه قیمیت؟ امروز به من گفته میشود که یقیناً اجرای این تصمیم
⬇️
به مراتب کمتر از دوران خونین هرج و مرج کنونی تلفات در بر میداشت. پاسخ من این است که سرزنش پس از وقوع حوادث کار دشواری نیست و یک #پادشاه حق ندارد تاج و تخت خود را به قیمت ریختن خون هم میهنانش حفظ کند.
⬇️
یک دیکتاتور میتواند حکومت را به نام مرامی که مدافع آن است با خونریزی نگاه دارد. اما پادشاه یک دیکتاتور نیست. میان شاه و ملت پیوندی ناگسستنی وجود دارد. یک دیکتاتور تنهاست و به خود میاندیشد، یک پادشاه تاج و تخت را از دیگری به ارث برده و باید به فرزندانش انتقال دهد.
⬇️
سه شنبه #۲۶دی ماه ۱۳۵۷، روزی بود که مانند روزهای دیگر آغاز شد. #شاه زود برخاست، روزنامههای صبح را برای صرف صبحانه مطالعه کرد و قدم زنان همراه با سرهنگ جهانبینی تا دفترش در کاخ جهاننما، رفت. او انتظار داشت که در اواخر صبح، مجلس به دولت نخستوزیر بختیار رای اعتماد دهد.
⬇️
جهانبینی گفت: «او واقعاً مرا شگفت زده کرد. او طبق برنامه همیشگی ملاقاتکنندگان خود را پذیرفت. صبح زود من لیست ملاقاتکنندگان صبح را بررسی کردم. او مثل همیشه محل اقامت خود را ترک کرد و به دفتر کار خود رفت. آخرین نام این لیست، باهری معاون فرهنگی دربار در ساعت ۱۱ بود.»
⬇️
اما کارکنان دفتر او متوجه شدند که شاه بیش از حد معمول ساکت و ناراحت است. یکی از آنها با لبخند از او پرسید: «لبخند شما کجاست اعلیحضرت؟» و او با خستگی پاسخ داد: «من مدت زیادی است که نمیتوانم زیاد لبخند بزنم.»
⬇️
در ماههای قبل از تسلیم شدن به لنفوم [سرطان غدد لنفاوی]، شاه آزادانهتر از هر زمان دیگری در زندگیاش صحبت میکرد. او با فریدون جوادی، یک سری گفتگوهای افشاگرانه انجام داد. جوادی از او پرسید: «چرا تماماً در برابر خمینی نایستادید؟ چرا کار او را تمام نکردید؟»
⬇️
شاه پاسخ داد: «من آدم این کار نبودم. اگر میخواستید یک نفر مردم را بکشد، باید شخص دیگری را پیدا میکردید.» جوادی گیج شده بود. او به شاه یادآوری کرد که در سال ۱۳۴۲ دستور سرکوب توسط ارتش را صادر کرده بود. شاه به او گفت: «من نبودم. این علم بود که دستورات را داد.»
⬇️
در طی چند دهه او یک کشور عقب مانده و فقیر را به قدرتمندترین کشور جنوب غربی آسیا و دومین تولیدکننده بزرگ نفت جهان تبدیل کرده بود. ایرانی که او پشت سر خود باقی گذاشت، دارای یکی از تحصیلکردهترین نیروی کار در خاورمیانه و بنیاد تولیدی و صنعتی رو به رشدی بود.
⬇️
نمایش بزرگ امشب تلویزیون، ضیافت ترتیب داده شده به افتخار کارترها بود.
جیمی کارتر کمی بعد از ساعت ۱۰ شب برخواست تا متن نوشیدن به سلامتی خود را ارائه کند. صدای هیس هیس در سالن غذاخوری نیاوران و در خانههای مردم و در بارها،
⬇️
هتلها و رستورانهای سراسر کشور برخاست و غوغای غذا فروکش کرد، نوشیدنیها کنار گذاشته شد و مردم دور تلویزیونها جمع شدند تا ببینند رئیسجمهور آمریکا قصد گفتن چه چیزی را دارد. تک تک کلمات رئیسجمهور مورد تجزیه و تحلیل قرار میگرفت تا معانی پنهانی و عمیقتری از آن استنباط شود.
⬇️
تماشاگران تلویزیون متوجه اضطراب در چهره ملکه شدند. شاهدخت اشرف فکر میکرد که میداند چه خبر است. او به یاد آورد: «به صورت رنگ پریده او نگاه کردم. فکر میکردم لبخندش مصنوعی است، چشمهایش یخزده - امیدوار بودم میشد به او اعتماد کنم.»
⬇️
۱/۸ #رشتو گافهای فیلم پروپاگاندای ۲۳ ساله فلسطینی
۳۰ سپتامبر سال ۲۰۰۰، فیلمی از گیر افتادن #جمال_الدوره (پدر) و #محمد_الدوره (پسر) منتشر شد. با ادعای کشته شدن توسط شلیک ممتد اسرائیلی، درحالیکه در پشت یک بشکه گیر افتاده بودند.
فیلم از شبکه France2 برای اولین بار پخش شد.
۲/۸ تنها کسی که از این صحنه فیلمبرداری کرد، طلال ابو رحمه، فیلمبردار شبکه France2 (FR2) بود.
به ادعای طلال: «درحالیکه الدوره ها در پشت یک بشکه گیر کرده بودند، اسرائیلیها برای مدت ۴۵ دقیقه به سمت آنها شلیک میکردند. پدر سعی در محافظت از پسر داشت که نهایتأ با بیرحمی کشته شد»
۳/۸ از حدود ۴۵ دقیقه گیر افتادن الدوره ها (به ادعای طلال)، تنها کمتر از ۱ دقیقه فیلم موجوده.
- چرا اینقدر کم؟
- چرا تنها طلال از این صحنه فیلم گرفته؟ (در حالیکه حداقل دو فیلمبردار دیگر از آسوشیتدپرس و رویترز در صحنه حاضر بودند؟