قبل اینکه خودم رو بشناسم و بعد کاماوت کنم، آدم معاشرتی بودم، دوست داشتم تو روستا و کوه و جزیره با مردم صحبت کنم، به نسبت موفق هم بودم قبلا.
اما از وقتی که دیگه ظاهرم رو هم بر اساس آنچه هستم دارم تغییر میدم این روند عوض شده.
دیگه همهی مردم عادی مثل قبل پذیرا نیستند.
⬇️
دیگه خیلی کمتر به یه چایی باهم بخوریم دعوت میشم.
البته این بین همیشه استثنا هست، مثل اون مرد کشاورز ۶۰ ساله کوهنشین، یا اون پیرزن ساحلنشین. یا اون بقال روستایی.
ولی روند کلی عوض شده، دیگه حضورم خیلی جاها محترم شمرده نمیشه.
تازه من هنوز ۱۰ درصد هم ظاهرم رو عوض نکردم.
به این دلیل برام عجیب بود که نمی تونستم از لایه تحجر افراد رد شم و با انسانیتشون ارتباط برقرار کنم.
تلخ بود مواجهه دوباره با این واقعیت که هنجار و مذهب غلط انسانیت افراد را در ارتباط باهم از بین میبرد.
که چشمها رو کور می کنه و قلبها رو سیاه.
سیاه شدن قلب انسانی که با طبیعت در ارتباط است چیز خوبی نیست.
نشان از اوضاع زیستی مناسبی نمیدهد.
اتفاقی که در زندان مرکزی اصفهان افتاد و خبردار هم بودیم از نزدیک بودن اتفاق، اما نتوانستیم از واکنش نشون دادن لحظهای خارج شیم. نتوانستیم سازماندهی شیم و اعتراضی سراسری و روزانه #یکصدا_علیه_اعدام تشکیل دهیم.
این روند جاری ۸ ماه گذشته هنوز درمورد ابرشهر نتونسته کاری کنه.
⬇️
منطقی نیست انتظار داشته باشیم توانایی انجام دادن کاری در زاهدان و میناب و آبادان و ... را داشته باشند.
منظورم از روند جاری فرد خاصی نیست. جریان کلی است که به سمت و سوی تمامیتطلبی می رود و پول هم خرج می کند.
⬇️
تضعیف نهادهای مدنی و سرکوب روحیه جمعی مردم بنفع تمام جریانهای تمامیتخواه است. اینجاست که جریانهای شاه و شیخ و خلق باهم همسو می شن، یکی می گیره، یکی پرونده می سازه، یکی حمله می کنه حواس پرت می کنه، یکی می کشه. مردم فقط سرکوب و ضعیف می شن. فاصله می افته. تفرقه می افته.
⬇️
ما میدانیم که در این نظام و این قانون اساسی مطالباتمان به جایی نمیرسد.
میدانیم که به نظارت انتخاباتی این رژیم اعتماد نداریم.
باید بیابیم مطالباتمان چه هستند و در چه ظرفی امکان وقوع دارند.
باید از خرد و ریز جامعه شروع کنیم.
جامعه بسیار تغییر کرده نیاز به شناختهشدن دارد.⬇️
ساختارهای جاری در شناخت مردم و جامعه و مطالباتشان عاجز بودند. مثال ۸ ماه گذشته که هیچ ارادهای برای هماهنگ شدن و همراه شدن با مردم ندیدیم، اکثرا سعی در بازنمایی ذهنیت خودشان بر جامعه داشتند، تفسیر جامعه از دیدگاه سوژگی دانای خودشان، که البته در تاریخ منجمد شده.
⬇️
اصلا مطالبات مردمی جمعآوری شد؟
اصلا در مورد اینکه مطالبات مردم چیست و در چه ظرفی ممکن میشود حرف زده شده؟
در کدامیک از اعتراضات درمورد معیشت بازنشستگان صحبت شد؟
در کدامیک از کنفرانسها و مناظرات درمورد وضعیت کارگران و معلمان صحبت شد؟⬇️